لزوم اقدامی عاجل برای افزایش دستمزدها


برهان دیوارگر


• مقوله دستمزدها به حیات و زندگی ما بستگی دارد و بهترین فرصت است تا همه کارگران ایران را پای این مسئله جمع کنیم، از لشکر کارگران بیکار گرفته تا کسانی که دارای مشاغل کاذب همچون دستفروشی هستند و زنان خانه دار. این یک مسئله سراسری و همگانی است و برای افزایش دستمزدهای واقعی که با نرخ تورم متناسب باشد اقدامی عاجل لازم است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۲ اسفند ۱٣٨۷ -  ۲ مارس ۲۰۰۹


هر ساله ماه های پایانی سال بحث افزایش دستمزدها داغ میشود و همه در مورد تورم و لزوم افزایش دستمزدها بحث میکنند، مینویسند و هر کسی راه کاری را پیشنهاد میکند.
در اینکه با دستمزدهای ۲۰۰ و ٣۰۰ هزار تومانی کنونی نمیشه حتی خرج ۱۰ روز یک خانواده چهار نفره را داد شکی نیست و باید در نظر داشت که خود دولت خط فقر را ٨۰۰ هزار تومان تعیین کرده است. با این حساب بالغ بر دهها میلیون نفر در زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند و همیشه محتاج لقمه نانی میباشند. کارگران همیشه باید با اضافه کاری و داشتن چند شغل در چند جای مختلف کار بکنند تا بلکه بتوانند خرجی خود و خانواده اشان را تامین کنند اما با وجود این تورم و گرانی افسار گسیخته غیرممکن است بتوان در برابر این غول مقاومت نمود و این یعنی توحش و ظلم مطلق به کارگر و خانواده اش . باید فکری به حال این وضعیت نمود تا همه کارگران از یک زندگی استاندارد و مطابق با شان خود بهره مند شوند و چاره این کار هم فقط در دست خود کارگران است که این معضل را حل نمایند.
طبق روال معمول، هر ساله عده ای ضد کارگر و مرفه تحت عنوان نشست سه جانبه یعنی نمایندگان دولت ، کارفرما و کارگران که هم و غمشان نه تنها افزایش دستمزدها نیست بلکه هدفشان افزایش سود بیشتر کارفرمایان و رسیدن به سهم خود و استثمار بیشتر کارگران میباشد، چون در واقع نمایندگان واقعی کارگری در این نشست شرکت نمیکند تا از منافع کارگران دفاع کنند، دور هم جمع میشوند و بعد از چند روز مبلغی را اعلام میکنند که حتی خود اقرار به ناچیز بودن آن میکنند و حتی نمایندگان تشکل کارفرمائی هم نسبت به این مسئله اعتراض کرده اند.
عباس وطن پرور، دبیر شورای هماهنگی کارفرمایان کشور، در بهمن ماه سال جاری خط فقر ۷۸۰ هزار تومانی شهرها را حدود چهار برابر حداقل دستمزد ۲۲۰ هزار تومانی کارگران اعلام کرد و گفت هیچ تعادلی بین این دو رقم وجود ندارد. این یک مسئله بسیار مهم و تعیین کننده برای ادامه زندگی طبقه کارگر میباشد و باید خودمان برای خودمان فکری بکنیم و گرنه شرایط روز به روز بدتر میشود و اگر امیدمان به کارفرما و یا دولت باشد باید همیشه در فلاکت و فقر مطلق و بی حرمتی محض زندگی نمائیم.
ما کارگران فقط چند روزی با اعتراض های پراکنده و کوچک در نقاط مختلف یا با نوشتن طومار و یا بیانیه، خودی نشان میدهیم که هر چند این اقدامات باارزش و جای تقدیر دارد اما بشدت ناکافی میباشد و لزوم همبستگی بیشتر و حرکت سراسری را میطلبد تا برای یک بار این معضل اساسی و حیاتی را حل نمائیم. دوستان و رفقای کارگر ما باید به نیروی خودمان اتکا داشته باشیم و نباید انتظار هیچ گونه کمکی را از دولت داشته باشیم، بلکه باید مقدار زیادی از توان و انرژی خودمان را برای مقابله با توطئه های دولت بگذاریم. کارفرمایان با حمایت دولت هر بلائی را که بخواهند به سر ما می آورند و هر قانونی را بخواهند تصویب مینمایند. برای لغو این حداقل دستمزدها مصوبه تعیین میکنند کارگران را از شمول قانون کار خارج میکنند، اخراج میکنند و فعالین کارگری را به جرم برگراری مراسم اول مه و یا شرکت در اعتراض و اعتصاب به زندان و شکنجه و شلاق محکوم مینمایند و هیچ کسی هم ککش نمیگزد، پس تنها راه چاره خودمان هستیم و امیدمان باید به خودمان و قدرت طبقاتی مان باشد و مطمئن باشیم که سلاح ما از سلاح دولت و کارفرمایان بسیار قویتر و کارا تر میباشد به شرطی که قدرت این سلاح را در یک جا متمرکز نمائیم.
رفقای عزیز .
مقوله دستمزدها به حیات و زندگی ما بستگی دارد و بهترین فرصت است تا همه کارگران ایران را پای این مسئله جمع کنیم، از لشکر کارگران بیکار گرفته تا کسانی که دارای مشاغل کاذب همچون دستفروشی هستند و زنان خانه دار. این یک مسئله سراسری و همگانی است و برای افزایش دستمزدهای واقعی که با نرخ تورم متناسب باشد اقدامی عاجل لازم است. رفقا همانطور که در این مورد بسیار نوشته شده است من هم تاکید میکنم که باید در قدم اول با برپائی مجامع عمومی کارگری در کارگاه های کوچک و بزرگ نمایندگان خود را تعیین کنیم، نمایندگان کارگری را در بعد سراسری از موضع قدرت وارد مذاکره با دولت و کارفرمایان کرده و آنها را وادار به قبول خواسته های اساسی مان بکنیم و در صورت عمل نکردن دولت، اعتصابات سراسری را به مرحله اجرا بگذاریم. ما میتوانیم زیرا اتحاد ما، یعنی اکثریت جامعه و در نتیجه اعتصاب ما مساوی است با فلج کردن کل کشور و این یعنی سرمایه داران و حامی اصلیش دولت را وادار به تمکین کنیم. مسئله ای که نباید از نظر دور بداریم جلب حمایت و پشتیبانی جنبشهای اجتماعی مانند جنبش دانشجوئی که در چند سال اخیر خیلی فعال بوده اند یا جنبش زنان و معلمان که خودشان هم در حال مبارزه با نظام سرمایه داری میباشند است. وظیفه فعالین و رهبران کارگری و کمونیست در این بین بسیار برجسته تر میشود. باید در مورد پیوستن و جلب حمایت دیگر جنبشهای فعال در جامعه نهایت تلاش را نمود و برای جلب پشتیبانی آنها وارد صحنه شد. برای این کار شرکت در اعتراضات آنها و حمایت از اعتراضات آنها در طول سال بی نهایت ضرورت دارد و آنها را ترغیب به حمایت از اعتراضات جنبش کارگری در آینده خواهد نمود.

آزادی برابری حکومت کارگری
Borhandivargar۲۰۰۶@yahoo.com