از : حمید محوی
عنوان : پاسخ به فریبا
فعلا که این فلسطینی های بیچاره هستند که دارند کشته می شوند و در شرایط محاصره قرار دارند. حالا شما از جنایت حماس حرف می زنید. چه مانعی برای شما وجود دارد که از چنین جنایاتی نیز حرف بزنید و ما را مطلع سازید؟
۶۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۷
|
از : فریبا
عنوان : وحدت چپ و حماس
خوب بود می نوشتید که این اسماعیل هنیه رهبر حماس است. جالب است که یک روزنامه چپ مطلب او را منتشر کرده. و جالبتر این است که خود هنیه گفته که این مطلب را برای غربی ها نوشته!! اینها مانند سران جمهوری اسلامی، بسته به اینکه مخاطبشان کیست، حرفهاشان را عوض میکنند. در داخل یک جور و در بیرون طور دیگر حرف میزنند. تازه در بیرون هم بستگی دارد مخاطبشان آسیایی باشد یا اروپایی یا آمریکای لاتینی و ...
در اساسنامه حماس بوضوح آمده که خواهان نابودی اسراییل هستند و مسلمانان آشکارا به کشتار یهودیان تشویق شده اند. ولی در این مطلب که برای غربی ها نوشته شده، صحبتی از اینها در میان نیست و فقط به مظلوم نمایی پرداخته اند و طوری از حقوق انسانها حرف زده اند که انگار نه انگار خودشان چه جنایاتی انجام میدهند.
۶۴٨۵ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣٨۷
|
از : حمید محوی
عنوان : نامه ی سرگشاده ی هنیه به تمام طیف های سیاسی و اجتماعی غرب
مارکسیست-لنینیست
روزنامهی حزب کمونیست کانادا
شمارهی ۱۱
۱۵ ژانویه ۲۰۰۹
پیغام من برای غرب
اسرائیل باید خشونتش را متوقف کند!
اسماعیل هنیه ۱۵ ژانویه ۲۰۰۹
این مقاله در روزنامه اندپاندانت منتشر شده است
این مقاله را به نیّت خوانشگران غربی می نویسم، و برای تمام طیف های سیاسی و اجتماعی، در حالی که ماشین جنگی اسرائیل به قتل عام مردم من در نوار غزه ادامه می دهد.
امروز، نزدیک به هزار نفر کشته شده اند که تقریبا نیمی از آنها را زنان و کودکان تشکیل می دهند. هفتهی گذشته، بمباران مدرسهی آژانس امداد رسانی و عمرانی سازمان ملل متحد و اردوگاه پناهندگان در جبلیا یکی از جنایات شنیع و غیر قابل تصوری بود که به وقوع پیوست، در حالی که صدها شهروند عادی مجبور به ترک خانه هایشان شده و می خواستند به آژانس بین المللی پناهنده شوند، به شکل فجیعی توسط اسرائیلی ها بمباران شدند. چهل و شش زن و کودک در این عمل تروریستی کشته شدند و بسیاری دیگر زخمی شدند.
همه می دانند که عقب نشینی اسرائیل از نوار غزه در سال ۲۰۰۵ به اشغال آن پایان نبخشید، و نه حتی این که به عنوان کشور اشغالگر متعهد وظایف بین المللی اش شود. اسرائیل همچنان به کنترل و سیادت مرزهای زمینی و دریایی و هوایی ما ادامه داد.
سازمان ملل متحد تأیید کرده است که بین سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ ارتش اسرائیل حدود ۱۲۵۰ فلسطینی را در نوار غزه به قتل رسانده که ۲۲۲ نفر از آنها را کودکان تشکیل می دهند.
در تمام طول این مدت، معابر مرزی شدیدا بسته باقی ماندند، و تنها مقادیر محدودی مواد غذایی، مازوت صنعتی، آذوقه برای حیوانات و چند محصول برای نیازهای اولیه اجازه ورود داشت.
باید سر منشأ چنین جنگ جنایت آمیزی را که اسرائیل علیه غزه به راه انداخت، در انتخابات سال ۲۰۰۶ جستجو کنیم که با اکثریت قاطع به پیروزی حماس انجامید، که البته سعی کردند آن را مخدوش سازند. پس از این حادثه آن چه که از طرف اسرائیل و ایالات متحده و اتحادیهی اروپا انجام گرفت، اتحادشان برای ملغا ساختن خواست دموکراتیک مردم فلسطین بود.
پیش از همه سعی کردند که با مانع ایجاد کردن برای تشکل دولت وحدت ملّی نتایج را بر عکس سازند، سپس با خفه کردن اقتصاد منطقه برای مردم فلسطین جهنم واقعی ایجاد کنند.
شکست تمام این دسایس و ماشیناسیون سرانجام به چنین جنگ شنیعی انجامید. هدف اسرائیل خاموش ساختن صدای مردم فلسطین بوده و در پی تحمیل خواست و شرایط خود اوست یعنی محروم ساختن ما از سرزمینمان و حق ما از اورشلیم به عنوان پایتخت آیندهی دولت فلسطین و با محروم ساختن حقوق پناهندگان فلسطینی در بازگشت به خانه هایشان.
سرانجام، تحمیل حکومت نظامی در نوار غزه که به وضوح چیزی نیست به جز نقض چهارمین برگ از منشور ژنو، و ممنوع ساختن غالب ضروریات بهداشتی و طبّی برای بیمارستان های ما. اسرائیل مانع حمل کربوران و مایحتاج الکتریسته برای مردم فلسطین شد. و علاوه بر تمام این بربریتی که به کار بست، قطع آذوقه و آزادی حرکت بود، حتی برای رفتن به مراجع درمانی.
چنین شرایطی به مرگ صدها بیمار انجامید که می توانستند تحت شرایط عادی نجات پیدا کنند، و ما در عین حال با افزایش مشکلات ناشی از عدم تغذیه نزد کودکان روبرو شدیم.
فلسطینی ها مات و مبهوت به اعضای اتخادیهی اروپا نگاه می کنند که چنین محاصره ای را ابتذال آمیز ندانسته و آن را خشونت به شمار نمی آورند. ولی بدون هیچ شرمی حماس را سر منشأ چنین مصیبتی برای مردم فلسطین معرفی می کند چرا که ترک مخاصمه را تمدید نکرده است.
با این وجود، ما می پرسیم، آیا اسرائیل آتش بس پذیرفته شده را با میانجیگری مصر در ماه ژوئن رعایت کرده است؟ نه رعایت نکرد. توافق بر این بود که محاصره خاتمه یابد و تهاجمات به کرانهی باختری رود اردن و در نوار غزه متوقف گردد. در حالی که ما به تمام تعهداتمان عمل می کردیم، اسرائیلی ها در طول آن چه که به نام سال صلح آناپولیس شهرت یافته در قتل فلسطینی ها در نوار غزه و در کرانهی باختری رود اردن اصرار ورزیدند.
هیچ یک از اعمال وحشیانه ای که علیه مدارس ما مرتکب شدند، هیچ یک از اعمال وحشیان های که علیه دانشگاه های ما مرتکب شدند، هیچ یک از اعمال وحشیانه ای که علیه مساجد ما مرتکب شدند، هیچ یک از اعمال وحشیانه ای که علیه وزارت خانه ها و زیر بناهای شهری ما انجام داده اند، در خواست ما برای احقاق حقوق ملی مان باز نخواهد داشت. بدون هیچ تردیدی، اسرائیل می تواند تمام ساختمان ها را در نوار غزه ویران کند، ولی هرگز نمی تواند در قاطعیت ما و در سرسختی ما برای زندگی شرافتمندانه در سرزمینمان خللی ایجاد کند و آن را در هم شکند.
البته، اگر جمع کردن غیر نظامیان در ساختمان برای اینکه بعدا آن را بمباران کنند و یا استفاده از بمب فسفری و موشک جنایت جنگی نیست، پس چه کاری جنایت جنگی ست؟ چند قانون و قرارداد بین المللی را صهیونیست های اسرائیلی باید زیر پا بگذارند تا سزاوار محاکمه باشند؟ هیچ پایتختی در جهان امروز وجود ندارد که افراد آزاد و شرافتمند تحت تأثیر چنین شقاوت خشونت باری قرار نگرفته باشد. پس از چنین جنایاتی، نه فلسطین، و نه جهان همانی نخواهند بود که پیش از این بودند.
تنها یک راه وجود دارد. شرایط ما برای آتش بس جدید ساده و روشن است. اسرائیل باید به این جنگ جنایت کارانه خاتمه دهد و دست از قتل عام مردم ما بردارد، و بدون هیچ شرطی محاصرهی غیر قانونی نوار غزه را ترک کند، و تمام معابر مرزی ما را باز بگذارد و از نوار غزه کاملا خارج شود.
پس از این مرحله می توانیم به آینده فکر کنیم. در پایان این نوشته باید بگویم که، فلسطینیان مردمی هستند که برای آزاد کردن خود از نیروی اشغالگر مبارزه می کنند و برای ایجاد دولتی مستقل در پایتختی به نام اورشلیم، و برای بازگشت پناهندگان به روستاهایشان یعنی همان جایی که آنها را از خانه هایشان راندند.
ادامهی قتل عامی که اسرائیل در آن اصرار می ورزد، به بهایی که تمام شود، خواست و آرزومندی ما را برای آزادی و استقلال در هم نخواهد شکست.
اسماعیل هنیه نخست وزیر دولت غزه.
۶۴٣۶ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨۷
|
از : حمید محوی
عنوان : نامه ی سرگشاده یSharon Dolev شارون دولو صلح طلب و چپ افراطی اسرائیلی
از آنجایی که تمام مطالبی که ارسال کرده بودم، منتشر نشده است، بخشی از آنها را در این جا خواهید یافت. خصوصا این متن را اصرار داشتم منتشر شود، بخاطر اتحاد با شارون دولو و یارانش.
روزنامهی اومانیته
روزنامهی حزب کمونیست فرانسه
۱۷ ژانویه ۲۰۰۹
حوادث
ترجمه توسط حمید محوی
نامهی سرگشادهی یک صلح طلب اسرائیلی،
شارون دولو، Sharon Dolev
در اعتراض به کشتار زنان و کودکان در غزه
منتخبی از نوشتهی شارون دولو، مبارز اسرائیلی از فعالین جنبش ضد جنگ و ضد گسترش سلاح های اتمی در اسرائیل.
« (...) از چند روز پیش گروه کوچکی جلوی در ورودی پایگاه نیروی هوایی در تل آویو تظاهرات بر پا می کنند. از این جاست که خلبانان شکاری های اسرائیلی به طرف پایگاه هایشان اعزام می شوند. به همین علت است که ما این محل را برای تظاهراتمان انتخاب کرده ایم. ما با پلاکادرهایی که در دست داریم از آنها می خواهیم که از فرمان بمباران غیر نظامیان و کودکان سرپیچی کنند. این یکی از چندین تظاهراتی ست که هر روز انجام می گیرد.
«(...)این تظاهرات آرام خیلی احساسات عابرین را تحت تأثیر قرار می دهد، نظامیان و مأمورین آتش نشانی در آن طرف خیابان بر حرکات ما نظارت می کنند. مأمورین آتش نشانی اگر چه حق ابراز عقیدهی سیاسی ندارند، ولی وقتی در خدمت هستند به طرف ما تخم مرغ پرتاب می کنند، و وقتی می بینند که ما از جایمان حرکت نمی کنیم، برایمان کامیون و جرثغیل می آورند که ما را آبپاشی کنند. ما که جنبش چپ افراطی اسرائیل را تشکیل می دهیم، همیشه به این موضوع آگاه بوده ایم که طعمهی راحت و ساده ای هستیم. و همان طور که می گویند «می بایستی شماها را حتی پیش از اعضای حماس بکشیم». اعمال خشونت همیشه جزء پاسخ های رایج به فعالیت های ما بوده است. ولی خشونت مأمورین آتش نشانی تازگی دارد. ما به تظاهراتمان ادامه می دهیم و واقعا به چنین کاری معتقد هستیم. ولی در عین حال می دانیم که موثر نیستیم. موثر نیستیم زیرا رسانه ها از فعالیت های ما حمایت نمی کنند. در اسرائیل، رسانه ها به این بهانه که برای روحیهی سربازان مضر خواهد بود، از تظاهرات ما حمایت نمی کنند، و علاوه براین به این علت که در دوران جنگ می بایستی دموکراسی را تعطیل کنیم، و به این ترتیب رسانه های شجاع ما تبدیل می شوند به رسانه های متعهد. ولی رسانه هایی که خارج از اسرائیل هستند و به مسائل اسرائیل توجه نشان می دهند، چرا آنها از فعالیت ما حرف نمی زنند؟
آیا به این علت ما را نشان نمی دهند که تشخیص سیاه و سفید خیلی مشکل است؟ و یا این که با تمایلات ضد اسرائیلی هم خوانی پیدا نمی کند؟ می دانم که، سرخوردگی من، ترس من در مقایسه با مردم و خانواده ها و کودکان غزه بسیار ناچیز به نظر می رسد. و حتی در مقایسه با ترس و وحشت آنهایی که در سدروت و در جنوب اسرائیل زندگی می کنند بسیار ناچیز است.
(...) ولی امروز، من می ترسم. در کشور خودم، به من به عنوان خیانت کار نگاه می کنند. طعمه ای ساده و راحت. ولی از همان دقیقهی اوّلی که من اسرائیل را ترک کنم، یک اسرائیلی هستم، و نه یک عضو از اعضای جنبش چپ اسرائیل. یک زن اسرائیلی، یک اشغالگر، و باز هم یک طعمهی ساده و راحت.
(...) میلیون ها تظاهرات در سرتا سر جهان علیه جنگ اسرائیل برگزار می شود. نه این که اسرائیل گوش شنوایی داشته باشد. ولی یک میلیون تظاهرات برای صلح و پشتیبانی از آن چه ما در اسرائیل انجام می دهیم، می تواند احتمالا سر منشأ تفاوتی بی سابقه باشد.
خواهش می کنم، اگر روزنامه نگاری می شناسید، اگر امکانی در رسانه ها دارید که می تواند صدای اپوزیسیون اسرائیلی را به گوش جهانیان برساند، آن را از ما دریغ نکنید. زمان آن فرا رسیده است که صدای ما را بشنوند.»
۶۴٣۵ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣٨۷
|