پیرامون بازداشت سفیر سابق جمهوری اسلامی به اتهام عملیات تروریستی
همه ی پرونده های تروریستی حکومت اسلامی باید گشوده شود!


• پيرامون بازداشت سفير سابق جمهوری اسلامی به اتهام عمليات تروريستی
همه ی پرونده های تروريستی حکومت اسلامی بايد گشوده شود!
منافع ملی ايران در پرده پوشی ده ها اقدام تروريستی فرستادگان حکومت تهران در کشورهای اروپايی و آمريکايی نيست. نه تنها لازم است به اتهام حکومت اسلامی در ان ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۴ شهريور ۱٣٨۲ -  ۲۶ اوت ۲۰۰٣


 دستگیری سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در آرژانتین، به جرم شرکت در عملیات تروریستی در این کشور، دولت جمهوری اسلامی ایران را درگیر ماجرای تازه ای ساخته است. تازگی این ماجرا در وضعیت حساس بین المللی است که کشور ما را احاطه کرده است و می تواند به اعمال فشارهای تازه ای علیه حکومت ایران بیانجامد. از میان ده ها عملیات تروریستی در سراسر جهان، عملیات انفجار مرکز یهودیان آرژانتین، که علیه شهروندان یک کشور دیگر صورت گرفته است، درست مانند قتل فاجعه بار خانم زهرا کاظمی که به علت کانادایی بودن وی به یک حادثه بین المللی تبدیل شد -  هنوز پرونده گشوده ای دارد.
برخی ناظران سیاسی بر این عقیده اند که طرح شدن مجدد این پرونده کهنه، به قصد تشدید فشار علیه حکومت جمهوری اسلامی ایران و سیاست های تروریستی آن صورت گرفته است. مقامات حکومت ایران با توجه به همین ارزیابی است که مطرح شدن دوباره این پرونده و دستگیری سفیر سابق خود را «سیاسی» می خوانند و در واکنش به آن با طرح مقولاتی مانند در خطر افتادن امنیت ملی ایران، سعی می کنند افکار عمومی کشور ما و تا جایی که می توانند قضاوت بین المللی را با خود همراه سازند. مردم ایران به حکومت اسلامی و تمام گفته های آن با بی اعتمادی کامل می نگرند و ادعاهای آن در مورد این حادثه را باور ندارند. حکومت جمهوری اسلامی ایران ده ها مورد قتل مخالفان و اقدامات تروریستی را در پرونده خود دارد. هر چند هنوز حتی به یک مورد از این اقدامات رسیدگی عادلانه ای نشده است، اما قضاوت و ارزیابی عمومی روشنی درباره آمرین و مسببین آنها وجود دارد. از این رو ملت ایران ترجیح می دهد جناب سفیر سابق و سایر متهمین این پرونده در برابر دادگاه قرار گیرند تا حقیقت این ماجرا روشن شود.
روشن شدن این حقیقت هرچند می تواند امنیت حکومت ایران را با خطر مواجه سازد، اما از نظر منافع ملی ایران و جهت مبارزه قاطعانه با تروریسم مطلقا مفید و ضروری است. خواست نیروهای دموکرات ایران همواره رسیدگی به اقدامات متعدد تروریستی حکومت اسلامی و قتل مخالفین و مجازات آمرین این جنایت ها بوده است. نیروهای آگاه و دموکرات کشور ما خواهان این بوده و هستنند که دولت های جهان و نهادهای بین المللی بدون هیچ گونه مسامحه و «سیاسی کاری» با آمرین و عوامل قتل ها و اقدامات تروریستی که از سوی فرستادگان حکومت تهران در خاک کشورهای دیگر صورت گرفته است، مقابله کنند.
در کارنامه اقدامات تروریستی حکومت ایران در خارج از کشور، قتل رهبران کرد ایرانی در رستورانی در شهر برلین آلمان وجود دارد که دادگاه مربوطه، علی فلاحیان وزیر اطلاعات وقت جمهوری اسلامی ایران و بلندپایه ترین رهبران حکومت اسلامی را آمران آن شناخته است. به قتل مخالفین سرشناسی چون دکتر عبدالرحمن قاسملو دّبیر کل وقت حزب دموکرات کردستان ایران، دکتر شاپور بختیار، صالح رجوی و ترور ده ها تن دیگر از مخالفین حکومت اسلامی در خارج از مرزهای کشور تا به امروز هرگز رسیدگی نشده است. نه تنها حقیقت پرونده اقدام تروریستی انفجار مرکز یهودیان در آرژانتین باید روشن شود، بلکه پرونده همه اقدامات تروریستی دیگر حکومت ایران در اروپا و آمریکا نیز باید گشوده شده و به آن ها به طرز عادلانه ای رسیدگی شود. این اقدامات در جهت مقابله با یکی از قدرت مندترین و خطرناکترین مراکز تروریستی جهان و بطور کامل منطبق با منافع ملی و امنیت کشور ماست.
تصور باطلی است اگر  کسانی خیال کنند می توانند به بهانه شرایط حساسی که کشور ما در آن قرار گرفته است، آزادی خواهان ایران را به سکوت در برابر تروریسم جمهوری اسلامی وا دارند. نه حضور اصلاح طلبان در حکومت، و نه وضعیت دشواری که بر اثر ادامه حاکمیت  اسلامی برای کشور ما به وجود آمده است، هیچ کدام توجیهی برای سکوت در برابر این تروریسم، که مبارزه با آن وجه مهمی از مبارزه مردم ایران علیه استبداد ولایت فقیهی است، به وجود نمی آورد. آن دسته از اصلاح طلبانی که به دنبال دستگیری سفیر سابق حکومت ایران در آرژانتین، با عالیجنابانی که دستانشان آلوده کثیف ترین نوع تروریسم در ایران و خارج از ایران است همصدا شده اند، با این هم صدایی، مسئولیت خود را  در این پرونده سیاه  بیشتر می کنند.
برخی نمایندگان اصلاح طلبی که خواهان اقدامات «جدی تر» حکومت ایران برای مقابله با «توطئه» دستگیری سفیر سابق خود شده اند، به احتمال قریب به یقین بیش از مردم عادی کشور از این پرونده و پرونده های تروریستی دیگر جمهوری اسلامی اطلاعاتی ندارند. عالی جناباتی که این جنایات را سازمان دهی و رهبری کرده اند رازهای خود را در برابر نمایندگانی که حضور آن ها در حاکمیت را حاصل اتفاق و اشتباهی می دانند که به زودی رفع خواهد شد، هیچ گاه ننگشوده و نخواهند گشود. وقتی قاضی ای به نام سعید مرتضوی که در سلسله مراتب این دستگاه، یک مهره بیشتر نیست، خود را موظف و مسئول نمی شناسد که همین امروز که «نمایندگان ملت» در حکومت حضور دارند، پاسخ سوالات آن ها را بدهد، چطور می توان باور داشت که آمران اقدامات تروریستی که رد آن ها به بالاترین مقامات انتصابی حکومت ایران می رسد سفره دل خود را پیش پای این نمایندگان گشوده باشند؟ این نمایندگان با تکیه بر کدام اطلاعات با عالیجنابان و عوامل آن ها در جهت رفع اتهام تروریسم از نظام اسلامی هم صدا و هم رای شده اند؟
اشغال پست هایی نظیر ریاست و سخنگوِیی و عضویت کمیسیون امنیت ملی مجلس اسلامی یا کمیسیون ها و ارگان های مشابه، برای سهیم شدن در این دفاع از تروریسم دلیل قانع کننده ای نیست، اما نشانه روشنی است که اصرار بر دفاع از «منافع نظام مقدس» چطور باعث کتمان حقیقت و ایستادن در برابر مطالبات اصلاح طلبانه و دموکراتیک مردم ایران و اصول ابتدایی حقوق بشر می شود.