مراسم سیزده بدر در کلن


گزارش


• یکی از نکات بارز چند سال گذشته در جشن های نوروزی از جمله چهارشنبه سوری و سیزده بدر وجود کودکان و نوجوانان و جوانانی است که همه ساله بر تعداد آنان افزوده می گردد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱٨ فروردين ۱٣٨٨ -  ۷ آوريل ۲۰۰۹



 
 
امسال ۱٣بدر برابر با پنجشنبه دوم آپریل ۲۰۰۹،بود
  طبق سنت همه ساله، محله جنگلی هاس ام سٍه (Haus am See) واقع در غرب شهر کلن با دریاچه زیبای کوچکی در مرکز آن و با آفتابی بهاری و دمًای ۲۰ درجه سانتی گراد، شاهد هجوم بیش از سه هزار نفر از ایرانیانی بود که می خواستند سیزده نوروز را در صحرا و طبیعت به آخر برسانند و سال جدید خورشیدی خودشان را شروع نمایند.
از ساعت ۹ صبح با وجود پنجشنبه بودن و روز کار بودن، دسته دسته هموطنان عزیزمان از گوشه و کنار شهر کلن و اطراف و اکناف مانند بن و دوسلدورف و آخن خودشان را به محل موعدی که همه ساله ایرانیان برای جشن سیزده بدر گرد هم   می آیند، می رسانیدند.
همگی در یک دست سبزه هفت سین را برای به آب انداختن و در دست دیگر وسائل پیک نیک را در دست گرفته بودند و بدنبال جایی بر روی سبزه برای اطراق می گشتند تا سیزده بدر را هرچه بهتر بدر کنند.
گروهی از چادر استفاده می کردند تا در زیر سایه باشند، دیگران در زیر درختان جایی برای خود می یافتند و دیگری در کنار دریاچه لمیده بود و همگی در سر آن داشتند که هرچه بهتر سنت دیرینه را درغربت خوب به آخر برسانند و از فرهنگشان لذت ببرند.
  در ساعت ٣ بعد از ظهر دیگر جایی برای نشستن بر روی چمن باقی نمانده بود که گروه (دجی جردن به سرپرستی شهریار رحیمی ) که به دعوت انجمن آنجا حاضر بود، با برپایی وسائل موزیک و پخش آهنگهای دیسکوی ایرانی شور و حال سیزده بدر را صد چندان کرد و دختران و پسران جوانی بودند که برای رقص و پایکوبی به وسط چمن محل جشن می آمدند و شور وحالی به سیزده بدر می دادند.
یکی از نکات بارز چند سال گذشته در جشن های نوروزی از جمله چهارشنبه سور و سیزده بدر وجود کودکان و نوجوانان و جوانانی است که همه ساله بر تعداد آنان افزوده می گردد و جای بسی خوشحالی است که ایشان حاملین فرهنگ ما ایرانیان برای انتقال به نسل های بعدی بوده و هویت ما ایرانیان را در خارج از کشور تضمین می کنند.
در گوشه و کنار روبوسی پیر وجوان و دخترها و پسرها بود که یکدیگر را در آغوش می کشیدند و عید نوروز را به یکدیگر تبریک می گفتند. آنهایی هم که وقت عید دیدنی نداشتند فرصت را غنیمت شمرده بودند و دید و بازدیدهای نوروزی را با سرعت به یگدیگر پس می دادند. بعضی هاهم گاه جدی وگاه به شوخی گره ای به سبزه ها برای گره گشایی و باز شدن بخت میزدند.
بوی غذا و پختن کباب و دود حاصل از آن تمام فضای محوطه را در برگرفته بود، یکی کباب باد می زد ویکی مشغول خوردن آش رشته بود و دیگری مرغ بردهان گرفته بود و با گفتن جوکهای بامزه در کنار یکدیگر روز را بخوشی می گذراندند.
بر روی دریاچه   قوها و مرغابی ها مشغول خوردن دانه های عدس و   گندم سبزه های شناور رها شده توسط ایرانیان بودند و منظره تماشایی و زیبایی را در روی آب بوجود آورده بود.
بالاخره بعد از ساعتها جشن و پایکوبی با تاریک شدن هوا آهسته آهسته مردم اثاثیه خودشان را جمع می کردند و راهی منزل می شدند عده ای هم که از   تدارکات بهتری برخوردار بودند هنوز بساط کبابشان پهن بود و مشغول بدر کردن سیزده بدر بودند.
نکته قابل ذکر در این سیزده بدر آنکه طی اعلامیه ای به هم میهنان تذکر داده شده بود که در مکان های ممنوعه و مخصوصاً   بر روی چمن و در جنگل از پارک کردن خود داری کنند، ولیکن عده ای با بی توجهی به این امر و آمدن پلیس در محل همگی مجبور به پرداخت جرائم نقدی شدند و خاطره سیزده بدر بدی را در آخر برای آنان بر جای گذارد که جای بسی تأسف است. امیدواریم که این موضوع درسی باشد تا در سال آینده چنین اشتباهی از طرف دوستان رخ ندهد.
اما بد نیست که شمه ای هم از سیزده بدر و نحس بودن عدد سیزده گفته شود. درکتبی که تاکنون اینجانب خوانده ام در جایی برخورد نکرده ام که در این مورد دقیقاً چیزی نوشته شده باشد ولیکن گفتارها و حدسیات مختلفی در باره آن موجود است که در زیر در حد این نوشتار به آن اشاره می کنم.
عده ای آنرا نحس می شمارند ولیکن نمیدانند ریشه نحسی از کجا آمده است.
عده ای از محققین معتقدند که نحس بودن عدد سیزده از یونان به ایران آمده است زیرا که آنان بنا به اعتقادات مذهبی خدای سیزدهمی داشتند که آنرا خوش یوم نمیدانستند، عده ای دیگر معتقدند که عدد سیزده در نزد ایرانیان از این رو بد بوده است که در گاه شماری ها همیشه بعد از ۱۲۰ سال خورشیدی میبایستی یکماه به ۱۲ ماه سال اضافه نمایند و این ماه سیزده را که سال را طولانی تر می کرده است ماه بدشگون مینامیدند و عدد سیزده را هم همچنین.
  با آمدن اعراب به ایران و گاه شماری اعراب به سال قمری نیز این پدیده را تقویت کرد زیرا که در سال قمری برای پی یافت سال خورشیدی که در ایران مرسوم بود دانشمندان میبایستی در سالهای قمری هر سه سال یک ماه به ۱۲ماه قمری اضافه نمایند تا   بتوانند به بهار برسند و از آنجاییکه مذهب هم با خرافات خودش همراه بود کم کم همگی دست به دست هم داد و روز سیزده سال را روز نحس خواندند.
ابوریحان بیرونی معتقد است که در روز سیزده یک سالی، خورشید گرفتگی پدید آمد و از آن روز به بعد ایرانیان این روز را روز نحس خواندند.
اما در کنار همه اینها اینجانب معتقد است که روز سیزدهم سال یعنی سیزده بدر ما ایرانیان بعد از حمله اعراب به ایران و با نفوذ مذهب آنان در فرهنگ ما به روز نحس سال تبدیل گردیده است.
ولیکن تا قبل از آن این روز روز میمونی به حساب می آمده است. زیرا که بنا به گفته منوچهری ایرانیان از دوران باستان همیشه یک روز از هرماه را جشن می گرفتند مانند تیرگان، مهرگان، فروردیگان که هنوز هم نامی از این جشن ها باقی مانده است.
در آخر سال هم ۱۲ روز اول سال را بمناسبت این ۱۲ ماه جشن نوروزی را می گرفتند و برای هرماه یک روز را تعطیل می کردند و روز سیزده سال در حقیقت روز کار ایشان محسوب می گردیده و چون کار در صحرا و در مزرعه شروع می شد آنها بدین مناسبت به دشت می رفتند و به رقص و پایکوبی برای شروع مجدد کار می پرداختند زیرا که زمستان بسر رسیده و فصل کار که بهار باشد فرارسیده بود و بستر طبیعت بهترین محل برای این آئین بوده است و این سنت به اخلاق و گاه شماری و فرهنگ ایرانیان نزدیک تر است تا دیگر خرافات رایج در باره   سیزده بدر.
 
                                               با درود
                                              انجمن فرهنگی ایرانیان شهر کلن
                                                     ارژنگ برهان آزاد
کلن ۰۴.۰۴.۲۰۰۹