تلاش برای وحدت و همسوئی در شرایط پیچیده ایران
چهار روز همراه با یازدهمین کنگره سازمان فدائیان خلق- اکثریت
گزارش سایت تهیه


شیرین فامیلی


• نکته مثبتی که شاهد آن بودم، فضای به مراتب دوستانه تر و منعطف تر حاکم بر کنگره بود. از قهرها، اعتراض ها و بعد هم آشتی ها و تفاهم های پرشور در طول این چند روز بگذریم، که به تجربه من ویژگی تمام سازمان های سیاسی و بالنسبه جوان است، اسناد و گزارش های بسیاری در طول این چهار روز به بحث گذاشته شد و کنگره سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت توانست به تمام برنامه های از قبل پیش بینی شده خود بپردازد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۴ فروردين ۱٣٨٨ -  ۱٣ آوريل ۲۰۰۹


از تاریخ ٨ تا ۱۱ آوریل (۱۹ تا ۲۲فروردین)، یازدهمین کنگره "سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت" با شرکت اعضا و میهمانان در منطقه ای نزدیک برلین در آلمان برگزارشد.
دهها تن از اعضای این سازمان از نقاط مختلف اروپا به آلمان آمده بودند تا اسناد وگزارشهای سازمانی وموضوعات مهم سیاسی وتشکیلاتی را به بحث بگذارند و شورای مرکزی سازمان را برای دوسال آینده برگزیند.
من دومین باری بود که به عنوان روزنامه نگار میهمان به کنگره سازمان فدائیان خلق– اکثریت دعوت می شدم. نخستین بار که دعوت شدم شش سال پیش بود.
خوب طبیعی است که برای من مهم بود بدانم در طول این سالها چه تغییر مهمی از جمله در میان نظریات اعضای این سازمان، نحوه برخورد آنها با یکدیگر، فضای حاکم بر بحث های درونی آنها وبویژه میزان حضور و مشارکت زنان به وجود آمده است.
آنچه که در درجه اول توجه من را به عنوان یک روزنامه نگار زن جلب کرد، تعداد انگشت شمار زنان در کنگره بود، که در گزارش های بعدی به آن خواهم پرداخت .
اما نکته مثبتی که شاهد آن بودم، فضای به مراتب دوستانه تر و منعطف ترحاکم بر کنگره بود. از قهرها، اعتراض ها و بعد هم آشتی ها و تفاهم های پرشور در طول این چند روزبگذریم ، که به تجربه من ویژگی تمام سازمان های سیاسی وبالنسبه جوان است، اسناد و گزارش های بسیاری در طول این چهار روز به بحث گذاشته شد و کنگره سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت توانست به تمام برنامه های از قبل پیش بینی شده خود بپردازد.
من در حاشیه این کنگره، ارزیابی چند تن از اعضای سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت را درباره روند کار کنگره و نتایج آن پرسیدم.


«همسویی در شرایط پیچیده جامعه ایران»
مهدی فتاپور، عضو شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق- اکثریت، درباره کنگره سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت و مسایل مطرح شده در آن گفت:« اصولا این سیستم که در کنگره های احزاب در مورد مسایل متعددی تصمیم گیری شود، شیوه ای است که احزاب در دنیای امروز کمتر به کار می برند و کنگره های آنها، موضوعی یا تک موضوعی و عمدتا معطوف به آینده نه چندان دور است. از این نظر من معتقدم که برنامه ریزی این کنگره دقیق نبود، ولی مهمترین نتیجه مثبتی که این کنگره داشت، تصویب سند راستاهای سیاسی سازمان با رای بسیار بالا بود. این نشان می داد که در درون سازمان، در مورد اهداف سیاسی و کاری که باید ظرف چند سال آتی انجام شود، همسویی بسیار گسترده ای به وجود آمده است.»
مهدی فتاپور با مثبت و مهم شمردن چنین همسویی در شرایط پیچیده جامعه ایران، تاکید کرد که این همسویی می تواند در این که سازمان اکثریت بتواند در مناسبات با سایر نیروهای دموکرات جامعه و در جهت به وجود آمدن یک همگنی و سیاست واحد موثرتر عمل کند، نقش داشته باشد.
وی همچنین گفت: « به نظر من دومین تصمیم مهم سازمان این بود که به طور جدی تری در مورد چند مقطع تاریخی سازمان کار کند و دیدگاه ها، استدلال ها و تحلیل های دقیق تر خود را ارایه دهد. یکی از این مقاطع سال های ۵۸ تا ۶۲ است؛ مقطع پر التهابی که سیاست سازمان در آن دوره مورد بحث های زیادی قرار گرفته است. مقطع دیگر سال ۶۵ است که ضربات سنگینی به تشکیلات سازمان وارد شد و تعداد زیادی از کادرهای سازمان دستگیر شدند و این که دلایل این ضربه چه بود و تا چه حد امکان احتراز از چنین ضرباتی وجود داشت. این مسئله هم به نظر من تصمیم مهمی بود و من امیدورام سازمان بتواند تا کنگره آتی کار جدی در این زمینه انجام دهد و نتایج آن در سطح عمومی جنبش مطرح شود.»
مهدی فتاپور با اشاره به بحث وحدت در کنگره سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت، گفت که این کنگره نشان داد تمام اعضای سازمان نسبت به ضرورت فعالیت جدی در جهت نزدیکی و وحدت نیروهای چپ تاکید دارند. البته در این کنگره توانستند دل نگرانی ها و زوایای متفاوت این مسئله را مورد بحث قرار دهند و این بحث ها می تواند دست آوردی باشد برای کارهای آتی.
وی در زمینه انتخابات نیز چنین گفت: « من انتخابات را هم در چهارچوب راستاهای سیاسی قرار می دهم، یعنی میزگرد انتخاباتی که برگزار شد میزگرد خوبی بود و رفقا توانستند از زوایای مختلف موضوع را مورد بررسی قرار دهند. من در همان عرصه راستا های سیاسی که توافق بالایی صورت گرفت، انتخابات را هم در واقع یکی از مهمترین راستا های سیاسی می دانم که دراین عرصه ها کنگره نشان داد که همسویی بالایی در سازمان وجود دارد. مثلا در عرصه انتخابات، این موضوع درست است که نیروهای دموکرات و سکولار جامعه تلاش کنند با برنامه و چهره خودشان وارد صحنه شوند و دراین جهت هم بر برنامه دیگر نامزدها و هم بر فضای عمومی سیاسی جامعه تاثیر بگذارند و طبیعتا در انتها می توانند تصمیم بگیرند نسبت به کسانی که در صحنه هستند چه موضعی بگیرند. به نظر من این سمت گیری در کنگره، سمت گیری قدرتمندی بود. »

«نیروهای اپوزیسیون باید وارد فضای انتخاباتی شوند»
میزگرد بحث درباره دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری در ایران بیشتر درباره چگونگی شرکت سازمان و نحوه برخورد با این انتخابات بود که نظرات مختلفی از سوی شرکت کنند گان در بحث مطرح شد.
یکی دیگر از شرکت کنندگان در این میزگرد ف . تابان از کادرهای باسابقه سازمان فدائیان خلق- اکثریت بود. او با اشاره به این که با طرح این مسئله به شکل شرکت یا عدم شرکت در انتخابات، مسئله دارد، می گوید: «رای دادن در روز انتخابات یک موضوع است و چگونگی شرکت کردن در روند این انتخابات موضوع دیگری است.
ما شاهد هستیم که از چند ماه مانده به روز رای گیری، فضای سیاسی جامعه تحت تاثیر این انتخابات قرار می گیرد و فضای سیاسی فعال می شود و بهترین فرصت است که هر نیرویی بتواند مواضع خود را طرح کند و تاثیرات خود را در جامعه بگذارد و از این نظر تاکید من بیشتر روی چگونگی شرکت در این روند است.»
او معتقد است که با توجه به امکاناتی که اپوزیسیون در شرایط فعلی دارد، هر دو روش سنتی که تا کنون اپوزیسیون درانتخابات به کار گرفته، یعنی تحریم انتخابات یا شرکت و رای دادن به یکی از کاندیداهای موجود، یک سیاست یا تاکتیک منفعل است و تا به حال نتوانسته یک موضع فعال و مستقل را از طرف این نیروها مطرح کند.
این عضو باسابقه سازمان فدائیان خلق- اکثریت می افزاید: « من بیشتر طرفدار حرکتی هستم که دراین انتخابات با قوت بیشتری مطرح شده، تحت عنوان «انتخابات مطالبه محور» و به این صورت است که نیروهای خارج از حکومت مواضع خود را به طور مستقل طرح کرده و در صورت امکان کاندیدای مستقلی را معرفی کنند که جدا از روند قانونی حاکم بر انتخابات که از نظر در واقع ما ضد قانونی است، درانتخابات اعلام کاندیداتوری کند و اعلام کاندیداتوری را هم موکول به نظر شورای نگهبان نکند.»
وی تاکید می کند که با تکیه برچنین چهره ای و چنین مطالباتی، در شرایطی که جامعه آماده شنیدن حرف های سیاسی است، نیروهای اپوزیسیون باید وارد فضای انتخاباتی شوند و این تاکتیکی است که می تواند مطرح باشد و نیروهای اپوزیسیون را مطرح کند و صرف نظر از این که این شخصیت از طرف حکومت پذیرفته نخواهد شد، اما اساس به وجود آوردن یک آلترناتیو دموکراتیک و مترقی در جامعه ماضرور می باشد.
تابان به رغم این که معتقد است که تصمیم گیری در روز انتخابات باید در همان روزهای آخر و با توجه به وضعیتی که پیش خواهد آمد انجام گیرد، می گوید: « اگر شرایط ، نیروها و کاندیداهای موجود تغییرات اساسی نکند، زمانی که نمی توانم کاندیدای خودم را معرفی کنم، به طور قطع از شرکت در چنین انتخاباتی هم خودداری خواهم کرد.»

«هویت خواهی ملی»
یکی دیگر از موضوعاتی که از همان روز اول در کنگره به عنوان موضوعی مهم مطرح شد و در دستور بحث قرارگرفت ، مسئله ملی – قومی بود. اکثر شرکت کنندگان به رغم تفاوت نظرها معتقد بودند که مسئله ملی – قومی وهویت طلبی گرچه همیشه در ایران مطرح بوده، ولی در سالهای اخیر و بویژه پس از روی کار آمدن دولت احممدی نژاد شدت گرفته است.
در باره این موضوع و آن چه در این زمینه در کنگره سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت گذشت، نظر بهزاد کریمی، از اعضای رهبری سازمان اکثریت که در این زمینه کارهای پژوهشی کرده و مقالاتی هم نوشته است را پرسیدم.
بهزاد کریمی در پاسخ گفت: « اولین نکته ای که باید مطرح کنم، این است که قبل از کنگره بحث های جدی در این مورد جریان داشت، چه در رسانه های بیرونی و چه در رسانه های درونی سازمان، چه در جلسات عمومی ما و چه در کمیسیون اسناد کلان؛ آن جایی که به مسئله برنامه باز می گشت. بنابراین ، این بحث ها در سازمان ما تازه نیست.»
وی افزود: « متجاوز از ۱۵-۱۰ سال پیش، اولین بار یک رشته تزهای ملی را نوشتیم که خود من نویسنده آن بودم و بعد در ارگان های مرکزی اعلام کردند که ما در مورد این مسئله، چنین دیدگاهی داریم. از همان زمان برای ما همواره مسایل ملی در ایران جدی بوده است و می توانم بگویم وقایع چند سال گذشته این ارزیابی را تایید کرد که درک ما درست بوده است و ما شاهد برآمدهایی از حرکت های ملی تحت عنوان «هویت خواهی ملی» هستیم. اگر بخواهم این حرکت ها را ارزش گذاری بکنم؛ بخشی از آنها بسیار افراطی هستند و بخشی از آنها رویکردهای متعادلی دارند. ولی در مجموع بیانگر حدت مسئله است و این که نیروی اجتماعی بسیار بزرگی را در کشور به میدان خود می کشد و وارد این چالش می کند.»
به گفته بهزاد کریمی وقتی مسئله جدی تر شد و خود سازمان نیز بحث های برنامه ای را آغاز کرد، دراین مدت سایه روشن های درون سازمان در ارتباط با این قضیه شفاف تر شده و البته اختلافات هم نسبت به سال های گذشته خود را آشکارتر نشان داده است. در نتیجه کنگره از یک طرف این مسئله را جزو مسایل اصلی کنگره قرار داد و از طرف دیگر با صف آرایی های تقریبا شکل گرفته ای نسبت به قضیه در سازمان روبرو بوده و هستند.
وی همچنین گفت: « اما تلاش این است که از سویی مسایل اصلی مشترک، مانند گذشته سیمای عمومی ما باشد و از سویی دیگر مسئله باز بماند تا این موضوع که ما کدام راه حل ساختاری را می خواهیم درایران ارایه دهیم، مجددا از دیدگاه کارشناسانه بررسی شود. چون همه ما معتقدیم که ساختار باید بر عدم تمرکز مبتنی باشد، ولی در کدام شکل؟ آیا خودمختاری فرهنگی خواهد بود؟ آیا خودمختاری محلی خواهد بود با اختیارات بیشتر؟ آیا شکل فدرال خواهد داشت و فدرال ایرانی چه ویژگی هایی خواهد داشت؟»
بهزاد کریمی تاکید کرد که این کنگره نشان داد، این اراده وجود دارد که باب مسئله را بسته ندانیم، زیرا هم خودمان باید در این زمینه کار کنیم و هم کارهای کارشناسانه ای در سطح جنبش باید انجام گیرد، تا در آینده به نتیجه بیشتر و مشخص تری برسیم.

«مذاکرات مستقیم و بدون قید و شرط بین ایران و آمریکا»
گرچه کنگره سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت به دو موضوع سیاسی مهم ایران ؛ مسئله انتخابات ریاست جمهوری و مسئله ملی – قومی چه در حاشیه و چه در درون بحث های داخلی کنگره پرداخت، اما جای موضوع مهم چگونگی "رابطه ایران و آمریکا" و مسئله "پرونده هسته ای جمهوری اسلامی" که به ویژه با روی کار آمدن دولت اوباما در آمریکا از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در میان بحث و گفتگو ها خالی بود.
از علی پورتقوی، عضوشورای مرکزی سازمان فدائیان خلق اکثریت، علت این مسئله و موضع سازمان را در این زمینه ها سوال کردم.
علی پورنقوی گفت: «همان طور که شما اشاره کردید، ما بحث مستقیم تفضیلی و مشخص درباره اوضاع سیاسی کشور نداشتیم و جزو اسناد ارایه شده از جانب شورای مرکزی به کنگره، یکی هم تحلیل و گزارش مفصلی از وضعیت سیاسی کشور بود.»
وی افزود: « موضوع مناسبات ایران و آمریکا همیشه برای سازمان به عنوان موضوعی مطرح بوده که باید از طریق مذاکره حل شود. مناسبات بین ایران و آمریکا به ویژه پس از مطرح شدن مسئله اتمی جمهوری اسلامی، به صورت تهدید به جنگ و اقدامات نظامی بروز کرده است و نظر سازمان در این باره همواره پرهیز از تهدید نظامی و جنگ و حل مسایل از طریق گفت وگو بوده است. ما در همین کنگره هم قطعنامه راستاهای فعالیت سیاسی داشتیم که مشخصا یکی از بندهای آن در زمینه سیاست خارجی و مناسبات بین ایران و آمریکا بود و مجددا بر همین مواضع تاکید شد».
به گفته علی پورتقوی، آن چه تا کنون اضافه بر مسئله پرهیز از جنگ و حل مسایل از طریق مذاکره در مواضع سازمان تکرار شده و در کنگره یازدهم مطرح و به تصویب رسیده است، موضع گیری مشخص تر در ارتباط با پرونده اتمی ایران، به صورت پذیرش مذاکره برای ایجاد کنسرسیوم جهانی جهت غنی سازی اورانیوم بود.
وی در این زمینه افزود: « اگر بخواهم مکث بیشتری روی این موضع داشته باشم، باید بگویم که سیاست سازمان در ارتباط با پرونده اتمی ایران و مناقشات حول این پرونده، شامل تشویق ایران و تصریح بر این مسئله است که ایران باید پروتکل الحاقی را بپذیرد و پرونده اتمی شفاف داشته باشد. سازمان همچنین از مذاکره برای تشکیل کنسرسیوم غنی سازی اورانیوم استقبال می کند و موافق مذاکرات مستقیم و بدون قید و شرط از جانب طرفین است.»

شامگاه روز شنبه کنگره با انتخاب شورای مرکزی جدید که در آن سه زن که دوتن از آنها با رای مستقیم کنگره و یک تن بر اساس طرح سهمیه بندی سازمان انتخاب شد، به کار خود پایان داد. اما در آخرین ساعات قراری به تصویب کنگره رسید که موضوع آن را ازعلی پور تقوی، از اعضای رهبری سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت پرسیدم.
علی پور تقوی پاسخ داد: «مصوبه درباره چند مورد قتل هایی بود که در سازمان چریک های فدائی خلق ایران اتفاق افتاده بود. قرار تصویب شده کوشش های هیئت سیاسی و اجرائی و شورای مرکزی منتخب کنگره دهم برای گردآوری اطلاعات و تحقیق حول این موضوع را تایید کرده و شورای منتخب خود را موظف کرد که به تحقیق در این باره ادامه دهد ونتیجه کار را به طریق مقتضی انتشار دهد.»
کنگره همانند دیگر اجلاس های مشابه دارای نقطه قوت ها و نقطه ضعف هایی بود که در گزارشی دیگر به آن خواهم پرداخت.
www.tahieh.net none">
[ www.tahieh.net