•
به فکر پنجره ای باز سوی ایرانم
مگر که خاطره آتش زنـَد به حرمانم
نگه کنم به سرافرازی دماوندش
بلند همت او جان دهد به عصیانم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۱ فروردين ۱٣٨٨ -
۱۰ آوريل ۲۰۰۹
به فکر پنجره ای بازسوی ایرانم
مگر که خاطره آتش زنـَد به حرمانم
نگه کنم به سرافرازی دماوندش
بلند همت او جان دهد به عصیانم
سپید رود خروشان بشوید آلامم
حریر غنچه بپوشد، کلام عریانم
به شرق و غرب بجویم از آشنا ردّی
و کوچه کوچه رسَم بر مزار یارانم
به جای مویه غزلخوان به خاک بوسه زنم
به خاوران چو رسد گام گیج و حیرانم
پیاله ای ز سرشک زلال برگیرم
نه بهر گریه که از ژرفنای طغیانم
به خاک تشنه بپاشم ،بخوانمش برگـُفت
که شرح واقعه گوید به گوش نسیانم
طنیین او برود پس به رگ رگ حرفم
سکوت بشکند از هل هل پریشانم
صدا کند قلمم ذره های زمزمه را
و شعر، معجزه ریزد به کام هذیانم
ترنـّمش بکشاند به رقص، بهت و سکون
شمیم عشق تراوان به گاه ِ جولانم...
ای آن که شعر مراگاه و گاه می خوانی
درنگ ! تا شنوی ماجرای پنهانم
نی ام غریب ببین در مجال سرخ غزل
به یمن واژه ی سرکش به قلب ایرانم
ویدا فرهودی
پاریس- فروردین ماه ۱٣٨٨
|