کلید …


پیرایه یغمایی


• گفتند و ما هم ، با جان شنیدیم
راهی به جز عشق ، اما ندیدیم ...

گفتند: - « پا؟ پا؟، هرگز مبادا !»
پا را شکستیم ، در خود خمیدیم. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۶ فروردين ۱٣٨٨ -  ۱۵ آوريل ۲۰۰۹



گفتند و ما هم ، با جان شنیدیم
راهی به جز عشق ، اما ندیدیم ...

گفتند: - « پا؟ پا؟، هرگز مبادا !»
پا را شکستیم ، در خود خمیدیم .

پا گر شکسته ست ، راهی دگر هست
سر چاره گر شد، باسر دویدیم .

گفتند:-   « سر؟ سر؟ ، این گوی بی در؟
نابوده خوشتر!» ، سر را بُریدیم.

گر پا و سر نیست ، یک راه باقی است،
با بال آواز ، ره را پریدیم

گفتند: -   « لب؟ لب؟، این حلقه ی تب؟
خاموش باید! » ،   لب را گزیدیم ...

از دل صدا خاست «از ما و بر ماست»
گفتند: - «دل؟ دل؟ » ، دل را دریدیم ...

پا و سر و دست، از بُن بهانه ست
نقشی پدیدار ، در ناپدیدیم

بازی دگر شد، شب دربدر شد
تا مشرق عشق ، در خود دمیدیم

هر کس درافتاد با مـا ، ور افتاد
در چالش شب ، صبح سپیدیم

کُولی بزن باز ، گلگونه ی ناز
ما سرخ ِ رخسار ، از خون خریدیم

ما کاکُل سرخ ، عطر گل سرخ
در باور قفل ، رمز کلیدیم ...
 

Pirayeh163@hotmail.com