بیانیه‌ی مشترک درباره‌ی ماجرای دیپلمات کُره‌ای
اتحادیه‌ی انجمن‌های علمی دانش‌جویان باستان‌شناسی دانشگاه‌های کشور، ائتلاف ملّی حامیان میراث اصفهان ودیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۰ اسفند ۱٣٨۷ -  ۱۰ مارس ۲۰۰۹


بیانیه‌ی مشترک «اتحادیه‌ی انجمن‌های علمی دانش‌جویان باستان‌شناسی دانشگاه‌های کشور»، «ائتلاف ملّی حامیان میراث اصفهان» و«دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران» درباره‌ی ماجرای دیپلمات کُره‌ای

چند روز پیش این خبر که بعد مورد تأیید چند رسانه قرار گرفت، پخش شد که از محموله‌ی همراهِ یک تبعه‌ی خارجی در فرودگاه شیراز تکه‌ای از سنگ‌نگاره‌های تخت‌جمشید کشف شد. بر پایه‌ی اعلام برخی منابع، مقام این شخص، دبیر سوم سفارت کره‌ی جنوبی در ایران بوده و وی قصد داشته است شیء مزبور را در پوشش کالسکه‌ی کودک از فرودگاه شیراز خارج کند که توسط مسوولان ذی‌ربط، شیء از کالسکه‌ی کودک کشف و ضبط شد، اما فرد مذکور آزاد و از اعلامِ نظر رسمی نیز خودداری گردید.
سخنگوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در گفت‌وگو با یکی از خبرگزاری‌ها یادآور شد: «فرد مورد نظر عنوان کرده است که من نمی‌دانستم این شیء ارزش تاریخی داشته، همین طور از این سنگ خوشم آمده بوده و می‌خواستم با خود ببرم»، که این موضوع در تقابل کامل با نحوه‌ی خارج کردن شیء یادشده قرار دارد.
گفتنی است، قاچاق اشیای تاریخی یکی از جرایم مهم به شمار می‌رود و طبق روال عادی با قاچاقچیان آن به شدت برخورد می‌شود، هر چند نگرانی‌هایی هم درباره‌ی چگونگی برخورد با سرانِ مافیای قاچاق یادگارهای فرهنگی، وجود دارد. در واقع قاچاق اشیای عتیقه در سیستم قضایی کشور با توجه به حساسیت‌های فرهنگی ایرانیان، به خصوص در سال‌های اخیر، جرمی نیست که با اظهار بی‌اطلاعی متهم از آن، گذشت شود. آنچه در سامانه‌ی قضایی کشور مرسوم است، این است که پلیس و یگان‌های حفاظتی ضابط هستند و وظیفه‌ی آنها دستگیری متهم و تحویل او به مقامات ذی‌صلاح است و عدم برخورد پلیس فرودگاه شیراز با فرد مذکور و عدم دستگیری و ارجاع فرد به مقامات قضایی جهت رسیدگی در خصوص صحت ادعای وی مبنی بر بی‌اطلاعی از ارزش شیء مزبور، هر چند برخورداری فرد مورد نظر از مصونیت سیاسی را تأیید می‌کند، اما نمی‌تواند توجیهی منطقی باشد چرا که وزارت امور خارجه‌ی کشورمان می‌باید در برابر این توهین به ملت و فرهنگ ایران، سفیر کشور مربوط را برای پاسخ‌گویی احضار نماید و یا اقدامی برای اخراج آن عنصر نامطلوب صورت دهد، هر چند دستگاه خارجه‌ی آن کشور خود اعلام کرده باشد که قصد فراخوانی فردِ خاطی را داشته است.
امید است سازمان‌های مربوط نسبت به پاسخ دادن به ابهام‌هایی که برای افکار عمومی پیش آمده، اقدام نمایند. ابهام‌هایی هم‌چون:
- اگر دیپلماتِ کشور و ملتی شرقی و دوست، چنین می‌کند پس دیپلمات‌های کشورهایی که پیشینه‌ی بسیار در سرقت یادمان‌های تاریخی سرزمین ما دارند چه می‌کنند؟
- اگر قطعه‌ای از تخت‌جمشید، محافظت‌شده‌ترین یادمان ایران، این‌چنین دست‌به‌دست می‌شود پس بر سر قطعه‌های دیگر یادمان‌های سرزمین‌مان که بیشترشان از حفاظت مناسبی هم برخوردار نیستند، چه می‌آید؟
- چرا این‌گونه رویدادهای تلخ، آشکارا به رسانه‌های گروهی بازتاب داده نمی‌شوند تا هم مردم، آگاهی و حساسیتی بیشتر یابند و هم در صورت برخورد سخت‌گیرانه‌ی مقتضی، درس عبرتی گردند برای شهروندان دیگر کشورها؟
در پایان ضمن اشاره به آن که، اقدام مأموران انتظامی و امنیتی که با جسارت فراوان و بدون در نظر گرفتن دیپلمات بودن فردِ خاطی یا تصورِ مصونیت قضایی وی، شجاعانه اقدام به بازرسی و توقیف شی‌ء مذکور نمودند جای تقدیر و تشکر دارد، باید گفت: آنچه نیاز آنِ احساس می‌شود، برخوردِ قاطع با چنین افراد خاطی‌ای است که گمان‌ می‌کنند به صرفِ داشتن مقامی، می‌توانند به غارت فرهنگ و تمدن ملتی بپردازند.
ما مصرانه خواستار رسیدگی به این موضوع هستیم تا شأن ملت و دولت ایران حفظ شود.

اتحادیه‌ی انجمن‌های علمی دانشجویان باستان‌شناسی دانشگاه‌های کشور
ائتلاف ملّی حامیان میراث اصفهان
دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران
بیستم اسفندماه ۱٣٨۷ خورشیدی