ترانه عشق - داریوش لعل ریاحی

نظرات دیگران
  
    از : ضحاک ماردوش

عنوان : منم ضحاک و ضحاکی کنم باز
عجب شعری سرودی جان ضحاک
شرار انگیز و پر شور و هوسناک

نگین بوسه در شعرت نهادی
چه تصویری به شعر خویش دادی

ز چشم و گردن و پستان سرودی
ز خود سیمای دیگر وانمودی

ندانستی که این شعر هوس ریز
کند پیمانه ی عشاق لبریز؟

خدا رحمی نموده بر دل ما
نداده پاسخ آن یار فریبا

خدا داند که پاسخ گر که می داد
به جان شعر تو آتش می افتاد

و یا مستی نکرده آن جوان بخت
اگر می کرد ، می شد کار تو سخت

ولی گر خواب می رفتی چه خوش بود
که خواب او به چشمت پای می سود

خلاصه صلّم الله و تهمتن
نمی دانم ز کار دیگران من

همی دانم که ضحاک ستم کیش
شد از این شعر تو شیدا تر از پیش
۷٣۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱٣٨۷