عنوان : به امضاء محفوظ پدر یک قربانی و خسرو طارمی
کامنت های شما را خواندم بیشتر روس سخنم با خسرو طارمی ست
در این بیانیه مشترک ۴ سازمان سیاسی ، بدرستی فرا سازمانی برخورد شده و نام هیچ شهیدی و هیچ سازمانی برده نشده ست و لی شما موضوع «نگذاریم حکومت گلزار (گورستان) خاوران را تخریب کند» را به اعتراض علیه سازمان مجاهدین کشاندید...

اکنون موضوع مهم و مورد اعتراض تمام انسانهای آزاد جلوگیری از این جنایت جدید و نقض حقوق بشر بی شرمانه ی رژیم می باشد.

شما حق دارید اعتراض خود را همیشه علیه هرکس که مایلید ابراز دارید ولی عنایت فرمایید که نمیشود همه را بایک چوب زد یا بدون ضابطه حقوقی ، سر دسته ی جنایتکاران را رها کرد و سراغ متهم ردیف دوم و سوم و چهارم رفت. شما حتما میدانید که سران حکومت از قبل از رسیدن به قدرت دستشان به خون مردم آغشته بود و فقط یک نمونه سینما رکس «جنایت بشریت » محسوب میشود. همین طور ۱۷ شهریور توسط حکومت شاه. اعدامهای اول انقلاب توسط «خلخالی» جلاد - مردم در جو شور و احساسات و انتقام دست حکومت را باز گذاشتند ولی بارهم حکومت مسئول ست !!! قبول دارید یا میخواهید مردم تاوان پس بدهند ؟
در باره ی درگیری های هر فرد و گروه با حکومت از اول انقلاب تا سال ۶۰ و یا حمله ی مجاهدین به ایران و کشتارهای ۶۷ مورد به مورد باید توسط دادگاههای صلاحیتدار رسیدگی شود چون علاوه بر جنایتکار اصلی یعنی رژیم ، بسیاری «مجرم » هستند . اما در باره ترورهای عدیده و سربه نیست کردن ها تردید ی نیست که مانند دادگاه میکونوس رهبران سیستم جهنمی فرمان قتلها را صادر کردند و خودشان میدانند که در برابر داگاههای جنایت بشریت وحتی جنایات جنگی قرار خواهند گرفت .این شامل مرهبران مجاهدین هم میشود .

ولی این نوشته مربوط به «نگذاریم حکومت گلزار (گورستان) خاوران را تخریب کند» می باشد آیا شما با حفظ تمام عقاید محترم تان قبول دارید که باید کاری کرد ؟
موفق باشید
۶۶۴۶ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۷       

عنوان : به خسرو طارمی
آقا خسرو جان پدر مرا و ما را گریان کردی مردانه حرف زدی، درست حرف زدی من این وسایل الکترونیکی را نمی فهمم ولی دخترم برایم این دستگاه را باز بسته می کند. من از تو برای اینکه توضیح دادی سپاسگزارم ما در این ایران مسموم هم باید از سازمان مجاهدین بترسیم و هم از جمهوری اسلامی. مارا ول نمی کنند، ما دق کرده ایم ما دق مرگ شده ایم ما یتیمان بی پدر مادر ایراینیم ما حرامزادگانیم مارا کسی ترحمی ندارد. ما مردگان بی کفنیم. رجوی بیمار است زنش مریم بیمارتر از او ست ایکاش می توانستم ببینمشان تا بگویم با ما چه کرده اند تا بگویم آنها از خمینی بدترند تا بگویم که رجوی از هر کس جلاتر است. اما می دانم که اگر آنها را ببینم آنها مرا نخواهند فهمید آنها مرا نیز خواهند کشت تا لیستشان بلندتر شود. من از تو که شاید جای فرزند من باشی ممنونم که در توضیحت دقت کردی. آری بقول تو فرزندان ما قربانی همه ایران شدند، فدایی تجربه ای تلخ، فدایی راه بزرگ شدن این کودک صغیر ایران شدند. زنده باد ایران زنده باد جمهوری ایران که از ایدئولوژی سرکوب بدور باشد.با نوشته ات ما را شاد کردی و هم گریاندی. به خواهرم تلفن کردم تا او هم نوشته ات را بخواند وکیف کند.
۶۶۴۰ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۷       

عنوان : اظهار همبستگی
به آن پدر و مادر سوگوار که هنوز در غم از دست رفتن فرزند هستند.

هموطن بسیار گرامی من هرگز قصد دفاع از سازمان خاصی را ندارم و فاجعه امروز در ایران را ناشی از قدرت طلبی جریانات چپ ودینی میدانم.

منظور من در ان نوشته اعتراض به این بود که چرا فقط چهار سازمان سیاسی به
این تخریب خاوران اعتراض میکنند. مگر آدمها ملک خصوصی افراد وسازمانها هستند که آنها را خودی ونا خودی خطاب میکنند. آنها که در خاوران به خاک رفتند
متعلق به همه مردم ایران هستند .واین یک فاجعه ملی برای ما مردم ایران است.
همه مردم باید به عنوان یک وظیفه اخلاقی از جنایت هولناکی که بر سر این دسته از هموطنان ما آمده است اعتراض کنند.این خق ماست که به سیاست
خود گشی سازمان مجاهدین با تمام قدرت اعتراض کنیم. این حق ماست که به جریانات چپ وپیشاپیش به حزب توده در ایران به خاطر دفاع بی قید وشرط از نظام دینی در ایران اعتراض کنیم.متاسفانه همه این جنایات را جریانات سیاسی توجیه دینی وطبقاتی میکنند.در جهان دین و مرام سیاسی جائی برای نوع دوستی نیست یا بخشی از طبقه ستمگر هستی که باید گشته شوی ویا گردن به عقاید من میگزاری .این سیاست نا ن قرض دادن هنوز ادامه دارد.آقایان رهبران مجاهدین و دیگران مردم ایران از ادامه این سیاست دشمنی خسته شده اند.شما توانائی
ارائه برنامه برای سعادت ورفاه وآزادی مردم را ندارید.آقای مجاهدین مردم ایران شما را نمیخواهند.خود را به رای مردم ایران بگزارید وخوا هید دید که مردم ایران از شما بری ومتنفر هستند.
۶۶٣٨ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۷       

عنوان : نخیر آقای طارمی نه خیر و هزار بار نخیر
نخیر آقای طارمی نه خیر و هزار بار نخیر فرزند من و فرزندان ما قربانی سازمان مخاهدین بودند و البته قربانی حکومت اسلامی هم بودند. همانطور که کسی جایی گفته بود جنگ رجوی و خمینی که همدیگر را خوب می شناختند بو سیله ی کسانی می شد که در شریط عادی برادر و خواهر هم بودند بی آنکه یکدیگر را بشناسند ولی رجوی و خمینی برای به قدرت ماند و بقدرت رسیدن بجان همشان انداخته بودند. برای همین تا خمینی و رجوی توانستند فرزندان این مرز و بوم را به کشتن دادند یا بدست این یا بدست آن برادر! یا بدست ملیشیای مجاهدین و یا عراقیها و یا بچه های شیفته آزادی و پیشرفت و مجذوب مجاهدین شده را بدست برادرانشان در سپاه و بسیج. فرزندان من و ما قربانی دو سنگ اهریمنی اسیای خون و جنونی بودند که یکی سازمان مخوف مجاهدین بود و دیگری حکومت وحشت و جنون و مالیخولیای خمینی و اسلامش. من دردمندانه از همه تقاضا می کنم که خون فرزندان ما را وجه المصالحه ی سیاسی بازیهای خود قرار ندهند. با گفتن اینکه فرزند شانزده ساله ی من مجاهد بوده این دوبار به قتل رسانیدن اوست. در کشورهای مترقی جهان سن رای دادن را گاهی تا بیست و دوسال بالا برده اند در کمترین آن هجده سال است چطور بچه ی شانزده ساله ی من می توانست که مجاهد باشد! شرم بر رهبری مجاهدین خلق که برای طولانی کردن لیست کشته شدگان فرزندان من و ما را به مسلخ خونریز ترین و بی محابا ترین خونریز تاریخ نوین ایران خمینی بت فرستاد. من متاسفم که گروههای چپ ایران این فرقه ی خشن را که حتا بدتر از همتایان خود در سپاه و بسیج است را ترد نمی کنند. بیش از بیست سال است که ما را میبرند و می آورند بیش از بیست سال است که ما حتا نتوانستیم عزا بگیریم، بیشتر از بیست سال است که مادر بچه ی من دیوانه شده، بیشتر از بیست سال است ما هم از سوی سازمان مجاهدین و ایما و اشاره اش و هم شکنجه ها روحی و سوال جواب حکومت خشونت در عذابیم. شما مردمی که جونانتان را از شما گرفته اند بگویید که این جوانان چگونه قربانی این دو سنگ آسیا شده اند. بگویید شما را بخدا بگویید!
۶۶۲٨ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۷       

عنوان : بقیته سیف کجایند
از اینکه چند سازمان به این اقدام رژیم اعتراض دارند بسیار جای امیدواری است و

لی همانطور که میدانیم اکثریت این قربانیان از سازمان مجاهدین هستندو جا دارد که

در دفاع از حقوق قربانیان همه سازمان های سیاسی در این اعتراض شرکت فرمایند.آجازه ندهیم خودخواهی گروهی خون پاک آن جوانان گرامی به هدر بدهدو

همین طور راه بهره برداری سیاسی را از آن قربانیان افشا کنیم.
۶۵۶۹ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۷       

عنوان : نگذاریم حکومت گلزار (گورستان) خاوران را تخریب کند
با سلام به شما نویسنده گان اطلاعیه و تشکر از احساس و دقت شما به موضوع.
جمله ای است معرف بین ایرانیان که میگویند /کاری که از ب بسملا اش غلط باشد به نتیجه نمیرسد/ .
این اطلاعیه برغم احساس درست و حتی ارزیابی و تحلیل دقیق ولی ب بسملا اش
غلط است. نگذاریم در این اطلاغیه با این ۴ امضاء غلط است و درشتش نگذارید است. اما شاید کسی سوال کند که این ایراد بنی اسراییلی دیگر چیست؟ از آنحایی که جواب به این سوال یک برجورد سیاسی را مطلبد چرا که اطلاعیه جریانات سیاسی است وقت بیشتری را میطلبد. شاد باشید.
۶۵۶۵ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۷