از مقاومت و مبارزه عادلانه مردم فلسطین پشتیبانی کنیم
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۶ دی ۱٣٨۷ -
۵ ژانويه ۲۰۰۹
غروب روز شنبه ۱۴ دی ماه برابر ۳ ژانویه نیروهای زمینی ارتش اسراییل وارد غزه شده و حملاتی که از روز جمعه ۲٦ دسامبر، با بمباران هوائی مردم بیدفاع غزه آغاز شده بود وارد مرحله جنگ زمینی شده است. بهدنبال یک هفته بمباران مداوم و دو روز جنگ زمینی، تا کنون بیش از ۵۰۰ فلسطینی، که بسیارشان زن و کودک هستند، کشته شده و بیش از ۲۵۰۰ نفر زخمی شدهاند.
بهانه دولت اسرائیل برای این تهاجم شدید به نوار غزه، پرتاب خمپاره و راکت توسط شاخه نظامی حماس از غزه به داخل شهرکهای یهودی نشین است. ابعاد حمله نظامی اسرائیل در مقابل راکتهای فلسطینی به هیچوجه قابل توضیح نیست و بسیاری از سازمانهای مدافع حقوق بشر و دولتهای جهان این تهاجم اسرائیل را محکوم کرده و خواستار قطع بمبارانها شدهاند.
روز چهاشنبه ۳۱ دسامبر، لیبی از جانب اتحادیه عرب پیش نویس قطعنامهای را مبنی قطح بمبارانها توسط اسرائیل، به شورای امنیت ارائه کرد که توسط نماینده امریکا رد شد. آمریکا پیشنویس این قطعنامه را به دلیل «نامتوازن» و «یکسویه» بودن رد کرد. واشینگتن میگوید: در پیشنویسی که لیبی به شورای امنیت ارائه کرده، از حماس خواسته نشده است که پرتاب راکت به جنوب اسرائیل را متوقف کند. این موضع شورای امنیت، دولت اشغالگر اسرائیل و نیروی نظامی پرقدرت آن را با مقاومت مردم تحت اشغال در یک کفه ترازو قرار میدهد و میخواهد تا این دو نیروی نابرابر، تعهدی برابر برای پایان دادن به حمله نظامی اسرائیل بدهند.
اکنون سالها است که دولت اسرائیل با نقض حقوق بشر و عدم پایبندی به معاهدات بینالمللی و بیجواب گذاشتن مصوبات سازمان ملل، به اشغال سرزمینهای فلسطینی ادامه داده و هرنوع تحقیر و فشاری را بر مردم فلسطین روا میدارد. ادامه ساختن شهرکهای یهودینشین در زمینهای اشغالی، کشیدن دیوار مرتفع و جدا کردن محلات فلسطینی، ایجاد پستهای بازرسی و تفتیش بیشتر، محاصره اقتصادی مناطق فلسطینینشین به بهانههای واهی و تحمیل فشار اقتصادی کمرشکن به مردم محروم این مناطق، قطع برق و آب و جلوگیری از رسیدن مواد اولیه و دارو مورد نیاز مردم، هر یک گوشهای از سیاستهای ضد انسانی حکومت اسرائیل برعلیه مردم فلسطین است.
یقینا دولت اسرائیل بدون پشتیبانی قدرتهای جهانی و در راس آنها امریکا، امکان پیشبرد چنین سیاستهایی را نمییافت. در طول شصت سالی که از تاسیس دولت اسرائیل میگذرد، زمانی نبوده است که امریکا و متحدین اروپائیش چشم بر نقض حقوق بشر و سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل نبندند و تنها به دادن اعلامیههای بیخاصیت و موضعگیریهای دوپهلو بسنده نکنند.
دولتهای مختلف اسرائیل در طول شصت سال گذشته عمدتا به تعهدات خود پایبند نبودهاند و محور اصلی سیاستهایشان، نادیده گرفتن حقوق مردم فلسطین، بیرون راندن و محدود کردن آنان و اشغال زمینهایشان و در نهایت، حل کردن آنها در «اسرائیل بزرگ» به عنوان شهروند درجه دوم بوده است. در مقابل این اقدامات تجاوزگرانه، مقاومت مردم فلسطین و تشکیل جبهه آزادیبخش فلسطین مانع اصلی بر سر راه اجرای این سیاستها بوده است.
تحولات اخیر در جهان و قدرتگیری جریانات مذهبی در منطقه خاورمیانه، عملا به اسرائیل بعنوان یک متحد قابل اعتماد قدرتهای جهانی در این منطقه موقعیت ویژهای بخشیده و در واقع اسرائیل موفق شده است تا خود را به عنوان همپیمان غیرقابل حذف قدرتهای جهانی برای کنترل منطقه خاورمیانه تثبیت کند. بیدلیل نیست که اکنون علیرغم مخالفت وسیع افکار عمومی جهان با سیاستهای ضد انسانی و جنایت علیه بشریت دولت اسرائیل، این دولت بدون هیچ نگرانی و با اطمینان از پشتیبانی امریکا و متحدین اروپائیاش، به حل مسئله فلسطین از طریق حذف صورت مسئله ادامه میدهد.
تلاشهای صلحطلبانه کنفرانس اسلو و چندین کنفرانس و اقدامات بعدی و از جمله «نقشه راه»، یکی پس از دیگری بی نتیجه باقی ماند. در حالی که جنبش فلسطین با امید به این اقدامات، تلاش کرد تا راهی برای خاتمه دادن به جنگ چندین دهه و برقراری صلح و تشکیل دولت مستقل فلسطین بگشاید، دولت اسرائیل با در پیشگرفتن سیاست وقتکشی و عدم پایبندی به تعهدات خود، عملا موقعیت را برای رهبران فلسطین و جنبش مقاومت فلسطین پیچیده کرد و شکاف در صفوف جنبش فلسطین را دامن زد. وقت کشی و بینتیجه ماندن اقدامات دیپلماتیک برای حل مسئله فلسطین، به همراه فساد و بیلیاقتی دستگاه اداری حکومت خودمختار فلسطین، عملا به تقویت جریانات مذهبی- ارتجاعی و از جمله حماس یاری رساند و به این جریانات امکان داد تا با انتقاد به سیاستهای دولت محمود عباس، عملیات نظامی علیه اسرائیل و از جمله عملیات انتحاری و پرتاب راکت به شهرکهای یهودینشین را از سر گیرند. در چنین وضعیتی نیروهای لائیک، دمکرات و عدالتخواه فلسطینی از دو سو مورد فشار واقع شده و تضعیف گردیدند. همزمان، رژیمهای مذهبی ضد دمکراتیک منطقه و بویژه رژیم جمهوری اسلامی هم بیشتر به دخالتگری پرداخته و آتش بیار معرکه شدهاند.
دولت اسرائیل از این موقعیت کمال استفاده را کرده و با عمده کردن عملیات نظامی حماس، مسئله فلسطین را تحت شعاع حل مسئله حماس قرار داد. شرائط جهانی پس از ۱۱ سپتامبر نیز به پیشبرد این سیاست در افکار عمومی کمک کرده است.
اسرائیل به همراه امریکا با عدم پذیرش نتیجه انتخابات ژوئن ۲۰۰٦، که به اعتراف ناظران بینالمللی کاملا دمکراتیک برگزار شده بود، عملا تشکیل دولت ائتلافی الفتح و حماس را با بن بست مواجه کردند. کشورهای اروپایی نیز، زیر فشار امریکا، از پرداخت کمکهای مالی که متعهد شده بودند خودداری کردند. تداوم این سیاست به تشدید بحران اجتماعی- اقتصادی در سرزمینهای اشغالی انجامید و اختلاف درون دولت خودمختار را تشدید کرد بطوری که حکومت خودگردان عملا به دو بخش رقیب، حماس در غزه و الفتح در کناره غربی رود اردن، تقسیم گردید و آنچه اسرائیل در پی آن بود حاصل شد.
اسرائیل نوار غزه را محاصره کرده و علیرغم آتش بس ششماهه از سوی حماس، این محاصره را ادامه داد. اکنون نیز بهدنبال آغاز راکتپرانی حماس، تهاجم همه جانبه خود را آغاز کرده است. هدف اسرائیل از این حمله نظامی تضعیف هرچه بیشتر مقاومت فلسطین، تقلیل آن به اقدامات تروریستی و جدا کردن اکثریت مردم فلسطین از سازمانهای سیاسی این جنبش است. با تضعیف جنبش فلسطین، راه برای مذاکره جداگانه با گروههای سیاسی فلسطینی و دادن چند امتیاز کوچک در مقابل پایان دادن به مقاومت مردم فلسطین، باز خواهد شد.
اما چنان که تجربه تاریخ و تجربه دهههای گذشته به روشنی نشان داده است، به رغم همه جنایات و تجاوزات رژیم اسرائیل، جنبش مقاومت و حقطلبانه مردم فلسطین برای دفاع از سرزمین، حق تعیین سرنوشت و تشکیل دولت مستقل خود و تامین صلح، از پای نیفتاده و راه خود را ادامه خواهند داد.
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران همصدا با مردم فلسطین و نیروهای دمکرات و آزادیخواه در سراسر جهان، خواهان توقف این جنگ خونین و خروج سربازان اسرائیلی از نوار غزه و سرزمینهای اشغالی میباشد. پشتیبانی نیروهای طرفدار آزادی و عدالت و افکار عمومی جهان از این مقاومت و مبارزه عادلانه مردم فلسطین، امروز بیش از پیش ضرورت مییابد.
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
۱٦ دی ۱۳٨۷- ۵ ژانویه ۲۰۰۹
|