برای پیشبرد خواست انتخابات آزاد - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : مصونیتی

عنوان : انگار که صرف چپ نما بودن و دشمنی با آمریکا یا معتقد بودن به داشتن نگاه به شرقی که دیگر حتی کمونیست هم نیست مصونیت سیاسی می آورد
وقتی آدمی این همه اظهار نظر انتقادی و تمسخر کننده و گاهی هجو کننده را در حول و حوش اظهارات سکولارها و سلطنت طلبان و لیبرال ها می پیند ولی در مورد امثال مهندس موسوی و حمایت های چپ سنتی از او هیچ اظهار نظری نمی شود ( انگار که صرف چپ نما بودن و دشمنی با آمریکا یا معتقد بودن به داشتن نگاه به شرقی که دیگر حتی کمونیست هم نیست مصونیت سیاسی می آورد) از خود می پرسد چه کاسه ای زیر نیم کاسه هست ۰
اگر یک خبر در مورد بنی صدر یا یزدی یا بازرگان یا داریوش همایون یا جمهوری خواهان یا مهر آسا یا سازگارا این جا نوشته شود همه گرایشات چپ سنتی وظیفه ایدئولوژیک خود می دانند که حداقل یکی دو خط نقد جانانه و بیخ و بن کن و یا هجو و تمسخر و نمک پرانی انجام دهند اما اخبار موسوی چنان تحمل می شود که آدمی فکر می کند که این آقا واقعا ناجی مملکت ایران است که در سی سال گذشته خواب تشریف داشته اند و حالا که ج ا بعد از شر به پا کردن ها و ماجراجویی ها ممکن است بخواهد با توجه به شرایط ناچارا کمی با غرب کنار بیاید یکدفعه از صندوقخانه مادربزرگ این نخبه را بیرون کشیدند تا باز همان آش و همان کاسه ضدامپریالیسم بازی دون کیشوتی را علم کنند۰
شما که کوبیدن را دستور کار خود قرار داده اید اقلا آنطرفی ها را هم گاهی نوازش کنید تا شک برانگیز نباشد۰ مثلا این بوق و کرنا در سایت پیک نت و ماجرای خنده دار حمایت شهبازی اطلاعاتی مشکوک (توبه کرده سابق ) از موسوی و ادعای رفاقت او با موسوی درهمان وبسایت را بخوانید تا به عرض بنده برسید۰
جمهوری خواهان و غیره چه شرکت بکنند و چه نکنند قبای حکومت برای آقای موسوی با به به و چه چه حزب توده چراغ سبز خامنه ای ناچاری اصولگرایان و ارزشی ها و تشتت اصلاح طلبان دوخته شده و توسط ایشان پوشیده خواهد شد ۰ چون همه از آمریکای اوباما و روابط با آن به یک اندازه وحشت دارند۰
این در بر این پاشنه فعلا خواهد چرخید تا اینکه معجزه ای روی دهد و مردم ایران به انتظار اینکه احزاب و روشنفکران کاری انجام دهند ننشینند و خودشان فکری برای این معضل بنمایند۰
٨٣۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨۷       

    از : رضوان مزینی

عنوان : موضع غم انگیز
نمی دانم منظور اجا از این اعلامیه چیست .
در تیتر اعلامیه بشارت از پیشبرد انتخابات آزاد مینماید:
-----------------------------------------
اتحاد جمهوری خواهان ایران:
برای پیشبرد خواست انتخابات آزاد
-------------------------------------------

وقتی متن اعلامیه را خواندم داغم تازه شد چون بیانیه اتحاد جمهوریخواهان ایران یکی از نمونه های غم انگیز فعالیت ضد دموکراتیک خارج از کشور میباشد.
اخبار روز ، «زیر تیتر» بیانیه را چنین انتخاب کرده ست که دقیقا منظور نویسنده ی این کامنت ست :

• اتحاد جمهوری خواهان خواستار وحدت عمل نیروهای دمکرات پیرامون یک برنامه، سیاست و نامزد مشترک انتخاباتی است ...
این تیتر بالا از بیانیه اتحاد جمهوری خواهان ، حکایت از یک بازی «تحمیلی » سیاسی که بسیار «سنتی» هم می باشد در این روزگار و اروپا می باشد . موضع و برخورد از «بالا» ی اجا بسیار مخرب و دافعه می باشد و از تشکیل اجا تا به امروز بارها خود را نشان داده ست و هر روز بی اعتمادی بیشتری بین نیروهای جمهوری خواه ایجاد نموده ست .دلیل این ادعا واضح ست :
- دوستان محترم اجا تصمیم گرفته اند که در انتخابات شرکت کنند.
- فرض را بر این می گذارند« ذهنی» که نیروهای دیگری هم خیال شرکت در انتخابات دارند ، پس بهتر ست با هم ، نامزد مشترک ارائه شود.
- غیر مستقیم به سایر نیروها که هنوز مردد هستند هم «چشمک » و یا «بفرما» میزنند که به اجا ملحق شوند.
- به جمهوری اسلامی هم پیام داده میشود که بخشی از اپوزیسون در انتخابات شرکت می کند.

دوستان اجا با این همه تجربه سیاسی هنوز دیپلوماسی ، رایزنی و مشورت سیاسی با سایر نیروها را نیاموخته اند.
اگر چنین بود ؛ قبل از اینکه موضع شرکت خود ، در انتخابات را اعلام کنند. با سایر گروهها «عملا » تماس می گرفتند و در صورتیکه گروههای دیگری مایل به شرکت در انتخابات بودند می توانستند اعلامیه مشترک خود را اعلام کنند که بسیار موثر تر بود.

اصولا چرا نیروهای سیاسی ایرانی قادر به همکاری عملی مشترک در موارد علاقه نیستند ؟
ایا همه چیز به تحریم انتخابات یا شرکت در آن گره خورده ست ؟
مادرخارج کشور با کدام سیاست میتوانیم بیشتر تاثیر را بر پیشبرد مبارزات مردم بگذاریم ؟
تحریم انتخابات ؟
شرکت در انتخابات ؟
فعالیت های عملی دیگر ؟
٨۱۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣٨۷       

    از : یک هوادار پادشاهی

عنوان : قتل ایده ی جمهوریت
دوستان واقعا این میزان از بیگانگی با مفهوم جمهوریت از سازمانی که مدعی دفاع از جمهور و جمهوریت است بعید است. آخر دوستان بر چه مبنایی دعوت به گرد آمدن حول یک کاندید می کنند، آن هم بدون آنکه نامی ببرند. در ثانی، آخر چه چیزی در این جمهوری جهل و جنون تغییر کرده است که آزادی خواهان و جمهوری خواهان راستین را به مشارکت در انتصابات الهی سوق داده است؟ ولایت فقیه لغو شده است؟ شورای نگهبان تعطیل شده است؟ یا کاندیدای دمکراتی از کره ی ماه به دارالخلافه فرود آمده است؟ دوستان، جمهوریت در نفس اش یعنی حکومت مردم بر مردم که این امر در یک پادشاهی پارلمانی هم ممکن است، از این بگذریم؛ ولی شمایان به عنوان نمایندگان جمهوریت باید در جهت تحقق مناسباتی بکوشید که در آنان رای آزاد انسان رعایت شود. به من بگوئید در کجای جمهوری اسلامی رای آزاد آدمی محلی از اعراب دارد که شما دوستان از فاصله ی چند هزار کیلومتری می کوشید به این مجموعه ی تا خرخره فرو رفته در فساد و خشونت مشروعیت ببخشید.
چه بسا خارجی ها حق داشته باشند که بگویند این نظام لایق مردم ایران است؟!
٨۱۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣٨۷       

    از : علی کبیری

عنوان : آخرش هم نفهمیدیم اینها کی هستند
پیش فرض نادرست درهر حرکت سیاسی مایه نتیجه نادرست و منجر به شکست میشود.
براین اساس، پیش فرضهای رهبری اتحاد جمهوریخواهان باید بشرح زیر باشند:
۱- عرصه سیاسی ایران اجازه تشکلهائی مرکب از آزادیخواهان و کوشندگان برای دمکراسی را میدهد.
۲- رژیم جمهوری اسلامی اجازه میذهد تا تشکلهای بالا آزادانه برای نامزدهای موردنظرشان دست به تبلیغات وسیع درسطح مملکت ورادیو وتلویزیونها زده و نامزدهای مورد نظر قادرخواهند بود تا برنامه های خودشان را از آن طریق به اطلاع عامه مردم برسانند.
۳- نامزدهای مورد نظر حتما حائز شرائط لازم طبق قوانین جمهوری اسلامی بوده وحتمااز فیلتر شورای نگهبان خواهند گذشت.
۴- اگر سه شرط بالا بوقوع به پیوندند، رئیس جمهور دیگر رل تدارکاتچی نداشته و آقای خامنه ای به او اجازه خواهد داد تا از زیر یوغ رهبری وی آزاد شده وبهر کار نیکی که درذهنش است دست بزند.
ولی آیا پیش فرضهای بالا درست هستند؟ پاسخ آنست که خیر. پس دوستان محترم، شمادارید شیپور رااز سرگشادش میدمید. این صرفا جز یک شعارتوخالی چیز دیگری نبوده وآدم مات ومتحیر میشود از تراوشات مغزی یک عده که داعیه رهبری یک ملتی رادرسرمی پرورانند وخودشان را جزء نیروهای مترقی بشمارمیآورند. یعنی شماها واقعا تصور میکنید که مردم برای برنامه بی پایه شماها پشیزی هم ارزش قائلند؟ تازه پایه پیشنهادتان را براین اصل قراردهید که بالأخره باید کاری کرد. دست روی دست گذاشتن که کارسیاسی نخواهد شد!! درمقابل سئوال اینست که پس تکلیف استراتژی شماها چه میشود؟ وآیا اصلا وابدا شماها از استراتژی سیاسی سر درمیآورید؟ آخر شماها که عمری بقول خودتان درمیدان مبارزه استخوان خرد کرده اید. بنابراین، پس از گذشت اینهمه سالها از کار سیاسی چه آموخته اید؟
هرکه ناموخت ازگذشت روزگار/هیچ ناموزد زهیچ آموزگار
٨۱۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣٨۷       

    از : جیج غانی

عنوان : در چه سیاره ای بسر می برند؟!
این هم میهنان گرامی که مردم را به شرکت فعال در "انتخابات" و نظارت از پائین دعوت می نمایند براستی طرف صحبتشان کیست؟
آیا مردم مریوان، تبریز و زاهدان را نیز دعوت به شرکت در این بازی تکراری و خسته کننده می نمایند؟
براستی آیا این دسته از هم میهنان بر روی همین دهکدهء کوچک، در همین دوران، سی سال پس از شکست انقلاب بهمن و در کنار ما زندگی می کنند؟
٨۱۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣٨۷       

    از : شرف الدین نارمک

عنوان : یک هفته سوری؟؟
امروز من چهارده پیامک و سی وسه ایمیل در یافت کردم که همه حاکی از « یک هفته سوری » بود، شاید معنی آن این باشد که یک هفته ما باید عید آتش بگیریم تا نوروز برسد. اگر کسی خبری در این مورد دارد به ما بدهد. ممنون
٨۰۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣٨۷       

    از : طاهر گنجه ای

عنوان : از کوزه همان تراود که در اوست
با سلام به شما
از کوزه همان تراود گه در اوست.
اسکندر که سر جنگ با شرق داشت در خیمه بر غرب داشت
به هر جال این همه رفت و امد نتیجه داد و ماموریت همین بود.
موفق نباشید.
طاهر
٨۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣٨۷       

    از : کیامرث گورانی

عنوان : کدام نامزد انتخاباتی مورد نظر شماست!؟
پیشنهاد شما چیست ؟ خاتمی؟
کافی نیست؟هشت سال کژ دار وُ مریزِ دیگر!
برنامه و سیاستِ شما کدام است؟
آشتی کنانِ سیاسی؟
در کدام بستر ؟
یک بستر وُ دو رویا !
در بسترِ جمهوریِ ملایان، رویای جمهورِ مردم!
من به حُسن نیّت شما شک نمی کنم. امّا با ترکیبی که از شما و همنظراتتان می شناسم به صراحت می گویم که شما از «زیر و شدنِ تعادلِ خونبارِ شکننده و نامستحکمِ ایران» بیشتر از خودِ دین مدارانِ حاکم وحشت دارید(گرچه دین مداریِ شیعه سان، صورتِ ظاهرِ گروه بندیِ حاکم بر ایران است.)
شما از خیزشِ سرتاسری می ترسید. نیست؟ گمان می برید ایران ایرانستان می شود. نه، ایران اکنون ایرانستان هست. نیست؟ این حاکمیّت اتفاقاً برای تمامیّت ایران(شوُنیسم منظورم نیست) سمِ مُهلک است و هر چه زودتر به زیر آید باز هم دیر است!
تمام عربده کشی های قوای اسلحه به دست این رژیم برای ایجاد وحشت در داخل ایران است. مثل روز روشن است. اگر لازم باشد تمام شهرهای ایران را موشک باران خواهند کرد. در این سی سال نشان داده اند که به هیچ ارزش و پرنسیپی در مورد ایرانیان از زن و مرد وُ پیر وُ جوان پایبند نیستند. هستند؟ نام ببرید!
تا برچیده نشدن بساط دستگاه های گزینش در تمام عرصه های سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و ...و نفی و طرد بختکِ ولایت فقیه و برآمد جمهورِ مردم این که درخواست کرده اید،می بخشید امّا، در خوشبینانه ترین نگاه بیشتر خام طبعی سیاسی جلوه می کند.
٨۰۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣٨۷