فصل سرد نزدیک است


ساناز زارع ثانی


• مرگ را
آه مرگ را
اگر می شد پشت گوش انداخت
حالا
ونسان دوباره حرف می کشید ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۴ مهر ۱٣٨۷ -  ۵ اکتبر ۲۰۰٨


 
شاید زمان حرف می زند
 
شاید من سکوت کرده ام
 
شاید این فرداست که می نویسد
 
شاید این منم که می شنوم
 
 
شاید
شاید
شاید
 
می توان لحظه را
مثل پرده ای کنار زد و   به بیرون خیال کرد
 
می توان دوباره پرده را کشید
و هیچ را ندید
 
می توان صدای ساعت را روی دیوار میخکوب کرد
و تاریخ را از روزهای نیامده نوشت.
 
 
می توان
می توان
می توان
 
 
 
مرگ را
آه مرگ را
اگر می شد پشت گوش انداخت
حالا
ونسان دوباره حرف می کشید
 
 
مرگ را
آه مرگ را
اگر می شد چون نانی خشک ناجویده بلعید
"محاکمه" کافکا کمی به تاخیر می افتاد
 
 
 
مرگ را
آه مرگ را
اگر می شد به دست پارتیزانهای ملی سپرد
شاملو در دستهای لورکا پارسی می شد .
 
مرگ را
آه مرگ را
اگر می شد زیر مشت چرخ ارابه ها له کرد
ظهیرالدوله از فروغ خالی بود .  
 
 
 
 
گریزی نیست .
 
باید راه رفت
قلم را   باید روی دیوار کوبید
کاغذ را باید در باد رقصاند
بایدنوشت
 
 
باید
باید
باید
 
 
 
 
فصل سرد نزدیک است
و" پرنده مردنی است ".
 
 
 
 
ساناز-۲۶ سپتامبر۲۰۰٨