روشنفکران و سیاستمداران ملت فارس دو روی یک سکه


رحمت عزیزی


• محمود دولت ابادی رمان نویس و عضو کانون نویسندگان ایران در مصاحبه ای که در سایتهای انترنتی فارسی زبان منتشر شده است به تشریح دیدگاهای خود پیرامون ملیت های ایران پرداخته است. دراین گفتگو برخی از واقعیت های تاریخی نادیده گرفته شده و یا عمدا تحریف شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۴ دی ۱٣٨۷ -  ٣ ژانويه ۲۰۰۹


محمود دولت ابادی رمان نویس و عضو کانون نویسندگان ایران در مصاحبه ای که در سایتهای انترنتی فارسی زبان منتشر شده است به تشریح دیدگاهای خود پیرامون ملیت های ایران پرداخته است. دراین گفتگو برخی از واقعیت های تاریخی نادیده گرفته شده و یا عمدا تحریف شده است. از انجاییکه تشابه زیادی بین دیدگاههای این نویسنده ایرانی و افکار رهبران سیاسی ملت فارس از جمله رضا پهلوی دیده می شود، مناسب دیدم اشاره ای کوتاه به برخی از این تحریفات داشته باشم.
دولت ابادی در این مصاحبه با اشاره ای تلویحی به گسترش زبان تازی در جهان اسلام از طریق شمشیر می گوید "زبان فارسی زبان شمشیر نبوده ولی "برا"تر از هر شمشیری، شناسنامه و هویت ملی ایرانیان را به ثبت رسانده است". جناب دولت ابادی نباید فراموش کنند که تا قبل از بریده شدن دیگر زبانهای فلات ایران از جمله زبان کردی توسط رضا خان قلدر با سرنیزه؟ _ نه همانند اعراب با شمشیر _ در اکثر مناطق ایران از جمله کردستان زبانهای دیگری رسمیت داشت و زبان فارسی هر ازچند گاهی تنها به صورت زبان دوم و برای ارتباط با مرکز مورد استفاده قرار می گرفته است. زبان رسمی و دیوانی تمامی امیرنشینان کردستان کردی بوده است نه فارسی. برای نمونه اشاره به استفاده از مترجم در یکی از دیدارهای محمد امین بگ، سلطان هورامان با نماینده دولت مرکزی که گویای این واقعیت تاریخی است جای خود دارد. در این دیدار سلطان هورامان در پاسخ نماینده فرستاده شده از تهران که انتظار فارسی تکلم کردن سلطان را دارد عصبانی می شود و متقابلا می پرسد که چرا باید فارسی صحبت کنم و چرا شما به کردی سخن نمی گویی.
دولت ابادی دیگر زبانهای فلات ایران را "نیم زبان‌‌های قومی" می نامد و برای این توهین و بی احترامی خود دلیلی ذکر نمی کند. معلوم نیست که جناب دولت ابادی بر اساس کدام یک از مشخصه های زبانشناسی، زبانهای دیگر ملیت های ایران را نیم زبان می نامد. این عضو کانون نویسندگان ایران گفته یکی استادان طراز اول زبان فارسی را که در میان دانشگاهیان معروف است نادیده می گیرد که گفته بود: "اگر فعلهای است و بود و شد و گشت و گردید را از زبان فارسی حذف کنیم زبانی جز زبان عربی باقی نخواهد ماند." این در حالی است که برای نمونه زبان کردی برای اکثر قریب به اتفاق واژه های عربی متداول در زبان فارسی معادل کردی دارد و دارای گنجینه ای بزرگ از لغات خودی واصیل می باشد.
دولت ابادی به شعر (آهوی کوهی در دشت چگونه دوذا   او ندارد یار، بی‌یار چگونه بوذا ) مفتخر است که هزار واندی سال پیش به زبان فارسی سروده شده است و چنان می اندیشد که دیگر زبانهای فلات ایران، قدمت ادبی اینچنینی ندارند و اینجا نیز فراموش می کند که قبل از سراینده این شعر فارسی، در کردستان شعرایی بودند که به زبان کردی شیرین تر ازفارسی شعر مقاومت می سروده اند. برای نمونه در سرزمین اهورایی هورامان کردستان، شاعرانی بیش از هزار و سیصد سال پیش چنین سروده اند:
هورمزگان رمان ئاتران کوژان                اتشگده ها ویران وآتش ها خاموش شدند
ویشان شارده وه گه وره ی گه وره کان       بزرگ بزرگان خود را پنهان کرد
زورکار ئه ره ب کردنه خاپور                عرب ظالم ویران نمود
گنا ئی پاله هه تا شاره زور                      از این کناره اغاز کردند تا شهر زور
شه ن وکه ینه کان وه دل به شینا                زنان ودختران را به اسارت بردند
میرد ئازا اتلی وه روی هه وینا                  ازدگان در خون غلطیدند
ره وه شتی زه ر ده شت مانووه بی که س    آئین زردشت بی یار ویاور ماند
به زه یی کانه ی کاهه ور مه زو هیچ که س   وبر کس رحم نکرد اهورا مزدا
این در حالی است که این شعر در کردستان و در جوار و مرکز ثقل فشارهای مرکز خلافت عرب سروده شده است و نه در خراسان قدیم که بیش از هزارو پانصد کیلومتر از پایتخت خلافت عرب دورتر بوده است و بی گمان اگر کردستان نیز همانند خراسان قدیم فاصله زیادی با مرکز خلافت تازیان داشت و کنترل و فشار کمتری می بود یقینا شعرای بیشتری داد سخنوری سر می دادند گرچه این مشت یقینا نمونه ای از خروار سوزانده شده این گنجینه ادبی کردی نیز می باشد.
دولت ابادی نیز همانند رضا پهلوی که در مصاحبه اخیر خود با تلویزیون پارس، زبان فارسی را زبان مشترک همه ایرانیان می خواند، وی نیز زبان فارسی را زبان مادری همه ملیت های ساکن ایران می نامد و می گوید: زبان مادری همه ما ایرانیان زبان "دری- پارسی" است. گویش‌های و نیم زبان‌های دیگر شاخه ای از زبان فارسی هستند. بی پایه و اساس بودن این ادعا بر کسی پوشیده نیست. در این زمینه جناب دولت ابادی و هم اندیشانش را به خواندن گنجینه عظیم ادبیات کلاسیک کردی رهنمون می شوم. تنها نکته ای که از این ادعای عضو کانون نویسندگان ایران برای من به عنوان یک فرد از جامعه کردستان جای درنگ و تامل است همسویی تام و تمام سخنان دولت ابادی به عنوان یک نویسنده و روشنفکر ایرانی با رهبران و سیاستمداران ملت حاکم می باشد که دیرگاهی است این امر برای همه روشن و مبرهن است. امری که انتظار می رفت خلاف ان باشد و یک روشنفکر دیدگاهی جدا از یک رهبر سیاسی می داشت.
با توجه به این دیدگاهای قدیمی و ازمد افتاده که دیرگاهی است در میان ملیت های تحت ستم ایران خریداری ندارد باید گفت که روشنفکران و سیاستمداران ملت فارس در مواجهه با خواسته های ملی دیگر ملیت های ساکن در فلات ایران دو روی یک سکه هستند و تا به حال روشنفکر، نویسنده و یا روزنامه نگاری از ملت حاکم زاده نشده است که چنین نیاندیشد و دیدگاهی امروزین و مدرن در مخالفت با ستمهای گسترده علیه ملیت های غیرفارس داشته باشد.

rahmatazizi@yahoo.com