پشتیبانی از حقوق مردم فلسطین - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : جیج غانی

عنوان : آقای "به آقای جیجغانی"، قبل از خداحافظی حداقل به این سئوال من پاسخ دهید.
استفادهء مداوم از بمب فسفر در یک منطقهء مسکونی با این تراکم جمعیت؛ آنهم بر خلاف تمام کنوانسیون های آدمکشی امپریالیستی؛ اگر جنایت بر علیه بشریت نیست پس چیست؟!
۶۴۲٨ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨۷       

    از : کامران علایی

عنوان : تبریک !
در طول تاریخ ایران، رویدادهای خارجی باعث صف بندی های جدید و مبارکی در میان ایرانیان شده و به جنبش آزادی خواهی مردم ایران سود رسانده است. اکنون نیز شاهدیم که در اثر کثرت جنایات اسراییل در غزه، ایرانیان خارج کشور از طیف های مختلفی گرد هم آمده و به هم صدایی و اتحاد برخاسته اند که بیش از این در بطن نهم ذهن کسی هم نمی گنجید. به همین دلیل باید همصدایی آقایانی مثل مجتبی طالقانی، علی فیاض، کوروش عرفانی، تقی روزبه ، بیژن نیابتی، عیسی صفا و دیگر برادران و رفقا را با آقایان سعید شاهسوندی و میلاد آریایی و سایر دوستانشان از صمیم دل تبریک گفت و برای کل جنبش آزادی خواهی ایران آرزوی موفقیت بیش از بیش نمود!
۶۴۲٣ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨۷       

    از : به آقای جیج غانی

جناب جیج غانی، خودمانیم اگر کمی دقت فرمایید، پاسخهای بنده را میتوانید در کامنتهایم ببینید. حال اگر آنها را باب دندان ندیدید، شرمنده!
۶۴۱٨ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨۷       

    از : جیج غانی

عنوان : خطاب به آقای " به آقای جیجغانی"!
که خود را با نام من معرفی نمی کند!
من هم با کمال میل آمادگی شرکت در بحث های بعدی با هم میهن عزیزی چون شما را اعلام می کنم. اما خودمانیم جواب سئوال هائی را که من در پائین همین صفحه از شخص شما کرده ام را کی و کجا دریافت خواهم کرد؟
۶۴۱٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨۷       

    از : به آقای جیجغانی

عنوان : تبادل نظر مفید
آقای جیج غانی گرامی، قبل از هر چیز باید خدمت شما عرض کنم که من خود را با نام شما معرفی نکردم. با کمی دقت در عنوان مربوط به نام نوشتم: به آقای جیج غانی. عنوان "به" حکایت از خطاب قرار دادن شما دارد، و نه استفاده از نام شما، بگذریم.....
شما در مطلب قبلی خود به مواردی اشاره کردید که البته نظر شماست و قابل احترام. من هم عقاید خود را در این مورد ابراز داشتم که نیازی به تکرار آن نمیبینم. بحث ما، ابتدا به ساکن، از آنجا آغاز گشت که اینجانب در اشاره به اعلامیه این گروه از هموطنان، نوشتم که به عقیدهء من محرک اصلی این افراد، نه دلسوزی برای مردم غزه، بلکه تبلیغ برای یک عقیدهء سیاسی است و بهتر است این افراد و هر فرد و گروه دیگری که اولویت سیاسی دارد (صرف نظر از درست بودن و یا نبودن آن عقیده) سعی نکند از انساندوستی و ترحّم ماسکی برای پنهان کردن ایدئولوژی و مرام و مسلک خود درست کند.
شما در بخش دیگری از فرامایشات خود مرقوم فرمودید که من جنگ طلب هستم و به گفته شما: " راه برکندن بنیادگرائی در کرهء ارض، ایجاد آگاهی و رفاه است، نه جنگ. با جنگ خواسته و یا حتی ناخواسته، خشونت را عمومی خواهیم کرد و این بهترین شرایط برای رشد بنیادگرائی؛ در تشویق فرهنگ "انتقام"؛ در خلاء حداقل رفاه، آزادی و آگاهی می باشد."
این حرف شما بسیار زیبا و دلنشین است و مطمئناً میتواند مطلوب طبع شرکت کنندگان در شب شعر و یا بزرگداشت یک هنرمند واقع شود ولی به نظر من برای شرکت در یک پروسه سیاسی بدرد نمیخورد. آقای جیجغانی، نمیتوان گفت که طرف مقابل همچنان به بمب گذاری و موشک اندازی و تربیت کننده تروریست انتحاری دست بزند و ما هم در مقابل ساکت بنشینیم و با برخورد "فرهنگی" (که جز کلی گویی و ارائه حرف کشدار چیزی نیست) دفاع نماییم. مگر میشد با آدولف هیتلر و هنریش هیملر و پول پوت و استالین و ملا عمر برخورد فرهنگی کرد؟ طبق گفته شما، جامعه جهانی میبایست در طول جنگ جهانی دوم همچنان نظاره گر کوره های آدم سوزی و کُشت و کُشتارهای ناتزیهای میبود و فقط با برگذاری شب شعر و سخنرانی و رقص باران به مقابله فرهنگی با نژادپرستان ناتزی میرفت، چرا که ممکن بود آلمانهای هوادار هیتلر (که بنابر شواهد و مدارک موجود اکثریت قریب به اتفاق مردم آلمان و اتریش را شامل میشد) ناراحت شوند. زیرا که به زعم شما بنیادگرائی و فرهنگ "انتقام" در بین مردم آلمانی زبان رشد نکند. نه دوست عزیز چنین نیست. برخلاف نظر شما، شاهد بودیم که بعد از معدوم شدن احمد یاسین و عبدالعزیز رانتیزی موج حملات انتحاری در اسراییل متوقف شد. در ثانی، مبارزه مسلحانه با حماس به دلیل عملکرد تروریستی آن است و نه بخاطر مقابله فرهنگی. شکی نیست که بدنبال نابودی حماس، دنیا باید به فکر رفاه و آسایش مردم این منطقه باشد تا از رشد افراط گرایی جلوگیری کند. به همین دلیل است که حماس آتش جنگ را همواره شعله ور نگاه میدارد، زیرا که میداند بازنده جنگ فرهنگی است، همانگونه که کمونیسم بازنده جنگ فرهنگی و اجتماعی در روسیه و بلوک شرق سابق شد.
در هر صورت از این تبادل نظر خوشحالم و از شما و از سایت محترم اخبار روز برای فراهم کردن این فرصت سپاسگذاری میکنم. به امید تبادل نظرهای آینده برای دیگر موضوعات.
۶۴۰٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨۷       

    از : جیج غانی

عنوان : به آن هم میهنی که خود را با نام من معرفی می کند!
این را می گویند بحث خلاق و سازنده از طریق ِحاشیه نویسی بدون سانسور به همّت سایت اخبار روز!
بسیار عالی است که شما پذیرفتید که این امضاء کنندگان خود را فعال سیاسی "نه" نامیده اند.
باز هم بسیار جای خوشوقتی است که شما با آرامش به بحث ادامه می دهید و کمونیست های زنده و مرده را مسبب این کشت و کشتار نمی بینند!
دو، سه نکتهء کوچک باقی مانده است تا با هم به تفهیم و تفاهم کامل برسیم.
یکم: مقدمتا حضرتعالی بپذیرید که شهروندان ایرانی چون من حق دارند "باور مند" باشند و با دیدگاه های خود به تفسیر جهان خارج از ذهن من و شما بپردازند. این حق هر شهروند ایرانی است که چون من ایدئولوژیک باشد و یا چون شما "نه" باشد. این تفاسیر ایدئولوژیک متفاوت از جهان، پاسخ های متفاوتی را جهت "معضلات" موجود خواهند داد. اینکه شما ادعا می کنید که "چپ" ایدئولوژیک مخالف صلح است از نظر من امری نادرست است.
امروز در سطح ایران چپ ایدئولوژیکی داریم که از اسرائیل؛ همچون شما؛ دفاع می کند و طرفدار "جنگ" با بنیاد گرائی اسلامی است. چپ ایدئولوژیکی هم داریم که از حماس دفاع می کند! و طرفدار جنگ با نظامی گری ِصهیونیسی است. چپ ایدئولوژیکی هم داریم که "مردم" را از "حاکمیت" در هر کجای جهان جدا می بیند و از مردم فلسطین و اسرائیل بطور همه جانبه دفاع می کند. هر دو حاکمیت درگیر در این منطقه را؛ بر مبنای "غلط" های مشخصی که هر یک بطور دائم مرتکب می شوند؛ جدا جدا، بفراخور و در جای خود محکوم می نمایند.
به عبارت دیگر من از آن دسته شهروندان ایدئولوژیک ایرانی هستم (که همچون بسیاری از مردم و جریانات مترقی، دموکرات و بویژه لائیک ِاسرائیلی و فلسطینی) از مردم این منطقه و منافع آنها؛ همچون همه جای دیگر کرهء خاکی؛ بدون قید و شرط دفاع می کنیم. اما این دفاع بنظر من هنوز کافی نیست. من این غلط ها را از طرف هر حاکمیتی نیز که باشد بشدت محکوم می کنم و این غلط های گوناگون شصت ساله را دارای وزن مساوی در فلاکت مردم منطقه نمی بینم.
اما متاسفانه شما طرفدار جنگید و از "حذف" نیروهای مرتجع حماس بکمک نیروی نظامی و در یک جنگ خانمانسوز دفاع می کنید. مشکل آدم ایدئولوژیکی چون من با شما شهروند محترم غیر ایدئولوژیک، از آنجائی آغاز می گردد که اینجانب بر این باورم که سیاست های کلان امپریالیست - صهیونیستی نه تنها به نفی و اضمحلال ارتجاع در هیچ کجای جهان منجر نخواهد گردید بلکه این سیاست های خونین نظامی به تقویت بنیادگرائی در سطح منطقه و جهن کوچک ما یاری رسانده است، یاری می رساند و یاری خواهد رساند!
هوشیار باشیم که راه برکندن بنیادگرائی در کرهء ارض، ایجاد آگاهی و رفاه است، نه جنگ. با جنگ خواسته و یا حتی ناخواسته، خشونت را عمومی خواهیم کرد و این بهترین شرایط برای رشد بنیادگرائی؛ در تشویق فرهنگ "انتقام"؛ در خلاء حداقل رفاه، آزادی و آگاهی می باشد.
چه در ایران و چه در فلسطین خشونت؛ از هر طرف که باشد؛ راه مبارزه با ارتجاع و عقب ماندگی نیست. آیا از نظر شما این نتیجه گیری "ایدئولوژیک" من باز هم از نظر شما باطل است؟ آیا شما هنوز با همهء باورمندان دچار مشکلید؟
۶۴۰۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨۷       

    از : به آقای جیج غانی

عنوان : اولویت ما چیست؟ مبانی عقیدتیمان یا مصلحت مردم فلسطین؟
آقای جیج غانی از من تقاضا کرده اند که حرفم را روشن بزنم. نگاهی به اظهارات من نشان دهنده روشنی مواضع من است. آقای جیج غانی نظرات خود را بوضوح نوشتند و این مسئله قابل تقدیر است هر چند که بنده با نظرات ایشان مخالفم. من میگویم قبل از آنکه ما از عقاید شخصی خود صحبت کنیم، باید واقعیات را آنگونه که هست ببینیم. واقعیت آن است که سازمان آزادیبخش فلسطین بنابر شواهد تاریخی و بنابر رای مردم فلسطین مهمترین مرجع تصمیم گیری برای ملت فلسطین است. رئیس دولت خودگردان فلسطین، عرفات، و رئیس جمهور منتخب فلسطینیان، ابومازن، تصمیم گرفتند تا از راه صلح و کنار آمدن با دولت اسرائیل به آرزوی دیرین خود که برپایی یک کشور مستقل فلسطینی است برسند. شواهد موجود حکایت از آن دارد که اکثریت مردم فلسطین (که در کرانه باختری رود اردن زندگی میکنند) با این تصمیم موافقند. امروز ما شاهد هستیم که هیچ حرکتی در تأیید حماس از جانب ساکنین کرانه باختری رود اردن صورت نگرفته هر چند که آنها حمله اسرائیل را محکوم میکنند. در چنین شرایطی این بسیار مسخره و مضحک است که ایرانیان غیر فلسطینی ساکن کشورهای غربی، کاسه داغتر از آش شده و درحالیکه خود مبارزان فلسطینی موجودیت اسرائیل را برسمیت شناخته اند، این هموطنان "آزاده" ما خواستار انتقام گیری از اسرائیل بخاطر شصت سال ظلم و جور به فلسطینیان شوند.
من میگویم ما نباید دروغ بگوییم. اگر ما بخاطر عقاید ایدئولوژیکمان مخالف نزدیکی اعراب و اسرائیل هستیم باید این را صادقانه بگوییم. من بر این باورم که نیروهای چپ ما در مورد مخالفت با جنگ غزه به صرف کشتار شهروندان عادی دروغ میگویند. آنها اگر صداقت داشتند جنایات حماس را نیز محکوم میکردند. من بر این باورم که نیروهای جپ از حماس و دیگر مرتجعین اسلامی دفاع میکنند چرا که اولویت آنها ضربه زدن به غرب است و فعلن اینکار از عهده اسلامیون بر میاید. من به عنوان یک شهروند جامعه جهانی از تلاشهای رئیس جمهور فلسطین برای برپایی یک کشور مستقل فلسطینی در ساحل غربی رود اردن و در نوار غزه و به پایتختی اورشلیم شرقی حمایت میکنم. من کشتار غیرنظامیان در غزه توسط ارتش اسرائیل را محکوم کرده ولی از نابودی تروریستهای فاشیست و نژادپرست حماس نهایت استقبال را مینمایم. بیاد داشته باشیم که ما صلاحیت آن را نداریم که بی اعتنا به تصمیم دیگر ملل نقش دایه مهربانتر از مادر را برای آنها بازی کنیم.
۶٣۹٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨۷       

    از : جیج غانی

عنوان : پس در یک کلام
همه اش تقصیر فلسطینی هاست که از بد روزگار از چند هزار سال پیش بر روی "زمین موعود" اقامت گزیده بوده اند!
حرف تان را روشن بزنید. اینجا آزادی مطلق است. اما مسائل فلسطین و ارائهء بدون نام و نشان ِنظرات چه ربطی به کمونیست های قرن گذشته دارد که آنها را مرغ عزا می کنید؟!
از نظر من یکی از دلائل قدرت گیری یک جریان ایدئولوژیک چون حماس؛ آنهم پس از یک انتخابات آزاد و بتبع آن یک کودتای خونین در نوار غزه؛ فقر و فلاکت مردم فلسطین در اثر بیش از نیم قرن تجاوز نظامی به این مردم، بوسیلهء دولت اسرائیل بوده است. از نظر من این بسیار روشن است که سیاست های تجاوزکارانهء ارتش اسرائیل در هشت سال امپراطوری بوش تشدید شد و به حمس را به قدرت رساند.
پس من دخالت کلان ِسیاست های امپریالیستی از طریق ارتش اسرائیل در منطقه از یکطرف و از طرف دیگر پیشبرد سیاست های دول ارتجائی، از طریق مسلح کردن و خریدن عقب مانده ترین اقشار مردم فلسطین را، مسبب اصلی این ماجرا می بینم. پس از نظر من مردم فلسطین در این ماجرا هیچ گناهی ندارند و از حقوق این مردم چون همهء انسان ها؛ تا دست یابی به تمامی حقوق حقه؛ بدون قید و شزط بایستی دفاع صورت پذیرد.
آیا شما باز هم مخالفید؟ آیا این همه کشت و کشتار در فلسطین کماکان تقصیر مارکس و انگلس و لنین است یا دو "حکومت" درگیر در ماجرا؟
۶٣٨۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨۷       

    از : سوسن

عنوان : حافظه تاریخی
خانم یا آقای "جیج غانی"، اکثر نیروهای سیاسی فلسطینی تا همین پانزده سال پیش حق موجودیت اسراییل را به رسمیت نمی شناختند، با اسراییل در جنگ بودند، خواهان نابودی آن بودند و به هیچوجه حاضر به صلح و مذاکره نبودند. بعد از اینکه اوضاع تغییر پیدا کرد و برخی از آن نیروها حاضر شدند پای میز مذاکره بروند (که همین باعث پذیرفته شدن دولت خودگردان فلسطینی توسط اسراییل و عقب نشینی آن از بسیاری خواسته های خود شد)، درست کمی بعد، نیروهای افراطی چون حماس روز به روز قدرتمندتر شدند. و این اسراییل را در مقابل یک مشکل جدید قرار داد. جبهه آزادیبخش فلسطین برهبری یاسر عرفات نفوذ خود را در میان توده های مردم از دست داده و حاکمیتش بسیار متزلزل شده بود.
با قدرتمند شدن حماس که نابودی اسراییل و قوم یهود را بخشی از اهداف اصلی خود میداند و این در اساسنامه شان هم آمده، دادن امتیازات بیشتر به فلسطین مشکلتر شد، چرا که خطر آن میرفت که حماس قدرت را در کل کشور در دست بگیرد و آنوقت طرف مذاکره نه نیروهای حول عرفات که نیروهای جنگ طلب و ارتجاعی حول حماس میشدند. حماسی که فقط و فقط زبان خشونت را میفهمد و حاضر به مذاکره نیست چرا که اصلا اسراییل را برسمیت نمیشناسد و خواهان نابودی آن است. از دید دولت اسراییل قدرتمند شدن حماس خطری جدی برای شهروندان اسراییلی تلقی میشود، که این نگاه زیاد هم بیجا نیست. مسلما دول اسراییلی در برخورد با مسئله فلسطین اشتباهات زیادی کرده اند، ولی کسی که میخواهد بیطرفانه قضاوت کند، باید به استدلالات و دلایل دو طرف توجه کند.
در ضمن هر جنبشی که در مقاومت علیه بی عدالتی شکل بگیرد، مثبت و "مردمی" نیست. جنبش اسلامیستی در ایران برهبری خمینی نیز در مقابله و مقاومت علیه رژیم شاه شکل گرفت، ولی بسی جنایتکارتر از رژیم سلطنتی بود.
۶٣٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨۷       

    از : به آقا و یا خانم جیج غانی

عنوان : شما مسائل فلسطینیها را بهتر از فلسطینیها نمیدانید.
آقا و یا خانم جیج غانی، با فریاد کشیدن نمیشود بحث کرد. قبل از هر چیز باید خدمت شما عرض کنم که نه من، نه شما و نه این آقایان و خانمهای به اصطلاح فعال سیاسی هیچکدام وکیل و وصی مردم فلسطین نیستیم. سازمان آزادیبخش فلسطین، در توافق نامه اسلو، موجودیت کشور اسرائیل را برسمیت شناخت. این توافق نامه به امضای یاسر عرفات رئیس این سازمان و فرد اوّل جنبش فلسطین رسید. من مطمئنم که یاسر عرفات لااقل به اندازه جنابعالی و فی المثل پرویز قلیچ خانی (یکی از "روشنفکران" امضا کننده این بیانیه) در جریان ظلم و ستم ۶۰ ساله و یا ۶۰۰ ساله بر مردم فلسطین بود. او به نمایندگی از سازمان آزادیبخش فلسطین که مهمترین جریان سیاسی فلسطینی بوده و هست استقلال کشور اسراییل را برسمیت شناخت. متعاقب توافق نامه اسلو، ابومازن با برنامه صلح با اسراییل در مبارزات انتخاباتی شرکت کرد و از طرف مردم فلسطین (که بیش از شما و امثال شما نگران وضعیت کشورشان هستند) به ریاست جمهوری رسید. این نشان دهنده آن است که مردم فلسطین برنامه سیاسی الفتح، برای برسمیت شناختن اسراییل، را قبول کرده اند. بدنیال این توافق نامه، غزه و بخش عمده ای از ساحل غربی به فلسطینیان واگذار شد و اگر عملیات تروریستی حماس نبود، باقی اختلافات نیز حل میشد و ما امروز شاهد تشکیل یک کشور مستقل فبسطینی در ساحل غربی رود اردن و نوار غزه بودیم.
متأسفانه رفقای چپ ما بر این باور هستند که خیلی زرگند و کسی دست آنها را نمیخواند. این یک واقعیت غیر قابل انکار است که حس "انساندوستی" چپها فقط و فقط زمانی فوران میزند که بتوان به نوعی مسئله مورد بحث را به ضدیت با غرب و دنیای آزاد تبدیل کرد. مسئله فلسطین سالها خوراک تبلیغاتی خوبی برای کمونیستهای بود تا بدان وسیله ماسک انساندوستی و خیرخواهی به چهره زنند. ولی بعد از پشت کردن الفتح به جرایانات چپ بین الملل و بیرون رفتن امثال جرج حبش از صحنه سیاست فلسطین، این تنها حماس است که به عنوان قهرمان فلسطینی ضدیت با "امپریالیزم" در صحنه مانده. پس به هر شکل ممکنه باید از این جریان سیاسی نژادپرست بخاطر ضدیت با آمریکا حمایت کرد.
آقا و یا خانم جیج غانی، زمانی داد و فریاد کردن و جیغ زدن حربه خوبی برای پیشبرد اهداف سیاسی بود. خوشبختانه دیگر چنین نیست. همانگونه که سازمان الفتح سرانجام به سراب سرخ پاسخ منفی داد، اکثریت ایرانیان نیز امروز بدور از داد و فریادهای رهروان راه لنین و مائو مسائل و مشکلات خود و جامعه جهانی را تحلیل میکنند.
۶٣٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨۷       

    از : جیج غانی

عنوان : به: خانم و یا آقای " پیامی به این فعالین سیاسی"!
این امضاء کنندگان هیچ کجا اعلان نکرده اند که "فعال سیاسی" می باشند!
بیخود سر هیچ دعوا راه نیندازید. این "تیتر" هیچ کجا در متنی که بچاپ رسیده است از طرف امضاء کنندگان مورد استفاده قرار نگرفته است.
اگر بحثی دارید چرا برای گفتن آن به دنبال بهانه، توهین و نفی دیگران می روید؟ بحث خود را به من ِخواننده ارائه دهید.
شما بر این باورید که مشکل مرکزی ِاین همه جنایت و قتل مردم بیدفاع، "وجود" حماس است. دور جدید ِآوارگی ِمردم ِ چند هزار سالهء فلسطین، سابقهء شصت ساله دارد. "وجود" حماس با هیچ منطقی توضیح دهندهء کلیت این مقاومت شصت ساله نمی باشد.
شما نوعی برخورد می کنید که اگر حماس نباشد حقوق مردم فلسطین به ایشان مسترد خواهد گردید! این درست ارتجاعی ترین منطقی است که از طرف دولت اسرائیل برای توجیه این تهاجم عنوان می گردد. به عبارت دیگر از نظر من، شما با بزرگ و باد کردن غیر واقعی نقش حماس در کلیت مقاومت مردم فلسطین، بر طبل جنگ می کوبید.
حال من به سهم خود از شما می پرسم، پس چرا در نیم قرنی که حماس هنوز بدنیا هم نیامده بود، این حقوق از طرف این "غرب" مورد نظر شما به مردم فلسطین با زبان خوش مسترد نگریده است؟!
۶٣٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨۷       

    از : پیامی به این "فعالین سیاسی"

عنوان : متعصبین عقیدتی و نه فعالین سیاسی
بسیار جای تأسف است که امضا کنندگان این بیانیه نام "فعالین سیاسی" را بر خود گذاشته اند. بنظر من بجای فعالین سیاسی، این افراد باید خود را متعصبین ایدئولوژیک خطاب کنند. من با شور و شوق این اعلامیه را خواندم به این امید که این به اصطلاح "فعالین سیاسی" تحلیلی منطقی ارائه دهند و مسبب و بانیان این جنگ ضد بشری را محکوم کنند. ولی آنچه که دیدیم چیزی نبود جز تعصب عقیدتی و کینه بیمارگونه چپی با تمدن غرب. شکی نیست که کشتار مردم بیگناه توسط ارتش اسراییل محکوم است. شکی نیست که هیچ وجدان بیداری از موشک باران مدرسه و بیمارستان خوشحال نمیشود. کشته شدن مردم عادی بدست ارتش اسراییل محکوم است ولی نباید فراموش کرد که مسبب اصلی این جنایت ضد بشری تروریستهای نژاد پرست حماس هستند. آقایان و خانمهای روشنفکر فرنگ نشین ایرانی، محمود عباس، رییس جمهور منتخب فلسطینیان، و مبارزان سازمان الفتح (که بر خلاف شما زندگی راهت در سرزمینهای امپریالیستی را بر ماندن در دیار خود و مبارزه برای آزادی ملتشان ترجیح ندادند) همگی حماس را مسئول شروع این جنگ میدانند و جنایات حماس را بر ملت فلسطین از هر جنایت دیگری بدتر میدانند. شما اگر به اندازه یک سر سوزن صداقت داشتید، ذکری هم از جنایات فاشیستهای حماس میکردید. شما اسراییل را نژاد پرست مینامید ولی بخود زحمت نمیدهید که کنکاشی در سیاست های جاری در داخل اسراییل کنید و ببنید که یک میلیون و نیم فلسطینی مسلمان و عرب زندگی کاملاً برابر با دیگر شهروندان اسراییل دارند و وزیر و وکیل به کابینه و مجلس میفرستند ولی در اساسنامه نژاد پرستانه حماس علناً صحبت از ضدیت با قوم یهود و نابودی آن میشود.
بله "خانمها" و "آقایان"، شماها نه فعال سیاسی بلکه متعصبین عقیدتی هستید.
۶٣۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨۷       

    از : مهسا

عنوان : حق مردم فلسطین
حتما موشک زدن به اسراییل هم جزو حق "مردم" فلسطین است؟! در ثانی اینها یا اطلاعی از هولوکاست ندارند یا اینکه آگاهانه میخواهند از ابعاد جنایات نازیها بکاهند. وگرنه هیچ آدم با انصافی هولوکاست را با حملات اسراییل مقایسه نمیکند.
۶٣۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨۷