از : حمید محوی
عنوان : دربارهی مفهوم خشونت علیه دانشجویان ایرانی
اگر چنین گزارشاتی واقعا صحت داشته باشد، نشان از ضعف دولت ایران است. در اختیار داشتن ابزار خشونت، البته، یکی از خصوصیات دولت است. دولت چراغ قرمز و سبز و نارنجی در چهار راه ها ایجاد می کند ولی ماشین های پلیس در تمام دنیا هر زمانی که اراده کنند، از تمامی آنها عبور می کنند. ولی مسئله بکار بستن عینی ابزار خشونت است و آن هم در جایی که به یک عبارت کلی تعیین کنندهی قوانین است. یعنی دانشگاه.
من فکر می کنم که بررسی چنین مسائل خارج از بررسی آرایش طبقاتی، صرفا به موضوعی اخلاقی تقلیل پیدا می کند.
اگر با این نظریه موافق باشیم که طبقهی حاکم ایران، همان طبقهی بورژوازی کمپرادور است، در این صورت، چنین خشونت هایی در محیط دانشگاهی علیه دانشجویان که در واقع به عبارتی جویندگان قانون هستند - قوانین علمی - در تمام عرصه ها - مفهوم خاصی پیدا خواهد کرد.
با توجه به این امر بدیهی که دانشگاه و به طور کلی مراکز آموزشی در رابطهی تنگاتنگ با تولیدات جامعه هستند که الزاما اجتماعی می باشند، در این صورت مفهوم چنین خشونتی آشکارتر خواهد شد.
در نتیجه چنین خشونتی، از خصوصیات طبقهی بورژوازی کمپرادور بر می آید که از طرف دیگر نمایندهی همین سازمان ملل متحد قراضه هستند که امروز پیامشان را در خصوص نقض حقوق بشر در ایران، در همین روزنامهی اخبار روز مشاهده می کنیم.
البته بورژوازی به مفهوم کلاسیک و تولید کنندهی آن همیشه به موضوع آموزش حساس بوده و دستگاه های عریض و طویلی برای کنترل ابزارهای آموزشی یعنی نهاد و موسسات و دانشگاه ها و غیره در اختیار دارد و به کار می بندد. با این وجود به دلیل تولید کننده بودنش و به دلیل نیازش به خرد گرایی، حداقل در عرصهی تکنولوژی و سودی که از این بابت انتظار دارد، و تعهداتش در رابطه با موضوع دموکراسی، آب باریکه هایی را مجاز می دارد. چنین خصوصیتی در رابطه با بورژوازی معامله گر وجود ندارد.
یکی از شاخص های قدرت دولت ها را می توانیم در اختیار داشتن ماشین، موتور و عوامل سرعت بدانیم. دولت ها صاحب الزمان هستند چون که ابزارهای سرعت را در اختیار دارند. از این زاویه اگر به دولت ایران نگاه کنیم، می بینیم که این دولت تمام قدرتش عاریتی ست. تمام موتورهایی که در ایران در گردش هستند و تمام ارتش های ایران عملا و عینا واجد قدرتی عاریتی هستند. تمام موتورهای این سرزمین را با معامله وارد ایران کرده اند، و در بدنهی تانک ذوالفقار یا هواپیماهای آذرخش و شفق و یا جیپ سفیر کار گذاشته اند.
بر خلاف تمام تبلیغاتی که، به عنوان مثال در مورد ارتش ایران به راه انداخته اند، از دیدگاه من، ایران یکی از بی دفاع ترین کشورهای جهان. چون که نه تنها حرف آخر را در اختیار ندارد، بلکه دفاع نهایی و یا پیروزی را در شهادت تعبیر می کند، و تمام موتورهای آن وارداتی ست. شاید بتوانیم بگوییم که، تنها در یک مورد به شکل محدود پیشرفت کرده است، و احتمالا امکانات پیشرفت آن را نیز از نظر زیر بنایی فراهم آورده است و آن هم در عرصهی موشک سازی ست. البته این موضوع را باید به شکل نسبی تعبیر کرد.
وقتی رئیس جمهور ایران اعلام می کند که ایران یک قدرت منطقه ای ست، این توهم را ایجاد می کند که گویی قدرت منطقه ای هم قدرتی ست. ولی مفهوم اساسی این پیام ظاهرا اطمینان بخش به مردم ایران، یعنی هیچی. یعنی این که مهره ای ست که امپریالیسم جهانی امروز و در آینده می تواند با آن بازی کند - در صحنهی بازی بزرگ امپریالیستی که تاریخی دیرینه دارد.
بنابراین موضوع خشونت علیه دانشجویان ایرانی، چه در خود ایران و چه در خارج از مرزهای ایران - به عنوان مثال در فرانسه - ریشه در ماهیت بورژوازی معامله گر ایران دارد.
با تشکر از خوانش همگی
۵۲۹۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣٨۷
|