از : ه اسدی سوادکوهی
عنوان : طرح دمکراسی برای خاور میانه به طرح فدرالیسم .....
طرح دمکراسی برای خاور میانه به طرح فدرالیسم برای بعضی کشورها تبدیل شده است . این به این معنی نیست که فدرالیسم نوع ایرانی آن میتواند خوب یا بد باشد . این کاره گروه یا یک حزب نیست . معنی آن این نیست که بحث کردن ممنوع است. مشکل اینجاست که کار علمی و تخصصی به کوتولوهای سیاسی ، سکتاریستها ، رادیکالها واگذار شده است. اورپا از این تیپ گروهها (افراد را کار ندارم) به عنوانه وسیله فشار به رژیم ایران در این مرحله استفاده میکند. با دیدگاه آقای افشا حامیان در دیدن توطئه موافقم. من که نصف کردزاده (از دو نسل پیش) و نصف مازندرانی و طرفدار یک نو فدرالیسم اقتصادی و چند زبانی بر مبنای دو زبان مشترک، پارسی (زبان اول مشترک )و انگلیسی (زبان دوم مشترک)هستم خود را موظف میدانیم که به تحقیقات حرفهای دانشگاهی ایرانی و خارجی با دخالت و همفکری خود شهروندان همان منطقه اقتصادی یا زبانی گوش فرا دهم. هرگز به آنها که برنامه تاکتیکی خرابکارنه برای سرزمین خود یعنی ایران فعلی دارند به عنوان فرزندان ایران نگاه نمیکنم هر چند ایرانی باشند. چه آنها که همراه با صدام حسین به ایران حمله کردند چه آنها که دریوزگی سیاسی را پیشه کردند. بخش بزرگ این فلاکت سیاسی ..و وجود سکتاریستها در صحنه پروپگاند وجود رژیم ضد دمکراتیک ایران است. این رژیم و این سکتاریستها از هم تغذیه میکنند. امیدوارم دیدگاه مرا در همه بحثهای که اینجا شده نبینید.
۹۰۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣٨٨
|
از : ه اسدی سوادکوهی
عنوان : طرح دمکراسی برای خاور میانه به طرح فدرالیسم .....
طرح دمکراسی برای خاور میانه به طرح فدرالیسم برای بعضی کشورها تبدیل شده است . این به این معنی نیست که فدرالیسم نوع ایرانی آن میتواند خوب یا بد باشد . این کاره گروه یا یک حزب نیست . معنی آن این نیست که بحث کردن ممنوع است. مشکل اینجاست که کار علمی و تخصصی به کوتولوهای سیاسی ، سکتاریستها ، رادیکالها واگذار شده است. اورپا از این تیپ گروهها (افراد را کار ندارم) به عنوانه وسیله فشار به رژیم ایران در این مرحله استفاده میکند. با دیدگاه آقای افشا حامیان در دیدن توطئه موافقم. من که نصف کردزاده (از دو نسل پیش) و نصف مازندرانی و طرفدار یک نو فدرالیسم اقتصادی و چند زبانی بر مبنای دو زبان مشترک، پارسی (زبان اول مشترک )و انگلیسی (زبان دوم مشترک)هستم خود را موظف میدانیم که به تحقیقات حرفهای دانشگاهی ایرانی و خارجی با دخالت و همفکری خود شهروندان همان منطقه اقتصادی یا زبانی گوش فرا دهم. هرگز به آنها که برنامه تاکتیکی خرابکارنه برای سرزمین خود یعنی ایران فعلی دارند به عنوان فرزندان ایران نگاه نمیکنم هر چند ایرانی باشند. چه آنها که همراه با صدام حسین به ایران حمله کردند چه آنها که دریوزگی سیاسی را پیشه کردند. بخش بزرگ این فلاکت سیاسی ..و وجود سکتاریستها در صحنه پروپگاند وجود رژیم ضد دمکراتیک ایران است. این رژیم و این سکتاریستها از هم تغذیه میکنند. امیدوارم دیدگاه مرا در همه بحثهای که اینجا شده نبینید.
۹۰۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣٨٨
|
از : حمید محوی
عنوان : مرگ بر اپوزیسیون خائن ایران. بمیرید!
نکته بسیار و حتی خنده دار این جاست که پارلمان اروپا به مسائل و مشکلات ایرانیان حساس شده اند و ظاهرا در پی حل آنها برآمده اند.
موضوع تجزیه ایران همواره یکی سیاست های دائمی امپریالیستی بوده است.
۹۰۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣٨٨
|
از : بقیه به به ناصر مستشار
عنوان : جناب ناصر مستشارخواستار حمله نظامی اسرائیل به ایران است ونمیتواند خود را نماینده مردم اهواز بداند
اقای تقوائی در جواب اقای مستشار چنین مینویسد:
"تشویق یک کشور خارجی در حمله نظامی به یک کشور خودی یک بحث نظری و سیاسی نیست. بلکه در قاموس قوانین همه کشورهای جهان اعم از دمکراتیک و غیر دمکراتیک، جرم و خیانت به مردم و کشور به حساب می آید ...
چند روز پیش نوشته ائی با عنوان «آنسوی دیوانگی بشریت اگاه کجاست ؟(۱) توسط آقای مستشار در سایت ایران گلوبال منتشر شد. در این نوشته آقای مستشار از دولت اسرائیل می خواهد که صبر و شکیبائی را کنار گذاشته و تا کار از کار نگذشته به مراکز اتمی ایران حمله ور گردد . ایشان می نویسند :
«آنسوی دیوانگی بشرآگاه آنموقعی است که به رژیم وحشی و تزویرکار اسلامی اجازه داده شود تا صاحب سلاح اتمی بشود ،آنموقع دیوانگانی حاکمان بر ایران اوج می گیرد و مهار آنها دیگر ممکن نیست». و ادامه می دهند که :اگر اسرائیل «همین الان در یک بمباران هوائی کاملا ماهرانه که بتوانند مراکز اتمی رژیم حکومت اسلامی را نابود کنند به بشریت خدمت بزرگی می شود هرچند بخش هائی از اقشار ناگاه ایران شاید ناراحت بشوند اما خیلی بهتر است که با رژیمی بجنگند که هنوز سلاح اتمی در دست ندارد، چراکه وقتی رژیم اسلامی صاحب بمب اتم بشود در آن صورت جنگ اتمی راه خواهد افتاد .»
این گونه سخنان چنانچه از روی مستی و عصبانیت و به قول عشقی در هنگام گریه برحال وطن نوشته شود شاید قابل بخشش و اغماض باشد. لیکن چنانکه با اگاهی و در حالت هشیاری به قلم آمده باشند تنها سقوطی است در ورطه تباهی و نشانی از پستی و فرومایگی ."
۹۰۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨٨
|
از : به ناصر مستشار
عنوان : جناب ناصر مستشارخواستار حمله نظامی اسرائیل به ایران است ونمیتواند خود را نماینده مردم اهواز بداند
(اگر بر دیوانگان درونمرز که بر میهن ما حکمرانی میکنند دسترسی نداریم و اگر در برونمرز پراکنده وبیسازمانیم، فرد فرد ما حداقل میتوانیم آزادانه به رهبران اسرائیل هشدار دهیم که ایران به جمهوری اسلامی تعلق ندارد بلکه خانه و کاشانه هفتاد میلیون ایرانی است که هیچگونه عداوتی با اسرائیل ندارند. اما اگر روزی خدای نخواسته کشور اسرائیل مرتکب چنین دیوانگی و خطائی شود ملتی را با خود دشمن خواهد ساخت که تا ابد دست از مقابله و انتقام جوئی بر نخواهد داشت. ) از نوشته دکتر فاطمی)
اقای مستشار در جواب اقای فاطمی چنین مینویسد
آقای فاطمی! آنسوی دیوانگی بشرآگاه آنموقعی است که به رژیم وحشی و تزویرکار اسلامی اجازه داده شود تا صاحب سلاح اتمی بشود ،آنموقع دیوانگانی حاکمان بر ایران اوج می گیرد و مهار آنها دیگر ممکن نیست.اگر همین الان در یک بمباران هوائی کاملا ماهرانه که بتوانند مراکز اتمی رژیم حکومت اسلامی را نابود کنند به بشریت خدمت بزرگی می شود هرچند بخش هائی از اقشار ناگاه ایران شاید ناراحت بشوند اما خیلی بهتر است که با رژیمی بجنگنذ که هنوز سلاح اتمی در دست ندارد،چراکه وقتی رژیم اسلامی صاحب بمب اتم بشود در آن صورت جنگ اتمی راه خواهد افتاد که از فاجعه انسانی و محیط زیستی بزرگتری باید سخن گفت!آنموقعی که رژیم فریبکار و قداره بند سلاح اتمی داشته باشد دیگر به هیچکس در هیچ عرصه ائی حساب پس نخواهد و پاسخ هرگونه فشار بین المللی را با به رخ کشیدن سلاح اتمی پاسخ خواهدداد!همانگونه که هم اکنون زیردریائی و موشک و قایق های تندرو عقب افتاده خود را به رخ جهانیان می کشد که چگونه حاضر است خلیج فارس و منطقه را به آتش بکشد وای به روزی که این رژیم صاحب بمب اتم هم بشود!مطمئنا حمله هوائی تنها به مراکز اتمی حکومت اسلامی نه مردم ایران که مخالف آخوندها هستند بکار گرفته خواهد شد ،پس دیگر جای شکوه وگلایه ائی برای اپوزیسیون برانداز باقی نمی ماند.اگر اپوزیسیون سرنگونی طلب هوشیار باشد ،باید میان مرد م با تبلیغ وترویج نشان دهد که ضد یت جهان آزاد تنها با رژیم خونخوار اسلامی است نه مردم ایران!که در آن صورت باید شیوه های مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی آموزش داده شود نه اینکه مردم را به زیر پرچم میهن پرستی دروغین آخوند ها فرستاده شوند!( برگرفته از مقاله آنسوی دیوانگی بشریت آگاه کجاست؟ ناصر مستشار )
اقای تقوائی در جواب اقای مستشار چنین مینویسد:
"تشویق یک کشور خارجی در حمله نظامی به یک کشور خودی یک بحث نظری و سیاسی نیست. بلکه در قاموس قوانین همه کشورهای جهان اعم از دمکراتیک و غیر دمکراتیک، جرم و خیانت به مردم و کشور به حساب می آید ...
چند روز پیش نوشته ائی با عنوان «آنسوی دیوانگی بشریت اگاه کجاست ؟(۱) توسط آقای مستشار در سایت ایران گلوبال منتشر شد. در این نوشته آقای مستشار از دولت اسرائیل می خواهد که صبر و شکیبائی را کنار گذاشته و تا کار از کار نگذشته به مراکز اتمی ایران حمله ور گردد . ایشان می نویسند :
۹۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨٨
|
از : قاسم
عنوان : کی اقای مستشار را نماینده مردم اهواز کرده است
من اهوازی هستم و از وجود اقای مستشار به عنوان نماینده مردم اهواز تاکنون بیخبر بودم و الان هم نمیدانم که مردم اهواز کی و کجا ایشان را به نمایندگی خود انتخاب کردند.ایا واقعامستشار فکر میکند مردم اهواز ایشان را که خواستار حمله اتمی و نظامی اسرائیل به ایران میباشد به نمایندگی خود انتخاب میکنند? ایا این همان بیماری مالیخولیائی در صفوف اپوزیسیون طرفدار حمله نظامی اسرائیل و امریکا نیست که در کاراکتر طنز امیز مستشار نمودار است?
۹۰۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨٨
|
از : افشا مغرضان
عنوان : This is an act of treason
مستشار فرصت طلب اگر معنی "ملیت ها" تجزیه طلبی نیست پس چیست؟ چرا سایت اخبار روز نظرات منتقدین را سانسور می کند؟ معنی این کار چیست؟ چاپ نظرات مزدورانی که از برپاکنندگان این کنفرانس خیانتکارانه بوده اند "دموکراسی" نیست. این سایت و افراد درگیر این کنفرانس و کشورهای غربی حمایت کننده از این دسیسه که ایران را نظیر "امپراتوری عثمانی " می پندارند و درنظر دارند با همان دسیسه های شبیه به دسیسه های امپریالیسم انگلیس و کلونیالیسم فرانسه
ایران را بزیر کشند و کلونی های تحت کنترل غرب - نظیر کشورهای دست نشانده عربی - رابوجود آورند باید فدرالیسم و "دموکراسی" را از خود آغاز کرده و اولین اصل قانون بین المللی یعنی دخالت نکردن در امور کشورهای مستقل بمنظور تزلزل و
بی ثباتی جهت تجزیه ایران را از برنامه خود برداشته وگرنه منتظر پرداخت هزینه سنگین آن باشند. نابود باد دشمنان ایران
۹۰۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨٨
|
از : کریم -
عنوان : ممنون
جناب مستشار از مجموعه توضیحات شما که بسیار روشنگرانه بود ، سپاسگزارم.
۹۰۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨٨
|
از : ناصر مستشار
عنوان : جریانات و یا اشخاص سیاسی تاکی می خواهند به خلق های ساکن ایران به دیده مشکوک و جدائی طلب نگاه کنند!
چرا باید به کرد و بلوچ و ترک آذری و دیگران به دیده بیگانه و مشکوک نگاه باید کردکه هر آئینه می خواهند از ایران جدا شوند؟آن خلقی که بخواهد جدا شود ،چه با حقوق فدرال و یا بدون آن از ایران جدا خواهد شد. آن خلقی که بخواهد از ایران جدا شودشاید زمان طولانی باید انتظار بکشد اما بالاخره به آرزویش خواهد رسید.اما واقعا اگر بلوچ ایرانی بخواهد از ایران جدا شود واقعا به کجا می خواهد بپیوندد؟به پاکستان مملو از طالبان و القاعده ؟ ویا به افغانستان فقیر و طالبان زده و القاعده زده می خواهد بپیوندد؟
بقیه خلق ها نیز همینطور هستند و زیاد فرقی نمی کند.شگفتی های تاریخ ایران در این هست که پیشگامان مبارزه با حکومت ترک زبان قاجار از آذربایجان بودند و پیشگامان مبارزه با رژیم فارس زبان پهلوی از جانب همان فارس زبانها بوده اند.قرنها طولانی است که خلق های گوناگون در ایران کنار یک دیگر زندگی کرده اند و به همین منوال نیز زندگی خواهند کرد اما بعد از روی کار آمدن خاندان پهلوی و تبلیغات یکسان سازی ملی نژاد پاک آریائی که روشنفکران طرفدار آلمان هیتلری برای ایران در دوره روی کا کار آمدن رضا شاه به ایران ارمغان آوردند از آنروز تخم کینه و نفاق شروع شد و تمام اختلافات کنونی قدمت ۸۵ ساله دارد اما زندگی خلق ها در کنار یک دیگر قرنها سابقه تاریخی دازرد و بنظر من این ۸۵ سال پر از جنجال نمی تواند بر قرنها گذشته تسلط یابد چرا که خلق های ایران از هرلحاظ در یک دیگر تنیده شده اند!پاسدار و عامل گسترش زبان فارسی طی ۱۰۰۰سال حکومت ترکها در ایران همان ترکها بوده اند اما اکنون در همین ایران، ترکها از نامگذاری نام ترکی فرزندان ومغازه و شرکت خود محرومند.پان ترکیست به همان اندازه ائی محکوم است که پان عربیسم و پان فارسیسم محکوم است چراکه معیار آنها انسان نیست بلکه برتری نژادی ، قومی ،زبانی و خونی و قبیله ائی و قومی و تاریخی و غیره برای آنها ارجحیت دارد. بنابراین این صیغه از افراد و اشخاص نه دمکرات هستند نه سیاسی بلکه بدنبال توتم و کلان فامیل خود در حال تلاشند واز درون آن عاقبت فاشیسم بیرون خواهد آمد.فاشیسم چون موجودی است ضد انسانی از همان آغاز شعار کشتار و پاک سازی قومی ونژادی را سر می دهد که باید با آن مبارزه کرد.این هیچ فرقی نمی کند که این فاشیست اسمش حسین باشد یا حسن و یا سبلان و یا کامبیز و بهرام؟ما در ایران ملت ستمگر علیه اقلیت های ملی نداریم بلکه حکومت ستمگر علیه اقلیت های ملی داریم. هم اکنون ملت فارس همان ستمی را از وجود رژیم اسلامی متحمل می شود که دیگر اقلیت های ملی تحت ستم هستند.تنها تفاوت در اینجا هست که اقلیت های ملی از ستم ملی مضاعف نیز در رنج بسر می برند که با آن باید مبارزه جدی کرد.اقلیت های ملی با ملل فارس در مبارزه علیه رژیم اسلامی متحد و یکپارچه اند و تاکنون زندانهای رژیم اسلامی مملو از مبارزان فارس زبان بوده است و آنها مانند اقلیت های ملی شکنجه و اعدام شده اند. کسانیکه به ملل فارس توهین می کنند از همین الان به تفرقه و جدائی و جنگ و خونریزی دست زده اند که از جانب نیروهای طرفدار نظام دمکراتیک فدرال محکوم هستند و آنها هیچگونه منزلتی ذر بین مبارزان آزادی و دمکراسی و فدرالیسم ندارند؟
۹۰۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨٨
|
از : عبد.... پ....
عنوان : جناب ناصر مستشار
جای بسی شگفتیست که سرکار از کجا و بر پابه چه رویدادی فدرالیسم را تنها راه چاره میدانید.؟ من اطمینان صددرصد دارم که فدرالیسم بهانه ایست برای تجزیه !!!
۹۰۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨٨
|
از : ناصر مستشار
عنوان : من بعنوان نماینده مردم اهواز در جلسات پارلمان بروکسل شرکت نکرده بودم!
شنبه ۱۵ فروردین ۱۳۸۸
ایران دمکراتیک، مطمئنا فدرالیسم خواهد بود! ناصر مستشار
روزهای اول ودوم آپریل به دعوت UNPO Secretariat ـ Maggie Murphy در بروکسل حول محور خواسته های ملی وحکومت غیر متمرکز و اداره ایران با نظام فدرالیسم بحث های بسیار سازنده ائی برگزار گردید.در طول تمام جلسات کلمه ائی در مورد تجزیه طلبی و جدائی طلبی به میان نیامد وبرحفظ دمکراتیک تمامیت ارضی ایران تاکید گردید و تحقق سیستم فدرالیزیم تنها در چهارچوب ایران ارزیابی گردید. گروه ها و سازمانها و احزاب مختلف ملی در این جلسات شرکت داشتند.مهندس حسن شریعتمداری بعنوان یک جمهوریخواه با طرح های مشخص وسازنده در این نشست شرکت فعال داشتند.گروههای شرکت کننده ایرانی در پارلمان اروپا با این چشم انداز در این نشست ها شرکت نمودند که نظام دمکراتیک فدرالیسم تنها در غیاب حکومت اسلامی شکل خواهد گرفت اما نمایندگان و سناتور های عضو پارلمان اروپا که بیشتر از کشور اروپا بودند ،رسما به شرکت کنندگان اعلام نمودند که اتحادیه اروپا و امریکا سیاست تغییر رژیم در ایران را دنبال نمی کنند بلکه تنها خواهان تغییر رفتار رهبران رژیم جمهوری اسلامی می باشند. نمایندگان اروپا به گونه ائی می خواستند به شرکت کنندگان ایرانی القاء نمایند که خواسته های فدراتیو خود را در پوشش همین نظام ولائی و اسلامی پیش ببرند.
سناتور اروپائی از ایتالیا رسما برای چند بار از میکروفون اعلام کرد که نماینده جمهوری اسلامی جهت نوشتن گزارش در سالن حضور دارد.نمایندگان اروپائی در سخنرانی های خود تلاش می ورزیدند تا سیاست پیاده شدن فدرالیسم را در نظام جمهوری اسلامی برجسته نمایند که بهمین جهت یک نماینده از جانب جمهوری اسلامی نیز در جلسه حضور یافته بود تا گزارشاتی از جمعبندی همه سخنرانان به رهبران نظام اسلامی انتقال دهد.حضور نماینده جمهوری اسلامی اصلا مخفیانه نبود و با اعلام نمایندگان اروپا از پشت میکروفون، شرکت نماینده ایران رسمیت یافته بود که نمایندگان گروههای سیاسی هیچ مخالفتی از خود نشان ندادند که بنظر بهتر می آمد ؛چراکه بعدها رژیم جمهوری اسلامی نمی تواند اعلام وتبلیغات نماید که گروههای سیاسی با همکاری و توطئه ودخالت کشورهای اروپائی در فکر تجزیه ایران قرار گرفته اند که در همین راستا گروههای سلطنت طلب نیز همه بهانه ها را برای ایراد گیری و تهمت زدن از دست خواهند داد. نمایندگان اروپا بطور واضح روشن نمودند که از ما برای سرنگونی رژیم اسلامی هیچ کمکی ساخته نیست و بهتر است که از این به بعد، گروههای سیاسی شرکت کننده هیچ گونه انتظاری در راه سرنگونی رژیم سیاسی ایران ازما نداشته باشند. علیرغم هشدار های نمایندگان اروپا، اما همه گروههای سیاسی شرکت کننده براین موضوع تاکید نمودند که نظام دمکراتیک فدرالیسم تنها در حذف رژیم اسلامی ـ امکان به واقعیت پپو ستند را خواهد داشت. درهمانجا من به کمک یک مترجم به سناتور ایتالیائی خاطرنشان نمودم که :
۱ـ تغیر رژیم اسلامی تنها بدست مردم ایران صورت خواهد گرفت و نه بدست نیروهای غیر خودی!تغییر رژیم در ایران به امر ودستور امریکا واروپا شکل نخواهد گرفت چراکه وقتی سیاست های امریکا آنموقعیکه تغییر رژیم در ایران را دنبال می کرد ،مردم ایران هیچ اعتنائی به سیاست های تعین شده امریکا نکردند. امریکائی ها و اروپائی اینرا نمی دانند که حتی سازش با رژیم اسلامی نیز مشکل وناممکن است چراکه در ایران یک حکومت بر سرکار نیست که با آن به سازش برسد بلکه در ایران حکومت های خود سری وجود دارند که به حکومت مرکزی ولایت فقیه باج هم نمی دهند و تنها سیاست های خود را دنبال می کنند.برای نمونه وقتی در حیات خمینی و قائم مقامی منتظری سفر نماینده امریکا مک فارلین بایک جلد قرآن به تهران صورت گرفت تا ایران از امریکا سلاح خریداری نماید ـ درسطوح مختلف حاکمیت اسلامی اختلافات ریشه داری بروز کرد که منجر به خلع ولایتعهدی از منتظری گردید و عده بیشماری نیز اعدام گردیدند.در حال حاضر رژیم اسلامی به هر یک از مخالفان خود انگ امریکائی بودن می زند اما آن روزی که خود با امریکا سازش کرد ،دیگر چه انگی به مخالفان خود خواهد زد.رژیم اسلامی همه ۳۰ سال حاکمیت جابرانه و فریب کارانه خود را مدیون امریکا ستیزی کور و ارتجاعی است که از سوی دیگر و از جانب امریکا نیز به بازی گرفته شده است. همه دلهره امریکا از این هست که مبادا ایران هرچه بیشتر به سوی روسیه کشیده شود.موقعیت سوق الجیشی وژئو فیزیک ایران این امکان را به رژیم جمهوری اسلامی داده است تا بتواند برای معاملات گوناگون مورد استفاده قرار گیرد. وگرنه همین موقعیت ویژه ژئو فیزیک ایران را یک دوره ائی احمد شاه قاجار که بسیار ضعیف و ناتوان بود می توانست نیز برای ادامه سلطنت خود بکار بگیرد؟
۲ـ رژیم شاه موقعی سرنگون گردید که رژیم او تحت بیشترین پشتیبانی های امریکا و اروپا قرار داشت اما علیرغم نظر مساعد غرب به شاه ـ اما مردم ایران به سیاست های رژیم او اظهار نارضایتی نشان دادند.
۳ـسئوال اساسی از نمایندگان اروپا در اینجاست اگر مردم ایران در آینده بخواهند رژیم جمهوری اسلامی را تغییر بدهند ،آیا امریکا و اروپا برابر سیاست های تعیین شده شان پشت رژیم خواهند ایستاد یا پشت مردم ایران؟
۴ـ سیستم فدرالیسم مورد دلخواه گروههای سیاسی از رژیم ضد انسانی حاکم برایران بر آورده شدنی نیست بلکه این هدف سیاسی در غیاب رژیم اسلامی میسر است.
۵ـ امروز در پارلمان اروپا صحبت از دولت ائتلافی به میان آمد اما این طرح بسیار رویائی و ناممکن است.با وجود رژیم اسلامی نه از دولت ائتلافی می توان سخن گفت نه از فدرالیسم چرا که رژیم ولایت فقیه ،حتی محمد خاتمی را که خودرا حافظ نظام ولایت فقیه می داند، نتوانست تحمل نماید.
۶ـ مخاطب نیروهای طرفدار فدرالیسم ، نیروهای اپوزیسیون طرفدار برکناری رژیم اسلامی هستندکه بعد از فروپاشی نظام حاکم ـ نقشه نظام دمکراتیک فدرالیسم را در ایران با همکاری نیروهای دمکراسی خواه تا پرژه سیستم فدراتیو را چگونه به اجراء بگذارند. نیروهای دمکرات به اندیشه فدرالیسم بعنوان اجرای صحیح دمکراسی می نگرند.بنظرمن حتی اگرساکنان ایران از قوم های گوناگون اتنیکی تشکیل نیافته بود بازهم ایران به نظام فدرالیسم برای اداره کشور نیازمند بود چراکه وسعت و تنوع آب وهوائی و دیگر مولفه اقتصادی وکشاورزی وفرهنگی ـ ایران را به اداره نظام فدرالیسم محتاج می سازد.
۷ـ گروههای سیاسی ملی از آن جهت در پارلمان اروپا حضور یافته اند تا به همه دولت ها اعلام نمایند که ساکنان ایران از مظالم گوناگون رنج می برند که یکی از آنها ستم ملی است که حکومت اسلامی آن را آگاهانه رهبری می نماید.ساکنان ایران از گونه های مختلف اتنیکی هستند که می خواهند باصلح ودوستی برای اداره کشور خود به ساز و کارهای مناسب دمکراتیک دست یابند.
۸ـ نظام فدرالیسم تنها نقشه راه برای رسیدگی به حقوق مردم و اجرای صحیح دمکراسی می باشد و ابتدا فدرالیسم باید کارائی خودرا با به اجراء گذاشتن همین استان های موجود بتوانند فدرالی و با داشتن مجالس استانی آنرا بطور آزمایشی به اجراء در آورند تا رفته رفته کارهای مردم به نمایندگان خود مردم سپرده شود.تا کنون اداره کشور با نمایندگان دستچین شده دولت در مجالس شورای ملی یا اسلامی در تهران به اجراء در آمده است که هیچگاه سخنگوی واقعی مردم مناطق گوناگون محروم وتحت ستم ایران نبوده اند. بنظر من بهتر است درراستای جا افتادن اندیشه فدرالیسم در ایران ابتدا نظام فدرالی در استان هائی مانند اصفهان و یزد و خراسان به اجراء در آید تا از محسنات آن بهره برد تا دیگر از نظام دمکراتیک فدرالیسم نهراسید و به طرفداران اندیشه نظام فدرالی تهمت وارد نیاید.
۹ـ سالهای درازی برفرهنگ فدرالیسم اندیشه های استالینی حاکم بود که اینک دیگر آنگونه نیست.مدتها به موضوع وخواسته فدرالیسم در ایران ، توسط کمونیستها شکل و تئوری طبقاتی داده شده بود و اجازه نمی داد تا پروژه فدرالیسم در قالب های دمکراتیک پیش برود اما اینک در غیاب هژمونی نیروهای کمونیستی ،فرهنگ فدرالیسم به اسلوب های دمکراتیک خود باز گشته است ومی تواند با حمایت ملی ،خودرا به کرسی بنشاند.
۱۰ ـ در دوره ائی زندگی می کنیم که دیگر عصر اراده گرائی گروههای غیر منتخب نیست وگروههای سیاسی حق دیکته کردن منویات خودابه مردم را ندارند . دیگر آنها از جانب مردم نه وکالتی دارند ونه سخنگوی همه مردم هستند بلکه هر برنامه سیاسی از جانب گروههای سیاسی ابتدا باید از جانب اکثریت مردم پشتیبانی گردد تا به خود شکل قانونی بدهد.
٨۹۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣٨٨
|
از : ملی
عنوان : کنفرانس
اخباروگزارشات خبرنگاران ایرانی وخارجی نشان داده که جمهوری اسلامی
ازمدتهاپیش ازوجود چنین کنفرانسی مطلع بوده وبطرق مختلف درپارلمان
اروپاسعی نموده از برگزاری آن جلوگیری نمایدکه خوشبختانه موفق نشده.
عدم شرکت سازمانهای سراسری (خودنامیده)وسایرمدافعان حقوق بشری
واپوزیسیون همیشه درصحنه!!همکاری داوطلبانه وافتخاری بارژیم است وبس.
مساله ی ملی وحل آن درایران بزرگترین مشکل اپوزیسیون مترقی بوده وبدون حل مساله ی ملی رسیدن بدموکراسی پیشکش حتی بحث وگفتگو
درباره ی دموکراسی (بدون حل مساله ی ملی) مفت وزاید است.
عده ای ازفعالین سیاسی ازشهری به شهری رفته وازرادیو تلویزیونهای مختلف باتبلیغات شرم آوراستاددانشگاه وپژوهشگرودکترو...مثل منبررفتن
آخوندها-درموردهرموضوعی حتی مساله ی کوچک وجزئی کنفرانس وسمینارتشکیل میدهندولی درموردمساله ی ملی غایبند.
البته این اشخاص وجریانات سیاسی باصطلاح اپوزیسیون درموردمساله ی
نه تنهابارژیم هم نظربوده واگردرقدرت باشندبسی فاشیستی ترازخود
رژیم باعیرفارس هاعمل خواهندکرد.
گفته های فرهادعرفانی-مزدک -جاوات این پیچ مهره های کوچک پان فارسیسم درکنارافکاروزیررژیم شکنجه حجت الفارس داریوش همایون چه
فرقی باافکارحجت السلام خاتمی دارد?(درموردمساله ی ملی)
٨۹۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣٨٨
|
از : Javat
عنوان : -کجا این سازمان "ملیت های بدون نماینده" است؟ت
-کجا این سازمان "ملیت های بدون نماینده" است؟تعریف خود سازمان در وب سایتش گویا است
۲-این سازمان هیچ ارتباط سازمانی با سازمان ملل متحد ندارد به مهنی زیر مجموعه و..
۳-جمله "کمسیون ملیت های بدون دولت اتحادیه اروپا می باشد."غلط است .این سازمان در تمامی قاره ها فعال است ومتعلق به اتحادیه اروپا نیست
۴-"ملیت های بدون دولت"یا "ملیت های بدون نماینده" کدام؟
۵-در وب سایت سازمان Unrepresented Nations and Peoplesو not adequately represented at major international foraعنوان شده وسخنی از -"ملیت های بدون دولت"یا "ملیت های بدون نماینده" نیست!
The Unrepresented Nations and Peoples Organization (UNPO) is an international, nonviolent, and democratic membership organisation. Its members are indigenous peoples, minorities, and unrecognised or occupied territories who have joined together to protect and promote their human and cultural rights, to preserve their environments, and to find nonviolent solutions to conflicts which affect them.
٨۹۱۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣٨٨
|
از : شهلا
عنوان : سوال
این که نوشته شده یکی از فعالین "الاهواز" چنین و چنان گفت، ایا اینها همان کسانی هستند که پیروزی عربستان را بر "شوونیستهای فارس" به مردم عرب تبریک گفته بود؟
٨٨۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣٨٨
|
از : کریم محمدی
عنوان : به به !
"الاهواز" باز وارد شد، مبارک است! هر دم از این باغ بری می رسد در این سایت...؟
٨٨۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣٨٨
|