روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۰ دی ۱٣٨۷ -  ۱۹ ژانويه ۲۰۰۹


آتش‌بس نمی‌تواند و نباید پایان ماجرا باشد
نقش شعر فلسطینی در زنده نگاهداشتن شعله یاد فلسطین
تصاویر قساوت و خشونت از تحمل همه ما خارج است
حذف یک بند از لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها
علم یا الهی است یا الحادی، علم سکولار نداریم

مواضعی با جنبه‌های عملیاتی بجای مواضع تبلیغاتی!
حسین شریعتمداری مدیر روزنامه «کیهان» در سرمقاله دیروز این نشریه: «از عقب‌نشینی پلکانی تا گدایی آتش‌بس» نوشته است:
«بعدازظهر روز جمعه ۶دیماه ۱٣٨۷-۲۷دسامبر ۲۰۰٨-هنگامی‌که ژنرال «ایدو نهوشتان» فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در کابین جنگنده اف۱۶ جای گرفته و رهبری عملیات هوایی اسرائیل علیه مردم بی‌پناه و بی‌دفاع غزه را آغاز کرد، نه فقط ژنرال نهوشتان و سایر خلبانانی که او را در این حمله وحشیانه و ناجوانمردانه همراهی می‌کردند، بلکه هیچیک از سران رژیم کودک کش اسرائیل هم تصور نمی‌کردند این به اصطلاح عملیات نظامی! بیش از سه روز به طول انجامد چرا که؛ ‏
الف: نوار ٣۵۰کیلومتر مربعی غزه ۱٨ ماه در محاصره کامل اسرائیل و دولت خودفروخته و تحقیرشده مصر قرار داشت و ماجرای شهادت ناشی از گرسنگی و بی‌دارویی ساکنان مظلوم غزه همه جا ورد زبان‌ها بود.‏
ب: طی سال‌های متمادی و مخصوصاً از سال ۲۰۰۵ به بعد دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی این منطقه کم وسعت و فاقد موانع جغرافیایی-نظیر پستی و بلندی‌های طبیعی- را زیر نگاه خود داشتند و آنگونه که ژنرال الیعازر ادعا می‌کرد؛ حرکت هیچ جنبنده‌ای بیرون از رصد پیوسته مأموران و تجهیزات فوق مدرن اسرائیل نبوده و بانک اطلاعاتی کاملی از این باریکه در اختیار رژیم صهیونیستی بود.‏
ج: به گفته گابی اشکنازی رئیس ستاد ارتش اسرائیل که از برجسته ترین فرماندهان نظامی‌این رژیم وحشی و کودک کش است، نظامیان رژیم صهیونیستی در فاصله جنگ ٣٣ روزه -تابستان۲۰۰۶- تا هنگام حمله به غزه، در مانورهای فراوانی شرکت جسته ضعف‌های جنگ ٣٣ روزه را برطرف کرده و آموزش‌های پیچیده‌ای دیده بودند.‏
د: در حمله به غزه، برخلاف حمله به لبنان، ژنرال‌های کار کشته اسرائیلی فرماندهی را برعهده داشتند. ایهود باراک وزیرجنگ و گابی اشکنازی رئیس ستاد و فرمانده کل ارتش بود. «لیونی» جاسوسه بدنام اسرائیلی که امروزه سمت وزیر امور خارجه این رژیم را برعهده دارد، دراین باره به کنایه‌ای -همراه با تمسخر- گفته بود، ایهود باراک مانند «امیر پرز» وزیر جنگ اسرائیل در جنگ ٣٣ روزه، هرگز دوربین را با درپوش‌های لنز آن به چشم نمی‌گذارد- اشاره به عکس مفتضح و مضحکی که از امیر پرز به هنگام بازدید از منطقه جنگی لبنان در خبرگزاری‌ها منتشر شده بود- و تأکید کرده بود که او یکی از کار کشته ترین ژنرال‌های اسرائیل است!‏
هـ: رژیم صهیونیستی قبل از حمله وحشیانه به مردم مظلوم غزه، سران کشورهای مصر، اردن و عربستان را در جریان این حمله و اهداف آن قرار داده و نه فقط نظر موافق آنها را جلب کرده بود، بلکه آنگونه که اولمرت اعلام کرد- و هیچیک از سران خودفروخته سه کشور یاد شده انکار نکردند- سران سه کشور یاد شده بر سرکوبی مردم غزه اصرار ورزیده و شاید باورکردنی نباشد ولی واقعیت دارد که ملک عبدالله و حسنی مبارک تنها راه به زانو درآوردن حماس را قتل عام مردم عادی غزه دانسته بودند! لطفاً تردید را کنار بگذارید، حسنی مبارک با هماهنگی ملک عبدالله سعودی و سفارش-بخوانید دستور- شیمون پرز و بوش، گذرگاه رفح را حتی برای عبور زنان و کودکان غزه نیز باز نکرد.‏
و:.....‏
با توجه به شرایط یاد شده، سران رژیم صهیونیستی حق داشتند! که قبل از شروع حمله به مردم بی‌دفاع غزه، خود را پیروز این حمله وحشیانه قلمداد کنند و حداکثر زمان لازم برای محو کامل حماس و تحویل غزه به محمود عباس رئیس خودخوانده دولت خودگردان - و مهره صدها برابر کثیف‌تر و پلیدتر از اراذل اسرائیلی - را ٣ روز بدانند! و در دومین روز حمله، کاندولیزا رایس وزیرخارجه آمریکا در کنفرانس خبری اعلام کند؛ «سخن از آتش‌بس را تا نابودی کامل حماس و انتقال قدرت به محمود عباس، کنار بگذارید»!‏
اما، مقاومت جانانه و ایستادگی سرخ و عاشورایی حماس و مردم غزه که دو روی یک سکه‌اند، خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت محاسبات رژیم وحشی و کودک کش اسرائیل را برهم زد و رویای صهیونیست‌ها و حامیان عرب و آمریکایی آنها را به کابوسی وحشتناک بدل کرد. بعد از ۹ روز بمباران و موشک پرانی پیاپی و قتل عام مردم مظلوم غزه نه فقط نشانه‌ای از تسلیم در آنان دیده نمی‌شد، بلکه برانگیختگی افکارعمومی ‌جهانیان، رژیم صهیونیستی و سران جنایتکار آن را به منفورترین موجودات روی زمین تبدیل کرده بود. در این نقطه، صهیونیست‌ها که آرزوی پیروزی ٣ روزه را برباد رفته می‌دیدند، حمله زمینی را با استعداد چندتیپ زرهی و ٣ لشگر آغاز کردند. در این حمله بیش از ۶۰۰ تانک در مزارع کم عرض و طول اطراف غزه پرسه می‌زدند و در همان حال بمباران هوایی و پرتاب موشک‌های اسرائیلی به غزه ادامه داشت.‏
و اما... نتیجه؟! رژیم صهیونیستی که با رویای پیروزی ٣ روزه و با هدف اعلام شده محو کامل حماس دست به حمله وحشیانه و سنگین زده بود، ۲۲ روز بعد با ناکامی‌و رسوایی به دریوزگی آتش‌بس آمده و حماس از پذیرش آتش‌بس دائم خودداری کرده و بر ضرورت مقاومت تا آزادی کامل فلسطین تاکید می‌ورزد.‏
صهیونیست‌ها همزمان با احساس شکست و برای سرپوش نهادن بر این رسوایی و افتضاح بزرگ، به تدریج و به صورت پلکانی از اهداف قبلاً و رسماً اعلام شده خود عقب‌نشینی کردند. اسرائیل که ابتدا محو کامل حماس و تحویل غزه به محمود عباس- مسلمان‌نما و اسرائیلی نهاد- را به‌عنوان هدف از این حمله وحشیانه اعلام کرده بود، چند روز بعد از شروع جنگ و مشاهده اولین نشانه‌های شکست، هدف از حمله به غزه را پیشگیری از شلیک موشک‌های حماس و ایجاد امنیت برای مراکز نظامی‌اسرائیل و شهرک‌های صهیونیست نشین اعلام کرد! و چند روز بعد، درحالی که نظامیان اسرائیلی در مزارع غزه و اطراف خان‌یونس زمین‌گیر شده بودند، شورای امنیت سازمان ملل به دستور آمریکا قطعنامه ۱٨۶۰ را صادر کرد که در آن، به گونه‌ای آبرومندانه! بر آتش‌بس تکیه شده و ضمناً آنچه را اسرائیل در میدان جنگ به دست نیاورده بود، روی کاغذ قطعنامه برای رژیم اشغالگر رقم زده بود! در این قطعنامه ناکامی‌اسرائیل در محو حماس با خودداری از گنجاندن نام حماس به اصطلاح ترمیم شده بود! یعنی به جای محو مقاومت در غزه، نام آن را در قطعنامه محو کرده بودند!‏
اما، ادامه مقاومت از یکسو و ناتوانی رسوایی‌برانگیز نظامیان اسرائیلی از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی را به عقب‌نشینی بعدی واداشت و «تزیپی لیونی» وزیرخارجه اسرائیل اعلام کرد هدف از حمله به غزه، تضعیف حماس بوده است!! این پله از عقب‌نشینی هم نمی‌توانست شکست قطعی اسرائیل را از نگاه همگان مخفی کند چرا که حماس همچنان به مقاومت ادامه می‌داد پس محو نشده بود! مردم غزه علی رغم تحمل شهادت‌ها و زخمی‌شدن‌ها به حمایت از حماس ادامه می‌دادند، پس خواسته اسرائیل و حسنی مبارک و ملک عبدالله برای جدایی مردم از حماس و رویکرد آنان به محمود عباس اسرائیلی به دست نیامده بود. حماس همچنان شلیک موشک به مراکز نظامی‌و شهرک‌های صهیونیست‌نشین را ادامه می‌داد، پس پایگاه‌ها و مراکز شلیک موشک حماس از کار نیفتاده بود. حماس دست به استفاده از موشک‌هایی با برد بیش از ۵۰ کیلومتر زده بود، بنابراین، تضعیف نشده بود و...‏
دیروز رژیم اشغالگر قدس درحالی که به هیچ یک از اهداف بارها کاهش داده خود نرسیده بود، آتش‌بس یکطرفه - و فعلاً ۷۲ ساعته- اعلام کرد!... یعنی شکست قطعی در جنگ ۲۲روزه بعد از شکست مفتضحانه قبلی در جنگ ٣٣روزه ... و برگ زرین - اگرچه خونین- دیگری از پیروزی اسلام بر کفر جهانی.‏
پیام مقاومت آقا ۲ روز بعد از آغاز حمله وحشیانه صهیونیست‌ها و پیام پیروزی ایشان ۲ روز قبل از پیروزی نهایی، ملکوتی است. فاعتبروا یا اولی الالباب...‏
بدیهی است که آتش‌بس نمی‌تواند و نباید پایان ماجرا باشد. صهیونیست‌های غاصب دست به جنایات وحشیانه زده‌اند و کمترین مجازات آنها، مرگ است. هر جا که باشند و در هر نقطه‌ای از دنیا که پیدا شوند. مگر می‌توان این جرثومه‌های فساد و تباهی را به حال خود رها کرد و از خون‌های به‌ناحق‌ریخته مردان و زنان و کودکان غزه چشم پوشی کرد؟ به قول ولی امر مسلمین، دوران بزن و در رو گذشته است بنابراین، جنایتکار هر جا و در هر جایگاهی که باشد واجب‌القتل است.‏
راستی! روی دیوارهای شهر غزه از قول شهدای مظلوم و به یاد آنها این جمله نوشته شده است: «فزت و رب الکعبه... به خدای کعبه که رستگار شدم»... این جمله آشناست، نیست؟... کلام حضرت امیر علیه‌السلام است، بلافاصله بعد از ضربت ناجوانمردانه ابن ملجم مرادی؛ یعنی جد سیاسی و عقیدتی برخی از سران کنونی عرب.‏»

مواضعی با جنبه‌های عملیاتی
روزنامه «وطن امروز» در سرمقاله دیروزش: «هراس عربستان و مصر از قدرت گرفتن ایران» نوشته است:
«برگزاری اجلاس و سمینارهایی که درباره جنایت‌های اسرائیل در غزه صورت گرفته، عمدتاً جنبه سیاسی و تبلیغاتی دارد و از ابزارهای اعمال فشار و بازدارنده علیه رژیم صهیونیستی برخوردار نیست، چه اجلاس سران عرب باشد یا اجلاس‌های مشابه در سایر نقاط دنیا. البته صرف‌نظر از این نکته که از ابزارهای بازدارنده برخوردار نیست، تصمیم‌هایی که گرفته می‌شود می‌تواند در عرصه بین‌المللی موجب فشار روی رژیم صهیونیستی شود. به عنوان نمونه قطع روابط اقتصادی قطر و موریتانی که در اجلاس دوحه اعلام شد؛ همچنین اعلام نظر ترکیه مبنی بر بیرون راندن اسرائیل از سازمان ملل متحد یا پیگیری تعقیب قضایی این رژیم در مجامع بین‌المللی حقوق بشر. اما آنچه باید موردتوجه قرار بگیرد این است که رژیم صهیونیستی در وضعیت مناسبی قرار ندارد و با توجه به بحرانی که در آن گرفتار شده و تلاش می‌کند که حتی‌الامکان از این بحران خارج شود، به نظر می‌رسد اگر کشورهای عربی و اسلامی با یک اولتیماتوم به رژیم صهیونیستی اعلام می‌کردند که در صورتی که حماس از کشورهای اسلامی درخواست کمک نظامی کند، این کشورها به حماس کمک خواهند کرد، این حرکت می‌توانست تاثیرگذار باشد. به عنوان نمونه در شرایط کنونی اگر سوریه آرایش نیروهای خود در منطقه جولان را به شکل آماده‌باش درمی‌آورد و صحبت از حمله برای بازپس‌گیری مناطق جولان به میان می‌آمد، قطعاً روی کاهش عملیات اسرائیلی‌ها در غزه تاثیرگذار بود. یا اینکه اگر جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌کرد در صورتی که هر گونه حمله‌ای به کشتی حامل کمک‌های انسان‌دوستانه ایران توسط رژیم صهیونیستی انجام شود، این حمل حمله به خود فرض می‌کند و حق مقابله به مثل را برای خود محفوظ می‌داند، می‌توانست تاثیرات بیشتری داشته باشد؛ یعنی مواضعی که به دنبال خود جنبه عملیاتی داشته باشد و تهدید در برابر تهدید به حساب آید در مجموع مفیدتر است.
لذا اجلا‌س‌هایی مانند اجلاس دوحه تنها تاثیر سیاسی دارد و اندکی فشار در صحنه بین‌المللی روی رژیم اسرائیل وارد می‌کند. ضمن اینکه نشست دوحه نیز با تاخیر بسیار برگزار شد؛ چرا که برخی از رژیم‌های عربی با رژیم صهیونیستی روابط سیاسی و تجاری گسترده دارند و بارها مقاماتشان با سران اسرائیلی دیدار داشته‌اند و کشورهای عربی عمدتاً نظرشان این بوده است که حماس باید گوشمالی داده شود. اما بعد از اینکه اجماع جهانی را در حمایت از حماس و مقاومت فلسطین مشاهده کردند و سکوتشان داشت به ضررشان تمام می‌شد، این نیاز را دیدند که چنین اجلاسی را برگزار کنند. با این وجود هم دیدیم که مصر، عربستان و امارات در مقابل نشست دوحه جبهه‌گیری کردند، زیرا یک جریان انقلابی سنی طرفدار انقلاب اسلامی ایران در فلسطین شکل گرفته است که تبعات و پیامدهای آن در مصر، عربستان و اردن غیرقابل انکار است و اگر این جریان قدرت بیشتری پیدا کند، همانند حزب‌الله که یک جنبش شیعی است، می‌تواند کل جهان اهل تسنن را تحت تأثیر قرار دهد و کفه ترازو را به نفع جمهوری اسلامی ایران سنگین کند. عمده نگرانی عربستان و مصر نیز از همین است که ایران بیش از پیش در منطقه قدرتمند شود. این نکته‌ای است که نظریه‌پردازان غربی هم به آن اذعان کرده‌اند و گفته‌اند که حمایت عملی ایران از مقاومت فلسطین باعث قدرتمندی ایران در منطقه شده است و عربستان و مصر و اردن نمی‌خواهند این اتفاق بوقوع بپیوندد و حتی برای جلوگیری از آن حاضرند با رژیم صهیونیستی همراه و همسو شوند؛ به همین دلیل حالا هم نمی‌توانند این روند را بشکنند و در حالت مفتضحانه‌ای گرفتار شده‌اند. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که حضور جمهوری اسلامی ایران در اجلاس دوحه فارغ از تاثیرگذاری در مهار جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، نشانگر قدرتمندی بیش از پیش جمهوری اسلامی در منطقه است.»

حذف یک بند لایحه
روزنامه «جام جم» با عنوان: «مجلس توقف افزایش حقوق کارکنان دولت را نمی‌پذیرد» سخنان چند نماینده مجلس را در این مورد چنین گزارش کرده است:
«یک عضو کمیسیون اجتماعی گفت: براساس قوانین موجود دولت موظف به افزایش حقوق کارمندان براساس تورم سالانه است؛ لذا مجلس در جهت اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها مجوزی برای کاهش یا تثبیت حقوق کارمندان به دولت نمی‌دهد.
هادی مقدسی در گفتگو با فارس ضمن اشاره به بند‌۱٣ لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها، خاطر نشان کرد: بند۱٣ از لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها به توقف افزایش حقوق کارمندان و کارگران در تمامی دهک‌ها اشاره دارد؛ اما نکته مهم این است که این بند ضمن این‌که همخوانی لازم با لایحه را ندارد، مغایر با قانون است.
عضو کمیسیون اجتماعی ادامه داد: در اصل ۱۵۰ برنامه چهارم و قانون خدمات کشوری به روشنی اشاره شده که باید متناسب با رشد تورم، میزان حقوق کارمندان و کارگران نیز افزایش یابد، لذا بند ۱٣ به دلیل مغایرت با قانون حذف خواهد شد. ‏
عضو کمیسیون برنامه و بودجه هم گفت: بند ۱٣ لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها که بر توقف رشد حقوق کارکنان دولت تاکید دارد، باید اصلاح شود.‏
محمدحسین فرهنگی خاطرنشان کرد: از آنجا که این بند از لایحه به دلیل عدم شفافیت و احتمال سوء‌استفاده از سوی مجلس و نمایندگان مورد تایید نیست لذا باید حذف شود. ‏
به گفته کارشناسان اقتصادی، این بند از لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها مغایر با اصل ۱۵۰ برنامه چهارم، قانون خدمات کشوری و مفهوم و هدف کلی طرح هدفمند کردن یارانه‌ها تدوین شده است. ‏
در همین حال، محمدرضا فرزین سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی در گفتگو با ایسنا اظهار کرد: از آغاز هفته جاری جلسات متعددی با نمایندگان مجلس و با اعضای کمیسیون‌ها و فراکسیون‌های مجلس شورای اسلامی برای بررسی و توضیح لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها برگزار شده است.
سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی با بیان این‌که قصد داریم با برگزاری جلسات در این کارگروه مدل‌های هدفمند کردن یارانه‌ها را که پیش از این برای اعضای کمیسیون ویژه بررسی طرح تحول اقتصادی شرح و توضیح داده شده بود برای سایر نمایندگان مجلس نیز تشریح کنیم، توضیح داد: ما تا قبل از این سعی کردیم تمام برنامه‌های ریز طرح تحول اقتصادی را برای کمیسیون ویژه تشریح کنیم؛ ولی از هفته‌ جاری علاوه بر کمیسیون ویژه موضوع هدفمند کردن یارانه‌ها و تاثیر آن بر تمامی متغیرهای کلان اقتصادی در سناریوهای مختلف برای سایر نمایندگان مجلس تشریح می‌شود.‏
فرزین در خصوص بند ۱٣ لایحه‌ هدفمند کردن یارانه‌ها در خصوص افزایش نیافتن حقوق و دستمزد کارگران گفت: زمانی که لایحه‌ هدفمند کردن یارانه‌ها تبدیل به قانون شود و اصلاح قیمت صورت گیرد، قطعا اصلاح قیمت تورمی را مطابق با برآوردهای ما به همراه خواهد داشت.‏
به گفته وی، تورم ناشی از هدفمند کردن یارانه‌ها نمی‌تواند مبنای یک افزایش دستمزد مجدد قرار گیرد، چرا که موجب فشارهای تورمی خواهد شد و از آنجا که این تورم توسط بازپرداخت‌های پیش‌بینی شده در لایحه‌ به مردم و تولیدکنندگان جبران خواهد شد، بنابراین هیچ دلیلی برای پرداخت مجدد وجود ندارد.‏
وی گفت: ماده ۱٣، یک ماده از یک لایحه است و هنوز تبدیل به قانون نشده و اگر وزارت کار و دیگر نهادها نظراتی را در این خصوص دارند از طریق نمایندگان مجلس ارائه کنند و ما آمادگی هرگونه اصلاحی را در لایحه در قالب نشست‌ها و بررسی‌ها در مجلس خواهیم داشت.‏»

دو نوع علم
روزنامه «رسالت» با عنوان: «علم سکولار نداریم» نوشته است:
«امام جمعه موقت قم گفت: ما به هیچ وجه علم سکولار نداریم و علم یا الهی و یا الحادی است.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیت‌الله عبدالله جوادی آملی صبح امروز در گردهمایی نمایندگان دفتر مقام رهبری در دانشگاه‌ها که در قم برگزار شد، با اشاره به اهمیت اسلامی شدن علوم گفت: ما به هیچ وجه علم سکولار نداریم، عالم می‌تواند سکولار باشد، ولی علم هیچگاه سکولار نیست.
وی گفت: از نظر تفسیر و کلام همه علوم رایج دانشگاهی به خلقت شناسی باز می‌گردد و این مسئله به معنای این است که همه علوم اسلامی است.
استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه علم یا الهی است و یا الحادی بیان داشت: فلسفه در بدو پیدایشش سکولار است ولی در ادامه یا راه الهی و یا راه الحادی را در پیش می‌گیرد.وی با بیان اینکه فلسفه زیربنای دیگر علوم است، اظهار داشت: هر علمی اگر زیربنای خود را از فلسفه الحادی بگیرد الحادی می‌شود و اگر زیربنای خود را از فلسفه الهی بگیرد، الهی می‌شود.
آیت‌الله جوادی آملی تاکید کرد: فلسفه ما الهی و قرآن ما الهی است و بنابراین
خلقت شناسی ما نه الحادی و نه سکولار خواهد بود.
وی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به جنایات رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه، حمایت مسلمانان از مردم مظلوم این منطقه را خواستار شد.»

نقش شعر فلسطینی
دکتر عطاءالله مهاجرانی با عنوان: «غزه... آنچه می‌ماند» در روزنامه «اعتمادملی» نوشته است:
«دکتر محمد برغوثی وزیر دولت هنیه می‌گفت: «انقلاب فلسطین با غزه شروع شده است.» انتفاضه مقدمه چنین انقلابی بود. آنچه در غزه اتفاق افتاده است. مختصات یک انقلاب کامل را دارا است.
نکته‌ای که می‌خواهم امروز به آن اشاره کنم ثبت هنرمندانه انقلاب غزه است. تبدیل غزه به یک فرهنگ است. تردیدی نیست تا یک اتفاق مهم، زبان ماندگار هنری و فرهنگی ناب برای بقای خویش پیدا نکند، از خاطره‌ها محو می‌شود. بد نیست به نمونه‌ای اشاره کنم. هر وقت می‌خواهم یاد مبارزه تاریخی حزب‌الله با ارتش اسرائیل در تابستان ۱٣٨۵ را در ذهنم و زندگیم زنده کنم به سرودی که جولیا پطرس خواننده مسیحی لبنانی با عنوان «احبایی» خوانده است گوش می‌کنم. دیگر موثرتر و نزدیک‌تر از آن سرود نمی‌توان آن مبارزه و شکوه و ژرفای آن را دریافت و شناخت. ‏
پیش از این هم اشاره کردم که پیکاسو با ترسیم بمباران «گئورنیکا» به آن حادثه نقشی ماندگار زد. همان تابلویی که شبیه آن را در سازمان ملل و کنار اتاق شورای امنیت نصب کرده‌اند.
همین روزها کتابچه‌ای به دستم رسید؛ عمیق و موثر: یادداشت‌های روتکا. روتکا دختر نوجوان لهستانی است که در اردوگاه آشویتس کشته شده است. دفترچه خاطرات او سه سال پیش منتشر شد. این کتاب در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا کتاب درسی شده است. نثر روشن، جذاب و صمیمانه کتاب مظلومیت او و یهودیان در کشتار فجیع - هولوکاست - را به خوبی نشان داده است... ساده‌ترین جمله‌ها امروزه ارزش سندی و تاریخی درجه اولی را دارا است. بگذریم که بازماندگان همان اردوگاه‌ها خود تبدیل به همان جنایتکارانی شده‌اند که خود قربانی‌اش بودند...
خاطرات دختران و پسران و مجاهدان و مادران و پدران غزه‌ای و لبنانی کجاست؟
خبر‌ها و تصویر‌ها پس از مدتی از یاد می‌روند. آنچه می‌ماند، تبدیل یک واقعه غریب به یک فرهنگ و ادبیات است.
دیر یاسین و کفر قاسم در نهضت فلسطین تبدیل به نشانه و نماد شدند. تا حدی هم به ادبیات راه یافتند. شعر فلسطینی به ویژه شعر محمود درویش و سمیح القاسم تاثیر درجه اولی در زنده نگاه داشتن شعله یاد فلسطین داشته است... مثل شعر شگفت‌انگیز: «پدر من یوسفم» که برادرکشی فلسطینی‌ها را تصویر کرده است...
مردم غزه گوهر ایمان و استقامت خود را عرضه کرده‌اند. نبردی طاقت‌سوز و نفسگیر. چه کسی این لحظه‌ها را ثبت می‌کند. با کلمه یا با رنگ و یا با آهنگ؟ و حتی با سنگ.»

تاب و ایمان مادر فلسطینی
دکتر جمیله کدیور نیز با عنوان: «من هم یک فلسطینی‌ام» در این روزنامه نوشته است:
«داشتم اخبار غزه را از تلویزیون نگاه می‌کردم. اجساد کودکان در آغوش خانواده‌ها...چهره‌های آرام کودکان که انگار به خواب رفته‌اند. صدای فریاد مادران غزه و آیه‌ای که‌این روزها و شب‌ها بارها از زبان آنان شنیده‌ایم: «حسبناالله و نعم‌الوکیل...» گویی آیه، بار دیگر در سرزمین وحی نازل شده است...
لحظه‌ای با خودم گفتم: اگر من جای‌این مادران فلسطینی بودم؟
دیدم دخترم با چشمان لبالب اشک می‌گوید: نه! نمی‌توانم. دیگر نمی‌خواهم ببینم... ‏
تصویر‌های قساوت و خشونتی که پخش می‌شد، از تحمل و ظرفیت او بیشتر بود. از تحمل همه ما خارج است. هربار‌این صحنه‌ها پخش می‌شود، به بهانه‌ای چشم‌ها دیگر تصاویر را دنبال نمی‌کند. پرده اشک است یا انباشت غم؟ نمی‌دانم. نمی‌توانم به دخترم بگویم ببین آن مادران چه حالی دارند وقتی جگرگوشه‌‌هایشان در برابر چشم آنها، یا در آغوششان جان می‌دهند؟ پدری که درباره از دست دادن چند پسرش می‌گوید. پسری که برادران کوچک‌تر و بزرگ‌تر از خودش در مقابل چشمانش جان داده‌اند. دختری که ساعت‌ها در مقابل پیکره خونین و بی‌جان مادر و خواهرش زیر آوار تنها مانده؟ کودک ۲، ٣ ساله‌ای که می‌لرزد و می‌گرید و باز هم می‌لرزد. پنج دختر خانواده حمدان در حال خواب بودند که بمب بر سرشان افتاده و همگی کشته شده‌اند. جنازه‌های پسران خانواده‌ای دیگر در مقابل چشم پدری که دیگر حرفی برای زدن ندارد، ردیف، به آرامی خوابیده‌اند؛ خوابی آرام و ابدی...انگار رنج وقتی که از حد معمول خود می‌گذرد برای همه طبیعی و قابل تحمل می‌شود. چه برای آنکه بر او وارد می‌شود وآن را با تمام وجود لمس می‌کند و چه برای آنکه آن را با فاصله می‌بیند و اخبارش را می‌شنود. اگر‌ اینگونه نبود که نمی‌بایست ۲٣ روز بگذرد و همچنان در بر همان پاشنه بچرخد...
همیشه در دعا‌ها می‌خواندیم و می‌خوانیم که:‌ای کاش با شما بودیم...
ولی اکنون به چشم خود می‌بینم که در غزه با مادران فلسطینی بودن تاب و ‌ایمانی می‌خواهد از جنس ‌ایمان آنان؛ شکیبایی‌ای به شکوه صبر آنان.
هیچ نسبتی نزدیک‌تر از نسبت مادر و فرزند نیست. با هم زندگی کرده‌اند. با هم نفس کشیده‌اند. جان آنها در هم آمیخته است و ‌اینک یکی بدون دیگری. می‌دانم چه سخت است... ‌
خواهرم! رنج‌هایت را می‌شناسم. تو را تقدیس می‌کنم...
بگذار بگویم من هم یک فلسطینی‌ام...»

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی