از : حمید خشایار
عنوان : دید جهانی
امید عزیز فقط میخواهم در باره ی یک نکته اشاره ای داشته باشم که شاید مورد استفاده قرار گیرد.
۱. در قسمتی از مطلبت آنجا که از جهانی سازی چنین فرموله کرده ای :
«جهانی سازی: به منزله¬ی اعتلای تبادل اقتصاد و فرهنگ و سیاست یا همان اقتصاد درهای باز حتی به قیمت خرد کردنِ ِخرد فرهنگ ها و له شدن اقتصاد کشورهای جهان سومی و در حال توسعه؛ » این شبیه یک نگرش کلاسیک چپ می باشد.
و در پایان بحث که جمع بندی نمودی :
« اما نمی شود از خاورمیانه و قاره سیاه، از جنگ و فقر و استعمار به اسم شرایط استثنائی چشم پوشید و آن وقت بر سر میز صلح از برابری و آزادی و عدالت سخن گفت. جنگ و فقر استثنا نیست، خود قاعده است. قاعده¬ی حاکم بر سرمایه داری متاخر و جهان نئو لیبرال امروز. »
بازهم با همان متد دنیا را دوقطبی ترسیم کرده ای .
با توجه به مکانیزم رویداد هائی که در دهه های اخیر توسط سرمایه داری جهانی در پهنه ی گیتی صورت گرفته خواستم به اطلاعت برسانم که سیاست های ضد مردمی سرمایه داری جهانی فقط به خرد کردنِ ِخرد فرهنگ ها له شدن اقتصاد کشورهای جهان سومی خلاصه نمی شود. بلکه ابعاد آن بسیار وحشتناکتر و جهانشمول ست. انتقال تولید از کشورهای صنعتی پیشرفته به کشورهای باصطلاح « دستمزد پائین» موجب افزایش بیکاری و پائین آمدن دستمزدها و کیفیت بیمه های بیکاری و خدمات اجتماعی گردیده و امنیت شغلی بکلی از بین رفته ست. این بدان معنی ست که د راین مرحله ، سرمایه داری داری جهانی بیش از همیشه و همزمان در بعضی از بخش ها از کشورهای صنعتی و بعضی از باصطلاح جهان سومی رسوا گردیده ست . چرا بعضی از بخش ها از کشورهای صنعتی و بعضی از کشورهای جهان سوم ؟
دولت ژرژ بوش در ۸ سال حکومت خود نهایت «خدمت» را نه تنها به صنایع اسحه سازی امریکا نمود بلکه بسیاری از متحدان اروپائی و آسیائی آنها هم بنوائی رساند که دال بر رونق این بخش جهنمی سرمایه داری جهانی مینماید که اصلا در بحران کنونی از آن صحبت نمی شود. بود جه های عظیمی که به این بخش جنگ آفرین سرمایه های تزریق شد باعث تشعیف بقیه هی بخشهای سرمایه داری جهانی گردید که معلوم نیست چگونه مهار گردد.
انتقال تولید به کشورهای با «دستمزد پائین» برای این قبیل کشورها «بد» نبوده ست . نکته ی مهم اینست که سرمایه داران برایشان فرق نمی کند که یک کالا کجا تولید شود مهم اینست که سود بیشتری ببرند. در مقطع کنونی این بخش از سرمایه داری جهانی همزمان در برابر زحمتکشان کشورهای صنعتی و جهان سوم قرار دارند.
زحمتکشان بخش صنعتی و تولیدات غیر جنگی بشدت از از کاپیتالیست ها نفرت د ارند که برای خاطر جیب خود مراکز تولید تعطیل و آنها را بیکار مینمایند تا در کشورهای با دستمزد پائین سرمایه های خود را بیشتر و بیشتر نمایند.
اخیرا تاکتیک های جدیدی برای اغفال کارگران و دولت های کشورهای صنعتی بکار گرفته میشود تا سرمایه داران آسانتر به اهداف پلید خود نائل آیند. به جای انتقال تولید به کشورهای سوسیالیستی سابق یا کشورهای با «دستمزد پائین» اقدام به خرید کالای آماده از این کشور نموده اند.
صنایع اتومبیل معروف اروپا با ارسال نقشه کالای مورد نظر به کشورهای آسیائی کاملا پنهانی تلاش می کنند با قطعات ارزان تر، قیمت تمام شده ی اتومبیل های خود را قابل رقابت با رقبا ی خود نمایند. این خود باعث بیکاری در کشورهای اروپائی میشود. بحران کنونی دست سرمایه داران را برای اخراج کارگران باز نگهداشته ست.
نتیجه: تلفیق مبارزات کارگران کشورهای صنعتی و هان سوم هیچگاه به این شدت مساعد نبوده ست و نباید از آن غافل بود.
۴۵۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|