به یاد عبدالرحمن برومند
سالروزی دیگر به تجدید عهد
•
فرزندان عبدالرحمن برومند به مناسبت هیجدهمین سالگرد قتل پدر خویش بیانیه ای منتشر کرده اند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
٣۰ فروردين ۱٣٨٨ -
۱۹ آوريل ۲۰۰۹
هجده سال پیش در چنین روزی، یک شهروند ایرانی در شهر پاریس با ضربات چاقو ترور شد. جرم او عشق به ایران و آزادیخواهی بود. پدرمان عبدالرحمن برومند از پیروان نهضت ملّی و هوادار محمد مصدق و دوست و همرزم شاپور بختیار بود. او رفت و برای بازماندگانش میراثی گرانبار از سربلندی و مسئولیت بر جای گذاشت. از فردای این فاجعه، ما فرزندان، بار سنگین وظیفهی دادخواهی را در شرایطی که هیچ دولتی مسئولیت اجرای عدالت را عهده دار نشد، بی هیچ یاوری، به دوش کشیدیم. در طول این سالها لحظه ای بار این مسولیت، وجدان ما را رها نکرده است. با خود اندیشیدیم که تنها و ناتوان چه می توان کرد و آموختیم که انسان در عمق ناتوانی باز می تواند با بیان حقیقت در مقابل شرّ و دروغ ایستادگی کند و با این کار فضایی هر چند کوچک در مقابل دنیای دروغین نظامهای خودکامه گشوده و چون آیینه ای شفاف، پلیدی هایشان را در برابر همگان بازتاب دهد. ستمکاران در پنهان کردن بیدادشان اصرار میورزند، و این اصرار خود گواهی است بر پلیدی اعمالشان. اگر نه، چرا با بازماندگان قربانیان کشتار سال ٦٧، همچنان تندی میکنند و راه آنان را به مزار بی نام و نشان عزیزانشان در خاوران می بندند؟ چرا از عهدهدار شدن کار خود، بزدلانه میگریزند و در پیشگاه افکار عمومی از این جنایات دفاع نمی کنند؟
سالیان دراز است که در چنین روزی با گرامیداشت یاد پدر، یاد همهی قربانیان ظلم جمهوری اسلامی را گرامی میداریم زیرا نیک می دانیم که هیچ حقی برای ما نخواهد بود اگر این حق برای همه نباشد. هرسال فهرستی ناقص از نام قربانیان را مرور میکردیم و با یادشان، ظلمی را که بر آنها رفته بود تصدیق کرده و با خود عهد می کردیم که برای آنان نیز دادخواهی کنیم. امّا یادآوری چند نام در مقابل دهها هزار قربانی که نامشان از صفحهی روزگار، به نامردمی حذف شده، به جای اینکه مرحمی بر زخم وجدانمان شود، درد آن را افزونتر می کرد. از اینجا بود که به تأسیس امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر رویآور شدیم. در امید به هر قربانی، از هر کیش و مقامی، از هر قوم و مذهبی، از هر جنسیتی، بی توجه به آنچه موجب نابودیاش شده، و بدون هیچ تبعیضی، تنها به این دلیل که از حقوق انسانی یک متهم محروم بوده، صفحه ای اختصاص یافته است؛ در این صفحه، هدف اعادهی حیثیت از فردی است که حقوق انسانی اش توسط دولت که قاعدتاً موظف به حفاظت از این حقوق است، پایمال شده است. در این صفحه داغ دیدگانی چون ما، می توانند قصهی پر غصهی عزیزانشان را برای ثبت در تاریخ بازگو کنند، و اگر در آن لحظات تلخ از امکان کمک به عزیزشان محروم بوده اند، در امید این فرصت را دارند که در مقابل اتهامات دستگاه جور و ستم به دفاع از او برخیزند و نگذارند که روایت جلادان تنها روایتی باشد که برای قضاوت آیندگان بر جای میماند. تا به امروز، بیش از دوازده هزار پرونده در امید ثبت شده است و کار تحقیقات با یاری خویشان و دوستان و نزدیکان قربانیان ادامه دارد و در این امر ما به کمک همگان، خاصه خویشان قربانیان، نیازمندیم.
در این سالها آنچه به ما قوت قلب داده است رفتار امیدبخش هموطنان ما در ایران و در خارج کشور است. زنان و دانشجویان و فعالان حقوق بشر که در وضعیتی دشوار و خطرناک از گفتن حقیقت و مقاومت مسالمت آمیز باز نمی ایستند و بهای آن را می پردازند. تلاش آنان را که چون کمانگرها، کبودوندها، و زنانی که شجاعانه و بدون خشونت به دفاع از حقوق و حیثیت انسانی شهروندان به پا خاسته اند، ستایش می کنیم. در چنین روزی فکر ما با خویشان و دوستان مهرنهادها، میرصیافیها و حشمتسارانها و صدها قربانی دیگری است که در سال گذشته جان خود را از دست دادند. ما از صمیم قلب با آنها همدردیم.
در هجدهمین سالگرد قتل پدرمان، روی سخنمان با ستمکارانی است که او و هزاران فرزند این مرز و بوم را از بین بردند. به آنان یادآوری می کنیم که پاسخ ظلم، دادخواهی است. با قتل عزیزان ما، این شما هستید که پای ما را به میدان مبارزه می کشید. اشتباه می کنید اگر فکر می کنید که با بازداشت و شکنجهی کودکی پانزده ساله، ابراهیم مهرنهاد، به این اتهام که خبر حکم اعدام برادرش را منتشر کرده، می توانید واقعیت تلخ جنایتی را لوث کنید که یکی از فرزندان نازنین ایران، یعقوب مهرنهاد قربانی آن شد.
ما در هجدهمین سالگرد قتل پدرمان، در امید میگردیم و در برابر فهرست بی پایان نام قربانیان سر تعظیم فرو می آوریم و با یادشان تجدید عهد می کنیم که تا زنده هستیم در پی احقاق حق همهی آنها خواهیم بود، بی هیچ استثناء و تبعیضی.
فرزندان عبدالرحمن برومند
٢٩ فروردین ماه ١٣٨٨
|