از : اهو را
عنوان : از ازله بکارت تا ولایت فقیه!
آقای چوبگر شما آسمان وریسمان را به هم می بافید و نتیجه گیری های نا مفهومی می کنید و قطعا انتظار پاسخ هم دارید که زیاد بجا نیست.
اولا من از این قضیه ازله بکارت نه اطلاعی دارم و نه ارتباطی بین چنین مستئلی و بحث جاری قائلم.
دوما آیت الله منتظری در خاطرات خود بوضوح شرح داده اند که در مجلس خبرگان قانون اساسی آقای حسن آیت از نوچگان ککلای مظفر بقایی از عملان کودتای ۲۸ مرداد پیشنهاد گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی را می دهد. اشتباه امثال آیت الله منتظری پی نبردن به فاجعه ای که پشت این اصل قرار داشت بود یعنی حکومت فردی و سلطانی!
حال خود ایشان به این اشتباه اعتراف می کنند.
رشته صداقت در گفتار امثال شما آنجا گم می شود که بجای پرداختن به بانیان و ادامه دهندگان شرایط فعلی مثل جنتی ، خزعلی و ... یقه آیت الله منتظری را گرفته اید.
سوما شما نقدی هم به خود و امثال خود بکنید که چرا بسادگی فریب طرفداران ذوب در ولایت را خوردید. فریب خوردن محلی از توجیه ندارد و جای نقد دارد.
۶۵۵۹ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۷
|
از : سیروس چوبگر
عنوان : اهورا جان بنده نه خارج نشینم و نه مدعی رهبری و سلطنت و از این حرفها
بنده به هیچ وجه آقای منتظری را و طرفدارانشان را تخریب نکردم که شما به من جوازش بدهید یا ندهید. آقای منتظری مسئول است و باید در این مورد پاسخهای فراوان بدهد. این تخریب نیست این بازخواست سی سال اسارت مردم ایران است و خود من. شما بنده را نمی شناسید و همینطور من هم شما را نمی شناسم. شما نوشته اید «خارج نشینان درشت گوی» بنده خانه ام نزدیک میدان شوش تهران است والان هم که برای شما می نویسم در منزل خواهرم در نقطه ای دیگر در تهرانم. بنا بر این بنده هم بعه شما اجازه نمی دهم که مرا خارج نشین درشت گوی خطاب کنید. در صورتی که شما اصولا در موضعتان دچار اشکال هستید شما آقای منتظری را که ابداع کننده ی ولایت فقیه است را با خارج نشین درشت گوی مقایسه می کنید. ایشان کسی ست که «امید امت و امام» نام داشت، « فقیه عالی قدر» بود، « ثمره ی عمر امام » بود بعد حالا شما ایشان را برای قهرکردنش در ماجرای ازاله ی بکارت « بخوانید تجاوز جنسی» به آن دخترک ده ساله و بعد هم تیربارانش تقدیر می کنید. که خب البته نود و نه در صد مردم ایران مخالف اینکار بودند، در صورتیکه این کار به طور فله ای از اول انقلاب تا کنون ادامه داشته و دارد. من فکر می کنم که ماهیت روحانیت شیعه ( وچون ما با شیعه سرو کار داریم ولی در کل اسلام) بر قتل و آدمکشی ست و تنها ایرانیت ایران است که قدری تا اندازه ای از اینهمه خشونت قتل کاسته است. شما سربریدن نهصد یهودی را توسط امام شیعیان علی و آنهم در یک روز نگاه کنید در تاریخ بشریت بیسابقه است. من فکر می کنم برای ما ایرانیها ننگآور است که پیرو علی باشیم. تمامی امامان شیعه خشن و خشونت پرور بوده اند، تمامشان تا توانسته اند کشته اند و بعد هم کشته شده اند. اصولا کشتن و کشته شدن از اصول تشیع است بنا بر این آقای منتظری و روحانیت شیعه باید قبل از هر چیز تکلیف خودش را با این «اصول» روشن کند. در جامعه ای که شعور فرهنگی و هنری و فکری بالا رفته باشد چنین اعجوبه ای بنام علی را دور می اندازذد ولی در جامعه ی عقب افتاده از کاروان بشریت ما هنوز مسائل قبیله ای عرب را در دستور کار روزانه ی خود دارد. بنا بر این آقای منتظری و یا هر کس دیگر را باید در خشونت زداییشان از این جامعه اسلامزده ی وبازده ی = خشونتزده ارزیابی کرد. ولی دوست عزیز بدان که این بنده ی درهم شکسته طاقت هیچ ادعایی را ندارم چه برسد که خارج نشین درشت گوی باشم. حتا در این خانه هم چنان تند می نویسم و از سر ترس اسلام ناب محمدی ـ و چه خوبش و چه بدش ـ که فرصت بازخوانی را ندارم که باید فوری بنویسم و بفرستم و همه چیز را پاک کنم که شاید فرزندان خامنه ای و خمینی و منتظری بیایند و کارم را بسازند.
۶۵۵۶ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۷
|
از : اهو را
عنوان : تخریب آیت الله منتظری جایز نیست
آقای سیروس چوبگر بی شک هر یک از شخصیت ها و نیرو های سیاسی دارای خطاها و اشتباهات گاها فاحش بوده اند.
اما در این بحث صحبت از ممانعت از برگزاری مراسم مهندس بازرگان است که آن مرحوم نیز اشتباهات فراوانی کرد و نیز تخریب خاوران است.
آیت الله منتظری مخالفت خود با اعدام ها و ادامه جنگ و سیاست های انحصار طلبانه را بسیار جسورانه مطرح کرد، در حالی که بسیاری از مدعیان درشت گوی خارج نشین که فتوای تکفیر و تخریب صادر می کنند در آن سالها سر به لاک خود فرو برده بودند.
۶۵۵٣ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۷
|
از : سیروس چوبگر
عنوان : طرفداران و شخص منتظری نیز در تمامی امور مقصرند ول اینکه آنها خود نیز در دامی که خود طنیده اند افتاده اند.
با احترام به آقای منتظری و دوستدارانش باید بگویم که آقای منتظری خود گر چه در اجرای خشونت اسلامی نقشی نداشته اما ایشان از نظر تئوریک یکی از بنیانگذاران حکومتی ست که از نظر خشونت و ضدیت با ایران و ایرانیت و خون و خونریزی در تاریخ ایران بی همتا ست. البته آنچه بر آقای منتظری می گذرد مردد و محکوم است ولی این به این معنی نیست که ایشان را در تمامی آنچه بر ایران در این سی سال گذشته بیگناه بدانیم. عجیب است که ایشان با وجود اینکه خودش هم قربانی همین خشونت خودساخته بوده هنوز هم جرات و جسارت یک انتقاد از خود را ندارد و نمی تواند بگوید که اشتباه کرده، و باید این حکومت جمهوری اسلامی که سی سال است ما ملت را شکنجه می کند و به قتل میرساند و حتا بر قبر های قربانیان نیز توهین روا می دارد باید از کار برکنار کرد. و بجایش یک حکومت دموکرات و سکولار نشاند تا هم مذهب از گزند سیاست در امان باشد و هم سیاست از گزند مذهب. من در این گوشه تهران امیدوارم آقای منتظری به من بینوا که جوانیم را در این مملکت باخته ام در این مورد پاسخ دهد. من آقای منتظری و بازرگان و ملی مذهبیها که ما را گول زدند و روحانیت را بر ما سوار کردند را نیز در این رابطه گناهکار می دانم.
۶۵۵۲ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۷
|
از : سکینه مرادی
عنوان : سازمان مجاهدین
آقای پویان مدائن شما تند می روید! من هم اگر بگویم آنها تروریست نیستند و حتا جهان هم اگر بگوید در و دیوار و بهتر از هرچیز آنها خودشان می دانند که تروریستند. سازمان مجاهدین راه خودکشی را در پیش گرفت و اینک پایان راه است. البته افراد این گروه از دیرباز در اروپا و آمریکا به بزهکاری مشغول بوده اند و در آینده نیز خواهند بود اما این تنها فعالیت آنان خواهد بود. و من به امید روزی هستم که بازماندگان مقتولین سال شصت و هفت و صدمه دیدگان از سازمان مجاهدین چه انها که زندگیشان را در این سازمان مخوف از دست داده اند و فنا کرده اند و چه افرادی که بجرم داشتن لباس سربازی و نظامی بزیر کامیون هل داده شده اند و زنده زنده سوزانده شده و با بمب تکه تکه شده اند و یا با تیغ موکت بری به قتل رسیده اند، آری به امید روزی که مسعود رجوی و سران خائن دیگر آن و سران سپاه پاسداران و بسیج و روحانیت در دادگاهی محامکه شوند تا در تاریخ ما این گونه فرقه های آدمکش دوباره ظهور نکند. از آنجا که سازمان مجاهدین بعد از شکست نظامی و سیاسی مسائل جنسی و مقاربتی را در سرلوحه ی کارهای شبانه روزی خود قرار داده و بیشتر از بیست و پنج سال گذشته را به آن مشغول کرد. این سازمان یک فرقه ی سکسی آدمکشی ست که لازم است روانکاوان و شروانشناسان و روانپزشکان به آن بپردازند و ببینند این همه نیرنگ و البته نفاق و جنسیت گرایی از کجا می آید. البته فرزندان شریعتی فورا مرا به طرفداری از رژیم آدمکش خمینی و خامنه ای و اسلام ناب متهم خواهند کرد، چرا که من نیز معتقدم که این گروه منافق است ولی نه با آن تعریف خمینی و اسلامی بلکه به همان معنی که گفتم. من به اعضای سازمان مجاهدین پیشنهاد می کنم تا دیر نشده در دادگاهی بدون خشونت حتا سمبولیک رجوی و سران دیگر سازمان را در همان اردوگاه اشرف محاکمه کنند. غرض من به هیچ وجه اجرای خشونت نیست ولی شاید با این کار بتوان گفت که اینان بطور کامل آلایانه و مسخ نشده اند.
۶۵۵۱ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۷
|
از : دوستدار منتظری
عنوان : آیه الله منتظری ممنوعیت بزرگداشت بازرگان و تخریب خاوران را محکوم نمودند. درود بر ایشان!
تشکر میکنم که به فکر بزرگداشت یاد و نام بزرگان هستید، گرچه متأسفانه متصدیان امور فراموشکار شده اند و یادشان رفته که در اول انقلاب شعار "استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی " یک شعار همگانی بود و همه مردم از صمیم دل آن را فریاد میکردند.
در آن زمان رهبر انقلاب در پاریس اعلام نمودند که حتی کمونیستها هم آزادند و میتوانند حرفشان را بزنند، ولی حالا وضع به گونه ای شده که مثلا با مجلس بزرگداشت مهندس بازرگان با آن همه خدمات ارزنده و یا بزرگداشت شهدای غزه مخالفت میکنند! در رژیم سابق با مرده ها دیگر کاری نداشتند. آیا این قبرستانهایی که خراب میکنند قبرستان کفار بوده است؟ حتی در مورد کفار هم اهانت بر میت جایز نیست. بعضی از کسانی که به یک سال زندان محکوم بودند و اعدام شدند حالا با قبرهای آنها هم برخورد میشود و برای خانواده هایشان مشکل درست میکنند. اینها چه کسانی هستند که این گونه عمل میکنند؟
در سالگرد انقلاب باید مسئولین انعطاف بیشتری نشان دهند و با مردم آشتی کنند و بپذیرند که مردم همه کاره اند و حاکمیت مال مردم است . امروز همه جهان با هم در ارتباط هستند و مردم میبینند که در اکثر کشورها مردم آزادانه میتوانند انتخاب کنند. استقلال، آزادی یعنی مردم آزادند که فرضا جلسه بگیرند و حرف خودشان را بزنند و هر کسی را هم خواستند انتخاب کنند.
من از شما تشکر میکنم که به وظایف خود عمل کرده و برای بزرگان مجلس بزرگداشت میگیرید. حالا کار به جایی رسیده که جلوی برگزاری آن را میگیرند، روسیاهی به زغال میماند.
خداوند انشاءالله مرحوم آقای مهندس بازرگان را که درجاتشان عالی است متعالی بگرداند، و به ما هم توفیق دهد بتوانیم به وظایفمان عمل نماییم .
۶۵۴٨ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۷
|
از : پویان مدائن
عنوان : سرفصل
امروز با تصمیم اتحادیه اروپا سازمان مجاهدین از لیست سازمانهای تروریستی خارج میشود و این سر فصل مهمی در سی سال مبارزه علیه رژیم محسوب میشود که عرصه را برای تمام مخالفین رژیم بازتر کرده و میتواند به پروسه سرنگونی استبداد در ایران خاتمه داده ونوید استقرار دمکراسی در ایران آزاد را بدهد . تنها دید جامع و وسیعتری را برای ایرانیان مبارز طلب میکند.
به امید پیروزی poyan۴۸@yahoo.com
آدینه چهارم بهمن هشتاد وهفت
۶۵۲٨ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۷
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : فرهنگ ایران ، برضد هرگونه حکومت دینی است
فزهنگ اصیل ایران ، استوار بر « اولویت جان یا زندگی ، بر ایمان » است . خرد ، فقط تراوش جان( زندگی ) برای نگاهبانی از رندگیست.خرد انسانها ، برای نگاهبانی زندگی در همه انسانها (بدون درنظرگرفتن ایمان و طبقه و نژاد و ملیت آنها )، تاءسیسس حکومت و قانون و اقتصاد و حقوق میکند تا هرگونه آزاری را را از رندگی مردمان ( تابع هرعقیده ای وایمانی ، یا از هرقومی و نژادی و جنسی باشند )دور دارد . مسئله بنیادی ایران ، زندگی با همدیگر است ، نه تعیین حقیقت انحصاری و ایمان به آن . خردهای مردمان، موءسس قانون اساسی است. حگومت اسلامی درهرشکلش( در شکل های راستیتش نیز) برضد فرهنگ ایران و برضد اولویت زنذگی برایمان در فرهنگ ایرانست .
۶۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۷
|
از : احمد سلطانی
عنوان : بر حال ما باید گریست
با هزاران بار تاسف از این کار استبدادی رژیم.ولی تو گوئی مخالفت با بازرگان منحصر به رژیم اسلامی نیست. آقای بازرگان در زمان رژیم سا بق به دادگاه وزندان رفت.در زمان تصدی دولت موقت بزرکترین حملات چپ وتوده ای متوجه ایشان بود.
در مجلس از خلخالی سیلی خوردوسازمان مجاهدین کتابی تحت نام خیانت وجنایات بازرگان بیرون داد.پس به قول آن شیرازی چو نیک بنگری همه تزویر میکنند.
باید اعتراف کرد بازرگان همه را تحمل میکرد ولی استبداد دینی ومجاهد وتوده ای او را تحمل نکردند وبل تحقیر کردند.منظور آن خط فکری بود که مورد حمله بود.فکری به حال خود کنید.باید روزی به این خط خونین پایان داد.خاوران تخریب میشود آرامگاه رضا شاه تخریب میشود اثار جنایات را از بین میبرند وهمه در این نابودی به نوعی سهیم هستند.گویا حافظ دیده بود این ایام را که گفته بود هر که آمد نقش خرابی دارد.
۶۵۲۰ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۷
|