از : ناصر م
عنوان : غم آخر که
آخر رفیقعلی چرا اینقدر کودکانه نوشته ای، غم آخر چه، کدام؟ مگر پشت چرخ نشسته ای یا در قهوه خانه. اگر تو از چیزی دفاع می کنی نمونه اش چیست کدام است؟ من هم همه را خواندم این چه جوابی ست که به پرسشها داده ای. از لطف لیبرالیسم است که تو داری از اینترنت استفاده می کنی، و اگر در خارج هستی از بسیاری از موهبتهای دولتها و ملتهای غربی، اخر اینکه نمی شود تو ما به یک بهشت حواله کنی. و بگویی آنچه من در ذهن دارم فلان است و چنان. روی زمین چه داری؟ بگو؟ سرماه حقوقت از کجا می آید؟
۴۵۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷
|
از : ali ahmadi
عنوان : غم آخرتان باشد آقای نئولیبرال ها
کشور کمونیستی درجهان هرگز وجود نداشته وندارد که شما با قائم شدن درپشت ضعف های موهوم آن ازنئولیبرالیزم دفاع کنید. حتی کشور سوسیالیستی هم وجود نداشته وآنچه نفر ۱۹ بنام سوسیالیزم بخورد خواننده داده اند ، همان " سوسیال دموکراسی غرب" است که درطول سده ی اخیر بعنوان سوسیالیزم درخدمت سرمایه بوده اند ودربوجودآمدن این وضع سهمی قابل توجه دارند. بطور ساده آنها بمردم خیانت کرده اند و آنچه شما بعنوان درمان درد تجویز فرموده اید همان " اقتصاد کنزی" است که خلف ولدالزنایی مانند " نئولیبرالیزم" داشته است. مردم آگاه اجازه نخواهند داد که شماها درلباس دوست دوباره وارد شوید. آنها هزینه ی بزرگی برای شناخت ماهیت افکار شماها پرداخته اند!
۴۵۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷
|
از : آرش گ
عنوان : ای امیر
آری دوست عزیز شما درست نوشته اید اما این تقسیم را کمونیستها نخواهند کرد. اینرا هم سوسیالیسم و لیبرالیسم همراه و همپیمان خواهند کرد. کمونیسم غیر از افت و مصیبت و کشتار چیزی به ارمغان نیاورده، این بیماری را کمونیستها صادر هم کرده اند. کافی ست نگاهی به کشورهای کمونیستی بیندازیم. چه انها که کمونیست مانده اند و چه انها که وارثین بیمار کمونیسم هستند. این بیماری که اشاره کردم هر کس تا اندازه ای انرا گرفته است. همین جمهوری اسلامی درست است که آدمکشانی قسی القلب چون علی و پیامبر را دارند اما یادمان نرود که این جنون خون را کمونیستها در رهبران انقلاب و خصوصا رهبر انقلاب بیدار کردند. به امید آزادی و عدالت بیشتر در جهان
۴۵۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷
|
از : امیر /
عنوان : سیل آمده است ، پس زنده باد سیل!!
آرزوی محو شدن فقر و استثمار ،حتی اگر در جهان ما شدنی هم نباشد، آرزویی است انسانی.
آرزوی تقسیم شدن نعمات و امکانات کره خاک ، به یکسان میان ساکنان آن ، اگر شدنی هم نباشد ولی انسانی است.
قطبی شدن جهان ، فقیرشدن اکثریت و آقایی صاحبان زر و زور ، اگر آلترناتیوی هم نداشته باشد، وحشیانه و غیرانسانی است.
نظم ،یا بهتر است گفته شود بی نظمی ، حاکم بر جهان ما چون سیلابی است که به اقرار خود طرفدارانش ، خانه ها را نابود میکند و میلیاردها فقیر و گرسنه بر جای خمیگذارد. این سیل واقعی است و قدرتمند. ولی تنها دو گروه آن را میستایند:
۱- صاحبان قدرت. ۲- شیفتگان قدرت.
از این رو آرزوی مرگ " نئو لیبرالیسم" ، حتی اگر در این روزگار محال هم باشد، انسانی است.
۴۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷
|
از : یک دوست دیگر از نجف آباد
عنوان : آنچه را آقای نادر از قول سطحی و محبوبه و حسین نوشته جعلی ست اینها در نوشته ی آنها نیست.
آنچه را آقای نادر از قول سطحی و محبوبه و حسین نوشته جعلی ست اینها در نوشته ی آنها نیست. آقای نادر نوشته که آنها خواهان جمهوری اسلامیند و آنها را مزدوران رژیم گذشته و الان دانسته. محبوبه و حسین هر دو رژیم جمهوری اسلامی را رژیمی دیکتاتور و بد تر از آن ضدانسانی و خونخوار دانسته اند. تهمت آقای نادر برای من به عنوان یک چپگرا گران آمد! خواستم در اینجا بگویم که لمپن دانستن مخالفین دردی را دوا نمی کند. آخر ما که نمی توانیم مردمی دیگر را از خارج وارد کنیم مردمان ما همینها هستند، و در حالی که رژیم جمهوری اسلامی را خونخوار و ددمنش و ضد انسانی میدانند با اینحال حرفهای ما را نمی خرند. این عیب از ماست و نه از آنها. اگر کسی از ما در مورد سیاهکل توضیح بخواهد و ما او را بهر نحو از سر خود باز کنیم این ما هستیم که لمپنیم و نه آنکس که از ما حساب می خواهد. کسی که کار سیاسی می کند باید پاسخگو باشد. من فکر می کنم که این سه نفر دستشان را جایی گذاشته اند که درد آور است! آنها حق دارند از ما حساب بخواهند. همچنانکه اگر آنها خودشان را طرفدار شاه و یا خمینی بدانند ما حق داریم از آنها حساب بکشیم. ولی انصافا آنها از شاه و خمینی طرفداری نکرده اند. یکی از آ«ها تنها به ما گوشزد کرده که ما در محسباتمان اشتباه کرده ایم که خب به نظر من او راست می گوید. تنها ایرادی که بر آنها وارد است این است که باید از آنها پرسید تا کجا دنبال لیبرالیسم هستند، و تا کجا طرفدار کارگران و مظلومان؟ من از هر دو گروه تقاضا می کنم که با احترام بیکدیگر پاسخ دهند تا من هم روشن شوم.
۴۵٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷
|
از : یک دوست
عنوان : سطح پایین تحمل نئولیبرال ها!
بحثی که در پی بیانیه سازمان اکثریت در گرفته پرده از پایین بودن سطح تحمل نئولیبرال ها دارد.
در جهانی که قدرت زور و زر نئولیبرالیسم دارای بلند گوهای تبلیغاتی فراوان و احزاب گوش بفرمان خود در سرتاسر گیتی می باشد، این افراد تحمل انعکاس یک بیانیه توسط یک نیروی اپوزیسیون که تعداد مخاطبین آن بدلایلی که بر همگان روشن است اندک می باشد را ندارند.
اینها با شانتاژ و دامن زدن به لمپنیسم امکان فراهم کردن فضایی مناسب برای پیشبرد یک بحث سازنده را از مخالفین خود سلب می کنند. نگاهی به نظرات محبوبه و سطحی و شرکا مو ید این موضوع می باشد.
۴۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷
|
از : سطحی
عنوان : این سوسیالیسم تخیلی که شما وابستگی تان به شوروی و روسیه فعلی را پشت آن قایم می کنید درکجا وجود دارد ؟ یا چگونه قرارست بوجود بیاید ؟ مرزش با کمونیسم های موجود تاریخ چیست ؟
اتفاقا سوال همینجاست و شما با پریدن از روی آن و معلق بازی فقط خودتان را مسخره میکنید۰ گفته اید روسها سیستم فاسد سرمایه داری دارند و من باید پاسخ گوی مشکل زیردریایی آنها و لابد چرنوبیل و زیردریایی قبلی شان باشم نه اکثریت و توده ۰
سوال من این است که چرا شماها و اکثریت و توده (که اصلا به روسیه متصل نیستید و آنرا فاسد می دانید) این اخبار را پنهان می کنید و در عوض در همین بیانیه آمده که اقتصادهای روسیه و چین و هند افتصاد آمریکا را نجات باید بدهند.
اگر بالا رفتن نرخ دلار باعث کاهش صادرات از آن کشور شود باعث رشد واردات (یعنی صادرات از چین و هند و روسیه و ۰۰۰) می شود۰ پس باید کشورهای مزبور خوشحال باشند ولی رهبرانشان عکس این را می گویند۰
پس طبق نظر کارشناسانه ارشد شما هر کشوری که ارزش پولش بالاتر رود
روبه نابودی است ؟ می فهید چه می گویید ؟
حالا چه کسی باید به نوشته های خود بخندد؟
اینقدر خودتان را عقل کل فرض نکنید۰ روسیه یک کشور سرمایه داری به معنی واقعی نیست بلکه نوع ملایمتری از سرمایه داری دولتی رانت خوار متکی به نفت است که از پس سرمایه داری دولتی کمونیستی قبلی بر آمده و یک شترگاوپلنگ است ۰ اما بسیاری از کمونیست های ایرانی حتی از گفتن این عبارت امتناع می ورزند تا چه رسد به ارزیابی سیاست های تجاوزکارانه و شبه تزاری دولت روسیه و یا انتقاد از پوتین در حالیکه صدها مقاله و مطلب علیه اوباما و آمریکا و سرمایه داری به صورت بزرگنمایی جنون آمیز و تخیلی نوشته می شود۰
این سوسیالیسم تخیلی که شما وابستگی تان به شوروی و روسیه فعلی را پشت آن قایم می کنید درکجا وجود دارد ؟ یا چگونه قرارست بوجود بیاید ؟ مرزش با کمونیسم های موجود تاریخ چیست ؟ چه گونه می تواند بدون بحران پاسخ گوی مشکلات تاریخ بشر باشد ؟
چند بار در گذشته و حال از کمونیسم های صوری موجود انتقاد کرده و توده ها را نسبت به فریبکاری خیانت آمیز آنها هشیار کرده ؟ سردمداران فکری آن چه کسانی هستند ؟ کدام گروه سیاسی موجود پیرو آنست ؟
آنکه به امام زمان نوع کمونیستی آن دخیل بسته و وعده بهشت می دهد و حتی جرات انتقاد از نظامهای مفلوک سرمایه داری دولتی را ندارد شمایید۰
۴۵٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷
|
از : نادر نادریانفر
عنوان : سرمایه داری در وحشت از سوسیالیسم
جناب "سطحی" دوباره در افشانی کرده و از آنجایی که جوابی منطقی ای در بساط ندارد، همانند تمامی نویسنده گان سینه چاک سرمایه داری، تنها حرافی و شعار داده و مخالفین فکری خود را وابسته به این کشور و آن کشور میکنند همانگونه که دستگاه جهمنی ساواک و نشریات پهلوی چیان و امت حزب الله و نویسنده گان "سوپر من" شان همچون قوچانی مستصلانه میکند. جناب "سطحی" باور بفرمایید که اندیشیدن کار بدی نیست و بیهوده گویی تنها تمسخر این و آن را بدنبال دارد. آخر اگر تمامی چپ مرید شوروی بودند، حالا که دیگر شوروی ای در کار نیست. خود حکومت روسیه با صدای بلند اعلام میکند که در سیستم فاسد سرمایه داری وارد شده و تمامی راه و روش آنها را بکار میبرد. سیستم شوروی اگر قبله گاه حزب توده بود، حالا که سرمایه داری شده میباید قبله گاه شما باشد. شما، نه حزب توده و اکثریت باید پاسخگوی سوالات شما در مورد رویداد زیر دریایی یا مشکلات مالی آنها باشید. شاید یادتان رفته که نظریه پرداز سیستم سرمایه داری هستید؟
یک لحظه به نوشته های خودتان نگاه کنید و سعی کنید نخندید. مینویسید که سیستم سرمایه داری دچار بحران شده و راه حل آن را پیدا خواهند کرد( چنانچه بروند و به امامزاده ها دخیل ببندند چرا که دو روز کنفرانس ۲۰ کشور در واشنگتن با آن همه سر و صدا بدون کوچکترین راه حلی پایان گرفت و تیوریسین ها سرمایه داری فعلا خناق کرفته اند و زبان در کام) شما چرا از نزول دلار در مقابل دلار آمریکا صحبت نمیکنید ۷۵ سنت به ۱۱۰ سنت رسید. گرانی دلار آمریکا در زمان بحران تنها باعث رکود فروش محصولات آمریکایی میشود. این را دیگر در اقتصاد ۱۰۱ خوانده اید، نه؟
به عبث نگویید که اری بحران هست و سوپر من های "امریکن انترپرایز" و "هریتچ" و ... راه حل پیدا میکنند و سوسیالیسم پاسخ آن نیست. نادانی یک مسله هست و خود را به نادانی زدن مسله ای دیگر. سعی نکنید که راه حل دوم را برگزینید. بزرگان اقتصاد سرمایه داری به گل نشسته اند و حیران. اگر راه حلی دارید کمکشان کنید که مدیون شما خواهند بود. موفق باشید
۴۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : نادر نادریانفر
عنوان : پاسخی به جمشید و حسین
ابتدا میخواهم از مسولین سایت اخبار امروز تشکر کنم که اجازه میدهد هرکسی (از جمله شخص من) مطلبی بنویسد حتی اگر در تضاد با سیاست و راه و روش آنها باشد. جنابان جمشید و حسین قبول کنید شماهم دچار همان مشگلی هستید که همفکر شما خانم محبوبه هست، نا آکاهی از رویداد ها و مسایل و در افشانی در مورد آنها. بگذارید به ردیف بنویسم تا شاید مسایل بهتر درک شود. ۱. احترام به عقاید دیگران و دمکراسی خیابان یکطرفه نیست که رژیم های مجبوب شما: پهلوی و جمهوری اسلامی با آزادی کامل در آن جولان دهد، شکنجه و زندان و اعدام کند و بقیه همانند شاه الهی یا حزب اللهی مسخ شده ناظر آن باشند. این سیاست قبول دمکراسی یکطرفه را اکثریت و حزب توده پذیرفتند و تاوان آن را بسیار سنگین پرداختند. چپ آگاه این دمکراسی یکطرفه را از بیخ بن مردود میشمارد. اگر شما چناب چمشید و حسین و رژیم های جنایتکار مورد قبول شما، کوچکترین حقی را برای ما قایل نیستید و مادام ما را به مسلخ میبرید، ما {چپ واقعی که تنها منافع طبقه تحت استثمار را در نظر دارد و بس) هم مقابله به مثل میکنیم. منتها ما بر خلاف شما با وحشیگری و جنایت میانه ای نداریم و با اندیشه مان که شما ها بسیار از آن هراس دارید، بنیان حکومت ظالمانه شما ها را از خشک میکنیم. البته هر آن زمانی که قصد نابودی ما را دارید به مقابله بر میخیزیم. ۲. در سیاهکل که عمله و اکره های شاه با تمام قوا همراه با مشاوران آمریکایی خود با بمباران هوایی و توپ و تانگ بجنگ ۱۳ نفر از رفقایمان آمدند که نشانی از زبونی و حقارت شما و آنها داشت، هیچ "پاسبانی" گشته نشد و اگر اندک سوادی داشتید، میدانستید که در دهات و بخش ها، "ژاندارم" خدمت میکند نه پاسبان، این چنین بی پایه و بیهوده نمینوشتید. کسانی از دشمن که در سیاهکل تلف شدند، مزدورانی جنایتکاری بیش نبودند و تنها مزدوران و جنایتکاران پهلوی و اسلامی برای آنها اشک میریزند. ۳. جالب است که نیروهای اهریمنی پهلوی و اسلامی جبهه مشترک ارتجاعی خود را دارند بازسازی میکنند و بجنگ چپ ها آماده شده اند. زهی حماقت، اگر بیش از ۸۰ سال موفق به نابودی چپ نشدید، هیچگاه نخواهید شد. اگر چه تجربه مخصوص انسان های آکاه است و بس.۴. چپ واقعی هرگز به خمینی و نیروهای اهریمنی و وحشی اش پاسخ مثبت نداد و بهمین سبب هزاران هزار جان زلال آنها به ذبح اسلامی کشیده شدند. چپ واقعی با گردنی افراشته در تمامی تاریخ ایران زیست کرده و خواهد کرد و مدیون هیچ کس و جماعتی نیست. شما آزادید که باز ندانسته به پاسخگویی برآید ولی من وقتی برای بطالت ندارم و این آخرین پاسخ من است
۴۵۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : سطحی
عنوان : گیریم که نظام سرمایه داری فروپاشد چه کسی گفته که جانشینش نظام نا کار آمد و فروپاشیده کمونیستی خواهد بود ؟
چپ در برج عاج نشسته ایران یعنی همان چپ کلیشه ای یعنی همان چپی که گاهی شعارگونه و گاهی با پز اولترا روشنفکری جولان می دهد که همه چیز و همه کس و هر گونه حرکتی که از آنها ( چپ کلیشه ای - شعاری) نیست باطل است و رو به نابودی و حتما سرش به ملاها بند است یا ساواک شاهنشاهی روز و شب بر طبل توخالی کمونیسم تخیلی و معجزه هایش (که هرگز اتفاق نیفتاده چون ۷۰ سال کافی نبوده تا نشان دهد چه شعبده هایی در کیسه دارد که مردم اوکراین و چک و مجار و لهستان و افغانستان گوشه اش را هم ندیده اند) می کوبد . در عوض پیروزی شگرف سیاه پوستان در امریکا را روزانه با ده ها مقاله به سخره می گیرد که اگر اوباما راست می گوید ظرف ۴ سال آینده سرمایه داری را نابود و نظام مقدس مارکسیستی را در امریکا برقرار سازد و ادبیاتش راهم از ادبیات لیبرال و فرهیخته به ادبیات همیشه پیروز و هتاک مارکسیستی روس زده تغییر دهد تا معلوم شود که خواهان تغییر است۰
اما کوچکترین اثری حتی خبری در هیچ وبسایت متعلق به اینها نمی بینی که حادثه بزرگی که در کعبه آمالشان روسیه توسط پوتین در حال شکل گیری است (یعنی دستکاری قانون اساسی روسیه برای بازگرداندن قدرت به پوتین و بعدا مادامالعمر کردن آن ) اشاره ای داشته باشد۰ همینطور خبر کشته شدن نظامیان شاغل در زیردریائی اتمی روسیه و رسوایی ناشی از عملکرد اشتباه و مسخره سیستم حفاظتی آن که باعث خفه شدن این پرسنل گردیده کاملا سانسور می شود ولی کوچکترین اخبار پستوهای سرمایه داری بزرگنمایی میشود۰
هیچ کس به این سوال جواب نمی دهد که چرا دلار آمریکایی دارد سربالا میرود؟
چرا وزیر اقتصاد و بازرگانی هند اینقدر نگران نوسانات بازار سرمایه است ؟
چرا رئیس جمهور چین در برنامه فرید ذکریا در سی ان ان ظاهر می شود و اظهار نگرانی شدید می کند نسبت به تاثیر عظیم این نوسانات بر اقتصاد چین ؟
چرا اقتصاد نفتی روسیه با نفت ۶۰ دلار به اذعان همان معجزه گران روسی وارد بحران شده است ؟
چرا ج ا به دست و پا افتاده و محمود به اوباما پیام تبریک می فرستد ( در حالیکه در زمان بازرگان یک ملاقات سیاسی بین او و برژینسکی توسط شما چپ ها و هم پیمان سنتی تان خط امام منجر به سقوط دولت او گردید۰)
همه میدانند که یک رکود و یک بحران بزرگ در نظام سرمایه داری بوجود آمده اما فقط کودکان کمونیسم شکست خورده روسی از آن تعبیر فروپاشی نظام سرمایه را دارند و بیهوده آنرا با پیش بینی غلط پیامبرشان مارکس پیوند میزنند۰
فردا که این سرمایه داران از این بحران بیرون آمدند آنوقت شما چپ های پر مدعا چه داستانی سر هم خواهید کرد ؟
گیریم که نظام سرمایه داری فروپاشد چه کسی گفته که جانشینش نظام نا کار آمد و فروپاشیده کمونیستی خواهد بود ؟
۴۵۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : جمشید ج
عنوان : به نادر نادریانفر
آقای نادر. شما اشتباه می کنید که می فرمایید خمینی گفت همه باهم. او با عملش گفت : همه با من! و ما چپها در خمینی و دیگ ولایت او مستحیل شدیم. و این گناهی نابخشودنی ست. مگر اینکه ما بدرگاه مردم ایران عذر تقصیر بیاوریم. ما با خمینی متحد نشدیم در مباله ی ولایت او ذوب شدیم هم ما چپی های جوان آنروز و هم حزب خائن توده و پیرمردهایش و هم پیر زنهایش. آری دوست من اگر میخواهی جایی در ایران فردا داشته باشی باید جای دیگران و وجود دیگران را هم برسمیت بشناسی و هم کمک به بودن و شکوفایی آنها بکنی. آن دیگرانی که با شما موافق نیستند هم حق نوشتن دارند و هم آنچه را نوشته اند بیجا نیست و هیچ ربطی به آن واژه ترکیبی شما شتر گاو پلنگ و اژدها دارد.
شاد باشید از تهران
۴۵۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : آشور سرمست
عنوان : زمانه و طرح امنیت ملی
دوستان با سلام به همگیتان. در دانشگاه مطرح شد که نهایت سعی در رام کردن و خریداری و تطمیع رادیو سایت زمانه صورت گرفت تا بعد از آن طرح امنیت ملی که باید آنرا طرح امنیت دولتی و ناامنی ملی نامید آغاز شد. زیرا در زمان جامی رادیو زمانه از آزادی بیشتری برخوردار بود. بخش نظر دهی رادیو سایت زمانه قریت به به کامل بسته شده است. من امیدوارم این سایت بتواند جای خالی آن نظر دهی را پر کند.
از تهران
۴۵۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : حسین ر.
عنوان : به نادر (تصیح شده)
آقای نادر بنده چپی زاده هستم. سخن شما و درفشانیتان را خواندم، حرفهای سطحی که بسیار هم عمقی بود با نوشته محبوبه را هم خواندم. ولی شما یادتان رفته که در تمامی کشتارهای رژیم «منحوس» پهلوی و رژیم خونخوار خمینی شماها اعم از مجاهدین و فداییان کاتالیزور این «نحوست» و این خونخواری بوده اید. مطمئن باشید که در رژیم آینده هم خواهید بود. شاید بچه های شما چنانکه من هم از این این دور باطل فاصله بگیرند. و برای مملکتشان چپی سازنده شوند. یکی از دوستان از شما راجع به قتل عام سیاهکل که شما چهار تا پاسبان بدبخت را کشتید و بچه های آنها را یتیم و زنان آنان را بیوه کردید پرسیده بود ولی شما جوابی ندادید. او همچنین پرسیده بود بنا بر کدام غیرت مارکسیستی و بنا بر کدام غیرت چپ شما همه ساله سالروز آن قتل عام ناجوانمردانه ی آن پاسگاه را جشن می گیرید. کدام فدایی باقیرت حتا یک بار از این جنایت انتقاد توبه کرد؟؟ کدام؟؟ بیست روز پیش در دانشگاه تهران بحث سر این کشتار بود چرا پاسخ نمی دهید؟؟ تمامی کسانی در سایتهای خارج از کشور رگ گردن میجهانند و دهان به توهین ملیت و ملی گرایی و چپ و وطنی می کنند همگیشان در حال حقوق بیکاری بگیری از کشورهای میزبانشان هستند و در آن کشورهای سرمایه داری که آنها مفت مفت می خورند و می گردند و حتا حاضر نیستند حتا یکقدم برای رهایی ملتشان از دست ایم پاسداران و بسیجیان و ملایان بردارند باید بداند، آری اینان باید بدانند که از بهمن پنجاه و هفت سی سال گذشته است و آنان چاره ای جز بیداری و یا خفت برای ابد را ندارند. سیاهکل یک سمبل است هم برای شما طرفدارانش و هم برای انسانهای آزاده ای که دریچه ی فکرشان به سوی افق روشن و هوای تازه باز است. در خاتمه مارکس بزرگوار را رها کنید شما را چه به مارکس اگر کتاب مارکس خوانده می شود به شما ربطی ندارد. مارکس یک انسانگرای بزرگ است که هم برای چپ است و هم برای راست شما او را برای خودتان منحصر نکنید مارکس در انحصار نمی گنجد. مارکس یک اقتصاد دان انسان گرا ست همچون بسیاری بزرگان دیگر که سرمایه ی انسانیتند. آری سرمایه ی انسانیت.
۴۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : حسین ر.
عنوان : به نادر
آقای نادر بنده چپی زاده هستم. سخن شما و درفشانیتان را خواندم، حرفهای سطحی که بسیار هم عمقی بود با نوشته محبوبه را هم خواندم. ولی شما یادتان رفته که در تمامی کشتارهای رژیم «منحوس» پهلوی و رژیم خونخوار خمینی شماها اعم از مجاهدین و فداییان کاتالیزور این «نحوست» و این خونخواری بوده اید. مطمئن باشید که در رژیم آینده هم خواهید بود. شاید بچه های شما چنانکه من هم از این این دور باطل فاصله بگیرند. و برای مملکتشان چپی سازنده شوند. یکی از دوستان از شما راجع به قتل عام سیاهکل که شما چهار تا پاسبان بدبخت را کشتید و بچه های آنها را یتیم و زنان آنان را بیوه کردید پرسیده بود ولی شما جوابی ندادید. او همچنین پرسیده بود بنا بر کدام غیرت مارکسیستی و بنا بر کدام غیرت چپ شما همه ساله سالروز آن قتل عام ناجوانمردانه ی آن پاسگاه را جشن می گیرید. کدام فدایی باقیرت حتا یک بار از این جنایت انتقاد توبه کرد؟؟ کدام؟؟ بیست روز پیش در دانشگاه تهران بحث سر این کشتار بود چرا پاسخ نمی دهید؟؟ تمامی کسانی در سایتهای خارج از کشور رگ گردن میجهانند و دهان به توهین ملیت و ملی گرایی و چپ و وطنی می کنند ه۸مگیشان در حال حقوق بیکاری بگیری از کشورهای میزبانشان هستند و در آن کشورهای سرمایه داری که آنها مفت مفت می خورند و می گردند و حتا حاضر نیستند حتا یکقدم برای رهایی ملتشان از دست ایم پاسداران و بسیجیان و ملایان بردارند باید بداند، آری اینان باید بدانند که از بهمن پنجاه و هفت سی سال گذشته است و آنان چاره ای جز بیداری و یا خفت برای ابد را ندارند. سیاهکل یک سمبل است هم برای شما طرفدارانش و هم برای انسانهای آزاده ای که دریچه ی فکرشان به سوی افق روشن و هوای تازه باز است.
۴۵۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : نادر نادریانفر
عنوان : به آقا یا خانم "سطحی"
خانم و یا اقای "سطحی" واقعا گه شما از نمونه ها هستید. معمولن نام آدم ها با خودشان تضاد داشت، یعنی یک کچل، نام زلفعلی داشت ولی شما واقعا "سطحی" "سطحی" هستید، یعنی هم اندیشه تان و هم نوسته تان. در حالی که یکی از رهبران شما "جورج سورس" از بازگشت و درستی مارکس سخن میراند و گرین اسپن از ایست و ناکاری سرمایه داری. در زمانی که فروش کتاب سرمایه مارکس بنا بر گزارش قبله شما (بی بی سی) در ظرف سه هفته از شروع بحران سرمایه به سه برابر میرسد. در زمانی که ۷۰۰ بیلیون دلار مالیات مردم در آمریکا به پیکر در حال موت سرمایه مالی ترزیق میشود و هیچ بازدهی ندارد. در زمانی که کنفرانس های پی در پی و هفتگی سرمایه داران بزرگ راه حلی برای نظام منحوس سرمایه داری پیدا نکرده است. شما با تیوری مشعشع خود که احتمالن با رفتن بر سر چاه جمکران و گفتگو با امام زمان که همین روزهاست که از چاه بیاید بیرون، بدست آورید از راه حل بحران صحبت میکنید که بلی سرمایه داری نظر کرده امام است و همیشه راهش را پیاد میکند. بشما پیشنهاد میکنم که یا مستقیما بروید واشنگتن دی سی و با دفتر "امریکن انترپرایز" صجبت کرده و بگویید که نخوانده ملاید و راه حل مشگل سرمایه دار پیش شماست. باور بکنید با حقوق چند صد میلیون دلاری استخدام میشوید و احتیاجی نیست وقتتان را برای نوشتن در سایت آخبار روز هدر دهید. یا اینکه در یک سوراخ سنبه ای مخفی شوید والا سی-ای-ا و یا انتلجنت سرویس و یا ادامه دهندهگان کی-حی-بی شما را میدزدند و دنیا از سخنان گهر بار شما محروم
۴۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : نادر نادریانفر
عنوان : خطاب به خانم مجبوبه ج
خانم مجبوبه ج. یا شما آدم ها را با وسیله انداره گیری که میزان شعور، استعداد و زیرکی شما را میسنجد ، میسنجید و یا عقل، تجربه، آگاهی و دانش را به مسخره گرفته اید. شاید بجا باشد بجای نوشتن، وقتتان را بگذارید برای خواندن و آگاه شدن و بعد که به معلومات ابتدایی نایل شدید، لب بسخن بگشایید. اگر ۳۰ سال شکنجه، زندان، اعدام؛ چپاول، تجاوز، وحشیگری و غارت دوباره نیروهای منحوس اسلامی از سرزمینمان توسط خمینی و تمامی رهروان نفرت انگیزش، تلنگری به مغز شما نزده و بعد از سی سال شعار این خونخوارترین رهبر !! یک کشور، را میخواهید دوباره نقل مجلس کنید، مطمن باشید حتی با فحاشی های اسلامی پسند شما علیه چپ، نمیتوانید حتی دو نفرکه از عقل نصیبی برده اند را دوربر خود جمع کنید. باور کنید که بر خلاف خام پنداری های شما اکثریت مردم آگاه شده اند و فریب شعار "همه باهم" خمینی را از دهان هر کسی از جمله شما بر اید را نمیخورند. حکومت شتر-گاو-پلنگ شما حتی بومیان جنگل آمازون را هم بشور نمیاورد. ضمنن بجای فحاشی بدون مدرک و دلیل به چپ که اوج استیصال شما ها را نشان میدهد، بروید یک کمی کتاب بخوانبد تا ببیند که خلیل ملکی بمرگ عادی مرد و ایشان نه چپ که جانثار آریامهر بودندو بهمین دلیل بعد از کودتا ننگین ۲۸ مرداد بدربار شرف یاب!! شدند. بروید کتاب همایون کتاتوزیان از مریدان خلیل ملکی را بخوانید تا شرمسار خود شود و زبان در کام گیرید
۴۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : نادر نادریانفر
عنوان : آقای هالو و شکست نیو لیبرالیسم
این نوشته مرا بیاد فیلم آقای هالو انداخت. یک کار هنری اگر همراه باشد با یک پیام هماره ماندگار خواهد شد از جمله فیلم آقای هالو. آقای هالو که از محیطی بسته با اندک آکاهی رو به تهران میشود و ساختمان ها و خیابان ها او را گیج میکند. عظمت ساختمان ها را در مردم یکسان میبیند و هر حرف آنها را بلیغ و معجزه اسا. زن رقاصه، بنگاه چی که از روبه صفت ترین کاسبان هستند را یار و غمخوار خود. در همین ردیف است حرکات نیرو های اکثریت و طیف بریده از چپ آمده از اردوگاه که خود را بطبع مد روز "چپ دمکرات" میخواند. اینان بخصوص آنانی که حتی کار در تشکیلات خودی را مضر میدیدند و سایت ها باز کردند وبا کلی ادعا، اسیر لغات و اصطلاحات مد روز در غرب شدند و بدون اندک آگاهی از این اصلاح طلبان، یکشبه متخصص شده و مقاله و پشت مقاله از "انقلاب اینترنتی"، "دهکده جهانی"، "اقتصاد جهانی" و بیهوده پنداری هایی در این حدود. از سوی دیگر چاقو کشانی که در انقلاب پاسدار شدند و یا شکنجه گر با نشستن گرد پیری و چپاول مالی نچومی، اصطلاح طلب شده و همراه با "چپ دمکرات" سینه چاکان سیاست "نیو لیبرالیسم" شدند و هوار راه انداختند و از برکات خصوصی سازی ها کارخانه دار بدون پرداخت یک ریال شدند. اگر اصلاح طلبان بنون و نوا رسیدند، "چپ دمکرات" آش نخورده و لب سوخته شدند. حال هر دو گروه از "شکست نیولیبرالیسم" داد سخن میدهند گویا پیروزی ای جز افرودن صد ها نفر به میلیاردر ها و فقر و فلاکت میلیون ها داشت؟ شاید تجربه ای باشد برای آنها که متر نکرده ، گز میکنند و دهان و اندیشه را بیجهت به حرکت در میاوردند. امید است آقای هالو های کمتر داشته باشیم. به امید آن روز
۴۵۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : سطحی
عنوان : به نظر میرسد فدائیان از ترس تکفیر مدام چپ سنتی این بیانیه سطح پایین را داده باشند ۰
چپ ایران احساساتی و سطحی نگر و شعارگراست۰ بنابراین در تجزیه و تحلیل رویدادها به کلی گویی و کلیشه های کهنه شده قرن ۱۹ می چسبد۰ آنها پس از فروپاشی قطب آمالشان شوروی با هر حادثه و بحرانی که در بازار آزاد بوجود آید شاد و شنگول می شوند و به هیجان می آیند که دیدید مارکس راست می گفت سرمایه داری نابود شد۰ از فدائیان اکثریت بعید بود این چنین تحلیل آبکی از و ضعیت موجود بدهند۰ لازم نیست اقتصاد دان باشید تا بدانید که این بحران به وسیله و یا به خاطر مکانیسم بازار آزاد بوجود نیامده بلکه بالعکس با دخالت تبهکارانه دولت بوش دربازار آزاد و رانت خواری سرمایه داران حامی او از دولت و سیاست گزاری های جانبدارانه دولت بوجود آمد ۰ یعنی سرمایه دارانی مثل انرون و اگزان و فردی مک و ۰۰۰ نه طبق قوانین بازار آزاد و عرضه و تقاضا بلکه با نوعی پارتی بازی بین دولت و شرکتها که از مشکلات دولت های کمونیستی است به این روز افتاده اند ۰
حتی اگر فدائیان با این نظر موافق نباشند حتما می دانند که دلار آمریکا در قبال همه ارزهای دیگر دارد بالاتر میرود بر عکس روبل روسی در زمان فروپاشی پس برای خوشحالی کودکانه هنوز زود است۰ اقتصاد روسیه و هند و چین هم از این بحران بیش از اروپا صدمه خواهد خورد۰ مخصوصا روسیه که وابستگی شدید به نفت و صنایع نظامی دارد (که آنهم خریدارانش امثال ایران به نفت وابسته اند)۰
پس سرمایه داری هنوز نمرده و قابلیت انعطاف و پویایی دارد و بحرانها را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد (برعکس پیش بینی مارکس)
به نظر میرسد فدائیان از ترس تکفیر مدام چپ سنتی این بیانیه سطح پایین را داده باشند ۰
۴۵۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷
|
از : اردشیر _۲۰ شمالی
عنوان : عصر نئولیبرالیسم به سر آمده است!
با تشگر از هئیت سیاسی و اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت).
آنچه من از تحلیل شما در چگونگی برآمد بحران کنونی که جهات را در بر گرفته است درک کردم این است که عامل آن را سیاستهای نئولیبرالیسم میدانید. هرچند که در معرفی نگاهای متفاوت به این بخران که به ۴ دسته تقسیم گردید ننوشتهاید که تگاه شما در این دسته بندی شما را در گدامین صف قرار میدهد. ابتدا سوات این است که آیا درکم در مورد اینکه سما علت بحران را دزر سیاستهای اقتصادی نئولیبراتیسم میدانید درک درستی است یا نه ؟
شما در کنگره نهم در حوزه اقتصاد از خصوصی کردن بازار و تولید دفاع کرده و اعلام کردیدکه حصوصی سازی و اقتصاد آزاد بنمایه جامه برای رسیدن به دمکراسی است .آیا در این مورد هم درگم از مصوبه گنگره اشتباه است یا نه؟
آیا بنظر شما بحران های اقنصادی که جهان را در کام خود گرفت مولود نئولیبرالیسم است یا در ذات سرمایه داری ؟اگر فقط بر آمده از سیاستهای نئولیبراتیسم است پس بحرانهای ادواری که از مارکس مطرح کردید به چه منظوری است ؟(ده ۳۰آیا نئولییبرالسم سیاست مسلط بود؟).
نقش سیاستهای امپریالیستی در این میدان آیا مطرح است یا نه؟
۴۴۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣٨۷
|
از : محبوبه ج
عنوان : اشنباه روی اشتباه روی اشتباه روی اشتباه!
لیبرالیسم یک جریان پویاست! همچنانکه چپ هم یک جریان پویاست مگر در کشور ما. فداییان خلق ایران و جنبش چپ ایران در مجموع در این سی چهل سال گذشته هیچ تکانی نخورده اند. آنان از ابتدای «تاسیسشان » تا کنون تمامی افراد چپ وطنپرست را قربانی ایدوئولوژیکی کرده اند. آنان تمامی رفقای خود را بجرم اینکه خواستند ایرانی چپ باشند و نه انترناسیونالیست بی مهار ذبح کردند و سربریدند. آنان با این رفقای خود چنان کردند که هیچ دشمنی با آنها نکرد. مثالها فراوران است اما خلیل ملکی این مرد بزرگ چپ راستکردار و راستگفتار و خوشفکر و انسانگرا نمونه ی نمادین این قصابی هاست. چپ ایران هر روز اشتباهی روی اشتباه سابق خود می کند. این چپ پیوسته و بخاط محاسبات ایدئولوژیکی خود دچار هذیان گویی ست و نمی تواند امکانات و الزامات جامعه ی ایران را ببیند، چه برسد به دیدی دقیق از جامعه ی جهانی. او اینک تنها بخاطر روی کار آمدن اوباما قطب نمای معیوبش دچار چنان سرگیجه ای شده که لیبرالیسم و کاپیتالیسم و سرمایه و ملی گرایی و مالکیت و همه چیز غرب را در حال اغما می بیند. ولی آیا اینطور است؟؟ آیا این یک دید علمی عملی و پراگماتیک است. و من اما می دانم که برادران خواهران چپی شمشیرهای سخن خود را از نیام بیرون خواهند کشید و من شرحه شرحه خواهند کرد. آری! ولی درد امروز ایران در یک کلمه خلاصه است و آن آزادی ست! آزادی برای چپ، برای راست، برای مشروطه خواه برای مذهبی و برای ضد مذهبی. برای همین هم من بر این باورم که تا زمانی که چپ ایرانی نشده هیچ کاری از او ساخته نیست. چپ ایران در اوهام است و این کیفیت بسیار بدی ست. امروز در جای جای جامعه ی ایران، در جای جای لایه های اجتماعی ایران، فقیر و غنی، روشنفکر و عامی بازاری و غیر بازاری و حتا در جای جای حکومت ایران بمب های مردمی، بمب های نارضایتی در حال آماده شدن است. ما که در ایران زندگی می کنیم برای اولین بار شاهد همه گیر شدن این نارضایتی و همه جانبه شدن آماده شدن این انفجاریم. این انفجار تا حدی جدی ست که حکومت ایران برای اولین بار دچار دهشت شده. چپ ایران امروز وضیفه اش همراهی با تمامی مردم ایران است. در این تمامیت هم چپ هست هم راست و هم فقیر و هم غنی و خلاصه همه حتا بسیجی و پاسدار و ارتشی و این موهبت بزرگی ست اگر ما آنرا دریابیم. اگر درنیابیم و آمده ی پزیش و اداره ی آن نشویم حتما دچا بلایی بزرگ جنگ داخلی خواهیم شد. زیرا این رژیم گروه بزرگی از مردم ایران را مثل خودش از اخلاقیات و معنویات و انسانیت تهی کرده است. من با کسانی که خواهان یک اتحاد بزرگ ملی هستند همصدایم و امیدوارم دیگرا نیز چنین کنند.
۴۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣٨۷
|
از : محبوبه ج
عنوان : اشنباه روی اشتباه روی اشتباه روی اشتباه!
لیبرالیسم یک جریان پویاست! همچنانکه چپ هم یک جریان پویاست مگر در کشور نما. فداییان خلق ایران و جنبش چپ ایران در مجموع هیچ تکانی نخورده اند. آنان از ابتدای «تاسیسشان » تا کنون تمامی افراد چپ وطنپرست را قربانی ایدوئولوژیکی کرده اند. آنان تمامی رفقای خود را بجرم اینکه خواستند ایرانی چپ باشند و نه انترناسیونالیست بی مهار ذبح کردند و سربریدند. آنان با این رفقای خود چنان کردند که هیچ دشمنی با آنها نکرد. مثالها فراوران است اما خلیل ملکی این مرد بزرگ چپ راستکردار و راستگفتار و خوشفکر و انسانگرا نمونه ی نمادین این قصابی هاست. چپ ایران هر روز اشتباهی روی اشتباه سابق خود می کند. این چپ پیوسته و بخاط محاسبات ایدئولوژیکی خود دچار هذیان گویی ست و نمی تواند امکانات و الزامات جامعه ی ایران را ببیند، چه برسد به دیدی دقیق از جامعه ی جهانی. او اینک تنها بخاطر روی کار آمدن اوباما قطب نمای معیوبش دچار چنان سرگیجه ای شده که لیبرالیسم و کاپیتالیسم و سرمایه و ملی گرایی و مالکیت و همه چیز غرب را در حال اغما می بیند. ولی آیا اینطور است؟؟ آیا این یک دید علمی عملی و پراگماتیک است. و من اما می دانم که برادران خواهران چپی شمشیرهای سخن خود را از نیام بیرون خواهند کشید و من شرحه شرحه خواهند کرد. آری! ولی درد امروز ایران در یک کلمه خلاصه است و آن آزادی ست! آزادی برای چپ، برای راست، برای مشروطه خواه برای مذهبی و برای ضد مذهبی. برای همین هم من بر این باورم که تا زمانی که چپ ایرانی نشده هیچ کاری از او ساخته نیست. چپ ایران در اوهام است و این کیفیت بسیار بدی ست. امروز در جای جای جامعه ی ایران، در جای جای لایه های اجتماعی ایران، فقیر و غنی، روشنفکر و عامی بازاری و غیر بازاری و حتا در جای جای حکومت ایران بمب های مردمی، بمب های نارضایتی در حال آماده شدن است. ما که در ایران زندگی می کنیم برای اولین بار شاهد همه گیر شدن این نارضایتی و همه جانبه شدن آماده شدن این انفجاریم. این انفجار تا حدی جدی ست که حکومت ایران برای اولین بار دچار دهشت شده. چپ ایران امروز وضیفه اش همراهی با تمامی مردم ایران است. در این تمامیت هم چپ هست هم راست و هم فقیر و هم غنی و خلاصه همه حتا بسیجی و پاسدار و ارتشی و این موهبت بزرگی ست اگر ما آنرا دریابیم. اگر درنیابیم و آمده ی پزیش و اداره ی آن نشویم حتما دچا بلایی بزرگ جنگ داخلی خواهیم شد. زیرا این رژیم گروه بزرگی از مردم ایران را مثل خودش از اخلاقیات و معنویات و انسانیت تهی کرده است. من با کسانی که خواهان یک اتحاد بزرگ ملی هستند همصدایم و امیدوارم دیگرا نیز چنین کنند.
۴۴۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣٨۷
|