شکست رویاهای رهبر خودکامه
این تلاش برای افزودن چند درصد به میزان شرکت کنندگان در انتخابات، چه اهمیتی می تواند در آینده مناسبات مردم ایران با حکومت داشته باشد؟ این روابط، امروز و آینده آن ، دیری است رقم خورده است



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲ اسفند ۱٣٨۲ -  ۲۱ فوريه ۲۰۰۴


خشت هفتمین مجلس شورای اسلامی، از ابتدا بر حذف، دروغ و تقلب پایه گذاشته شد. محافظه کارانی که به زور سرکوب و سانسور فضای اطلاع رسانی در ایران را در اختیار خود گرفته اند ، اکنون با استفاده از همین فضا، می کوشند از یک شکست تلخ، برای خود پیروزی خلق کنند. در چنین فضایی که آن ها بعد از پایان انتخابات ساخته اند، اکنون بهتر می توان معنای تعطیل دو روزنامه اصلاح طلبی که با فضای حاکم همراهی نمی کردند و همچنین اعمال سانسور شدید بر رسانه های اینترنتی را دریافت.
محافظه کاران که در چنین فضایی یک تنه سخن می گویند، مدعی اند مردم از انتخابات استقبال باشکوهی کرده اند، «خط تحریم» شکست خورده است و اکثریت مردم به حکومت اعتماد دارند. شاید کمتر کسی را بتوان یافت که به اعداد و ارقامی که از سوی محافظه کاران و رسانه های آن ها ارایه می شود، اعتمادی داشته باشد. آن چه مردم در روز جمعه اول اسفند دیده اند، با آن چه سیمای جمهوری اسلامی نشان می دهد و رسانه های دیگر محافظه کار تکرار می کنند، همخوانی ندارد. گزارشاتی که از سوی روزنامه نگاران خارجی انتشار یافته است، نیز بر شکست حکومت در جلب آرای مردم گواهی می دهد. اما نمایشی که با دروغ و فریبکاری شروع شد، با دروغ و فریبکاری ادامه دارد.
افکار عمومی کنجکاو است بداند حسن روحانی، مرد قدرتمند نظام اسلامی که چندی است از پشت پرده بیرون آمده، را کدام ضرورت به ستاد انتخاباتی وزارت کشور و جلسه در پشت درهای بسته با دو تن از وزرای موثر در انتخابات، آن هم در میانه برگزاری انتخابات، کشاند. حسن روحانی در این دیدار که در پشت درهای بسته برگزار شد و نتایج آن هرگز منتشر نشد ، چه حکمی، از سوی کدام مقام عالیرتبه به همراه داشته است؟
هرچقدر هم که ضرورت های «منافع نظام مقدس» دست اندرکاران و ناظران انتخابات را به افزایش ارقام شرکت کنندگان در انتخابات ترغیب و وسوسه کند، از همین حالا روشن است که آرزوی رهبر خودکامه حکومت اسلامی مبنی بر برگ ز اری «انتخابات چهل میلیونی» شکست خورده است. بی اعتنایی مردم به نمایش رسوای اول اسفند چنان بود که عوامل رهبر حتی برای اعلام حضور نیمی از آن چه رهبر خواسته بود در این نمایش با دشواری های بسیاری روبرو هستند.
و اصولا این تلاش برای افزودن چند درصد به میزان شرکت کنندگان در انتخابات، چه اهمیتی می تواند در آینده مناسبات مردم ایران با حکومت داشته باشد؟ این روابط، امروز و آینده آن دیری است رقم خورده است و نادیده گرفتن واقعیت ها و تلاش برای وارونه نشان دادن حقیقت این انتخابات، تنها بر شکاف میان مردم و حکومت باز هم می افزاید. انتخابات دیروز تنها این حقیقت را یک بار دیگر تایید کرد که که اکثریت مردم ایران با این حکومت مخالف هستند، از آن به تنگ آمده اند و ادامه آن را نمی خواهند.
این مخالفت، به ویژه در میان رو شنفکران ، دانشجویان، جوانان، زنان و کارگران گسترده است. کدام افتخار از این غرورانگیزتر و دل گرم کننده تر که اکثریت قریب به اتفاق نخبگان سیاسی، فرهنگی، دانشجویی و روشنفکری کشور، در برابر حکومت استبدادی ایستاده و یک صدا خواهان بر هم خوردن اساس این نظام استبدادی و استقرار دموکراسی در کشور هستند؟ بازی حکومت با ارقام و اعداد انتخابات، چه چیز این واقعیت را می تواند تغییر دهد؟
اگر این انتخابات یک برنده حقیقی داشته باشد، آ ن برنده، جمهوری است. جمهوری ای که بیست و پنج سال است در زیر نعلین روحانیونی لگد مال و از آن هتک حرمت شده، در جریان مقابله مردم ایران با انتخابات قلابی حکومت، جان تازه ای گرفت و درخشش خیره کننده ای یافت. مبارزه روشنفکری – دانشجویی و مردمی ایران برای استقرار یک جمهوری دموکراتیک، آزاد و بدون پسوند و پیشوند با شعبده بازی های سیماری لاریجانی، نه متوقف می شود و نه درخشش خود را از دست می دهد.
روند «انتخابات» مجلس هفتم، راه آینده جنبش دموکراسی و فعالین دموکراتیک در کشور ما را روشن تر کرد. اکنون جامعه ایران در این حقیقت توافق دارد که این راه جز گسترش مبارزه برای تحقق شرایط برگزاری رفراندمی به منظور استقرار جمهوری واقعی و آزاد در کشور ما نیست.
بگذار ولایت فقیه خود را با جار و جنجال ناشی از «پیروزی» در انتخابات روز گذشته، اندکی سرگرم کند، این هیاهو فرو می خوابد و آن چه که از جمعه اول اسفند ماه ۱٣٨۲ بر جای خواهد ماند، جدایی بیشتر مردم ایران از حکومت خودکامه موجود، افزایش مخالفت ها با آن، فشرده تر شدن صفوف نیروهای سیاسی دموکراتیک که برای نخستین بار در جریان انتخابات مجلس هفتم توانستند به موضعی مشترک و واحد دست یابند، بر حول اندیشه جمهوری خواهی در ایران خواهد بود.