اعلامیه حزب مشروطه ایران - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : ح - ی

عنوان : پند زمانه
آقای فرهاد و بقیه دوستان

نه جانم ، اینطوری نمی توان مسائل و پدیده های پیچیده را آنالیز کرد. نه شما و نه بنده از بسیاری از اسرار پشت پرده بی خبریم.
بهتر ست اطلاعات یکدیگر تکمیل کنیم با وجودیکه متاسفانه امکان کامل شدن آن پائین ست . پس به جای این که یکدیگر را از میدان بیرون کنیم از هم بیاموزیم. یک تجربه ی دردناک زندگی شاید مثل بدی نباشد.
در سال ۱۳۴۸/۱۹۶۹ افسر زرهی بودم و با لشگر خراسان به ماموریت سری و جنگی و به خوزستان اعزام شدم. اول باور نمی کردیم که تنش بزرگی بین رژیم عراق وجود دارد. اصلا در رادیو تلویزیون و مطبوعات اشاره ای به آن نشد. ما هم حق نداشتیم این موضوع تاپ کونفید نشیال را به نزدیکان بگوئیم. در مقر لشگر اهواز موقتا پیاده شدیم و ارتشبد آریانا رئیس ستاد ، موضوع را باز کرد و با سخنرانی تندی گفت : اگر اعلیحضرت اجازه دهد فردا ناهار را در بغداد خواهیم خورد. جو منظقه بعداز جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل بسیار حساس بود و ما خدا خدا میکردیم که برخوردی صورت نگیرد. فردای آن سخنرانی تیمسار آریانا برای همیشه از ارتش کنار گذاشته شدو تیمسار مین باشیان ارتش را تحویل گزفت.تا ۱۳۵۴/۱۹۷۵ که قرار داد الجزیره امضا شد. ۴ بار به خوزستان و مرزهای عراق رفتیم و برگشتیم و بسیاری از نیروهای رمینی و زرهی سراسر کشور در آن عملیات حضور داشتند و هرگز در رسانه ها مطرح نشد. تئوری ها و فرضیه های مختلفی در پنهان راجع به علل لشگر کشی و برکناری تیمسار آریانا وجود داشت که در این مختصر نمی توان تعریف کرد. اما یکی بسیار قوی بود که رژیم ایران و عراق نمی خواستند در گیری صورت گیرد. آیا تیمسار آریانا هم از سیاست های ماورای ملی خبر نداشت ؟ امروز نه حسن البکر و صدام در قید حیاتند ، نه شاه فقید ایران .
بعضی ها در پنهان می گفتند که عراق و ایران با این لشگر کشی از شرکت در حمایت های نظامی بعداز شکست اعراب در جنگ شش روزه فاصله گرفتند. ایران که با اعراب متحد نبود ! امروز هم نمی دانم چرا رژیم ایران و عراق جرات نمیکردند لشگرکشی را در رسانه ها مطرح کنند. اما میدانم که عراق از شرکت در جبهه ی اعراب علیه اسرائیل خود را کنار کشید. آیا ایران با همکاری و تبانی اراده های ماورای ملی به ندای البکر و صدام پاسخ داد ؟ هنوز تا به امروز مانند بسیاری از مسائل دیگر اسناد محرمانه افشا نشده ست.
بسیاری از رهبران غرب و شرق که بعداز ۱۹۴۸ و تاسیس اسرائیل در این موضوع دخیل بودند دیگر وجود ندارند. از رهبران منطقه هم ، عبدالناصر، انورالسادات ، اسحاق رابین، محمد رضاشاه ، حافظ اسد، ملک حسین ، حسن البکر ، صدام حسین، یاسر عرفات ، خمینی دار فانی را به نحوی وداع گفته اند. مشکل فلسطین و اسرائیل هنوز بقوت خود باقیست.

صادقانه میگویم حمل بر بیدینی و لامذهبی بنده نشود. در میان اسامی بالا که همه فکر می کنم با هم توافق داریم . علیرغم اختلاف سلیقه ها و خط ومشی سیاسی و دخالت های نابجا در امور مملکت و وابستگی ها ی کم وبیش با بیگانگان ؛ خمینی فاجعه آفرین بود . نه تنها مملکت ما را از مسیر متعارف با تمام معایب منحرف کرد بلکه منطقه و جهان را با آنارشی مذهبی روبرو نمود.

اما به شما عزیزان میگویم که از فردای اشغال سفارت آمریکا در تهران غرب از حق قانونی خود برای شکایت علیه تجاوز حواریون خمینی به مجامع بین امللی قصور ورزید و به مرور این جریان واپسگرا توسعه پیدا نمود.
نتیجه: امیدوارم مسئله فلسطین و اسرائیل با حذف منطقی واپسگرایان از صحنه سیاسی در پای میز مذاکره بتدریج حل و فصل شود.
کلید حذف منطقی واپسگرایان در دست دولت های پیشرفته ی جهان می باشد که متاسفانه اکنون در بحران خود غرق می باشند.
کسانی که با هر نیتی برای یکی از طرفین دعوا بهر نحوی مثبت یا منفی فعالیت نمایند . در مجموع معادله را مبهم تر و حل مسئله را پیچیده تر میناید. از کمپ دیوید بیاموریم که انورسادات جان خود را در این راه برای صلح دو ملت نثار کرد. در اسلو نیز ادامه ی همان راه بود که اسحاق رابین جان بر سر پیمان صلح قرار داد و باز هم باید به همان راه های کمپ دیوید و اسلو رفت. متاسفانه بخشی از مردم منطقه
فرسنگها از رهبران خود چون انورسادات ، اسحق رابین ، یاسر عرفات فاصله دارند. رهبران با اتوریته ی جهان باید آتش معرکه را خاموش کنندو به واپسگرایان امکان مانور ندهند. ما هم باید با هم دوست باشیم .
۶۱٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : فرهاد

عنوان : نظر حزب مشزوطه د رمورد جنگ غزه، صرف نظر از موافقت و یا مخالفت ما با این حزب، منطقی است!
با درود فراوان خدمت هموطن گرامی ارژنگ اردوبادی و در تکمیل فرمایشات ایشان باید یادآوری کرد که چپ ایران عمدتاً در انحصار گروههای افراطی مارکسیست لنینیست است که با چپهای دموکرات اروپا زمین تا آسمان فرق دارند. اظهارات دو هموطن دیگر، رضوان مزینی و فرهاد میر حسینی، نمونه بارز این مسئله است. همانطور که میبینید، این افراد جز عصبیت و پرخاشگری، قدرت هیچ کار دیگری را ندارند.
در مورد رضا شاه باید گفت که این مسئله درست است که حکومت رضا شاه یک حکومت اقتدارگرا بود. ولی همکاری رضا شاه با حکومت هیتلر، همانطور که شما نیز فرمودید، بهانهء تبلیغاتی بود توسط انگلیسها برای اشغال کشور و رساندن کمک به شورویِ در حال شکست از طریق ایران. واقعیت آن است که حکومت ایران در منازه جنگ دوم جهانی اعلام بیطرفی کرده بود و با هر دو طرف دارای روابط بود. همکاری ایران با حکومت آلمان در حد ساخت و سازهای چون راه آهن و ایجاد ذوب آهن در ایران بود (شایان ذکر است که بعد از جنگ، متفقین اجازه ندادند که دولت جدید آلمان به تعهد خود در مورد ایجاد ذوب آهن در کشور ادامه دهد و بناهای اولیه ذوب آهن نیز به خاطر عدم استفاده از بین رفت). فراموش نکنیم که حکومت ایران در آن زمان، فردی را که برای اولین بار کتاب "نبرد من" را به فارسی ترجمه کرد و قصد ایجاد حزب ناتزی در ایران را داشت دستگیر و اعدام کرد (متأسفانه نام فرد مزبور را فراموش کرده ام. بدنبال آن هستم که نامش را پیدا کنم).
در مورد تظاهرات به نفع حماس نیز حق با شماست. همچنین باید این نکته را ذکر کرد که بعد از رد پیشنهاد آتش بس توسط رهبر تروریست حماس، خالد مشعل، موجی از مخالفت با حماس و در طرفداری از ابومازن و سازمان الفتح در بین افکار عمومی جهانی و بویژه دنیای عرب بوجود آمده. کامنتهای مردم در رسانه های گروهی غربی و عرب زبان (همچون الشرق الاوسط) نشاندهنده کاهش حرارت اولیه برای حمایت از حماس است. هر چند که در اوایل حمله اسراییل به غزه نیز شاهد حمایت یکپارچه و قوی از حماس نبودیم.
۶۱۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : رضوان مزینی

عنوان : کمی هم انصاف !
آقای اردوبادی اولا منظور شما از «ما» در نتیجه گیری کامنت شما کیست ؟
فرموده اید :
همه ما هر روز میبینیم که در کشورهای آزاد فقط عربها و گروهای فاشیستی اکثریت تظاهرات ضد اسرائییلی را تشکیل میدهند و مردم عادی اروپایی با آنها دمخور نیستند اگر چه اوصولا مخالف جنگ میباشند .

آیا واقعا اینطور که نوشتید هست یا یک «کمی» شورش کردید ؟
در ضمن «مشروطه طلبان» مورد نظر جنابعالی مشروطه خواران بعداز انقلاب میباشند.
۶۱٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : ارژنگ اردوبادی

عنوان : آقای شاکی
در دوران قبل از انقلاب سریالی در تلویزیون بود به نام آقای شاکی ، که این آقا همیشه در مقابل خود هیچ حرف و سندی را حتا اگر منطقی و با واقعیت روز سر و کار داشت قبول نداشت و فقط خواستار رانندگی در یک جاده یکطرفه بود ! حال امروز هم برغم گذشت سالها از آن روز و سیر پیشرفت علوم و تکنولوژی افرادی یافت میشوند با همان مشخصات آقای شاکی و کارشان فقط محکوم کردن این و آن فرد یا حزب یا گروه میباشد . خصوصا حالتی هیستریک و عصبیت قبیله ای را در واکنش به اعلامیه یا حرفی از سوی خصوصا مشروطه طلبان دارند هر چند اگر حرف و یا تحلیل یا موضعی انسانی در آن وجود داشته باشد و از آنجا که این آقایان تاریخ کشورشان را به روایت روسی و چپهای اروپایی خوانده اند همیشه صد ها گام از مردم عادی ایران عقبتر تشریف دارند ! هنگامی هم که قصد اظهار با سوادی مینمایند یک مشت حرفها و شعارهای کلیشه ا ی و بنجل را که دیگر خصوصا در ایران و نه خارج از کشور خریداری ندارد طوطی وار تکرار میکنند خصوصا رابطه رضا شاه با هیتلر را که که بقول انگلیسها بهانه ای بود برای اشغال ایران و اصولا روسها و انگلیسها به این امر از طریق عوامل دست نشانده داخلی پر و بال میدادند ، با اینحال این آقایان به اصطلاح روشنفکر همصدا با فاشیستها و عربهای مقیم اروپا میشوند و به بهانه انسان دوستی و ضد جنگ خواسته ها و امیال درونیشان را که همانا هماهنگ با خواسته ملایان جنایتکار در ایران است بیرون میریزند و یکطرفه بر ضد اسرائییل یا در واقع یهودیان اعلان جنگ میدهند . همه ما هر روز میبینیم که در کشورهای آزاد فقط عربها و گروهای فاشیستی اکثریت تظاهرات ضد اسرائییلی را تشکیل میدهند و مردم عادی اروپایی با آنها دمخور نیستند اگر چه اوصولا مخالف جنگ میباشند .
۶۱۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : فرهاد میر حسینی

عنوان : رهبران ایران در برابر تریبونال بین المللی باید محاکمه شوند
در آینه ی تاریخ
کشورهای اروپائی ها که در قبل و زمان فاشیسم هیتلری و نژاد پرست وحشیانه ترین جنایات را بر یهودیان اعمال کردند که هرگز فراموش نخواهد شد . امروز موذیانه هر انتقاد ساده از دولت اسرائیل را «یهود ستیزی» مینامند تا دست همگی برای غارت منطقه باز باشد. جای تاسف دارد که مردم زجر کشیده ی یهود در سراسر جهان از این شیوه ی موذیانه غرب امتناع نمی ورزند. پای بندی به منشور حقوق بشر حکم می کند که تمام دولت ها و ملت ها نسب به آن مساوی الحقوق باشند. علی الاصول ؛ تجاوز های اسرائیل و فلسطین نسبت به یکدیگر باید بدون اغماض رسیدگی شود.

رضا شاه ایران که بر خلاف قانون اساسی مشروطه در راس تمام قدرتهای مقننه ، مجریه و قضائیه حکومت مطلقه را سازمان داده بود و پنهانی با دولت نژاد پرست هیتلر زد وبند نموده بود که منجر به بحران شهریور ۲۰ و اشغال نظامی ایران توسط متفقین گردید. هواداران حکومت پادشاهی نمی توانند این ننگ ابدی را مانند بسیاری فضاحت های دیگر در آینه ی تاریخ محو کنند. بسیار نابخردانه ست که با همان روش گناهکاران اروپائی، امروز چشم بر تمام فجایعی که اسرائیل مرتکب میشود ببوشند. این خود حمایت از ناقضان حقوق بشر می باشد که جرم ست . همان طور که کوشندگان بازگشت حکومت پادشاهی در نقض حقوق بشر در زمان شاه متهم به شریک جرم می باشند.

دشمنی کور و تاریخی اسلام پناهان علیه دیگر ادیان الهی و دگراندیشان مپوضوع تازه ای نیست و دز همان دوران سیاه رضا خانی وسوسه ها و دسیسه های ضد یهودی کاشانی ها و حواریون او نیز مانند صاحب منصب های رضا شاه فراموش نشدنی ست و تصادفی نیست که امروز احمدی نژاد دست آموز به انکار جایت های نازیسم هیتلری متوسل میشود. او نیز با مردم و با منشور حقوق بشر دشمنی می ورزد و باید در برابر دادگاه صالحه قرار گیرد.

عمق فاجعه در این ست که نیروهای تاریخی ی عملا طرفدار هیتلر و دشمنان یهودیان ؛ امروز در مقابل هم قرا گرفته اند:
یکی - شاهدوستان - نابخردانه از تمام جنایت های اسرائیل حمایت می کند و ارتجاع را دانسته یا نا دانسته در داخل کشور تحریک و جری و تقویت می کند . همان سیاستی که منجر به روی کار آمدن خمینی و مذهب گردید. هرد دو عملکرد فاجعه آفرین بود و هست.

دومی - خامنه ای و دار ودسته ی سفاکش که با وااسلاما و بنا بر ماهیت قشری و عقب مانده خود ، در داخل و خارج از کشور به فتنه گری و آدم کشی می پردازد - در فلسطین بطور مشخص از گروه تروریستی حماس حمایت مادی و نطامی می کند. قبلا در لبنان توسط حزب الله فاجعه آفرید.

اگر قدرتهای جهان احساس مسئولیت به خرج ندهند و اسرائیل و حماس را بر جای خودشان ننشانند. عواقب وحشتناکی در انتظار منطقه خواهد بود همانطور که ملاحظات خاص با اسرائیل ، طالبان ،صدام و حکومت ایران به امروز ختم گردید.

رهبران ایران صد البته بخاطر هزاران مورد ترور و جنایت و کشتار و دخالت در امور سایر کشور ها باید مانند میلو سویچ در برابر تریبونال بین امللی قرار گیرد و محاکمه شوند . چرا غرب در این باره اهمال می کند ؟
۶۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۷       

    از : داوود

عنوان : موضع صحیح و منطقی
به عنوان یک جمهوریخواه باید اعتراف کنم که موضع حزب مشروطه ایران موضعی است صحیح و منطقی. نکته جالب اینجاست که اکثر کسانیکه من در ایران میبینم کم و بیش دارای چنین موضعی هستند. امیدوارم که نیروهای میانه روی جمهوریخواه نیز از افراطگرایی های چپ بدور مانند و همچون دفتر تحکیم وحدت موضعی منطقی در قبال مسئله غزه اتخاذ کنند.
۶۰٨۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۷       

    از : بهزاد

عنوان : نقش حماس
اعلامیه جالبی ست، متفاوت با بسیاری مطالبی که در این سایت منتشر شده.
۶۰۵۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۷       

    از : رضوان مزینی

عنوان : آدرس عوضی !
بقول شاهپرست ها حتما تظاهرات میلیونی مردم دنیا در بسیاری از کشورهای جهان هم «مردم» آگاه و آزاد از تبلیغات چپ و مذهبی بودند. با این حساب این «مردم » راست و ماورای راست جهان و ایران چقدر «آگاه » و «آزاده» شده اند که علیه «خودشان» که مسببان جنگ اند اعتراض می کنند. واقعا عجب تحلیل مشعشعانه ای که ستم ۶۰ ساله ی غرب و اسرائیل با زرادخانه ی اتمی و غیر اتمی آنرا به حساب رژیم جهل و جنایت اسلامی و حماس و حزب الله میگذارد.
همین تحلیل در جنگ تحمیلی وجود داشت و مردم در زیر بمباران قرار داشتند و حضرات در ترکیه و پشت غرب و حتی صدام سنگر گرفته بودند.
۶۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۷