از : شمشیری از تهران
عنوان : یزدیا در یزد داری نان مفت. می توانی زر زنی تو مفت مفت،
گودرزی جان من هم از یزدی بودن این بابا شرمم شده. امیدوارم در یزد شما از این مباله ها و حواله ها همگانی نباشد.
یزدیا در یزد داری نان مفت.
می توانی زر زنی تو مفت مفت،
گر بیای تهران شعر بافی کنی
زیر پالانت گیزد زرته از جف جف
اما!
از حماقت گر که برداری تو دست،
شالبافی گر کنی، سایی تو کشک،
رهبری کارش کساد، باز گردد مرده شور،
او همی تلقین بخواند از نکیر و از مکر
احمدی هم با نژادش در لجن شیدا شود
یا که اندر جمکران با جد خود ماوا شود
والی آخر
دوستان باور کنید من شاعر نیستم ولی هر وقت رهبری را باریش مبارکش می بینم ذق زده می شوم و از خ۰ود بیخود
۷۴۶٨ - تاریخ انتشار : ۲ اسفند ۱٣٨۷
|