صندلی راحتی - مزدک دانشور

نظرات دیگران
  
    از : مجید

عنوان : کی بیدار خواهیم شد؟
جناب مزدک دانشور
نمیدانم شما در کدام دوره ها بوده اید و یا الان کجای کارید اما در مورد داستان رئالیستی جادوئی که نوشته اید شما را اشارت میدهم به کتاب "در ماگادان کسی پیر نمی شود" نوشته عطاء صفری از جوانان فعال حزب در سالهای پیش و پس از ۱۳۲۰ و آن مصیبت ها که در سیبری کشید همان زمان که "شاهزاده سرخ" و یار وفادارش در مسکو در "صندلی راحتی" نشسته بودند و حتی آماری از آن نگون بختان فراموش شده نداشتند تا چه رسد رسیدگی به کار آنان و درخواست رسیدگی از برادران بزرگتر.
حالا هم شما هیچ موضوع و توجیه دیگری پیدا نکرده اید وسط این وانفسا یاد عشق و عاشقی افتاده اید برای طرح موضوع و آدمهائی که یادآوری کارهایشان هم حال خود شما را هم بد خواهد کرد.
واقعا" وقتی در کتاب عطاء صفری میخوانید که بعد از ۱۴ سال زندان، تبعید، کار و تحصیل موفق میشود چند روز با همسر تازه ازدواج کرده اش برای استراحت به مسکو برود براثر بی کسی و بی پولی به بقراطی از رهبران حزب در مسکو وارد میشود، ایشان حتی اجازه نمیدهد که یک شب به عنوان مهمان در خانه او بخوابد آنوقت شما یاد عشق و عاشقی "کیا و بیا" می افتید. لابد خواهید گفت که او بقراطی و شاید از مرتدین بوده است. ایشان (عطاء صفری) باید به کیا و یا شاهزاده سرخ مراجعه میکرد.
شاید هم خواهید گفت این عطاء صفری هم از فریب خوردگان غرب و امپریالیسم و غیره بوده (واقعا" بعد از این همه !! بازهم میتوانید خودتان و فقط خودتان را قانع کنید که این توجیهات را بیاورید ؟!!) اگر کتاب را نخوانده اید از شما خواهش میکنم که حتما" و حتما" آنرا بخوانید و ببینید که این مرد درنهایت گرفتاری و بدبختی به کا.گ.ب روی خوش نشان نمیدهد و حاضر به فروختن هم میهنان خود نمی شود اما از جانب بسیاری از همان حق به جانبان بسیار فروخته میشود و صدمه می بیند
واقعا" کی بیدار خواهیم شد. منتظرم که حتما" خودتان یا دوستان شما پاسخ این سئوالات تکراری به این اظهارات تکراری تر شما بدهید.
با تشکر
مجید
٨٣۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨۷