روابط ایران و آمریکا: احتمالات و پیامد ها - سعید کرامت

نظرات دیگران
  
    از : آزاد آزاده

عنوان : ابلهانه اینست که نوشته را بنفع خود وارونه جلوه دهیم
خوب ایرانیان صهیونیست دستشان را باز می کنند زیرا اپوزیسیون ایران احتیاج مبرم به شناسایی دشمنان ایران و منطقه دارد. من کجا نوشته ام که ما نباید با آمریکا رابطه بر قرار کنیم؟ من کجا به دشمنی و خصومت دامن زده ام؟ من در حقیقت سعی کرده ام دشمنان و خصومت ها را نشان دهم تا ایرانیان به دام شارلاتان ها و حامیان دشمنان ایران و منطقه نیافتند.
ما باید با آمریکا رابطه ای بر پایه شناخت و قبول منافع یکدیگر داشته باشیم. ایران
در طول تاریخ با آمریکا روابط نزدیکی داشته است و بنفع دو کشور است که این روابط با درنظر گرفتن منافع دو کشور حفظ شود.یک ایران ضعیف هیچوقت بنفع آمریکا نبوده است در صورتیکه یک ایران ضعیف از سیاستهای اسراییل و روسیه است که تا بحال این سیاست را رندانه به پیش برده اند و بنظر می رسد مورد اعتراض صیهونیستهای ایرانی هم نیست و در حقیقت مایل به ادامه همین سیاست هستند تا "اسراییل بزرگ" را برقرارکنند.کسی که با استراتژی اسراییل در منطقه – که شامل آفریقای شمالی هم میشود و برپایه استراتژی سالهای ۱۹۸۰ (اودت ینون وبرک کلین) استوار شده است– با اطلاع باشد هیچوقت من را به مجاهدین متصل نمی کند.زیرا او خوب می داند که مجاهدین خلق از نوکران صهیونیسم اند و صیهونیستهای مخرب مانند مایکل پایپز،ریچارد پرل و مایل لیدن همه از حامیان مجاهدین هستند که دونفر اول در سال ۲۰۰۰ بعنوان سخنرانان اول در کنفرانس مجاهدین بمنظور براندازی رژیم شرکت کردند. دیگر اینکه جعفرزاده سخنگوی سازمان تررویستی مجاهدین از طرف نئوکانهای صهیونیست به استخدام فاکس نیوز بعنوان "مفسر" برای لجن پراکنی و پخش دروغ در آمده است.
دیگر اینکه اگر کسی با عملکرد صهیونیسم مخالف باشد و بازیهای جهانی را بشناسد می داند که سران عرب و کشورهایی نظیر عربستان – اردن و مصر که توسط رسانه های صهیونیستی با لقب کشورهای "معتدل عربی" متمایز شده اند اراده ای از خود نداشته و آنها فقط موظف به پیاده کردن اوامر هستند. عمده کردن ایران بعنوان "خطر منطقه" از حقه های صهیونیسم است که از طریق سران عرب به سرکردگی عربستان سعودی پیاده می شود. صهیونیستهای ایرانی یادشان رفت بگویند که این همکاری و همراهی اعراب یکدست نیست. ولی هدف از عمده کردن ایران بعنوان "خطرمنطقه و دنیا" کمک رساندن به استراتژی اسراییل در منطقه دارد. صهیونیسم تمام هم خودرااکنون روی دورکردن یاران ایران در منطقه بخصوص – سوریه - گذاشته است و خیال دارد با استفاده از اوباما – که جیمز پتراس اورااولین رییس جمهور یهود خواند– و دادن قول های دروغ ولی امید بخش ، سوریه را برای صاف کردن جاده بمنظورزدن ضربه نهاییی بر ایران آماده سازد. مقاله اخیر سیمور هرش هم همین موضوع را دنبال کرده است.
قبول کشتار کودکان عراقی بوسیله طرح مارتین ایندیک صهیونیست بنفع اسراییل و آرزوی عراقی دیگر بوسیله صهیونیستهای ایرانی -همانند بنی موریس که چنین سیاستی یعنی "هولوکاست اتمی ایران " بمنظور برداشتن رقیب اسراییل درمنطقه جهت برپایی "اسراییل بزرگ"را که طی کنفرانس هایی در اروپا و آمریکا تبلیغ کرده است - شوکه آورنیست زیرا این صهیونیستها راهی جز نابودی ایران بمنظور حفظ اسراییل - که بر روی سیسم نژادپرستی، کشتار وسیع کودکان با بمب های فسفری و اورانیوم رقیق شده، بازی دادن جامعه جهانی با نام "پروسه صلح" ولی در حقیقت دزدیدن کامل سرزمین فلسطین که تا بحال بیش از ۸۵ آن با همین کلک به زیر کنترل تروریستها در آمده است – نیست.
صیهونیستهای ایرانی - مانند بنی موریس برای به حقیقت پیوستن "ابر قدرتی اسراییل در منطقه" تبلیغات دروغ علیه ایران را به پیش میبرند و عده ای ازاپوزیسیون ایران نظیر اسدیان ؛ نیلوفر بیضایی ، افرادی از حزب سبز ایران و کرددستان در این کنفرانس بمنظور دروغ پراکنی و تبلیغ هولوکاست اتمی ایران شرکت کرده و با بنی موریس و پاتریک کلاسون همراه شدند - از کشتار بیش از ۶۵۰۰۰۰ نفراز مردم عراق هیچگونه ناراحتی نه تنها ندارند بلکه تکرار دوباره آن را هم برای رابطه بین ایران و آمریکا – البته بر مبنای منافع اسراییل – همانند بنی موریس کشتاری ناچیز می دانند. بنی موریس کشتار ایرانیان را از طریق روزنامه "نیویورک تایمز" به گوش جهانیان رساند و از آنها تقاضا کرد که اسراییل را در حمله اتمی به ایران همراهی و پشتیبانی کنند. او می داند که این حمله منجر به کشتار هزاران و شاید میلیونها نفر ایرانی شود ولی همانند صیهونیستهای ایرانی این کشتار را خطای اسراییل نمی داند بلکه خطای ایرانیان بحساب می آورد که تا بحال به تقاضای اسراییل تن نداده وسرنگونی رژیم راجهت صاف کردن جاده بمنظور برپایی "اسراییل بزرگ" انجام نداده اند. این مرد وقاحت را تا بدانجا میرساند که حمله اسراییل را نه تنها مفید بنفع اسراییل – جهان بلکه بنفع مردم ایران هم به رسم می کشد.
جیمز پتراس در مقاله ای تحت عنوان " نیویورک تایمز محو ایرانیان را بوسیله بمب اتم حقانیت می بخشد" بنی موریس و روزنامه نیویورک تایمز را شدیدا" مورد حمله قرار داد در حالیکه بسیاری از ایرانیان – بخصوص صهیونیستهای ایرانی – همچنان بنفع اسراییل سکوت را انتخاب کرده و رضایت خود را از این عمل ابلهانه بنی موریس ابراز داشتند. ابلهانه اینست که در مقابل بحرانهای ساختگی صهیونیسم ساکت باشیم.
٨٨۱٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : آزاده گرفتار فوبیا

عنوان : آیا ابلهانه تر از این سیاست وجود دارد که ما با آمریکا رابطه برقرار نکنیم و به دشمنی و خصومت دامن بزیم که اسرائیل زودتر به مقصودی که شما می گوئید دارد برسد؟
حالا که دست روسیه و روسیه مداران در ایجاد تشنج و خصومت کور در ایران علیه غرب روشده اینبار با نقاب ضداسرائیلی و حمایت از صدام به صحنه آمده اند۰
چرا اسرائیل ضد ایران است؟
چرا روسیه و اسرائیل و بقیه دستشان در یک کاسه است علیه ایران ؟
چرا بعد از بزرگنمایی نقش روسیه در جهان حالا به فکر امپریالیسم درجه یک جهان اسرائیل افتاده اید و ما را از آن می ترسانید؟
چرا در این گفتار اوباما را نوکر خطاب کرده اید ولی در زمان بوش از این القاب خبری نبود؟
دست از این ضدامپریالیسم بازیها که حالا رندانه به ضداسرائیل بازی تغییر پیدا کرده (تا مجاهدین خلق را هم زیر چتر حزب توده علیه برقراری رابطه با آمریکابسیج کند و در استراتژی عاقلانه اوباما که از هم اکنون نشان داده که در سراسر جهان با اقبال بسیار روبرو شده تردید ایجاد کند) بردارید۰

ایران در مقابل اسرائیل چرا باید تندتر از اعراب و خود فلسطینی ها موضع بگیرد؟ مگر این اعراب نیستند که از پشت به ایران خنجر میزنند؟ شما فکر می کنید حماس و حزب الله و سوریه حاضرند از ایران در مقابل ادعاهای ارضی و قومی و دینی عربستان و مصر و شرکا دفاع کنند؟
شما فکر می کنید اعراب مورد حمایت ایران جز برای پول بی حساب ایران ظاهر دوستانه با ایران دارند ولی در تمام قطعنامه های کشورهای عربی خلیج (همیشه ایرانی فارس)حاضر نیستند حتی یکبار صوری از ایران حمایت کنند۰
تازه گیریم که فرض صددرصد نادرست شما درست باشد واسرائیل با همکاری روسیه و حمایت آمریکا قصد داشته باشد که ۶۵۰۰۰۰ نفر هم از ایران نابود و آنرا مثل عراق ( که ظاهر برخلاف نظر شما دارد دموکراسی فدرال می شود و آرام می گیرد) تکه پاره کند و تاکتیک فعلیش این است که صلح جویانه پیش بیاید تا کشورهای دیگر را با خودش همراه کند سوال این است
آیا ابلهانه تر از این سیاست وجود دارد که ما با آمریکا رابطه برقرار نکنیم و به دشمنی و خصومت دامن بزیم که اسرائیل زودتر به مقصودی که شما می گوئید دارد برسد؟
فقط احمدی نژاد و مسعود رجوی این تز سیاسی شما را می خرند۰
آقای کرامت آب در لانه مورچه ها ریخته و ظاهرا موفق هم شده است۰
٨٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : آزاد آزاده

عنوان : حقایق نادیده گرفته شده است
این مقاله تهی از واقعیت هاست. حقیقت اینست صهیونیسم که نفوذ فراوانی بر سیاستهای خاورمیانه و شمال آفریقا امپراتوری آمریکا دارد بطور کلی از نظرها دور مانده زیرا از این نوشته و ترجمه زیر مقاله از راهبردهای مراکزی چون "سبان" فاش می سازدکه آقای سعید کرامت قدرتهای اصلی این بحران سازی مصنوعی را نمی شناسند. مرکز "سبان" یک مرکز صهیونیستی و اسراییلی با مدیریت مارتین ایندیک است که دشمن خونین ایران است.این همان کسی است که درکابینه صهیونیستی بیل کلینتون طرح "مهار دو کشور" بنفع اسراییل را پیاده کرد و موجب بیش از ۶۵۰۰۰۰ کشته که اغلب کودکان عراقی بودند شد. تحریم های سنگین اقتصادی علیه ایران زمان کلینتون هم تحت نفوذ این طرح بنفع اسراییل بود. مارتین ایندیک در آن زمان از ایپک آمده بود یعنی لابی اسراییل. فقط کسانی که با نیروهای مخرب درگیر در
سیاستگزاری آمریکا آشنا نیستند ممکنست مسائل را مانند سعید کرامت تجزیه و تحلیل کنند که مورد قبول افراد آگاه به سیاست آمریکا قرار نخواهد گرفت. لطفا" آگاهی خود را از صهیونیسم و عملکرد آن در براه انداختن جنگ عراق و حالا از طریق عاملشان دنیس رایس درانتظار جنگ ایران – اوباما نوکری بیش نیست که با حمایت لابی اسراییل بر مسندنشانده شده است وتنها فردی است درتاریخ رییس جمهوری آمریکا که جوراسلیم را دو دستی بعنوان پایتخت اسراییل به حامیانش اهدا کرده است- روزشماری میکنند. آقای سعید کرامت قادربه درک این موضوع نیست که سیاستهای صهیونیسم کمی تغییر کرده است که کشورهای بیشتری رادر ضربت نهایی به ایران با خود همراه سازد. یکی از این تغییرات اینست که اوباما مرتب از دیپلماسی صحبت کند ولی هیچ قدمی در عمل بر ندارد و همان تقاضاهای اسراییل که متوقف کردن غنی کردن و دست بر داشتن از حمایت حزب الله و دیگر نیروهای مقاومت درمقابل جنایتکاران و نژادپرستان صهیونیسم رابدون برسمیت شناختن منافع ایران در منطقه رابخواهد وبا اینکار "دیپلماسی" را به بحران کشیده و ایران را خطاکار جلوه دهند. دراین زد و بند عاملان اسراییل در موقعیت مشاور از اوباما می خواهند که امتیازات بیشتری به روسیه دهدکه روسیه هم در این پروسه با آمریکا همقدم باشد. بقول ژنرالهای اسراییلی بزیر کشیدن ایران از کانال روسیه است. اما روسیه خواستار امتیازی نظیر شرکت دادن روسیه در آرایش سیستم جهانی درکنار آمریکا است. روسیه و اسراییل نظرات مشترکی در قبال ایران دارند و به "ایرانی ضعیف" برای پیشبرد مقاصد خود یعنی ابر قدرتی در منطقه از آمریکا استفاده میکنند. روسیه همیشه با استفاده از کارت ایران واز طریق روابط زیر پرده با اسراییل، موفق شده است که با استفاده از کارت ایران منافع سرشار برای خود دست وپا کند و درعوض راکتور بوشهر را بخاطراسراییل برای بیش از ده سال به تعویق اندازد. روسیه مایل است که همچنان به این سیاست در کنار اسراییل ادامه دهد زیرا از بین بردن بحران های مصنوعی بوسیله جناح صهیونیسم در مورد ایران و سودان و دیگر کشورهای مسلمان به بنفع اسراییل است و روسیه نیست. آنها مایلند که این بحرانها همچنان تا گرفتن امتیازات مورد احتیاج ادامه داشته باشد.
آقای کرامت آیا می دانید که "سبان" یک مرکز اسراییلی است؟ اگر می دانید چرا به آن اشاره ای نکرده اید؟ مقاله ترجمه شده از "سبان" و مراکز صهیونیستی دیگر مانند "موسسه واشنگتن برای سیاستگذاری های خاور نزدیک" جز تکرار دروغ ها چیز دیگری نیست مگر اینکه نویسنده از آوردن اینگونه مقالات در صدد افشای سیاستهای مغرضانه باشد.
٨٨۰۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : خواننده مقاله

عنوان : رایحه خوش!
من آقای سعید کرامت را چندان نمی شناسم و فقط چند مقاله ای از ایشان خوانده ام. بدون قضاوت در باره گرایش فکری و سیاسی ایشان (که از آن بی اطلاعم) محور های اصلی این مقاله را درست و منطقی و خردمندانه می یابم.
دو دسته به شدت از این مقاله و انتشار آن در «اخبار روز» پرخواننده دچار تشنج شده اند. یکی نیرو های جنگ افروزی که در بخش هایی از رژیم سر تا پا نامشروع و غاصب و جنایتکار ایران لانه کرده اند. و یکی دیگر سازمان مجاهدین خلق که تمام نیرویش را از زمان اشغال عراق تا الآن مصروف آتش بیاری معرکه جنگ و تجاوز خارجی ساخته است و حالا هم باز به آرزوی کمک رسانی لابی های اسراییلی در آمریکا و سران کثیف دولت های مرتجع عربی منطقه می خواهد سرباز صفر های خودش را در پادگان اشرف در خاک عراق نگاه دارد و بالاتر از سرباز صفر هایش را هم به اروپا برده است و با حضور آن ها مهمانی و سور و کنسرت رقص و آواز به پا می دارد و پول و پله های دریافتی از ... را هم بین خادمان بارگاهش و یک سایت نیمه سلطنت طلب و نیمه جمهوریخواه پرواسراییلی اخیرا خریداری شده تقسیم می کند.
من از آن نفر اول که به فکر درس انگلیسی دادن به نویسنده افتاده است «رایحه خوش خدمت» مسعود و مریم می شنوم (در مقابل «رایحه خوش خدمت احمدی نژاد».)
آقای کرامت عزیز! کار خودت را بکن و بگذار این ها هر قدر دلشان می خواهد ورجه وورجه بروند!
٨۷۹۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣٨٨       

    از : ایرانی

عنوان : کدام خلیج
نویسنده از کدام خلیج حرف می زند؟ خلیج مرغابی و یا چی؟ یا که نکند نام خلیج فارس هم از منظر نویسنده یکی از مظاهر خرافه های ناسیونالیستی است؟
نویسنده در بررسی اش دو تا چیز کوچک را فراموش کرده است: نام اولی روسیه است و نام دومی چین. این دو تا چیز کوچیک را هم در نظر می گرفت شاید به جایی که الان رسیده است نمی رسید. خیر دوست عزیز، آقای پوتین ماست نیست که بگذارد سید حسین بیاید و با یکی دو تا ماچ و بوسه ایران را از چنگ اش درآورد و بعد هم کل قفقاز را و روسیه را تبدیل کند به یک قدرت درجه ی دوم. چرا که در این صورت حتا ایران نیز از روسیه قوی تر خواهد شد که البته اشکالی ندارد، ولی فکر نمی کنم رفقای توده ای چندان رضایتی از این امر داشته باشند.
٨۷۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : به نویسنده

عنوان : بسیار منطقی و وزین و بر اساس واقعیات ملموس نوشته اید۰
از این که احساسات کور ایدئولوژیک که غالبا بر گفتمان چپ سنتی غلبه دارد در گفتارتان نیست امید به بوجود آمدن نسل جدیدی از چپ های پراگماتیک و معقول در ایران افزایش می یابد۰
خصوصا با آن قسمت که نوشته اید رابطه با آمریکا لزوما باعث تثبیت ج ا نمی شود بلکه باعث رشد گفتمان ها و حرکت های اجتماعی واقعی لایه های مختلف اجتماع و شکوفایی آنها خواهد شد درک صحیحی از واقعیات جامعه ایران را نشان می دهد۰
اتفاقا ترس جنگ طلبان دلبسته به نومحافظه کاران آمریکایی و ستیزه جویان وابسته به روسیه و طالبانیست های داخل حکومت از همین جا سرچشمه می گیرد۰ هر سه میدان عمل و بازار مکاره سی ساله را از دست خواهند داد۰ نیروهای تحول خواه و ترقی خواه دموکراتیک از چپ تا میانه و راست میدان دار خواهند شد۰ مثل همه کشورهای دیگر۰
٨۷۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣٨٨       

    از : هوشنگ

عنوان : پیش از نوشتن کمی مطالعه کنید.
تفسیر آقای سعید کرامت پیش از آنکه بر مبنای یک تحلیل واقعبینانه باشد، حکایت آرزوهای شخصی ایشان است و اینکه چگونه میل دارند روایط ایران و آمریکا و یا سیاستهای این کشور را در خاورمیانه ببینند. اینکه سیاستهای آمریکا در عراق شکست خورد و یا نخورد و یا آنکه روایط ایران و آمریکا چقدر موفق خواهد شد، مسائلی است که آینده روشن خواهد کرد و تا اینجای جریان قضایا آنطور که رفیق کرامت دوست دارد پیش نمیرود. من به آقای کرامت توصیه میکنم که پیش از تفسیرهای داستانگونه کمی برروی زبان انگلیسیشان کار کنند. اصطلاح رایج برای"عملیات پیشگیرانه" در زبان انگلیسی Preemptive strike است
و نه Pre-imminent Strike! موفق باشید!
٨۷۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣٨٨