مرعشی : حزب کارگزاران به دنبال اجماع اصلاح طلبان است
پاره ای از جریانات جبهه معتقدند که اگر ما به یک کاندیدای واحد رسیدیم و آن کاندیدا رد صلاحیت شد تکلیف ما مشخص می شود . ما دیگر در انتخابات فعالیتی نمی توانیم انجام دهیم و نظام نباید انتظار داشته باشد که کاندیدای واحد ما رد صلاحیت شود و ما در انتخابات فعال باشیم. البته عده ای از دوستان معتقدند که ما باید کاندیدای جانشین داشته باشیم و به هر نحوی در انتخابات حضور فعال داشته باشیم. این اختلاف نظر یک اختلاف نظر واقعی در درون جبهه می باشد.
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۹ اسفند ۱٣٨۷ -
۲۷ فوريه ۲۰۰۹
جمهوریت- کیوان مهرگان: "تمام ظرفیت های سیاسی خود را به کار می گیریم تا نهایتاً اردوگاه اصلاح طلبان یکپارچه شود". دغدغه اصلی حامیان اصلاحات در این روزها اجماع است. تجربه انتخابات ٨۴ و تکثر اصلاح طلبان پیش چشم ماست و آشکار است که نخستین گام در راه پیروزی در انتخابات آتی حضور با کاندیدای واحد است. این دغدغه را با سید حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران سازندگی بررسی کرده ایم. در روزهایی که برخی اعضای حزب کارگزاران در مسیری متضاد با مصوبات شورای مرکزی این حزب حرکت می کنند.
*****
- در میان اصلاح طلبان سه کاندیدا به صورت بالقوه و بالفعل وجود دارد. این موجب شده است اصلاح طلبان مسائلی را که در جریان انتخابات قبل و بعد از آن و در صورت پیروزی یا شکست، مبتلا به آن هستند را فراموش کنند. به عنوان مثال می بینیم که برخی از طرفداران نامزدها، نامزدهای دیگر را تخریب می کنند و اساساً موضوع اجماع اصلاح طلبان را منتفی می دانند. شما این روند را چگونه می بینید؟ آیا فکر نمی کنید که ادامه این روند بتواند مسأله اصلاحات را منفی کند؟
ما در ماه های گذشته دو راهبرد را مورد بررسی قرار دادیم. راهبرد اول این بود که ابتدا ائتلاف یکپارچه اصلاح طلبان را شکل بدهیم. منشور آن نوشته شد و بین طرف های مختلف هم تفاهم صورت گرفت اما عملاً پیاده نشد. طبق این راهبرد ابتدا یک نظام جمع حاکم می شد و در چهارچوب یک ساز و کار جمعی ، کاندیداهایی که خودشان می خواستند نامزد شوند یا کاندیداهایی که احزاب آنها را معرفی می کردند بررسی می شدند و به یک کاندیدای واحد اصلاحات می رسیدیم. این راهبرد اول بود که به دلایلی انجام نشد وبه راهبرد دوم شیفت شد. در راهبرد دوم ، قرار این بود که کاندیداها محور شکل گیری ائتلاف اولیه شوند و در مرحله بعدی، متناسب با شرایط اگر بین کاندیداها ائتلاف بالاتری شکل گرفت یا کاندیدایی به نفع کاندیدای دیگر کناره گیری کرد آن وقت ستادها درهم ادغام می شوند. امروز عملاً راهبرد دوم طی می شود و انتخابات برای اصلاح طلبان، کاندیدا محور شده است. در واقع سه کاندیدای مهم و مطرح داریم که اطراف هرکدام از آنها اشخاص و احزاب خاصی قرار دارند، اولین کاندید آقای خاتمی هستند که چندین ستاد برای ایشان شکل گرفته است. حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب برای کاندیداتوری ایشان فعال هستند. روحانیون مبارز این فعالیت را پشتیبانی می کند و چند گروه مردمی نیز مانند ستاد ٨٨ ، یاری و موج سوم به صورت خودجوش برای ایشان فعالیت می کنند. کاندیدای دوم جناب آقای کروبی است که کاندیداتوری ایشان رسماً اعلام شده است. ستاد آقای کروبی از شخصیت های سیاسی یارگیری کرده و الآن به ستاد ایشان کمک می کنند. در نتیجه جز حزب اعتماد ملی ، هنوز حزب دیگری از وی حمایت نکرده است. آقای مهندس موسوی کاندیدای سوم هستند که جمعیت وتعاون مستقل خود دارند و با سایت کلمه نیز فعالیت خود را ادامه می دهند. طرفداران مهندس موسوی، یاران قدیمی ایشان هستند. در این بین حزب کارگزاران دو مصوبه برای حضور در انتخابات دارد. طبق یکی از این مصوبه ها، حزب کارگزاران با ائتلاف درانتخابات حضور می یابد. طبق دومین مصوبه اگر جناب آقای خاتمی کاندید شوند از ایشان حمایت می شود. این مصوبات تاکنون با مخالفت روبرو نشده است. اکنون از این سه اردوگاه انتخاباتی در جبهه اصلاحات، اردوگاه آقای خاتمی و اردوگاه آقای مهندس موسوی فعلاً به هم نزدیکترند. آقای کروبی هم گفتند که قصد دارند در هر شرایطی کاندید باشند. با رایزنی هایی که با شخص آقای خاتمی و شخص آقای مهندس موسوی انجام دادیم، اردوگاه های آنها منتظر تصمیم این دو نفر هستند تا ببیند کدام یک به نفع دیگری کناره گیری می کند. پس از عبور از این مرحله باید تلاش هایی صورت بگیرد تا با اردوگاه آقای کروبی هم به تفاهم برسیم. حزب کارگزاران با هر سه کاندیدا با احترام برخورد می کند و هنوز امکانات خود را به هیچ کدام از آنها انتقال نداده است. حزب کارگزاران در هیچ کدام از این سه اردوگاه حضور رسمی ندارد. در واقع تلاش ما این است که ظرفیت های سیاسی مان را بکار گیریم تا نهایتاً این سه اردوگاه را به یک اردوگاه جبهه ای تبدیل می کند. امید ما این است که کارگزاران بتواند این نقش را برای ایجاد وحدت در اصلاحات ایفا کند.
- حتی با وجود اینکه آقای کرباسچی بعنوان دبیر کل حزب در ستاد آقای کروبی فعال هستند؟
آقای کرباسچی فعال نیستند. ایشان مثل همه اعضای حزب برای آقای کروبی احترام خاصی قایل هستند. هرکس از من یا دیگران مشورت بخواهد ما مشورت می دهیم اما درصدر مشورت های من یا آقای کرباسچی و دیگران این است که نهایتاً باید جبهه اصلاحات متحد شود. اساساً حضور ما برای انتقال همین پیام است. مخاطبان جبهه اصلاحات که حداقل بیش از نیمی از فعالان سیاسی کشور و مردم هستند تحمل رقابت درون جبهه ای ما را ندارند. اعضای کارگزاران در هر جایی که مورد مشورت قرار بگیرد ، مشورت خواهند داد اما در صدر توصیه های مشورتی ما این است که نهایتاً جبهه اصلاحات باید به یک کاندیدای واحد برسد.
- آقای کروبی حزب تاسیس کردند و ستادی تشکیل دادند و فعالیت می کنند. ایشان از سال ۱٣٨۴ روزنامه ای را هم راه اندازی کرده اند. همه اینها مقدمه چینی و زمینه سازی برای انتخابات ٨٨ بوده است. ایشان پیش از دیگر کاندیداها اعلام کردند که درانتخابات شرکت می کنند. در این شرایط نیز اعلام کردند با وجود آمدن آقای خاتمی و آقای موسوی، همچنان حضور خواهد داشت. شما اعلام کردید که حزب کارگزاران هنوز امکانات سیاسی و مادی خود را به اردوگاه دیگری منتقل نکرده است. می دانیم که دو اردوگاه از این سه ، قطعاً در هم ادغام می شوند. آیا این مکانیسم که فقط حزب کارگزاران در میانه بایستد و حکمیت کند پاسخگو است؟
ممکن است پاسخگو نباشد و حریف مسأله نشویم اما به حال فکر می کنیم که راه صحیح این است. ما از راه صحیح فاصله نمی گیریم. ما از شرایط سیاسی کشور و شرایط بین المللی این را می فهمیم که خواست عمومی فعالان سیاسی در بدنه جبهه اصلاحات که از فرهنگیان، بازاریان، کارآفرینان اقتصادی، دانشجویان، زنان و جوان که در شهرستان ها و استان ها هستند این است که جبهه اصلاحات متحد شود ما به عنوان کارگزاران به این خواسته احترم می گذاریم و راه صحیح را این می دانیم. برای این امر تلاش می کنیم و اگر نتوانستیم ممکن است بی طرف باقی بمانیم . به هرحال کارگزاران نمی تواند از دنبال کردن این راه صحیح پرهیز کند. ممکن است درصورت ادامه اختلاف ، کارگزاران کناره گیری کند هرچند تمام تلاش خود را می کند تا اختلافات را به وحدت برسد.
- یعنی چطور کناره گیری می کند؟ آیا وارد انتخابات نمی شود؟
اینها مسائلی است که قابل بررسی است. به هر حال فعالیت کارگزاران در انتخابات آینده، فعالیت در چهارچوب ائتلاف خواهد بود. مگراینکه مطمئن بشویم ائتلافی شکل گرفته و یک حزب است که به تنهایی عمل می کند، در نتیجه ما با جمع خواهیم بود. ما باید ببینیم که اجماع اصلاح طلبان در کجا قرار می گیرد. الآن بحث کناره گیری مطرح نیست بلکه تلاش ما این است که پیام بدنه اصلاحات را به این سه اردوگاه منتقل کنیم. این راهی است که امروز کارگزاران در پیش گرفته است. ما بسیار امیدواریم که تا پایان سال به یک ائتلاف برسیم.
- شما فرمودید که دو مصوبه در حزب کارگزاران تصویب شده که هنوز تمام اعضای حزب به آن پاینده هستند. یکی حضور ائتلافی و دیگری حمایت از آقای خاتمی در صورت حضوراست. ما فرض را بر این می گیریم که آقای خاتمی حضور پیدا کردند، آقای کروبی هم که شرکت می کنند. وقتی مصوبه شما در مورد حمایت از آقای خاتمی است چطور می خواهید اقای کروبی را متقاعد کنید؟
ما باید مذاکره کنیم . ممکن است مصوبه جدیدی را صادر کنیم. الآن بطور کلی دریافت ما این است که با حضور آقای خاتمی، افکار عمومی اصلاح طلبان بیشتر به سمت ایشان گرایش خواهد داشت. همیشه خواسته دوستانی که از درون حزب اعتماد ملی با ما مذاکرات مفصلی داشت این بوده است که در صورت حضور آقای خاتمی بر محوریت ایشان اجتماع کنیم و در غیر این صورت همه به اردوگاه آقای کروبی منتقل شویم. کارگزاران این دیدگاه را از دوستانی که در اردوگاه آقای کروبی هستند دریافت کرده است. من در مورد دوستان نزدیک آقای کروبی اطلاع دارم که در صلاح حزب خود نمی دانند ، مستقل و به تنهایی عمل کنند کما اینکه اگر آقای خاتمی نباشد دوستانی که در اردوگاه ایشان قرار دارند به آقای کروبی گرایش پیدا خواهند کرد. البته الآن باید منتظر بمانیم بین اردوگاه آقای خاتمی و اردوگاه آقای موسوی تکلیف مشخص شود تا اینکه منتظر تصمیم بعدی باشیم.
- همانطور که قبلاً عرض کردم اکنون مسئله ائتلاف بر سر کاندیدای واحد، مسائل مهم اصلاح طلبان را که پیش و پس از انتخابات با آن روبرو هستند به حاشیه رانده است. نخستین مسأله ، مسألهی تأیید صلاحیت است. جناح دیگر وقتی نگاه ایدئولوژیک به صلاحیت افراد برای کسب مناصب سیاسی اعم از نمایندگی مجلس، نمایندگی مجلس خبرگان و ریاست جمهوری دارد طبیعی است که این تهدید کاندیدای اصلاح طلبان را در هر جایگاهی که باشد تهدید می کند به خصوص زمانی که احساس کنند کاندیدای اصلاح طلبان می تواند آنها را شکست بدهد. آیا ضمن اینکه تلاش می کنید اصلاح طلبان به یک کاندیدای واحد برسد این مسئله را هم در دستور کار دارید؟
یک تدبیر عمومی راجع به این مسأله اندیشیده شده است و دوستان سراغ کاندیداهایی رفتند که مشکل ندارند. به طور عمومی تدبیری که اندیشیده شده و تصوری که وجود دارد این است که این سه نفر هیچکدام مشکل صلاحیت ندارند. تنها مشکلی که وجود دارد اختلاف نظر در جبهه اصلاحات است که چه کسی حضور داشته باشد. پاره ای از جریانات جبهه معتقدند که اگر ما به یک کاندیدای واحد رسیدیم و آن کاندیدا رد صلاحیت شد تکلیف ما مشخص می شود . ما دیگر در انتخابات فعالیتی نمی توانیم انجام دهیم و نظام نباید انتظار داشته باشد که کاندیدای واحد ما رد صلاحیت شود و ما در انتخابات فعال باشیم. البته عده ای از دوستان معتقدند که ما باید کاندیدای جانشین داشته باشیم و به هر نحوی در انتخابات حضور فعال داشته باشیم. این اختلاف نظر یک اختلاف نظر واقعی در درون جبهه می باشد.
-کدام نظر از هژمونی در جبهه برخوردار است؟
غالب گروه ها به راه حل اول می اندیشند. ما معتقدیم که مسأله رد صلاحیت مسأله مهمی در این دوره نخواهد بود.
- مسأله صیانت از آرا هم مهم است. تجربهی انتخابات شورای سوم و مجلس هشتم نشان داد اگر اصلاح طلبان به آن اختلافات خودشان غلبه کنند باز هم نامزدی داشته باشند و در انتخابات هم به قول آقای خاتمی معترض اما پرنشاط شرکت کنند با موضوع مهم خوانش آرا روبرو هستند و این مسأله در اختیار اصلاح طلبان قرار ندارد. آیا فکری هم برای صیانت از آرای مردم کرده اید؟
سه مسأله وجود دارد. یکی اینکه به موضوع فکر کردیم و راهکارهای عملیاتی پیدا کردیم دوم اینکه ما هنوز به پایبندی بدنهی اجرایی و سیاسی انتخابات و فتوای رهبری و مراجع تقلید اعتماد داریم و فکر می کنیم که در بدنه این کار به سادگی امکان پذیر نیست. وقتی رأی یک صندوق بخواهد عوض شود باید حداقل ده، پانزده نفری که در اطراف صندق هستند به این خیانت و کار زشت متحد شوند تا این اتفاق رخ دهد.
سوم اینکه ما در هر انتخاباتی که مردم آن را جدی گرفتند و حضور پیدا کردند هیچ کس نتوانسته کوچکترین خللی در ارادهی مردم به وجود آورد. نمونه آن در کرمان و رفسنجان بود که در رفسنجان سیستم نظارت و اجرا واقعا بسیج شده بودند و کاندیدای مشخص که مربوط به آقای پور محمدی بود حضور داشت و تمام امکانات دولتی بسیج شده بودند ولی وقتی مردم در پای صندق حاضر شدند کاری از پیش نبردند. ما نباید ضعف های سیاسی و تشکیلاتی خومان را با زیر سوال بردن سلامت انتخابات بپوشانیم. من فکر می کنم ما اساساً باید واقعیت را هم بپذیریم و به مردم منتقل کنیم که اگر مردم بیایند سرنوشت عوض می شود.
- می توانید مردم را پای صندق بکشانید؟
این کار به لوازم زیادی نیاز ندارد. ما باید اولاً متحد باشیم وقتی آقای کروبی و آقای خاتمی نمی توانند کنارهم قرار بگیرند ، چه پیغامی می خواهیم به مردم بدهیم. من نمی خواهم بگویم که رأی چه کسی بالا و رأی چه کسی پایین است اما هنگامی که رئیس مجلس اصلاحات و رئیس جمهور اصلاحات همدیگر را قبول ندارند ما چه پیامی می توانیم به مردم دهیم؟ پس قدم اول برای آوردن مردم به صحنه این است که متحد باشیم.
دوم اینکه ما به طور مشخص به مردم بگوییم که چه برنامه ای داریم. یعنی اگر ما بیاییم چه اتفاقی می افتد. چرا نباید ضعف سیاسی و اقتصادی جامعه را که درصد بالایی از آن ناشی از عدم حضور مردم در انتخابات می باشد را به مردم بگوییم. برای رأی دادن یک خانواده چقدر هزینه می کند؟ این هزینه مگر چقدر است که ما این را از مردم نخواهیم تا آنان در پای صندق حضور یابند. در انتخاب دوم شورا برگزار کنندهی انتخابات اصلاح طلبان بودند اما گروه رقیب با رأی بسیارپایین برنده انتخابات شدند که ناشی از عدم حضور مردم در پای صندق رأی بود.
ما مخاطب را به خاطر ضعف مدیریت و اختلافات خودمان گیج و خانه نشین می کنیم بعد از آن برنده که نمی شویم هیچ ، مدعی هم می شویم که در انتخابات دستکاری شده است. من نمی گویم هیچ اشکالی در اجرای انتخابات وجود ندارد اگر اشکالی هم وجود دارد ناشی از رأی پایین مردم است که می شود آن را باطل یا بالا و پایین کرد. تصور من این است به رغم اشکالاتی که در نظارت و اجرا وجود دارد اصل حضور مردم است. مردم باید در انتخابات شرکت کنند.
- تاکنون من هرچه بحث های اصلاح طلبان را دنبال کردم تصور همه در پیروزی در انتخابات بود و کسی برای بعد از شکست فکری نکرده است. اگر یک درصد هم احتمال شکست وجود داشته باشد برای بعد از شکست فکری شده و کاری انجام می شود؟
به طور کلی هرفرد یا حزبی که وارد انتخابات می شود باید همانقدر به پیروزی فکر کند که به شکست می اندیشد. واقعاً نمی شود اراده خداوند را فهمید اگر تدبیر ما با تقدیر خداوند هماهنگ شود پیروزی حاصل می شود. اگر از باب اجتماعی نگاه کنیم واقعاً از طرف مردم هیچ کس نمی تواند به کسی قول پیروزی بدهد ما باید از سرمایه و امکانات خودمان برای آرمان مردم و آرمانی که فکر می کنیم به نفع مردم است استفاده کنیم. شکست اصلاً اهمیتی ندارد، شکست زمانی موجب سرافکندگی می باشد که اشتباه عمل کرده باشیم. اگر کار ما اشتباه نبود و رقیب نیرومندتر بود چه اشکالی دارد که برنده شود. مجموع این رقابت های انتخاباتی باید منجر به اصلاح شعارها، بهبود روش ها و تغییر چهره ها به نفع چهره هایی که مردم می پسندند شود. مردم اگر نیامدند یا اگر بد انتخاب کردند و بعد تورم و گرانی شد و منابع کشور هدر رفت نمی توانند از کسی دلخور باشند. باید مسئولیت پذیر باشند و نتیجه انتخاب خودشان را بپذیرند.
- سوال من این است که آینده جبهه با این برخوردی که با آن می کنند چه می شود؟
ما یک جریان واقعی هستیم، یک جریان بی ریشه نیستیم که اگر در قدرت نباشیم حذف شویم.
- شما اوایل سال مصاحبه ای انجام دادید و شرایط کشور را در چهار سال گذشته آماده برای یک جهش توصیف کردید چه از نظر نیروی انسانی، چه از نظر درآمدهای نفتی و چه از نظرسیاست ها و راهبردها، یعنی مجموع شرایط فراهم بود که ایران یک جهش داشته باشد و فاصله خود را با کشورهای توسعه یافته کمتر کند اما اکنون به گواهی آمار و ارقام و افرادی که آگاه به امور هستند خلاف آن شرایطی را که گفته بودید شاهدیم و به نظر می رسد وضعیت کشور در شرایط مطلوبی نمی باشد و مردم از جریان اصلاحات انتظار دارند که با تغییر دولت ، وضعیت آنها بهبود یابد آیا واقعاً شرایط عمومی و اتفاقاتی را که در این چند سال افتاده این امکان را به دولت بعدی که اصلاح طلبان آن را در اختیار داشته باشند می دهد که بتوانند حداقل انتظارات مردم را برآورده کنند؟ مثلا تورم را مهار و نقدینگی را کنترل نمایند؟
شرایط ایران به لحاظ عمومی شرایط سختی است. آثار تحریم های بین المللی آرام آرام ظاهر می شود. کاهش قیمت نفت به اقتصاد ایران فشار وارد می کند و در واقع انتظاراتی که افزایش یافته است با واقعیت ها فاصله دارد. بحث یارانه ها که باید در آن تغییراتی ایجاد شود و بیکاری گسترش پیدا کرده است و ...
شرایط آینده شرایط دشواری می باشد منتهی باید این را یاد بگیریم که در هر شرایط دشواری راهکارهای علمی متناسب با آن شرایط وجود دارد که با مراجعه به آن راهکارهای علمی می شود دو کار انجام داد . در قدم اول دامنهی فشارها و پیشرفت بحران ها را کنترل و متوقف کرد و روند را از یک حالت تغریبی به حالت بهبودی تبدیل کرد. البته نباید توقعات را بی جهت بالا برد که مثلاً تورم را از ۲۴ درصد به ۱۰ درصد می رسانیم. این تورم را با یک شیب ملایم می شود کاهش داد. خود این دولت برای اینکه تورم را کاهش دهد باعث ایجاد رکود شده است که مصیبت دیگری علاوه بر تورم را در پی داشته است. همیشه راهکارهای علمی برای برون رفت از بحران وجود دارد ولی آن شرایط جهش دیگر از دست رفت و اتفاقی رخ داد که در چهار سال اخیر فرصت یک جهش صنعتی از دست ملت ایران رفت. و خیلی طول می کشد تا یک فرصت دوباره برای جهش شکل بگیرد.
کیوان مهرگان
٣ اسفند ۱٣٨۷
منبع: جمهوریت
|