ملاحظاتی کوتاه در خصوص
برخی مواضع ابراز شده در ارتباط با جنگ غزه
- کامران صادقی

نظرات دیگران
  
    از : جیج غانی

عنوان : آقای کامران صادقی
دست شما درد نکند. دلیرانه انگشت بر نکته ای گذاشته اید که در منطقهء مصیبت زدهء ما برای رشد و پیشرفت حیاتی هستند. آزادی، دموکراسی، منافع ملی، جدائی دین و ایدئولوژی از دولت. ارزش هائی که دول ِتاریک اندیش این منطقه از آن ها بی بهره اند.
وای بر ما ایرانیان ِ"سیاسی" که نتایج خانمان برانداز حاکمیت اسلامی در ایران را سی سالی است که می چشیم و بر علیه تاریک اندیشی مذهبی در منطقه بویژه به مردم اسرائیل و فلسطین (به ترتیب الفباء می نویسم، فردا فلسطینی های فارس زبان حرف در نیاورند که اینجانب نام اسرائیل را قبل از فلسطین آورده ام!) هشدار نمی دهیم.
برخی از اندیشمندان سوپر انقلابی ما فیلشان یاد هندوستان حزب تودهء ایران سی سال پیش را فرموده است و "تنها" پس از سی سال تجربهء خونبار "اسلامی"؛ بکمک یک منطق "کیلوئی"؛ که میزان جنایت های دولت اسرائیل با "دولت" (کودتاچی و فلسطینی کش) برابر نمی باشد؛ محکومیت حماس را به نافردائی نا مشخص و نا ممکن حوالت می فرمایند!
زهی تاسف که اگر همین فردا پرزیدان حسین، در مذاکرات با گارد باز و بدون پیش شرطش با این حاکمان ظالم، به نتیجهء مطلوب ِخود نرسد و همین فردا ایران را بکوبد این خانم ها و آقایان با همین "قیاس ِکیلوئی" (همچون دانشمندان محترم اطلاعات و جهانگردی، داریوش همایون ها) در همین فردای تجاوز امپریالیستی به ایران عزیز؛ بجای رفتن در دل توده ها و دفاع از منافع مستقیم آنها هر کجا که هستند و هر کجا که هستیم؛ در کنار و در دفاع از ارتجاع بومی خانه خواهند گزید!
این "توده" و"توده ای" بازی که از یک ناسیونال شوینیزم آشکار و بظاهر "ضدامپریالیستی" تغذیه می کند، متاسفانه در گوشه های تاریک ذهن "روشن"ِاین بخش از "روشنفکران" خانه کرده است. آقای کامران صادقی نوشتهء روشن، کوتاه و روان شما بر زمینهء این تهدید جدی است که اهمیت ویژه می یابد. دسستتان درد نکند و قلمتان پر جوهر باد.
۷۶۲۷ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣٨۷       

    از :

عنوان : آیا همیشه «تبادل نظر»، ضروری است؟
همیشه نیاز به تبادل نظر نیست خانم بسیار عزیز و گرامی. مخصوصاً در بعضی موارد. من در این نوشته چیز هایی دیدم که مرا به یاد حربه ای رسانه ای می اندازد که اسراییل در جنگ اخیر، به صورت وسیعی آن را مورد استفاده قرار داد.
فقط می گویم به یاد آن حربه می افتم. و فقط مسئول همین یک جمله ام، نه الزاماً چیزی بیشتر از این.
می دانید که آدم حق دارد از چیزی به یاد چیزی بیافتد. و این جرم نیست. همانطور که اتهام زدن به کسی، و یا اثبات جرم برای او هم نیست. سوء تفاهم نشود.

به کار بردن اتهام همسویی با «کیهان شریعتمداری» آخوند ها از طرف شما به من هم، مرا به یاد یک جریان مشخص می اندازد. جریانی که اتفاقاً این نوشته (از همان اولین بار که سبک و سنگینش کردم) مرا به یاد آن نیز انداخته است. خیلی زیاد. و به صورتی تأمل برانگیز. با توجه به نقشی که اخیراً بر عهده آن جریان نهاده شده است.

باز هم تکرار می کنم که آدم حق دارد از چیزی به یاد چیزی بیافتد. و این جرم نیست. همانطور که اتهام زدن به کسی، و یا اثبات جرم برای او هم نیست.
تکرار می کنم. و باز هم تکرار می کنم این را. برای این که یک وقت باعث سوء تفاهم یا بی احترامی نشود. اصل بر برائت است. همیشه و همیشه و همیشه.
۷۵۹۰ - تاریخ انتشار : ۴ اسفند ۱٣٨۷       

    از : منیره کاظمی

عنوان : من که نفهمیدم آن آقا که ادعای دانائی و درآیت کردند
من که نفهمیدم آن آقای (از قلم نویسنده این کامنت بعید به نظر میرسد که کامنت دهنده یک خانم بوده باشد) بی نام که ادعای دانائی و درآیت کردند، چه خواسته اند بگویند. یعنی خواسته اند بگویند همه خاموش جز آنان که از نظر ایشان دانا به مجهز به ابزار نقد هستند؟ خوب این کار را که کیهان ولایت فقیه و کلاً همه رژیمهای توتالیتر هم کرده و میکنند. خواسته اند بگویند آقای کامران صادقی، شما خودتان را دوست رضا مرزبان ندانید، چون خود ایشان دوست جون جونی نه تنها رضا مرزبان بلکه .... و خلاصه هم پیاله ما نشوید.
دوستان چرا ما نمیتوانیم یک نقد را هر چند از نظر ما "ضعیف"، در بحث و گفتگو و تبادل نظر با استدلال و دلایل مکفی نقد کنیم؟ چرا فوراً چماقها را بیرون میآوریم و نه تنها به سروصورت نظر دهنده فرو میآوریم، بلکه بدینوسیله برای دیگران، از جمله جوانان و تازه واردها خط و نشان میکشیم که یادشان نرود که هر بنایی یک سرایدار دارد؟ آخر تا به کی
۷۵٣٨ - تاریخ انتشار : ٣ اسفند ۱٣٨۷       

    از : .. .. .. ..

عنوان : توسل به تحقیر به جای ابراز نظر
خوب این هم روشی است. توسل به چماق تحقیر و شانه خالی کردن از جواب به معضلی که گریبانگیر ماست. موفق باشید.
۷۵٣۰ - تاریخ انتشار : ٣ اسفند ۱٣٨۷       

    از :

عنوان : منطق مادون مکانیکی، برای «تحلیل» ارگان زنده ای به نام تاریخ و جامعه!
برای نوشتن یک تحلیل، باید از ابتدایی ترین شناخت مبانی تحلیل، یعنی دستگاه منطقی درست، و قدرت نگاه کردن به پدیده ها به عنوان یک ارگان زنده و پیوسته به هم، و «تحلیل مشخص از شرایط مشخص» برخوردار بود.
کسی که بدون بهره مندی از این ابتدایی ترین پایه ها، با یک منطق حتی مادون منطق مکانیکی و قیاس (که تازه خود منطق مکانیکی و قیاس هم، در تحلیل پدیده های زنده مثل جامعه و تاریخ، به هیچ نمی ارزد) دست به تحلیل وقایع فلسطین می زند، کارش بهتر از این در نمی آید.

این فرد، در جایی، با به کار بردن اصطلاح «دوستمان رضا مرزبان» می خواهد خود را دوست ایشان معرفی کند. نمی دانم آیا حتی کوچکترین آشنایی با رضا مرزبان دارد یا نه. اما:
۱ ـ آنچه از رضا مرزبان نقل کرده است، چیزی است کاملاً جداگانه و بدون ارتباط با مسائل اخیر.
۲ ـ ظاهراً این فرد، باید بیانیه هایی را که علی اصغر حاج سیدجوادی و تراب حق شناس و رضامرزبان و ناصر پاکدامن و جمع دیگری از برجستگان سیاست و فرهنگ ایران در مورد تجاوز جدید اسراییل به غزه تهیه کرده اند خوانده باشد و دیده باشد که چه طور در آن بیانیه ها با اشاره به افرادی که این فرد نمونه بسیار کوچکی از آن هاست تأکید شده است که حالا از ما می خواهند تا در وسط دعوا به یاد مبارزه ترقی خواهانه بیافتیم و یقه مورد تجاوز قرار گرفته شده را بگیریم (نقل به مضمون).
۳ ـ متأسفم. البته نه برای این فرد...
مطالب دیگری هم هستند که ارزشمندتر از آنند که در پای این «تحلیل» بیایند...
۷۵۰٨ - تاریخ انتشار : ٣ اسفند ۱٣٨۷       

    از : کامران صادقی

عنوان : خانم و یا آقای .. ..
بحث بر سر بهتر یا بدتر تشخیص دادن منافع فلسطینیان نیست. بحث بر سر ارزیابی من و شما از نیروهائی است که مشخصا خواهان برپائی یک حکومت دینی، با همه تبعات آن هستند. از این فراتر، بحث بر سر این نکته است که آیا تجربه خونبار سی سال حاکمیت دینی، بغرنج دخالت دین در سیاست را به بغرنجی برای ما تبدیل کرده و در این زمینه حساسیتی در ما ایجاد کرده است یا خیر؟
از همین یک جمله ای که نوشته ئید چنین بر می آید که جواب این پرسش در مورد شما منفی است. ایکاش بجای اشاره و کنایه، استدلالهای خود را مطرح می کردید و به پیشبرد یک تبادل نظر جدی در این زمینه ها یاری می رساندید .
۷۴۹٨ - تاریخ انتشار : ۲ اسفند ۱٣٨۷       

    از : .. ..

عنوان : فلسطینیان حماس را برگزیدند چون معتقدند که :
" حماس از موجودیت فلسطینیان در سرزمین خویش دفاع می کند".

نتیجه : این فقط ج.ا نیست که "کاسه داغ تر از آش" است و منافع فلسطینیان را بهتر از خودشان تشخیص می دهد!
۷۴۶۲ - تاریخ انتشار : ۱ اسفند ۱٣٨۷