چرا در کنار جمهوری اسلامی و در مقابل مردم ایران؟ - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : فرامرز هیت

عنوان : بی غرور
بنظر من تمام نظرات نوشته شده در این مورد همه به درستی علیه خط مشی
سیاسی فدائی است.اگرا ین نظرات به عنوان آمار در نظر گرفته شود خظ فدائی
در ایران دو در صدهم نیست
اما از نظر من این نامه نوشتن به رهبران این گشور ها نه نشان شجاعت بلکه
دلیل ضعف وزبونی جریان چپ در ایران است.
اگر سیاست چپ در ایران پایه واساسش بر بنیاد دفاع از آزادی ومنافع مردم ایران
میبود وجریان چپ نه برای تسخیر قدرت از طریق کودتا بلکه برای رشد سندیکا واصناف قدم بر میداشت ما امروز در خاور میانه کشوری آزاد با نظامی قانونی بودیم.

من فکر نمیکنم که آقای بختیار ویا آقای بازرگان مخالفتی با چپ داشتند بلکه آنها دلسورز تر ازرهبران چین ویا آقایان لاتین بودند.
بختیار وبازرگان را طرد کردن عاقبتی بهتر از این نمیتوانست داشته باشد.

البته این مربوط به گذشته است ولی جریان چپ متاسفانه از گذشته درس نیاموخنه است.چپ هنوز در خیال آشفتگی ایران و یکبار دیکر کسب قدر ت است تا

سوسیالیسم مورد نظر را پیاده کند.البته آنها در خیال خود آزاد هستند ولی
تجربه تاریخی بما یاد میدهد که یک جنگ داخلی بر علیه چپ برای دمکراسی
همانند جنگ داخلی اسپانیا بهتر از حاکمیت توده ای ها در ایران است.
باید اعتراف کرد که خطا ومماشات از سوی نظام فاسد پهلوی بود.آن نظام فاسد بود که راه را برای تروریست های شیعه و توده ا ی آماده کرد.

چپ در ایران بایدانتخاب کند یا میهن پرستی ودمکراسی ویا حکومت کارکری کمونیستی.این روزگار سیاه مردم ایران که از قضا خود چپ هم بدان دچار شده است
ناشی از همان علیه امپریالسم مبارزه کردن است که به نفع دولت روسیه تمام شد.

اگر میخواهید باز مردم ایران سرگردان نشوند وهمه بدون دغدعه وآرامش در کنار هم
زندگی کنند راهی جز پذیرش آزادی وحکومت قانونی ناشی از اراده مردم ندارید.
۵۵۲۴ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۷       

    از : روسزده

عنوان : سوال همیشه باقیمانده از انواع چپ ایرانی این است که آیا بالاخره کمونیسم بعد از سرمایه داریست یا قبل از آن با حقه بازی و توطئه و کودتا و تمسک به انواع حیل و قدرتهای جهانی می شود آنرا به زور از دل نظامهای فئودالی مثل افغانستان و روسیه و چین زایاند۰
تکلیف مردم و خودتان را روشن کنید شتر سواری دولا دولا نمی شود۰

فدائیان اکثریت که مدتی بود به درستی از چپ روسی فاصله گرفته و به چپ واقع گرا و دموکرات ( سوسیال دموکراسی ) نزدیک شده بودند یکباره فیلشان یاد هندوستان کرد و به دیکتاتورهای کمونیست نمای سرمایه دار کردیت دادند که از ج ا فاصله بگیرند یعنی تلویحا بین این معاندین حقوق بشر و ج ا تفاوت قائل شدند۰
چرا ؟
تنها تغییری که در شرایط سیاسی اقتصادی بین المللی اتفاق افتاده مسئله بحران اقتصادی در بلوک سرمایه داریست که به صورتی ساده لوحانه از طرف چپ های سطحی و روسی به معنی شکست کامل و شروع فرآیند فروپاشی سرمایه داری ( همانند فروپاشی کمونیسم ) تلقی و با دستپاچگی به دنبال پس گرفتن خاکریزهای از دست رفته پس از سقوط دیوار برلین افتادند۰ یکباره نقاب دموکراسی خواهی چپ از چهره ها کنار رفت و عمویی به صحنه آمد با همان دک و پز توده ای ضد لیبرال هاو ملی گرایان ۰ نه تنها حزب توده را از خیانت مبرا دانست بلکه طلب کار هم شد ۰ مدعی گردید که حزب توده خادم و یاران مصدق خائن و مصدق بی سیاست و خام بوده ۰
نوبت بعدی فدائیان بودند با وجهه مردمی تر نسبت به حزب توده که بیایند جلو و آب توبه بریزند روی سر دیکتاتوریهای سرمایه داری دولتی مثل چین کوبا و از همه مضحک تر این یار غار احمدی نژاد چاوز شکم طلایی ۰

نوبت بعدی اعاده حیثیت از روسیه کبیر و استالین قهرمان خواهد بود که باید منتظر باشیم ببینیم کدامیک از بزرگان چپ روس زده ایران قرار ست بیرق آنرا بدوش بکشد۰

جدا از خنده دار بودن این حرکتهای سینوسی چپ در ایران که بسیار سطحی تابع حوادث متغیر است این حقیقت را از نظر نباید دورداشت که از کوزه همان برون تراود که در اوست ۰
یعی مارکسیسم را با آزادی و دموکراسی و حقوق بشر سر سازگاری نیست اگر چند صباحی به قول این آقای مستشار که مغضوب علیه سایر رفقای چپ ارتدکسی است روی خوشی به آزادی و دموکراسی نشان دهند فقط از روی سیاست و اقتضای زمانه است۰

سوال همیشه باقیمانده از انواع چپ ایرانی این است که آیا بالاخره کمونیسم بعد از سرمایه داریست یا قبل از آن با حقه بازی و توطئه و کودتا و تمسک به انواع حیل و قدرتهای جهانی می شود آنرا به زور از دل نظامهای فئودالی مثل افغانستان و روسیه و چین زایاند۰

اگر جواب اری است پس چرا نمی گذارید سرمایه داری در ایران شکل بگیرد و دنبال زد و بند با روسیه و چین و چاوز هستید؟
اگر جواب منفی است پس چرا این حق را برای سینه چاکان غرب خصوصا آنها که خواهان زایاندن کمونیسم از لابلای چکمه های آمریکائیان نو محافظه کار بودند قائل نیستید ؟
۵۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۷       

    از : اوختای بابایی عجب شیر

عنوان : دموکراسی خواهی چپ ها
بنده از هیات سیاسی اجرائی فدائیان اکثریت کمال تشکر را دارم که با این نامه شان توانستند رفقای عزیز کشورهای چین، کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا را که به حق می توان مهد دموکراسی و آزادی! در جهان هستند را روشن نمودند.بی شک این رفقای مومن به دموکراسی و آزادی به نصایح دوستان چپ ایرانی شان که به حق در تاریخ ایران کارنامه درخشانی در حمایت و استحکام دموکراسی داشته اند گوش فرا خواهند داد و از این پس جمهوری اسلامی را به خاطر عدم رعایت دموکراسی سرزنش خواهند کرد.
به امید جهانی پر از رفیق و رفیق بازی!
۵۵۱۰ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۷       

    از : پویا ت

عنوان : بسیار به جا و بدعتی درست.
آگر چه من نیز برانم که رهبران این کشورها را در بهترین حالت تنها منافع اقتصادی سیاسی مردم خود را در نظر می گیرند ( این بهترین حالت البته در مورد افرادی نظیر چاوز برایم بسیار جای سئوال دارد) اما روشنگری و فاصله گرفتن سیاسی از ان برای اندسته از جوانان تازه چپ امروزی در ایران اقدام سنجیده و بجایی است. این گفته سازمان که از شما انتظار می رود که متحد چپ باشید نه نشانه خامی رهبران سازمان که یک برخورد دیپلماتیک برای مواجهه این رهبران با ادعاهایشان است. همانگونه که وقتی به یک رهبر غربی نامه می نویسید ان ها را با ادعایشان مبنی بر دفاع از دمکراسی می سنجید.
۵۵۰٣ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : naser mostashar

عنوان : موقعی که ارتش شوروی به افغانستان لشگر کشید ، چپ سنتی ایران به جای اعتراض بدان لشگر کشی مشغول به تبلیغ وموجهه جلوه دادن آن لشگر کشی گردید
چپ سنتی ایران پیرو سنت جا افتاده احزاب برادراز دوران سرکوب های استالینی به بهانه مبارزه با ضد انقلاب در شوروی و مقایسه آن با همه سرکوب های رژیم ضد انسانی جمهوری اسلامی ، همه آنها را جزئی از پروژه مبارزه ضد امپریالیستی خط امام خمینی ترسیم می کرد وبدین لحاظ سر کوب مردم و آزا دیخواهان را از جانب ملایان رسمیت ومشروعیت می بخشید تا حکومت اسلامی با دست های باز به نیات ضد بشری خود فائق آید!

موقعی که ارتش شوروی به افغانستان لشگر کشید ، چپ سنتی ایران به جای اعتراض بدان لشگر کشی مشغول به تبلیغ وموجهه جلوه دادن آن لشگر کشی گردید و آنرا اقدامی خلقی و خدمت به تاریخ و ضدیت با امپریالیست در احتضار امریکا نشان می داد اما همه شاهد بودیم که چگونه افغانستان به ویتنام شوروی تبدیل گردد و بجای نابودی امریکا ، شوروی نابود گردید! هم اکنون نیز بخش وسیعی از چپ های سنتی که قبلا از روسیه ارتزاق فکری و مالی می کردند ،باردیگر پس از فرو پاشی به حلقه مدافعان خرس قطبی پیوسته اند ودائما از منافع روسیه در تمام زمینه ها دفاع می نمایند. اسلام روسی نیز بیکار نمانده است و با جدیت تمام از آخوند ها در ایران حمایت می کند. بیهوده نیست وقتی امامی کاشانی در نماز جمعه تهران از روسیه و چین کافر استمداد می کند تا پشت جمهوری اسلامی را خالی نکنند.روسیه ایران را که از موقعیت استرا ژیک بسزائی برخوردار است، برای همیشه به سپر بلا ی خود تبدیل نموده است. در ایران این حکومت های قدرتمند نیستند که می توانند در برابر کشور های قدرتمند جهان قدرت نمائی نمایند بلکه این موقعیت به شدت حساس ایران است که از یک طرف مشرف بر خلیج فارس واز طرف دیگر در همسایگی روسها به حکومت های ایران موقعیت های ممتاری در عرصه بین المللی به حکومت های ایران داده است. در همین رابطه وقتی ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور، المپیک مسکورا به علت لشگر کشی شورویها تحریم نمود ، چپ های سنتی ایران کینه سختی به او گرفتند ودرصدد برآمدند تا هرچه زودتر اورا در یک ائتلاف وسیع با نیروهای خط امام از مقام ریاست جمهوری برکنار نمایند!
۵۵۰۰ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : حمید محوی

عنوان : حقوق بشر ؟
پیش از آن که به موضوع بیانیه‍ی شما بپردازم، می خواستم یک بار دیگر برای چندمین بار اعلام کنم که تا زمانی که شما با جنبشی درونی و بر اساس انتقاد از خود، از تمایلات شهید پروری و فدایی بودن دست بر ندارید، و عمیقا و در ساحت نمادینه با چنین نامی فاصله نگیرید، از نظر من شما به جنبش چپ تعلق ندارید.

و امّا در مورد بیانیه‍ی شما، به همین شکل که مشاهده می کنیم، می بینیم که شما نیز در دام سیاست بازی افتاده اید و موضوع حقوق بشر سازمان ملل متحد را جدی گرفته اید.
یکی از مسخره ترین کارناوال های جهان سیاست همین حقوق بشر است. و شما متأسفانه در دام آن افتاده اید.
مطمئنا هیچ فرد عاقلی نمی تواند واقعیات بسیار ساده ای را که شما به آن اشاره می کنید، ندیده بگیرد و محکوم نکند.
این طور که پیدا ست شما طرفدار شلاق زدن نیستید، طرفدار دست و پا قطع کردن هم نیستید، من تنها یک سوال از شما دارم و نه بیشتر : آیا شما با ژنوسید موافق هستید؟
که کشورهایی مدرن بیایند مناطقی را برای چهار میلیارد سال آینده به اورانیوم رقیق شده آلوده کنند، که نسل کودکان هیولایی به راه بیاندازند. این نقض حقوق بشر هست یا نیست؟

نظام سرمایه داری به تنهایی و جامعه‍ی طبقاتی فی نفسه نقض حقوق بشر هست یا نیست؟
۵۴۹۹ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : farideh sanjari

عنوان : این آقای امیر و انتقاد
این آقای امیر که اینجا ازاین نامه انتقاد کرده یک نگاهی به دلیل آوردن خودش بکند و بعد منتقد شود۰ آخر این چه دلیل بی پایه ای است که بگوییم : خود شکست این جبهه اتفاقا درستی این خط مشی را نشان میدهد . این حرف نه تنها مطقی نیست بلکه با عقلانیت هم فاصله دارد۰
۵۴۹۶ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : farideh sanjari

عنوان : سوسیالیزم انسانی
به نظر من این اطلاعیه فدائیان اکثریت بدعتی فرخنده در جنبش چپ ایران است۰ این اطلاعیه دقیقآ بازتاب آن سوسیالیزم انسانی است که هدف وسیله اش را توجیه نمی کند .
۵۴۹۴ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : امیر /

عنوان : هویت سازمان؟
فکر میکنم کادرهای باتجربه سازمان اکثریت ، چند صباحی است که خود را بازنشسته کرده اند و سرقفلی سازمان را هم به مزایده گذاشته اند. وگرنه چنین " گاف" هایی را یکی پس از دیگری زیر این نام شاهد نبودیم. از نمونه های آخرش " نامه به حزب کمونیست روسیه "در انتقاد به موضع گیریش در مورد جنگ با گرجستان است.
اتخاذ چنین مواضعی مثل نشستن بر نقطه تعادل الاکلنگ می باشد که نهایتا یا به چپ و یا به راست متمایل خواهد شد. ولی اینکه سازمان پیشینه چپ داشته و به اینجا رسیده است شاید نشانه فراهم نمودن مقدمات اعلام رسمی مواضع لیبرالی باشد. بخصوص که دوران " بوش مزاحم" هم سپری شده است.

این را همه میدانند که هدف اصلی کشورهای سوسیالیستی و درر راس آن اتحاد شوروی ، در پیوند با جنبش های رهایی بخش و تئوریزه کردن این اتحاد تحت عنوان " راه رشد غیرسرمایه داری" ، ایجاد جبهه مقاوم در مقابل تهاجم سرمایه داری جهانی بود. این اتحاد شکست خورد چون تمام این نیروها از نظر اقتصادی با آمریکا هم به تنهایی نمیتوانست برابری کند. خود شکست این جبهه اتفاقا درستی این خط مشی را نشان میدهد که سعی داشت از همه ذرات نیروی های ریز و درشت ، پایدار و ناپایدار برای حفظ سنگر استفاده کند. آیا خنده دار نبود اگر در حالی که آن ها به ضعف مفرط خود در مقابل حریف آگاه بودند T این و آن متحد را هم که با سلام و صلوات در کنار خود نگاه میداشتند، از خود می راندند؟
سختی کار مبارزان ایران هم این بود و هست که زیر ساطور خون چکان جلاد میبایست به جبهه گسترده تر خارجی نیز بیاندیشند.
اینک پس از فروپاشی آن جبهه ، در خاکریزهای عقب تر، همان منطق از جانب کشورها و نیروهای مورد انتقاد امروز شما برای نجات هر آنچه که ممکن میباشد ، دنبال میشود. این جبهه هم شکست بخورد میبایست باز هم عقب تر نشست.
چپ ایران میبایست با تکیه بر تجربیات ،مبارزه برای دمکراسی و آزادی را بدون حذف واقعیات عرصه جهانی به پیش راند.
واکنش شما چه خواهد بود اگر در جواب نامه انتقادیتان ، این کشورها مثلا اعلام دارند که : بله ما تصمیم گرفتیم جمهوری اسلامی را ازجبهه خود برانیم؟

شما با اتخاذ چنین مواضعی آب از لب و لوچه نئولیبرال های وطنی روان خواهید کرد و آن دو تار موی باقی مانده را نیز از سر شما خواهند ربود.
۵۴۹٣ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : فریبرز عظیمی

عنوان : حقوق بشر محور اصلی فعالیت چپ دمکرات در ایران
برای من جالب است که می بینم که سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت خطاب به رهبران چند کشور جهان که خود را چپ می دانند نامه ای نوشته است و آنها را مورد خطاب قرار داده است که چرا در کنار جمهوری اسلامی و در مقابل مردم ایران قرار گرفته اند!؟
- برای من چنین برخوردی بویژه از طرف چپ های دمکرات بسیار قابل احترام و توجه است.
برای من جالب است که می بینم که موضوع حقوق بشر به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه فدائیان قرار دارد و در این عرصه نقد خود را شجاعانه و مصممانه با صدای بلند اعلام داشته اند. و مثل بعضی جریانات دیگر سکوت را جایز ندانسته اند!
- برای من جالب است که خطاب فدائیان به چند کشور است که خود را چپ می دانند. و به عنوان یک جریان چپ با اطلاع رسانی و آگاهی رسانی مواضع آنها را نقد می کنند.
- برای من جالب است که می بینم در برخورد با این کشورهای چپ، فدائیان ملاحظات سیاسی را فدای نقض حقوق بشر در ایران نکرده اند
-برای من جالب است که به این کشورهای به ظاهر چپ می گوید که به اصول جهانشمول حقوق بشر باید احترام گذاشت و در آینده به جای دادن رای مخالف به محکومیت نقض حقوق بشر در ایران، در کنار مردم ایران قرار گیرند و از مبارزات آزادیخواهانه و عدالتخواهانه آنان حمایت کنند.
-در پایان از آن کشورها خواسته است که در کنار جمهوری اسلامی قرار نگیرند.
- در اینجا برای من روشن نیست که چرا در این خصوص باید این موضع فدائیان خلق ایران اکثریت را مورد انتقاد قرار گیرد؟ اتفاقاً باید کسانی را مورد نقد قرار داد که حقوق بشر محور اصلی فعالیت شان نیست!
در آخر از دوستان فدائی بابت توجه شان به این امر خطیر تشکر می کنم.
۵۴۹۲ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : هادی طوسی

عنوان : در سال ۵۷ چه کردید?
(چرا در کنار جمهوری اسلامی و در مقابل مردم ایران؟ )

هموطنان فدائی همین پرسش را بسیاری از ما در ۵۷ با شما در میان گذاشتیم.

من قصد شماتت شما راندارم چراکه کمکی به ما نخواهد کرد.در سال ۵۷

اکر جریان چپ از آزادی دفاع میکرد امروز مجبور نبود به اورتکا و آن امیکوی

ونزوئلائی نامه بنویسد.اکر انها به نامه شما پاسخ دادند و نوشتند دوستان

فدائی خود شما از نظام آخوندی دفاع کردید پاسخ شما حضرت عباسی

چه خواهد بود? چه توجیه کومونیستی برای کار خود دارید?

آیا میتوانید بنویسید توده ای ها ما رافریب دادند ?آیا شما بچه نابالغ بودید?

بنظر من شما در یک دو راهی و تردید درانتخاب فلسفه آزادی ویا چپ قرار دارید.

تا زمانیکه این سر در گمی وجود دارد شما از هر گونه ادعا باید چشم پوشی کننید.
۵۴٨۹ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : روسزده

عنوان : مرغ یک پای امپریالیسم امریکا و لحاف ملای روسی
فعلا روسها تا پشت بام ولایت فقیه دیده بان توده ای ماسک دار گذاشته اند ژنرال آمریکایی پایش هم به ایران نخواهدرسید تا چه برسد فرشقرمز طلب کند۰ بحث امریکا و امپریالیسم امریکا حد اقل در ایران اسلامی یک بحث انحرافی برای سرپوش گذاشتن روی غارتگری روسهاست ۰
۵۴٨۷ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : خورده بورژای متوسط شهری ...سابق

عنوان : من مینویسم!
شما حذف می کنید! پس شما هستید!
۵۴٨۵ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : امیر /

عنوان : این وظیفه ماست ، نه آنها
دولت های مورد خطاب شما،که از آن ها به عنوان "متحدان بین المللی" خود نام میبرید، هیچکدام نه تنها برخلاف نظر شما ، با " سوسیالیسم واقعا موجود در قرن بیستم"، به لحاظ ، به قول شما،اولویت نداشتن حقوق بشر ،مرزبندی نکرده اند، بلکه شکست آن را نتیجه شکست در جنگ سرد میدانند و نه عدم عنایت به حقوق بشر، آن طور که تلویحا اظهار میدارید. که در این صورت این نظام حاکم بر آمریکا بود که با "پینوشه " ها و "پهلوی" هایش میبایست فرو میریخت.

مبارزه برای آزادی و دمکراسی وظیفه نیروهای داخلی هر کشور است . و " چپ" ها میبایست این وظیفه را با حفظ فاصله از کانون های قدرت جهانی که این عرصه ها را فقط برای تضعیف مخالفان خود باز میکنند، انجام دهند. نمونه اش سکوت در مقابل جنایات اسرائیل است .
وظیفه دولت ها ولی حفظ منافع کشور خود ، چه از طریق داد و ستد و چه از طریق تشکیل بلوک های سیاسی همگرا در عرصه بین المللی است.
لحن این بیانیه مثلا آنجا که به طعنه نوشته میشود: ".. دولت هایی که میگویند مدافع منافع اقتصادی توده های وسیع میلیونی.." چون دیگر موضع گیری های اخیر سازمان اکثریت از بلاتکلیفی بین دو گرایش حکایت دارد. اگر آنگونه که سلطنت طلب ها و نئولیبرال ها میخواهند، از بام خانه ولایت فقیه به جهان نگاه کنیم ،دیر یا زود آماده پهن کردن فرش قرمز جلوی پای ژنرال های امریکایی نیز خواهیم شد.
۵۴٨۴ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : رسواگر

عنوان : از دزد نخواهید که پاسبان خانه شما باشد
ببخشید ها

اینها خودشان ضد حقوق بشر و مجرمند۰ دیگ به دیگ میگه روت سیاه ۰
کره شمالی و روسیه را هم ضمیمه کنید برای حفظ محور ضد حقوق بشر خوب است۰
دیوار چین و روزنامه نگاران زندانی کوبایی و روسی و خبرنگاران سر به نیست شده زمان پوتین و حمله به جنبش همبستگی کاسپاروف و ۰۰۰ آیا حقوق بشر است ۰
آیا در نظام تک حزبی حقوق بشر یک جوک بیشتر است ۰
با مردم ایران شوخی نفرمائید۰
به سانسور کردن نقطه نظرات مخالف کمونیسم روسی ادامه دهید تا حقوق بشر روسی تضمین شود
۵۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : هادی رسولیان

عنوان : ساده لوحی یا سیاه کاری
دوستان محترم فدائی بدانند که رهبران هر کشوری اول منافع خود را در نظر دارندو
بعد مسائل دیکران. از نظر اخلاقی حرف شما در ست است ولی اخلاق جائی در
سیاست ندارد.انتظار شما از رهبران دیکر کشور ها اکر ابلهانه نباشد بدون شک
ساده لوحی محض است.اشکال از آن رهبران نیست .شما در فهم مسائل ملی
مردم ایران دچار کج فهمی وخطا شده اید.همین پرسش را نیز ان اندیشمند کوبائی
وغیر از ما دارد.آیا رژیم کوبا وآقای اورتکا قابل دفاع هستند
در آغاز انقلاب این پرسش اخلاقی را با شما مطرح کردند ولی متاسفانه کار به
انشعاب واقلیت واکثریت شد.دوستان گرامی فدائی یک بام ودو هوا نمیشود.
یا شما از منافع مردم خود دفاع میکنید ویامسائل جنبش جهانی کارکری وکومونیستی
برای شما ارجع هستند.از این دو یکی را باید انتخاب کردوراه سومی وجود ندارد.
۵۴۷۶ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷       

    از : ه یوسفی

عنوان : بسیار غم‌انگیز
بسیار غم‌انگیز است که که سالها رهبران اکثریت در غرب زندگی‌ میکننند و درسی‌ پایه‌ای از دمکراسی را نتوانستند بیاموزند. این را مشابه با زندگی‌ رهبران حزب توده ایران میبینم که با توجه به سالها زندگی‌ در غرب بعد از ۱۳۵۷ به دنبال خمینی را افتاده بودند و بنده هم بیگناه یا باگناه دنبال‌رو. اصل انتظار یا باور به نوشتن به رهبران دیکتاتور و از آنها بطور غیر مستقیم یا مستقیم یاری جستن، ورشکستگی حقیرانه را به‌نمایش میگذارد که نمیخواهد باور کند که چپ مدرن بشدت از اینگونه حرکتها بیزار است و در جستجوی یافتن دوستان مشترک خود در میان باورمندن به دمکراسی و وفادار به اصول همکاری است. چپ مدرن چاره‌ای ندارد که دست همکاری با لیبرال دمکراتا و ملی‌ را خواهان شود و پیشقدم. دیگر بس است درماندگی تئوریک و هنوز درجا زدن به باور کپی شده.
۵۴۷۵ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣٨۷