عبدالله مومنی: انحراف اصلاحات
صادقانه و با صراحت باید گفت، اگر گروهی از اصلاحطلبان به باور و تعریف جدیدی از اصلاحات رسیده باشند که از قضا با مبانی نظری - تاریخی آنان نیز همخوانی بیشتری داشته باشد، شاید بهتر باشد آنها از این پس عنوان «جناح میانه رو» حاکمیت را برای خود برگزینند
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۹ ارديبهشت ۱٣٨٨ -
۲۹ آوريل ۲۰۰۹
اگر بخواهیم یادآوری دو شعار بنیادین دانشجویان ایرانی طی دو دهه اخیر را به عنوان آغاز این نوشتار قرار دهیم، بی شک باید گفت «دموکراسی خواهی» و «حقوق بشر» به واقع طی این سالها به «راهبرد سیاسی» جنبش دانشجویی بدل شده است.
بر این اساس دانشجویان نیز در نوع مواجه خود به آنچه در فضای سیاسی کشور در روزهای باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری دهم در حال رقم خوردن است، همواره باید بر این هویت سیاسی مبتنی بر دفاع از آزادیهای اساسی، دموکراسیخواهی و حقوق بشر پافشاری کرده و در راه اعتلاء تعمیق این گفتمان یکصدساله در ایران بکوشند. این مساله البته آنجا نقش تعیین کننده پیدا میکند که توجه داشته باشیم نهاد دانشگاه و جنبش دانشجویی طی مبارزات خود در راه تحقق آرمانهای ملی واجد یک نوع سرمایه پنهان اجتماعی است که میتوان و باید آن را به نفع فرایندهای دموکراتیک و تسهیل اصلاحات ساختاری به کار گرفت، چرا که همین سرمایه اجتماعی موجب شده است تا جنبش دانشجویی به عنوان یک شناسه اصلی در جامعه به ویژه از سوی نخبگان و نیز طبقه متوسط شهری مورد توجه و الهام بخش باشد.
از سوی دیگر با تکیه بر این راهبرد گذار به دموکراسی که هر قشری از جامعه در یک فرآیند دموکراسیخواهی بایستی با فریاد «سهم خود از دموکراسی» و پیگیری آن در راستای تحقق و تضمین جامعه و حکومتی دموکراتیک بکوشد، جنبش دانشجویی نیز بایستی با طرح مطالبات صنفی ویژه خود یعنی «حقوق و آزادیهای آکادمیک» از جمله «حق تحصیل»، «آزادی بیان آکادمیک»، «آزادی تشکلها و تجمعات صنفی»، «نشریات مستقل دانشجویی» و .... سهم خود از مشارکت در روند اصلاحات دموکراتیک را ایفا کند.
از این رو در پیوند با مساله انتخابات آتی به نظر میرسد، بسیاری از مطالبات و معضلات پیش روی جامعه مدنی و خصوصا نهاد دانشگاه از طریق قوه مجریه قابل حل و فصل باشد. از این جمله می توان به امکان تحقق مهمترین مطالبه و شعار جنبش دانشجویی یعنی "استقلال نهاد دانشگاه" از سوی این قوه اشاره کرد. گرچه باید گفت، این مساله به طور جدی منوط به اراده راستین جریانها و شخصیتهایی است که به نام اصلاح طلبی دولت را در اختیار میگیرند؛ چرا که در نظر مخالفان اصلاحات، استقلال نهاد دانشگاه نه یک شعار جزیی و یا صنفی بلکه زمینهسازی بلند مدت و استراتژیک برای تحولات دموکراتیک عمیق است، امری که قطعا به مذاق آنها خوش نیامده و در برابر آن با تمام توان مانعتراشی خواهند کرد .
بر این اساس دفتر تحکیم وحدت به عنوان بزرگترین نهاد دانشجویی کشور که در یک دهه اخیر مستقل از قدرت و با دادن هزینههای گزاف بر آرمانهای خود بر پایه آزادی، دموکراسی و حقوق بشر تاکید داشته و در دوران حکمرانی دولتمردان نهم با فشارهای شدید و بی سابقهای روبرو بوده است به گونه ای که دولت حتی حیات این نهاد دانشجویی را زیر سوال برده و در جهت حذف آن گام برداشته است و به طور کلی دانشجویان تحولخواه بایستی در این دوره فشارهای طاقتفرسا و برای دفاع از حق حیات و حضورخود در عرصه دانشگاه، با تمرکز بر خواستهها و مطالبات خود از گروههای سیاسی اصلاح طلب به صراحت بخواهند که درشعارو برنامههای خود با دوری جستن از کلی گوییهای همیشگی، برای دانشجویان که بر اساس تحلیلهای ارایه شده در نشستهای مختلف خود و بر مبنای اصل سیال بودن جنبش دانشجویی، استراتژی مشارکت انتقادی در انتخابات را برگزیدهاند، به روشنی و فارغ از هرگونه مجامله روشن سازند که تا چه میزان بر تحقق این مطالبات در صورت بازگشت به قدرت تاکید خواهند کرد و این گروه ها توجه داشته باشند که جنبش دانشجویی معتقد به)) مطالبه نوعی از آزادی است که نتواند به ضر و نفی آزادی بیانجامد .((
با توجه به مطلب فوق، تاکید جنبش دانشجویی بر این شعارها از یک سو وضعیت جنبش دانشجویی را در ساخت سیاسی کشور و از سوی دیگر نسبتش با کاندیداهای حاضر در انتخابات را بدون هیچگونه گلایه و سهمخواهی تعیین خواهد کرد. در این صورت این گمانهزنی که «چه کسی رای بیشتری دارد» در تصمیمگیری فعالان دانشجویی از اهمیت به مراتب کمتری نسبت به فعالان سیاسی که تنها هدف خود را تغییر مسوول نهاد اجرایی کشور می دانند، برخوردار خواهد بود. اگر مهمترین سوال در فلسفه سیاسی از «چه کسی باید حکومت کند»؟ به «چگونه باید حکومت کرد»؟ تغییر کرده است، دانشجویان نیز باید در تدوین )) نقشه راه(( خود ))مشارکت انتقادی(( در انتخابات آتی به رویه ها، شعارها و عملکردهای کاندیداهای ریاست جمهوری به جای تاکید بر افراد و میزان رای آوری آنها توجه جدی کنند.
این مساله آنجا واجد اهمیت اساسی میشود که در شرایطی که شاید دستیابی به جنبش اجتماعیای مانند دوم خرداد ۷۶ و یا اقدام برای اصلاحات ساختاری غیرعملی باشد، به نظر میرسد دستکم نباید کاری کرد که آرمانهای اساسی اصلاحات در میان فرصت طلبیهای سیاسی پنهان و ناپیدا و در نهایت به انحراف کشیده شود و اقدام دانشجویان در طرح مطالبات حقخواهانهشان می تواند سهم عمدهای در زنده نگاه داشتن این آرمانها و مطالبات تاریخی و همچنین جلوگیری از برخی انحرافات داشته باشد.
از سوی دیگر نیز صادقانه و با صراحت باید گفت، اگر گروهی از اصلاحطلبان به باور و تعریف جدیدی از اصلاحات رسیده باشند که از قضا با مبانی نظری - تاریخی آنان نیز همخوانی بیشتری داشته باشد، شاید بهتر باشد آنها از این پس عنوان «جناح میانه رو» حاکمیت را برای خود برگزینند و لااقل عنوان اصلاح طلبی را برای کسانی بگذارند که در استفاده از این نام و نشان دچار شرمساری وتزلزل نشده و این عنوان را افتخاری اکتسابی حاصل از هزینههای هنگفت بدانند؛ این مساله شاید مهمترین فایده انتخابات پیشرو باشد.
۲ اردیبهشت ۱۳۸۸
منبع: ادوار نیوز
|