نامه‌ آقای محمدصدیق کبودوند را به‌ میثاق ملی تبدیل کنیم - هادی صوفی زاده

نظرات دیگران
  
    از : زنده باد همه ی مردم ایران .....................

عنوان : و آزاد باد همه ی زندانیان سیاسی ایران
صوفی زاده ی عزیز حرفت درست است ، اما اگر ما نتوانیم همین امروز بین خودمان تجزیه طلب مرز بکشیم ، مرزی بسیار دقیق و روشن ، اگر شهامتش را نداشته باشیم برای بیان و ابراز چنین مرزی ، شکی نداشته باشید که در فردای ایران درهم ریخته و شلوغ فرصتی برای این مرزکش نمی ماند. باید همین امروز با شهامت بیانش کرد تا فردا چوبش را نخورد. او که می خواهد با همه دوستی کند باید بداند که هیچ دوستی نخواهد داشت ، زیرا از هر دو سو او را ترد خواهند کرد. از دیرباز چنین سیاست و روشی را حتی مردم عادی کریه و بسیار زشت می شمردند. این شیوه ی کار - به نعل و میخ - زدن ، همیشه مشکل آفرین و بن بست زا بوده.
شتر سواری دولا دولا ندارد ، باید همین امروز مواضع خود را اعلام کرد ، فردا دیر است
چوبش به سر سکوت کنندگان امروز خواهد خورد. نمی توان هم با تجزیه طلب بود و هم با تمامیت ایران. وسط این دو قرار گرفتن نتیجه اش آن می شود که بر سر ملا نصرالدین ساده دل آمد.
فردا در گیرودار دعوا تا به خود بیایی لحافت را برده اند. زیرا فردا تو نمی توانی در یک منطقه ی قومی فعالیت کنی هم با تجزیه طلب خوش بش داشته باشی و هم با باقی مردم ایران . این شدنی نیست. حتی اگر دل خودت بخواهد دو راهه ورزی کنی شرایط به تو این اجازه را نخواهد داد.
نتیجه اش چه می شود؟
تو ناچار می شوی به سود یک طرف موضع بگیری . اما فرصتی نخواهی داشت که در باب موضعگیری خود تبلیغات کنی و حرف دل خود را بزنی. و آنوقت به یادت می اید روزگاری که فرصت داشتی را به تعارف گذراندی.
صوفی زاده عزیز ، نمی توان هم با مردم ایران دوست بود و هم با دشمنان آن سرزمین.
زنده باد ایران!
زنده باد همه ی مردم ایران!
و آزاد باد همه ی زندانیان سیاسی ایران ، از جمله کبودوند عزیز و دلسوز و فدا کار که بر عکس بسیاری فقط برای خود نزیست ، بلکه سفره ی تهی و نفس تنگ دیگران را هم دید. چیزی که بسیاری از فعالین سیاسی آن را نمی بینند و یا اینگه وانمود می کنند که ندیده اند.
بخاطر آزادی همه ی زندانیان سیاسی از جمله فرزاد بزرگوار که کودکان مدرسه اش منتظرش هستند ، از جمله به خاطر کبودوند مدافع حقوق بشر بیایید صف های خود را هرچه محکمتر و روشنتر سازیم.
باید قبول کنیم که آن ها دارند چوب پراکندگی ، بی سامانی ، و دو راهه ورزی ما را هم می خورند.
۵۲۶٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ آذر ۱٣٨۷       

    از : احمد پیریه

عنوان : اشگ تمساح
در سر تا سر این نوشته این عجز ولابه ما را همراهی میکند که دولت ایران
خلق کوردرا وجوانان کورد را از بین میبرد و میکشد .مگر بقیه مردم در ایران
در رفاه وآسایش زندگی میکنند.? در درون این کلام ذره ای از همبستگی انسانی
با مردم ایران وجود ندارد.مردم قم وجوانان قمی کاشانی تبریزی آبادانی و.و.و.
در چنگال این نظام مخوف هستند. این یک نژداد پرستی آشکار است که پایان
خوبی برای هیچ کس در ایران ندارد. با هزاران تاسف وهمدردی با دیکر زندانیان
باید بدانیم گذشته مشترک راه حل مشترک لازم دارد.بیش از شست سال است
که ادعا میشود ایران زندان خلق هاست ولی گفته نمیشود این رهبران خلق ها
چه بلائی بر سر همین خلقها آوردند.آیا آماری برای قربایان خلق کورد وجود دارد ?
این سیاست احزاب کوردی تا بحال چه نتیجه ملموسی را بدست آورده است?
واقعیت اینکه این احزاب نه کمکی به خلق خود کردند ونه به این در جه از درایت دست یافتند که راه رفته را دوباره نروند.اصرار وابرام در ستم ملی بر خلقها
وخواست حق تعین سر نوشت که از تالار های در بسته می امد راه به جائی نبرده است.این رهبران هویت خود را در استانی که از حکومت مرکزی خود را رها
سا خته جستجو میکنند.جه اشکالی دارد که حزب دمکرات کردستان تبدیل
به حزب دمکرات ایران نشود در شیراز واصفهان وتبریز واحد حزبی وسازمانی
نداشته باشد برای مردم ایران فرقی ندارد که یک کورد نخست وزیر .یا رئیس
جمهور شود.آیا رهبران کورد میخواهند فقط رهبر کورد باشند ویا اینکه ریئس
جمهور و ویا...رهبری در ایران
ما در ایران هنوز راه مسا لمت امیز پارلمان را شروع نکرده ایم که در یک انتخاب
آزاد نمایندگان کورد در مجلس مشکلات مردم را طرح کنند.
کار این کارخانه ملت سازی به انجا رسیده که خلق ترکمن هم میخواهد با
یک جمعیت یک ونیم ملیون نفری دارای کشوری مستقل شود.
ادامه این در خواست ها یعنی محوشدن واحد جغرافیای ایران وبوجود آمدن
کشور های تحت نفوذ روس وترک خواهد بود.با این آینده شوم باید مبارزه کرد.
دفاع از خلق کورد انهم از سوی رهبران خلق دیگر همان سلام گرک است.
۵۲۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨۷