فدرالیسم را از زندان تجزیه طلبان نجات دهیم - دکتر حسین لاجوردی

نظرات دیگران
  
    از : Juybaar

عنوان : Decentralization Versus Federalism
Personally, I believe decentralization (plus other measures) and not federalism is the answer to the problem of “aqvaam” in Iran. Specifically, I am against federalism based on ethnicity.

Nevertheless, I also believe that not having a clear and decisive line of separation between those who are publically and/or impliedly advocating independence form Iran with those who are genuinely thinking of devising a political plan for the future of our great country is urgently essential, regardless of whether we are for or against federalism.

Therefore, I strongly agree with both “مقاله ی شما ریبا بود” and “ه اسدی سوادکوهی”.

Payandeh Iran va Iranian.
۵۲۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : ه اسدی سوادکوهی

عنوان : با نظر دوست زیر بسیار موافقم
با درود

با نظر دوست زیر بسیار موافقم. خطوط را باید روشن نگاه کرد. ما باید برای دفاع از "فدرا‌لیسم فرهنگی/ اقتصادی / ملی‌ .. ایرانی‌ " یا هر چه اسمش میگذارید باید جلوی خشک و تر سوزاندن را بگیریم. احزاب چب سابق ایران ( حزب توده ایران، اکثریت و حزب دمکرات کردستان ایران) مسول اصلی‌ این نابسامانی خواهند بود اگر مشکل خود را با مسال ملی‌ فرهنگی‌ ایرانی‌ و وفاداری به هویت ایرانی‌ در چارچوبه مرز ایران امروز پایبندی محکم نشان ندهند. برای دفاع از حقوق اقوام یا مللل ایرانی‌ (هر چه دوست داری اسمش را بگذار) در چارچوبه ایرانزمین و زبان رسمی‌ سراسری پارسی‌ بطور قاطع باید تاکید کرد. به همان اندازه یک کرد مسول است که زبان پارسی‌ رسمی‌ یاد گیرد که زبان مادری خویش را باید یاد گیرد . به همان اندازه من مازندرانی آموزش یک زبان اقوام .. کردی / عربی‌ / آذری باید اجباری زبان دوم خود یاد بگیرم . .. نتیجه‌اش یعنی‌ یگانگی مردم ایرانزمین زیر یک پرچم ...

پاینده ایران ... پارس، کرد، بلچ،آذری(تورک) ..... گیلک، مازندرانی، لر ..
۵۲۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : مقاله ی شما ریبا بود .............

عنوان : به نظرم به یک نکته ی اساسی نپرداخته بودید ، چرا؟
مقاله ی بسیار زیبایی بود. همه کس و همه چیز را دیده بود.
نکته ای که من مایلم بیشتر به آن پرداخته شود ، این است که تجزیه طلب را نباید خیلی هم سرسری و دست کم گرفت. این ها امروز از امکانات وسیعی در خارج از کشور برخوردارند. فاجعه ای که می توانند تجزیه طلب ها ایجاد کنند این است که به بهانه ی حضور آن ها ، اقوام ایرانی یکبار دیگر نتوانند به حقوق خود دست یابند و در نتیجه تر و خشک با هم بسوزد.
برای راه یابی از این مشکل یک راه وجود دارد که باید همین امروز ما مسیر خود را از تجزیه چی ها به روشنی و بی هیچ تعارفی جدا کنیم. اگر امروز اینکار را نکردیم فردا خیلی دیر است.
چرا؟
برای اینکه باید این موضع گیری را همه گیر و کلاسه کنیم و برای این کار وقت لازم است. آن دوستانی که امروز به نعل و میخ می زنند و منتظر فردا و فردا ها هستند ، باید بدانند که فردا وقتی برای این کار نخواهند داشت. آنوقت است که تجزیه طلب و طرفدار حقوق اقوام گوناگون ایرانی یکجا و با یک چوب رانده خواهد شد.
به نظر من مقاله ی شما بسیار زیبا بود ، اما این گوشه ی بسیار اساسی را خیلی جدی نگرفته بودید. شتر سواری دولا دولا ندارد ، باید همین امروز اعلام موضع دقیق کرد ، فردا خیلی دیر است. چون وقت آن را نداری.
یکی از ضعف های اساسی گروه های ما این است که به جای موضع گیری دقیق و روشن به نعل و میخ می زنند. طرف صحبت من بیشتر آن عزیزانی هستند که جز سران طرفدار فدرالیزم هستند. این تعارفات امروز فردا کار دستشان خواهد داد . باید امروز همه چیز مشخص شود که ما چه می خواهیم. عده ای فکر می کنند که فعلاً امروز صلاح نیست بر علیه تجزیه طلب ها موضع گیری شود ، زیرا فکر می کنند : دنیا را چه دیده ای آمدیم و با کمک این و آن تجزیه صورت گرفت بعد چی ؟ دستمان حسابی خالی می ماند!
این تفکر ویرانگر و بی آینده است ، و به نظر من یکی از دلایل سر در گمی عمومی امروز ما ، همین تردید و "امید" است. وگرنه کسی که خود را ایرانی می داند باید مخالفت خود با تجزیه طلبان را به صراحت و روشنی بیان کند ، نه یکبار بلکه بار ها و پیوسته باید بر این نکته پافشاری و تأکید شود، تا به عنوان موضع آن گروه کلاسه و تثبیت گردد ، درست مثل شعاری که تو می خواهی اجرا شود و دایماً آن را تکرار می کنی.
سئوال این است: چند گروه غیر تجزیه طلب تا به حال موضع روشن خود را با پیگیری در باره ی تجزیه طلبان اعلام کرده اند؟
و آن هایی که اعلام نکرده اند ، منتظر چه هستند؟!
سئوال این نست. و همین بی برنامگی و یا به عبارت دقیقتر دو راهه ورزی ، علت بی اعتمادی می شود و یا اینکه آن را تشدید می کند.
بیایید اشکالات را در خود نیز جستجو کنیم. وگرنه خود پسند ، و قبیله گرا شده به کوچه بن بست می رسیم. و خود و دیگران را یکبار دیگر به روز سیاه می نشانیم و بعد ها دوباره دنبال مقصر در به در می گردیم ، بی آنکه خود را هم در آیینه ی زمانه ببینیم ، و با وجدان و انصاف به قضاوت بنشینیم.

مقاله ی شما بسیار زیبا بود اما به این نکته خیلی کم بها داده بودید! به نظر من همین امروز باید موضعگیری کرد ، فردا دیر است.
۵۲٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : من هیچ منظور بدی نداشتم ...........

عنوان : دوستان عزیز.....
دوستان عزیز ، من هیچ منظور بدی نداشتم. آن حرف را که در باره فامیلی حسین آقا نوشته بودم فقط یک طنز تلخ بود که .............
۵۲٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : Salehi

عنوان : aghazi khob
ba salam
omidvaram ke ghalam bedastan va siasatmadarane vaghebin mesle shoma dar ayande pishtar shavad,chon tanha rah hame bam ham bodan ast ,va hame baham bodan az na be manie hame ba man bodan ast ke bishtare ahzabe tamamietkhah be donbale anand.
۵۲۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱٣٨۷       

    از : هادی صوفی زاده‌

عنوان : دیدگاهی واقعبینانه‌
با سلام!
مطمئنا" دیدگاه خودانتقادی ایشان بسیار ارزنده‌ و قابل تامل است.باید از همچون دیگاههایی استقبال، و تحسین نمود.
۵۲۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱٣٨۷