عنوان : چه فرقی بین اخبار روز است با وزارت ارشاد اسلامی ؟!
گردانندگان اخبار روز هم روی دیگر سکه ای میباشند که یک طرفش ارشاد صفار هرندی است و روی دیگرش اخبار روز !! شما در این سایت خود به سازمانها و مردمی که اعتقاد یا نظر دیگری در مورد مسائل کشورشان دارند از طریق مستقیم و غیر مستقیم هزار جور راست و دورغ را به هم میبافید و به دگر اندیشان مارکهای مختلف میزنید واگر کسی پاسخی در خلاف جهت نظر مبارکتان بنویسد فورا سانسورش میکنید از همینجا ماهیت دمکراتیک خودتان را بنمایش میگذارید که هیچ تفاوتی با ارشاد جمهوری اسلامی ندارید و اگر در یک حالت فرضی شما جای آنها بنشینید در واقع اتفاق خاصی نمیافتد و فقط نام ا سلا می میشود مثلا دمکراتیک یا تو همین مایه ها .
٨۶۴۶ - تاریخ انتشار : ۵ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : مرگ بر حکومت اسلامی را فراموش نکنید.
دوستان مرگ بر حکومت اسلامی را فراموش نکنید!
٨۶۴۲ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : پاسخ به ایمان با
آقای ایمان با
در این بخش چنین اتفاقاتی یعنی زنجیر گونه بودن نظریات بسیار رایج و عادی ست، و نویسندگان منتظر یک دیگر نمی شوند. مطمئنا خوانشگرانی که به این بخش می آیند، تنها به آخرین پیام متوقف نمی شوند. در هر صورت نگرانی جنابعالی قابل توجیه نیست. حل المسائل شما نیز گویا تر و قابل رویت تر از آن است که من بتوانم آن را ناپدید کنم، و نفعی هم در این کار نمی بینم و احتیاجی هم به این کار ندارم و علاوه بر این چنین رفتارهای رذالت آمیزی از عهده من ساخته نیست. در هر صورت قصد من ناپدید کردن نظریات شما نبود و نیست. نظریا ت شما هم ناپدید نشده است.

مضافا براین که شما باید خوشحال باشید ، چرا که من درباره نظریات شما نیز حرف زده ام، و خوانشگران تشویق خواهند شد که نوشته شما را هم بخوانند. ولی شما این مسائل را مثل مسائل «خلق بیچاره» در نظر نگرفته اید.

با این وجود چنین برداشتی از جانب یک سلطنت طلب خیلی هم بعید نیست، و حاکی از انحصار طلبی و فقدان تحمل نظریات دیگران است.

در هر صورت شما و آنهایی که طرفدار نظریات شما هستند، و خواهان باز گشت رژیم پهلوی هستند، باید بدانند که با مقاومت های بسیار سخت و شاید غیر قابل عبوری روبرو خواهند شد.
٨۶٣۶ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : اقای حمید محوی ما را محو نکن
اقای حمید محوی عزیز جنابعالی بلافاصله در مقابل کامنت بنده یک کامنت ۳ کیلومتری نوشتید تا کامنت بنده که می تواند تا حدودی مشکل گشای خلق بیچاره ما باشد را ناپدید کند . انصاف هم خوب چیزی است شما که مرتب دارید کامنت می گذارید لااقل تحمل می کردید تا کامنت من را بخوانند و روی آن رفقای چپ و راست تفکر کنند اما جنابعالی گویا جزئ افرادی هستید که سینه سوخته وطنتان نیستید وگرنه لااقل کامنتتان در حمایت از پیشنهاد بنده بود نه اینکه یک کامنت متضاد ۳ کیلومتری برای انحراف اذهان خواننده در اینجا بنویسید که کامنت بنده خوانده نشود من هم به ناچار کامنتم را دوباره گذاشتم بالاتر از کامنت شما تجربه ما در این کارها زیاد است این جور کامنت گذاشتن های بیموقع بیشتر کار جمهوری اسلامی است .
٨۶۲۶ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : ادامه انتقاداتی چند به گفتمان هیئت سیاسی و اجرایی فدائیان خلق (اکثریت)
ببینید دوستان یک رقم یعنی تنها یک رقم از این گفتگوی سازنده آمریکا با ایران و سپس نکته ای که در مورد اپوزیسیون خارج از کشور مطرح کردم ، همین «رضا پهلوی» ست که
در نظر « ایمان با » مشاهده می کنید و مشاهده می کنید که این فرد دوبار همان پیام را منتشر کرده...یعنی می خواهد به حساب خودش زرنگی کند.
و مصیبتی عظیم تر از این نیست که چنین بلایی سر ایران بیاید. چند وقت پیش یکی از کامنت نویس ها واقعا از گسترش چنین تمایلاتی اظهار نگرانی کرده بود. و من هم فکر می کنم که این موضوع را باید جدی گرفت.
چرا که واپس زده از طریق همان ابزاری که برای واپس زدن استفاده کرده است ، برای بازگشتش استفاده می کند. فرهنگ گریزی و خرافات بنیادی ملت ایران، همان ملتی که جمهوری اسلامی را بو جود آورد همان ملت می تواند به دلیل رکود اجتماعی و فرهنگی به رضا پهلوی که از همان اندیشه منشأ می گیرد استفاده کند.

زیرا وقتی انسان به دیوار واقعیت برخورد می کند، براحتی توهم را بجای واقعیت می پذیرد و حتی از آن احساس رضایت می کند.
برخی از طرفداران بازگشت سلطنت - و بازگشت سلطنت هم یعنی بطور کاملا مشخص بازگشت رضا پهلوی - چنین تفکری عمیقا طبیعت گرا، طبقاتی و فروشنده تبعیض است.ایرانی ها در چنین حالتی باید حاکمیت یک طبقه برتر را که جان و مالشان از آن آنها خواهد بود رضایت دهند و احساس خوشبختی کنند، چرا که با وجود چنین طبقه ای خصومت غرب نیز ناپدید خواهد شد. ولی مشکلات جامعه ایران بر جای خواهد ماند.
رشد نیروهای مولد هم چنان به دلیل حاکمیت بورژوازی کمپرادور به عنوان نماینده امپریالیسم جمعی و جهانی با رکود مواجه بوده و خواهد بود.

در بیانیه شما «فرار مغزها» را می بینیم. نمی دانم شما از کدام مغزها حرف می زنید. امروز فرماسیون حرفه ای و علمی پیش از همه یعنی قدرت اقتصادی و یعنی پول. این پول و قدرت اقتصادی هم دست طبقه حاکم است.

اگر هم فراری در کار باشد، موضوع پر اهمیتی نیست. موضوع مهم انباشت فرهنگی و مناسبات با آن برای شهروندان و همگان است. انتقاد را باید متوجه تبعیض طبقاتی کرد.
در سایت اخبار روز خوشبختانه موضوع کودکان کار که از تحصیل محروم هستند حضور داشته است. و موضوع این جاست که ما نشان دهیم که تنها جامعه سوسیالیستی ست که می تواند به سوی جامعه بدون طبقه نیل کند و به این تروریسم روزمره طبقاتی پایان دهد.
البته نباید تصور کنیم سوسیالیسم برای یکسال و یا پنجاه سال آینده در ایران خواهد بود. در هر صورت من دچار چنین توهمی نیستم.
٨۶۱۹ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : رفقای چپ و راست خسته شده ایم
رفقای چپ و راست حقیقت این است خسته شده ایم به پیر به پیغمبر به لنین به موسی به عیسی به محمد به جان هرکسی که می پرستید خسته شده ایم .
۳۰ سال بس نیست برای جان کندن و روزی هزار بار مرگ خودمان را از خدا خواستن ؟
یک اشتباه تاریخی ۳۰ ستا پیش کردیم و خودمان را بدبخت کردیم اما تا دنیا دنیا است که نباید تاوان پس بدهیم .
به پیر به پیغمبر بزرگترین دستاورد اشتباه ۳۰ سال پیش ما یزرگترین پیروزی تاریخی ملت ایران بود . هر کسی که گفت مرگ بر شاه و رژیم گذشته را سرنگون کرد به خدا که می پرستیدو نمی پرستید بزرگترین صواب را در حق مردم ایران و تاریخش انجام داد به خدا ما پیروز تاریخ هستیم ما نباید ناراحت باشیم که ۳۰ سال پیش رزیم پهلوی را سرنگون کرده ایم اصلا جای نگرانی و پشیمانی نیست چرا که باید به تاریخ ایرانی ثابت می کردیم که یک بار برای همیشه باید گول می خوردیم و تجربه کسب می کردیم حالا چه باید کرد ؟
اینکه گذشته را به فال نیک بگیریم و در جهت رهایی و سازندگی کشور عزیزمان قدم برداریم .
چه باید کرد ؟

هیچ کاری ندارد با اتحاد در کنار یکدیگر و درس گرفتن از عملکرد گذشته خود بیایید در کنارهم قرار بگیریم .
ریش سفیدان هر گروه و سازمانی با هر عقیده و مرام و مسلکی که هستند کنار همدیگر قرار بگیرند و یک اعلامیه به عنوان حمایت از رضا پهلوی منتشر کنید . رضا پهلوی کسی است که می تواند زنجیر اتصال شما به یکدیگر باشد ترو خدا در کنار یکدیگر قرار بگیریم و یک رهبر انتخاب کنیم .
چه کسی بهتر از رضا پهلوی که طرفداران زیادی در بین مردم ایران و من و شما دارد بیایید با حمایت از رضا پهلوی خودمان و ملتمان را از این بدبخنی نجات بدهیم.

رفقای چپ و راست پشت سرتان را نگاه نکنید و یا به مستقیم خیره نشوید چپ و راست خودتان را هم ببینید . ببینید ملت ایران چه چیزی را می خواهند .

ملت ایران چه چیزی می خواهند ؟

ملت ایران فقط اتحاد شما را و در کنار هم بودن شما را می خواهند و گرایش بسیاری به محمد رضا شاه پهلوی دارند . همین مردم میلیونی که روزی مرگ بر شاه گفتند همین میلیون ها هم وطن پی بردند که اشتباه کردند در ۳۰ سال گذشته شاه را بیرون کردند اما حالا فهمیده اند که لااقل به تاریخ خودشان ثابت کردند که به رژیم اسلامی هرگز اجازه سلطنت ندهند و همینطور به سایر مذاهب دیگر.

تاریخ ما احتاج داشت این تجربه تلخ را تجربه کند .

پس باید دست ها را بالا زد و کاری کرد کارستان . به خدا می شود در عرض یک هفته یک طومار بلند بالا نوشت و امضا کرد و برای شاهزاده رضا پهلوی فرستاد و ملت ۷۰ میلیونی ایران را خوشحال کرد.
به خدا که می پرستید و نمی پرستید اگر این وحدت نامه را امضا کنید شما چپی ها و راستی ها فدائیان مجاهدین خلق مشوطه خواهان سلطنت طلب ها دمکرات ها جمهوری خواهان و سایر گروه ها ملت ایران را خوشحال کردید و امید و رهایی را در خونشان ریهتید ملت ایران منتظر وحدت شما هاست . هر کسی این اتخاد را ایجاد نکند ضد مردم و ضد خلق خودش است و اعتنایی به رهایی مردم وطنش نمی کند و رهایی مردم ایران برایش مهم نیست و تنها به بدبختی ملتش فکر می کند و ازادی مردم ایران برایش هیچ ارزشی ندارد و اگر ملت ایران هم چنان زیر بار بدبختی اخوندی نابود هم بشود برایش مهم نیست .

به خاطر ملت ایران اتحاد خودمان را با رضا پهلوی اعلام کنیم .

با تشکر به امید پیروزی
٨۶۱۷ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : انتقاداتی چند به گفتمان هیئت سیاسی و اجرایی فدائیان خلق (اکثریت)
بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند

جدایی های بین «من» و واقعیت جهان پیرامون و جدایی بین «من» و «خودم». نقل قول های داخل گیومه به بیانیه متن اصلی تعلق دارد.

۱ -

«ما از گفتگوی سازنده بین دو کشور و رویکرد رئیس جمهور آمریکا برای آغاز گفتگو با ایران استقبال می کنیم...»

مطمئنا بهتر این بود که هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) جانب احتیاط را رعایت می کرد و حداقل چند کلمه ای داخل گیومه از محتوای «گفتگوی سازنده» به نقل می آورد. متأسفانه فقدان داده های عینی در خصوص این «گفتگوی سازنده» مانع از این خواهد بود که ما بتوانیم از چیزی استقبال کنیم و یا رد کنیم.
ولی من به سهم خودم، به عنوان فردی که هستم، به دلیل حمایت آمریکا از آن چه که من تروریسم فرهنگی و بهتر بگویم تروریسم مابین فرهنگی می نامم، و به دلیل حمایت از برخی از تمایلات بیمارناک بین اپوزیسیون های خارج از کشور، نمی توانم به آمریکا اعتمادی داشته باشم. شاید هم که اوباما واقعا با ما باشد و از این پس در چشم انداز تقسیم جهان به شمال و جنوب، و یا به امپریالیسم جمعی (آمریکا + اروپا+ ژاپن) و بقیه (کشورهای حاشیه ای)، طرح نوینی مطرح سازد.

به عبارت دیگر ما نمی توانیم روی هوا بگوییم «گفتگوی سازنده»

۲-
«ما نیز مانند میلیونها ایرانی دیگر، از آنچه سران حکومت «مبارزه با استکبار جهانی» می نامند و چیزی جز فریب و دروغ نیست،...»

پرسش این جاست که از چه زمانی تحلیل های شما نشان داده است که «استکبار جهانی»، یا امپریالیسم جهانی، نظام سرمایه داری جهانی، با تمام خصوصیات و مرزبندی ها و قوانینش «فریب و دروغ» است؟

۳-

« خواستار آنیم که حکومت ایران به خواستهای مردم کشور ما پاسخ دهد.»

پرسش این جاست که آیا در جهان امروز حکومت ها و خصوصا دولت ها کشورهای جهان سومی کاملا آزاد هستند که هر کاری می خواهند انجام دهند؟ شما ببینید این تولید انرژی اتمی در ایران و خواست استقلال انرژنتیک در ایران چه بلوایی در جهان ایجاد کرد.
گفتگوی سازنده در مرام آمریکا و اروپا یعنی سازش با نمایندگان طبقاتی شان. آمریکا و اروپا، هیچ گفتگویی با مردم ایران به شکلی که شما تلویحا به آن اشاره کرده اید ندارند. گفتگوی آنها با طبقه بورژواز معامله گر است و همین بس.

۴-
«همه دنیا شاهد آن است که چگونه باراک اوباما چندین بار و آخرین بار واضح تر از همیشه در پیام نوروزی خود خواهان غلبه بر تشنج در روابط ایران و آمریکا شده است. اوباما در پیام اخیرش به وضوح اعلام کرده است که ایالات متحده دیگر گزینه نظامی در قبال ایران را دنبال نخواهد کرد.»

ایالات متحده آمریکا و یارانش هیچ گاه گزینه نظامی را حذف نخواهند کرد، چه این که به صرف در اختیار داشتن «حرف آخر» یعنی بمب اتمی، جنگی روانی و تروریستی را به شکل روزمره به عالم و آدم تحمیل می کنند.
گزینه نظامی یکی جنگ هشت ساله بود. گزینه نظامی یکی تحمیل مخارج سنگین به ملت ایران برای تأمین حداقلی بود که تا امروز تهاجم به ایران را ناممکن ساخته است. گزینه نظامی باز هم همین حرف آقای اوباما ست، و مفهومش این است که گزینه نظامی در کار بوده و کنار گذاشته شده است. در کنار هست.
از این گذشته آمریکا یعنی جهام سرمایه داری برای به زانو در آوردن مردم بی دفاع جهان از گندم به عنوان اسلحه پای میز مذاکرات بین المللی استفاده می کند. آنوقت شما به گزینه صلح آمیز باور می کنید ؟

۵-
آلودگی خاورمیانه و سپس تمام جهان تحت تأثیر استفاده از سلاح های اورانیوم رقیق شده توسط ناتو در عراق و افغانستان، هنوز در گفتمان شما دیده نمی شود....

۶-

«جز گفتگو طریقی برای سوق دادن روابط بین المللی از تشنج و بحران به صلح و آرامش وجود ندارد. »

ای کاش شعر و ادبیات هم جایی در این مباحث می داشت، ارنست همینگوی شاید از دست همین دولت آمریکا بود که خود کشی کرد. دوستان، تشنج، بحران، جنگ، هرج و مرج از نیازمندی های اولیه و اساسی و بنیادی نظام سرمایه داری و طبقاتی ست. متأسفانه این طور است. شاید با اوباما نظام سرمایه داری جهانی تغییر عقیده داده باشد.

در حال حاضر، یعنی تا آن جایی که من می دانم یک شکل نهایی گفتگو بیشتر وجود ندارد، یعنی جایی که باید پای قرار دادها و روابط و مناسبات بین المللی را امضاء کرد :
تو چی داری من چی داریم؟
- من می توانم با هواپیماهای جدیدم روی سرت بمب می ریزم
-اگه تو با هواپیمتهای جدیدت روی سرمن بمب بریزی، منم این جا برات چهار تا موشک جدید کار گذاشتم.
- من تانک کلاس سوپر من ساخته ام
- من هم ضد تانک درست کردم که تصورش هم برایت ناممکن است.

خب تحت چنین شرایطی بهتر است با هم صلح کنیم. برویم سراغ آنهایی که موشک ندارند، با هم بچاپیمشان.

بطور خلاصه گفتگو یعنی زورآزمایی طرفین.

و البته نباید فراموش کرد که طرف اصلی تمام گفتگوها طبقه حاکم است. طبقه حاکم ایران هم تنها ملاها نیستند. از اپوزیسیون خارج کشور نباید غافل شد، چرا که از اهل بیت نظام سرمایه داری هستند.
٨۶۱۵ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : رفقای چپ و راست خسته شده ایم
رفقای چپ و راست حقیقت این است خسته شده ایم به پیر به پیغمبر به لنین به موسی به عیسی به محمد به جان هرکسی که می پرستید خسته شده ایم .
۳۰ سال بس نیست برای جان کندن و روزی هزار بار مرگ خودمان را از خدا خواستن ؟
یک اشتباه تاریخی ۳۰ ستا پیش کردیم و خودمان را بدبخت کردیم اما تا دنیا دنیا است که نباید تاوان پس بدهیم .
به پیر به پیغمبر بزرگترین دستاورد اشتباه ۳۰ سال پیش ما یزرگترین پیروزی تاریخی ملت ایران بود . هر کسی که گفت مرگ بر شاه و رژیم گذشته را سرنگون کرد به خدا که می پرستیدو نمی پرستید بزرگترین صواب را در حق مردم ایران و تاریخش انجام داد به خدا ما پیروز تاریخ هستیم ما نباید ناراحت باشیم که ۳۰ سال پیش رزیم پهلوی را سرنگون کرده ایم اصلا جای نگرانی و پشسمانی نیست چرا که باید به تاریخ ایرانی ثابت می کردیم که یک بار برای همیشه باید گول می خوردیم و تجربه کسب می کردیم حالا چه باید کرد ؟
اینکه گذشته را به فال نیک بگیریم و در جهت رهایی و سازندگی کشور عزیزمان قدم برداریم .
چه باید کرد ؟

هیچ کاری ندارد با اتحاد در کنار یکدیگر و درس گرفتن از عملکرد گذشته خود بیایید در کنارهم قرار بگیریم .
ریش سفیدان هر گروه و سازمانی با هر عقیده و مرام و مسلکی که هستند کنار همدیگر قرار بگیرند و یک اعلامیه به عنوان حمایت از رضا پهلوی منتشر کنید . رضا پهلوی کسی است که می تواند زنجیر اتصال شما به یکدیگر باشد ترو خدا در کنار یکدیگر قرار بگیریم و یک رهبر انتخاب کنیم .
چه کسی بهتر از رضا پهلوی که طرفداران زیادی در بین مردم ایران و من و شما دارد بیایید با حمایت از رضا پهلوی خودمان و ملتمان را از این بدبخنی نجات بدهیم.

رفقای چپ و راست پشت سرتان را نگاه نکنید و یا به مستقیم خیره نشوید چپ و راست خودتان را هم ببینید . ببینید ملت ایران چه چیزی را می خواهند .

ملت ایران چه چیزی می خواهند ؟

ملت ایران فقط اتحاد شما را و در کنار هم بودن شما را می خواهند و گرایش بسیاری به محمد رضا شاه پهلوی دارند . همین مردم میلیونی که روزی مرگ بر شاه گفتند همین میلیون ها هم وطن پی بردند که اشتباه کردند در ۳۰ سال گذشته شاه را بیرون کردند اما حالا فهمیده اند که لااقل به تاریخ خودشان ثابت کردند که به رژیم اسلامی هرگز اجازه سلطنت ندهند و همینطور به سایر مذاهب دیگر.

تاریخ ما احتاج داشت این تجربه تلخ را تجربه کند .

پس باید دست ها را بالا زد و کاری کرد کارستان . به خدا می شود در عرض یک هفته یک طومار بلند بالا نوشت و امضا کرد و برای شاهزاده رضا پهلوی فرستاد و ملت ۷۰ میلیونی ایران را خوشحال کرد.
به خدا که می پرستید و نمی پرستید اگر این وحدت نامه را امضا کنید شما چپی ها و راستی ها فدائیان مجاهدین خلق مشوطه خواهان سلطنت طلب ها دمکرات ها جمهوری خواهان و سایر گروه ها ملت ایران را خوشحال کردید و امید و رهایی را در خونشان ریهتید ملت ایران منتظر وحدت شما هاست . هر کسی این اتخاد را ایجاد نکند ضد مردم و ضد خلق خودش است و اعتنایی به رهایی مردم وطنش نمی کند و رهایی مردم ایران برایش مهم نیست و تنها به بدبختی ملتش فکر می کند و ازادی مردم ایران برایش هیچ ارزشی ندارد و اگر ملت ایران هم چنان زیر بار بدبختی اخوندی نابود هم بشود برایش مهم نیست .

به خاطر ملت ایران اتحاد خودمان را با رضا پهلوی اعلام کنیم .

با تشکر به امید پیروزی
٨۶۰٨ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : این فرصت تاریخی را برای ترمز کردن قطار جنون ولایت استالینیستی فقیه روسی از دست ندهید۰
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، روز شنبه گفت:«هیچ دلیلی مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی در دست نیست». وی همچنین از غرب خواست به ایران، به عنوان بخشی سازنده از راه حل نگاه کند.
آقای لاوروف این موضوع را در یک کنفرانس، همراه با خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در شهر بروکسل، پایتخت بلژیک، عنوان کرد.
وزیر خارجه روسیه همچنین از دولت‌های غربی خواست ضمن احترام گذاشتن به جمهوری اسلامی ایران، برای نزدیک شدن به تهران تلاش کنند.

در نتیجه روسیه از جمله کشورهایی است که همواره بر این است که این روابط، عادی نشوند. به خاطر اینکه در صورت عادی شدن، محلی از اعراب برای دخالت روسیه در این امر باقی نمی‌ماند.

آیا باز هم دلیل روشن تری می خواهید که بدانید و اقرار کنید که دعوا سر لحاف ملاست؟
آیا هنوز چپی یا راستی یا میانه ای هست که نداند اصلا مبارزه ای با امپریالیسم آمریکا نبوده که حالا ترک آن خیانت بزرگی به چپ تلقی شود؟

داستان مبارز با امپریالیسم خدعه ای بود که توده ایها به پیشنهاد روسها برای بیرون راندن لیبرال ها و مذهبیون از قدرت و جایگزین کردن روسیه به جای آمریکا درمرکز سیاست خارجی ایران توسط آخوند مشکوک خوئینی ها و داتشجویان خط امام با اشغال سفارت آمریکا پایه ریزی و با موفقیت کامل به اجرا در آوردند۰
چون روسها تجربه کودتا و لشگر کشی به کشورهای دیگر را در کیسه داشتندو از عکس العمل آمریکا و روحانیت ایران هم نگران بودند۰
همانطور که لیبرال ها و ملی مذهبی ها فکر می کردند خمینی و روحانیت برای اداره کشور بعد از انقلاب مجبورست به سراغ انها برود و خطر ولایت فقیه را دست کم گرفتند۰ چپ های ایران از چریکها تا پیکار و راه کارگر و مجاهدین هم سرمست از شکست بازرگان و لیبرال ها فکر کردند که خمینی برای جنگیدن با امپریالیسم به آنها محتاج خواهد شد۰

سرانجام خمینی و یارانش که برای جزئیات حکومت ولایت فقیه طرح و برنامه از پیش تعیین شده و کادرهای مجربی مثل بهشتی و ۰۰۰ در آستین داشتند قدم به قدم آس های خود را به زمین زدند و همه را مات و از صحنه یکی پس از دیگری بیرون کردند۰

بازرگان و لیبرال ها و ملی مذهبی ها نخستین کسانی بودند که به این فریب خوردن اعتراف و خواهان بازگشت به نقطه آغازین جنبش شدند۰
در میان چپ ها که دگماتیسم طبقاتی و عقیدتی جان سخت تر است تا کنون فقط چریک های فدایی اکثریت هستند که به بازی خوردن اعتراف و با شهامت خواهان جبران گذشته هستند۰
سلطنت طلبان و هواداران بختیار جز شماتت ملی مذهبی ها و چریک ها چیزی برای حل معضل امروز ندارند و فقط باعث تداوم این رابطه اسارت بار که ایران را به اشغال روسیه درآورده می شوند۰
مجاهدین هم که اصلا به چیزی کمتر از ولایت فقیه مسعود و ریاست جمهوری مادام العمر مریم رضایت نمی دهند عملا در اردوگاه خامنه ای قرار می گیرند۰
چپ های لگال و سوپر چپ ها هم آنقدر ذهنشان از ضدیت با امپریالیسم آمریکا و رسالت چپ برای به کرسی نشاندن دیکتاتوری پرولتاریا پر است که جایی برای بررسی یک راه حل عملی برای بیرون آوردن این سنگی که هم کیشانشان در چاه سرنوشت مردم ایران انداخته اند ندارد۰ بی عملی اینها و شعارپردازی هایشان عملا پشتوانه محکمی برای باند خامنه ایست۰
اما مردم عادی کوچه و بازار ایران هیچ خصومتی که با آمریکا ندارند هیچ بلکه عملا خاطرات بهتری از حکومت متحد آمریکای شاه دارند و فرهنگ مخالف ارزشهای دینی (تحمیل شده به آنها از طرف ملاها) ترویج شده از طریق ماهواره و اینترنت و مهاجرت نزدیکی بسیار زیادی با فرهنگ ملی آنها دارد۰

سیاست مداران عملگرا در میان لیبرال ها و ملیون و چپ گراهای سوسیال دموکرات و مشروطه خواهان غیر شاهپرست زمینه یک اتحاد سیاسی که از پشتیبانی اکثریت مردم به راحتی برخوردار می شود را در برابر خود دارند۰
با فشردن دست اوباما و تشویق او به دادن امتیازات حداقلی که خامنه ای و باندش را در تنگنا قرار دهد و فشار آوردن به عملگراهای ج ا برای کاستن از سطح انتظارات از آمریکا زمینه تاریخی تمامی کنش ها و واکنش های آتی را تغییر خواهند داد چه خامنه ای و باندش در قدرت بخواهند و چه نخواهند۰
سپاه با قدرت طلبی و حرص ثروت اندوزی و روحانیون اصول گرای ناراضی از یکه تازی خامنه ای پاشنه های آشیل او هستند۰
شکستن قدرت ملاتاریا بدون شکستن شیشه طلایی و جادویی مرگ بر آمریکا میسر نیست ۰
این فرصت تاریخی را برای ترمز کردن قطار جنون ولایت استالینیستی فقیه روسی از دست ندهید۰
٨۶۰۴ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : جالب است
جالب است که شعار آخوندان (بقول امروزیها) مرگ بر آمریکاست و شعار مردم ایران مرگ بر آخوندان!
٨۶۰۱ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : شعار امروز موبایلهای تهران
دوستان مرگ بر آخوندان شعار امروز موبایلها در تهران بود. شما هم آنرا تکرار کنید. آمریکا و دیگر جهانیان باید بدانند که شعار امروز ایران این است.
٨۵۹۱ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : انتقاد درست آقای بهزاد .ط
ما چپ ها تا فروپاشی اتحاد شوروی ، همه چیز و همه کس را بر اساس دوری و نزدیکیش به آمریکا و سرمایه داری ارزش گزاری میکردیم. و پس از آن ، نه تنها در ایران بلکه در سطح جهان ، حتی سوسیال دمکرات ها دچار سرگیجه و بحران شدند.
در کشور ما این بحران با ضربه های پلیسی نیز همراه بود و من معتقدم که تکالیف عقب افتاده و نمرات ردی در کارنامه چپ ها بسیار دیده میشود. تنها آن ها ولی اشتباه نکردند و در انقلاب نیز این توده های میلیونی مردم بودند که خواهان سرنگونی رژیم شدند.
مبارزه برای "عدالت اجتماعی " ولی امری ایدئولوژیک و در انحصار چپ های مارکسیست نیست و با اشتباهات فاحش پویندگان راهش نیز از حیض انتفاع ساقط نخواهد شد.
٨۵٨۵ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : رابطه با آمریکا به این سادگی نیست!
ضدیت با آمریکا، چسب ایدئولوژیک و روانی درون حاکمیت است. این شعار، نیروهای خودی حکومت را متحد تر کرده و برایش ثبات و امنیت ایجاد می کند. رها کردن این شعا ر و حتی رقیق تر کردن آن، تاثیرات منفی در نیروهای حکومت ایجاد می کند و شیرازه اقتدارش را تهدید میکند. دست برداشتن رژیم از این موضع غلیظ ضد آمریکایی زمانی اتفاق خواهد افتاد که چیزی معادل آن برای تضمین تداوم اش بیابد. (چه بسا دست یابی به بمب اتمی ) . نفس رقیق تر کردن موضع ضد آمریکایی، از منظر حکومت ، شروع یک نوع انقلاب مخملی است ؛ چه رسد به برداشتن گام های عملی در این زمینه. یعنی کاهش تنش با آمریکا منهای یک معامله واقعی تضمین امنیت، افتادن در شیب سرنگونی است. در این صورت، حق با خامنه ای است! به راستی در میان این تعارفات خشک و خالی اوباما ، آمریکا چه چراغ سبزی به رژیم نشان داده که مورد قبول حکومت برای وارد شدن در مسیر پر ریسک رابطه با آمریکا باشد؟ هیچ چیز. واقعیت این است که هیچ چیز. در پیام اوباما، حلوایش متوجه مردم ایران بوده و چماقش تماما متوجه رژیم و خامنه ای نیز، همه را به خوبی و با جزییات بیان کرده است.
اوباما حتی چند روز قبل از پیام نوروزی، قانون تحریم های ایران برای یک سال دیگر را امضا کرد و بعد آمد پیام داد. حتی نکرد تعدادی از ماموران رژیم را که در عراق دستگیر کرده برای نشان دادن حسن نیت، آزاد کند. به قول معروف، بی مایه فطیر است. امثال خامنه ای و رفسنجانی، خوب حواس شان به پوست موزی که اوباما می خواهد زیر پایشان بیندازد هست . آن قدر جمع است که برای جواب دادن دو سه روز هم صبر نکردند و قبل از آن که اصلاح طلبان در اطراف آن دایره و تنبک راه بیندازند، جواب آماده شان را فوری کف دست اوباما گذاشتند.
٨۵٨۴ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : ادم شاخ در می اورد
راستش ادم شاخ در می اورد از تغییر موضع چپ های کمونیست نما چریک های فدایی خلق !! .در شرایطی که مرگ بر امپریالیسم امریکا را سر می دهند در یک چرخش ۱۸۰ درجه شعار حمایت از امریکا رامقابل موضع گیری سیدعلی خامنه ای زورچپون مردم بیچاره ایران می کنند.
اقایان امریکا همان امریکا است و هیچ فرقی نکرده است خوب یا بد همانی هست که شما به خاطر قطع رابطه با امپریالیسم امریکا بساط سلطنت پهلوی را به زور سرنگون کردید و به هم زدید حالا چطور شد یک باره امریکا خوب می شود و دست از موضع قبلی تان برمی دارید؟؟ پس ۳۰ سال قبل هم غلط زیادی کردید رژیم پهلوی را سرنگون کردید حتما ۳۰ سال پیش هم اشتباه فاحشی داشته اید نسبت به رزیم پهلوی ؟ این نشان می دهد که از زیر بنا پایه و اساس درستی ندارید و نمی توانید تصمیم درست وحسابی و منطقی بگیرید یعنی اشتباه در اشتباه در عملکرد سازمانی و عقیدتی شما ...
اما جمهوری اسلامی با گندکاری هایش و فساد های غیرقابل شمارشش لااقل مردو مردانه به پای حرفش ایستاده و قطع رابطه با امریکا را از دستور کارش و هدفش خارج نکرده و رهبر دیکتاتورش هم در مشهد باز هم این موضع گیری را دنبال کرد و عقی نشینی نکرد اما شما ها هیچ منطق و حساب و کتابی در عقاید خودتان نداشته و ندارید به نظر من ول معطلید...
٨۵٨۱ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : توان هسته ای و " امنیت ملی"
چنین موضع گیری های رسمی از طرف سازمان های سیاسی اپوزیسیون و همچنین خارج از حاکمیت، کار درستی است و خلاف آن عجیب خواهد بود . ولی از طرف دیگر این واقعیت را هم باید مد نظر داشت که دغدغه خاطر حاکمیت ، درزمینه برنامه هسته ای چیزی نیست که با این نصیحت ها و توصیه ها امیدی به حل آن توا داشت. رژیم قصد دارد به توانمندی ساختن سلاح هسته ای دست یابد و آمریکاو اسرائیل هم میخواهند به هر طریق جلوی اورابگیرند. این بازی شطرنج را هیچیک از طرفین نمیتواند نیمه کاره رها کند. اگر هم رژیم آن را رها کند ، هیچکس حتی خود سازمان اکثریت هم نمیگوید که از روی خیرخواهی این کار را کرده است . میگویند ، " عقب نشینی" کرد. که درست هم خواهد بود. یعنی حساب کرد دید بازنده است پس عقب کشید. آمریکایی ها هم همینطور. لهجه آن ها تغییر کرده است ولی بچه گانه خواهد بود اگر انتظارداشته باشیم که رژیمی که دوره بیم و هراس بوش را پشت سر گذاشته است ، و خود را پیروز آن مرحله از مبارزه میداند ، به خاطر نرمش آمریکا ، استراتژی خود را تغییر دهد.
عیب کاار اپوزیسیون آن است که هیچگاه این " استراتژی " ، یعنی تعریف امنیت در سایه توان ساخت سلاح هسته ای را ، به درستی نقد نکرده است . مردم ایران مایلند بدانند که آیا ارتباط منطقی بین " امنیت" و " توان ساخت سلاح هسته ای" ، آنگونه که رژیم میگوید وجود دارد یا نه .
ما "چپ" ها نیز در این زمینه کاری فرا تر از "راست " ها ، یعنی " هیاهو " انجام نداده ایم. این که این رژیم بد است و ارتجاعی، مارا مجاز نمیسازد تا از بحث اصولی " تعریف امنیت ملی " ، شانه خالی کنیم .
ما اگر در حاکمیت بودیم چه باید میکردیم؟
٨۵۷۹ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : شما هم
شما هم از جانب مردم ایران سخن نمی گوئید.
٨۵۷۵ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : من با این اعلامیه موافقم
من با این اعلامیه موافقم. با تحمیل کنارآمدن حکومت ایران با آمریکا زیر پای رژیمی که سی سال است به آمریکا فحش داده خالی می شود. آنوقت حکومت باید پاسخ بدهد. اینها البته خودشان، خود خمینی گفته است و عمل هم کرده اند: که حیاتشان در بحران است.
٨۵۶٣ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : ما چاره ای نداریم ملت ما این است
خب پس باید چکار کرد! باید رفت از کره ی مریخ آدم آورد! ما همین ملتیم با ادعاهایی که پالان خر را هم پاره می کند، با خواندن پشت جلد کاپیتال مارکس مارکسیست می شویم، با یاد گرفتن نام فروید فرویدیست، با کارکردن در بقالی پدرمان متخصص اقتصاد جهان، با گوشش کردن بی بی سی سیاستمدار، و با والضالین مسلمان. با دیدن یک ساق پای زن نامحرم ایمانمان بر باد می رود و با دست کشیدن به دم گاو می شویم پیکاسو، و با مرده شوری و تلقین خوانی می شویم رهبر مسلمین و مومنین جهان! این است خوشبختی احمقانه ی ما ملت. صادق هدایت نوشته بود و گفته بود:
کشور ما هست مانند خلا *** ما درو همچون حسین در کربلا
و درست هم نوشته بود. همین صادق هدایت تک بیتی دیگری دارد در مورد آخوند که آنرا در کافه نادری و زمانی که یک آخوند از خیابان رد می شده به جلال آل احمد و دو سه نفر دیگر گفته و در پشت کتاب شخصی خودش توپ مروارید نوشته. آن این استک
گه چو می جوشد از آن آخوند بر می غلپد! اینها البته جنبه ی توهین به کسی ندارد و واقعیات جامعه ی ما و کشور ماست. بنا بر این ما باید روی همینها کار کنیم.
٨۵۶۲ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : ما همه چیزمان شبیه همه چیزمان است
دوستان ما همه چیزمان شبیه همه چیزمان است. ملی ها، نهضت آزادیها در واقع حمالانی کرواتی بودند که آخوندها را از خر پیاده کردند و آنها را سوار خود کردند و از پل گذراندند. ملی مذهبی ها هم که البته جوانه ی همین درخت بودند، چپی ها هم که دیگر هیچ حتا در تار و مار کردن ملی ها و همکاری در سرکوب آزادیهخواهان با آخوندان و حتا به شکست کشاندن بازرگان گوی سبقت از همه ربودند. چپی ها حتا در سرکوب رفقای خود با رژیم دیکتاتوری و خشن و حتا آدم زنده خوار خمینی و خامنه ای همکاریهای فراوانی کردند. ما همه چیزمان شبیه همه چیزمان است. ولی برای بیرون رفتن از این دایره ی نحس بگفته نظر دهنده ی اولی ما باید بدانیم که دشمن نه تنها ایران که دشمن بشریت اسلام است.
٨۵۶۰ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : من با نویسندی زیر موافقم: ضربه ی ضد انسانی اسلام به تمامی ارزشهای انسانی از فرهنگی و تمدنی گرفته تا اقتصادی و سیاسی مرز و حدی ندارد.
بدبختانه چپ ایران بسیار خام و جوان بود، بعد از چهل سال جوانتر هم شده. شاید یکی از بدبختیهای ملت ما نداشتن یک چپ واقعی ست. خامی و دستپاچگی امروز همان خامی و دستپاچگی و دست و پا چلوفتی بودن چهل سال پیش است که با ندانم بکاری باعث روی کارآمدن ارتشبد نصیری نامرد و کودن و احمق و بر کناری مرد فرهیخته ای چون پاکروان شدند. آری بقول نویسندی تهرانی ایکاش اینان می دانستند که دشمن تمامی ما از چپ و راست و رادیکال لیبرال اسلام و روحانیت است. من با نظر این آقا یا خانم شاداب موافقم. ضربه ی ضد انسانی اسلام به تمامی ارزشهای انسانی از فرهنگی و تمدنی گرفته تا اقتصادی و سیاسی مرز و حدی ندارد.
٨۵۵۶ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨       

عنوان : شما هم اقلیتهای قومی و هم اقلیتهای مذهبی و لامذهب را فراموش می کنید و از واژه ی جعلی اقلیت های ملی حرف می زنید.
شما اگر خواهان شنیدن حرفهاتان هستید اولا باید بدانید که در ایران ما اقلیتهای مذهبی داریم و اقلیتهای قومی هم داریم که بسیار ارجمندند و ایرانیند ولی ما اقلیتهای ملی نداریم . و دوم اینکه شما آنها را فراموش کرده اید. شما چپها همیشه با مذهبی ها متحد بوده اید. کافی ست سری به سایت حزب توده بزنید که تبدیل شده به سایت اصلاحطلبان ، تا دیروز خاتمی و امروز موسوی! و حالا شما هم به نوعی در نوشته تان چندین بار این حکومت جنایتکار را تلویحا برسمیت می شناسید. شما چپها هرگز متوجه نشدید که باید صادقانه با اسلام و اسلامیات و روحانیت مبارزه کنید و در این راه به ایران و ایرانیت تکیه. ولی متاسفانه شما بر عکس همه ی چپهای جهان با روحانیت این قشر آپارتاید جامعه ی ایران همدست و همداستان شدید. لطفا این مسئله را در اعلامه یتان حل کنید. تا من هم و دیگران هم با شما همصدا شویم. در ضمن برای اینکه اشتباه کمتر شود لازم به بسیار گویی نیست.
٨۵۴۰ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣٨٨