از : فرزانه مانی
عنوان : چشم بندیهای مبتذل سیاسی
نویسنده ی این سطور در باره ی حکومت گذشته و بازماندگان آن تردیدی ندارم و واقعا امیدوارم که آنها بتدریج به خود بیایند و در برابر تاریخ از تمام قانون شکنی هاو سوء استفاده ی مادی و معنوی از قدرت و پرونده سازی های ساواک و احکام فاشیستی دادرسی ارتش که بر اساس «اعترافات» زورکی متهمان در ساواک تهیه شده بود ابراز محکومیت نمایند. در حقوق مدنی صرف اعتراف متهم نمی تواند برای صدور حکم دادگاه کافس باشد. دادگاه با تمام مختصات متعارف و استاندارد آن نیاز به مدارک و شهود کافی برای تائیدو قبول اعتراف متهم دارد. در این باره گذشته ی و حال ایران کاملا تاریک ست . باز ماندگان رژیم گذشته هیچ دلیلی ندارند که هنوز در این زمینه طفره میروند.
مشکل اصلی من در این شرائط دوستان مخالف رژیم گذشته می باشد که تمام پرنسیب های مبارزاتی را زیر پا گذاشته و بصورت فردی با تماس با محافل رژیم گذشته «جبهه» ی نیروهای طرفدار مردم سالاری را متفرق مینمایند. موضوع دیالوگ و پلورالیسم سیاسی در نبود حداقل های شفافیت سیاسی ناممکن ست.
روی سخنم با جمشید طاهری پور،بهزاد کریمی، حشمت رئیسی ، مهدی فتاپور ، مریم سطوت و ده ها مبارزه دیگر می باشد که عملا در حال کارشکنی سیاسی می باشند. خواهشمند ست به سئوال های من پاسخ دهند که چه نیازی ست که طرفداران بازگشت ستمشاهی به جای برخورد متعارف ساسی با دیگر نیروها ،مبادرت به عوامفریبی می کنند. فقط با ذکر مثال ها و نقل قول های ی ذیل توجه شما را جلب مینمایم.
داریوش همایون: با اینهمه در کنگره، هم شاهزاده رضا پهلوی سخن گفت و هم دو تن از مشهور ترین نمایندگان گرایش جمهوریخواه. از آن مهم تر پیام هر سه سخنران و خود کنگره نیز، همه در روشنگری معانی دگرگون کردن فضا بود (نقل از آخرین مقاله داریوش همایون در کیهان لندن)
آیا واقعا آقای یکی گنج بخش مشهور ترین نماینگان جمهوریخواه ست ؟
گنج بخش: با تشکر از حزب مشروطه ایران و به خصوص دکتر خسرو اکمل که لطف شخصی که همیشه نسبت به من داشته اند به سیاست هم راه پیدا کرده است و از من دعوت کرده اند تا در کنگره شما چند جمله ای سخن بگویم (نقل از هین نوشته ی گنج بخش)
آیا دعوت فردی از آقای گنج بخش میتواند به ایشان خصوصیت نمایندگی جمهوریخواهان دهد؟
این بازی ها برای چیست ؟ برای اغفال شاهدوستان قهار که داریوش همایون ها را قبول ندارند یا برای شقه شقه کردن همین تشکل های عملا موجود سکولار؟
چرا هیچ سازمان و تشکیلات موجود خارج از کشور به کنگره حزب «مشروطه خواهان بعداز انقلاب ایران » پیام نفرستاده ؟
چرا اتحاد جمهوری خواهان و سایر سازمانهای طرفدار قانون اساسی مردمی و دموکراسی نسبت به « حزب مشروطه خواهان بعداز انقلاب ایران» اعتراض نمی کنند.آیا در ایران ما وضع مشروطه بعداز ۱۰۰ سال اینقدر داغون شده که دشمنان تاریخی آن قیم و دایه آن شده اند.
در آخر اضافه می کنم که تمام شهروندان ایرانی بدیهی ست که حق دارند هر جور که صلاح میدانند بیاندیشند و فعالیت نمایند. ولی نیازی نیست که بازهم به دروغ و تبلیغات به شیوه ی حزب رستاخیز و ایران نوین متوسل شد این مهمترین عامل عدم پذیرش این نیروهای بد سابقه می باشد.
۵۲۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨۷
|