بزرگداشت اول ماه مه
پیام های احزاب و گروه های ایرانی


• احزاب و سازمان های مختلف سیاسی پیام هایی به مناسبت اول ماه روز جهانی کارگر منتشر کرده اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨٨ -  ٣۰ آوريل ۲۰۰۹


روز جمعه، کارگران ایرانی به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر در تهران گرد می آیند و خواست های خود را که در قطعنامه ای پانزده بندی تهیه شده است اعلام می کنند.
همزمان با فرارسیدن روز جهانی کارگر، بسیاری از احزاب، سازمان ها و گروه های سیاسی که به این روز ارج می گذارند، نیز با انتشار پیام هایی به همبستگی با جنبش کارگری در ایران و بزرگداشت اول ماه مه اقدام کرده اند. در زیر خلاصه ای از بخشی از این پیام ها که در اختیار اخبار روز قرار گرفته است را می خوانید:


سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران:
گسترده و پایدار باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران

سازمان فدائیان خلق ایران در پیام خود از تشدید فشارها بر طبقه ی کارگر سخن گفته و نوشته است: در سال گذشته تعرض و تهاجم سرمایه داران و رژیم جمهوری اسلامی به طبقه کارگر شدت و حدت بیشتری یافت. جمهوری اسلامی برای فراهم ساختن نیروی کار ارزان، مطیع و خاموش و برای تضمین امنیت سرمایه و سود و برای انتقال هر چه بیشتر بار بحران ساختار نظام سرمایه‌داری ایران بر دوش کارگران و زحمتشکان، مقررات زدائی از قانون کار، حذف و «اصلاح» و فسخ آن و تحدید دامنه شمول آن را هر چه بیشتر گسترش داد. سال گذشته بند (ز)، به ماده‌ی ‌٢١ قانون کار اضافه شد و بر اساس این بند جدید کارفرمایان می‌توانند به بهانه «کاهش تولید و تغییرات ساختاری در اثر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و لزوم تغییرات گسترده در فن‌آوری» به قرارداد کار با کارگران خاتمه دهند.
اصلی‌ترین عرصه بروز سیاست‌های ضد کارگری رژیم برای انتقال بار بحران ساختار اقتصادی ایران بر دوش مزد و حقوق بگیران به صورت اخص در حوزه تعیین حداقل دستمزد و سیاست‌های ناظر بر آن و مخالفت با مشارکت واقعی کارگران و سرکوب تشکل‌های مستقل آنان خود را می‌نمایاند. امسال حداقل دستمزد کارگران بسیار پائین‌تر ازخط فقر و فقط بر اساس تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی، بدون در نظرگرفتن سبد هزینه خانواراعلام گردید. اما همین را هم سرمایه‌داران و از جمله اتاق بازرگانی و صنایع و معادن رژیم برنتابیدند و از میزان آن کاستند.
قراردادهای موقت و سفید امضا همچنان گسترش می‌یابد. وزارت کار در روزهای آخر اسفند ماه گذشته، فرم قراردادهای جدید را که بیش از پیش تمایلات، تاکیدات و منافع سرمایه‌داران و کارفرمایان را بر آورده خواهد ساخت و در راستای مقررات زدائی و حذف و لغو قانون کار و تبدیل آن به قانون توصیه‌ای و نه اجرائی است، انتشار داد.
در سال گذشته موج ورشکستگی و تعطیلی کارخانه‌ها و بیکار شدن و بیکارسازی کارگران بر گستره و عمق بحران در جامعه افزود. شمار بیکاران در حال حاضر از مرز ۵ میلیون نفر گذشته و نرخ بیکاری بیش از ۲۰ درصد است
در سال گذشته دولت احمدی نژاد در راستای منافع سرمایه‌داران و کارفرمایان، بدهی‌های آنان از بابت عدم پرداخت حق سهم بیمه کارفرمایان را مورد بخشودگی قرار داد. اتاق بازرگانی وصنایع ومعادن در طرحی بنام « طرح حمایتی تولید و کارآفرینی » خواستار بخشش و تعویق بدهی سرمایه داران و پرداخت تعهدات دولت و ارائه تسهیلات جدید به آنان شد
سازمان اتحاد فدائیان خلق ضمن اشاره به اعتصابات و اعتراضات کارگری در سال گذشته نوشته است: گسترش اعتصابات کارگران همزمان دو ویژگی داشته است: اول آن که در سال گذشته شرکت کارگران در اعتصابات برای تحقق خواست‌ها و مطالبات به سوی تمامی کارگران واحدهای اعتصاب کننده گرایش داشته است، دوم آن که مطالبات و خواست‌های کارگران بسیار متنوع شده است. در حالیکه بسیاری مطالبات مانند افزایش دستمزد، پرداخت حقوق معوقه، جلوگیری از اخراج، امنیت شغلی و ... بگونه‌ای دم افزون کارگران را در مقابل رژیم قرار می‌دهد، مطالباتی مانند خواست برپائی تشکل‌های مستقل کارگری و مخالفت با سیاست‌های ضد کارگری رژیم و نتایج و تبعات آن نیز کارگران را به مبارزه علیه رژیم می‌کشاند. کارگران و رهبران اعتصابات نشان می‌دهند که با توجه به حرکات قبلی و اعتصابات گذشته خود با درس آموزی از ضعف‌های خود و بهره‌گیری از شیوه‌های مختلف در برخورد با سرمایه داران و دولت، زمینه و روحیه مقاومت و مبارزه جویی را در میان خود ارتقا داده‌اند.
این سازمان در پایان اعلامیه ی خود فرا رسیدن روز همبستگی جهانی کارگران را با تلاش در برپائی دنیائی نو و عاری از ستم طبقاتی و استثمار، شادباش گفته است.


فدائیان خلق اکثریت:
راه مقابله با پیآمدهای فاجعه‏بار بحران اقتصادی، سازمانیابی کارگران و مزدبگیران است!

هیات سیاسی - اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در پیام خود ضمن اشاره به افزایش سختی های زندگی کارگران و زحمتکشان در یک سال گذشته هم در بعد بین المللی و هم در عرصه ی داخلی نوشته است:
بحران اقتصادی فشار خردکننده ای را بر لایه های پائین جامعه وارد می‏آورد، اما کارگران و مزدبگیران کشور ما فاقد سازمانهای صنفی هستند تا با تکیه به آنها به طور سازمان یافته با عواقب بحران مقابله‌ و از مطالبات و خواسته‏های خود دفاع کنند و اجازه ندهند که رژیم استبدادی و سرمایه‏داران بار اصلی بحران اقتصادی را بر روی دوش آنان منتقل سازند. کارگران و زحمتکشان کشور ما نه دارای تریبون هستند و نه در مجلس نماینده واقعی دارند و نه از حقوق دوران بیکاری و تامین اجتماعی مناسب بهرمندند تا در مقابل پیآمدهای مخرب بحران اقتصادی متحمل آسیب‏های کمتری شوند. سرمایه‏داران و مدیران دولتی دسته دسته کارگران را از واحدهای تولیدی، خدماتی و کشاورزی بیرون می ریزند و کارگران و خانواده‏های آن ها بدون هر گونه‌ پشتوانه اقتصادی و اجتماعی در جامعه رها می‏شوند.
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی با سرکوب احزاب چپ که مدافع منافع کارگران و مزدبگیران هستند و با جلوگیری از فعالیت و تشکیل سندیکاها می‏کوشد تاثیر گذاری آنها به‌ سود زحمتکشان را تقلیل دهد. هر حرکتی برای تشکیل سندیکا های مستقل با سرکوب روبرو می‏شود. هم اکنون تعداد زیادی از فعالین کارگری به‌ جرم دفاع از حقوق کارگران و تلاش برای تشکیل سندیکا مستقل کارگری در شکنجه‏گاه‏ها و زندان‏های رژیم به سر می‏برند.
در کشور ما کارفرمایان، تجار و صنوف از تشکل برخوردار بوده و پیگیرانه از منافع خود دفاع می‏کنند. از نظر حاکمیت تشکل‏های کارفرمایان و تجار تهدیدی برای امنیت کشور به حساب نمی‏آیند اما تشکیل سندیکاهای کارگری برای طرح مطالبات کارگران و تلاش برای تحقق آن‏ها اقدامی ضدامنیتی شمرده‌ می شود.
این سازمان در ادامه خاطرنشان کرده است: طبقه‌ کارگر کشور ما برای بر هم زدن این نظم ظالمانه‌ و غیر انسانی، راهی به‌ غیر از سازمانیابی حزبی و سندیکائی و متحد شدن در اتحادیه‌ ها و احزاب کارگری ندارد. از این رو مبارزه‌ برای آزادی‏های سیاسی اساسی برای کارگران و مزد بگیران از اهمیت اساسی برخوردار است. اگر فعالیت احزاب و اتحادیه‌های کارگری آزاد باشد، کارگران و مزدبگیران که‌ اکثریت جمعیت کشور را تشکیل می‏دهند، می‏توانند با کمک آنها ازحقوق و منافع خود دفاع و از زندگی و منزلت اجتماعی و انسانی شایسته‌ای که‌ امروز از آن محرومند، برخوردار گردند و در انتخابات نمایندگان و سخنگویان واقعی خود را انتخاب کنند.
فدائیان خلق ایران (اکثریت) در پیام خود به کارگران همچنین به موضوع انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرده و نوشته اند: بزودی دهمین دوره‌ انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‏شود. گردانندگان جمهوری اسلامی این بار نیز می‏خواهند انتخابات را به صورت غیردمکراتیک و مدیریت شده برگزار کنند و به خواست گروه‏های مختلف اجتماعی از جمله کارگران و مزدبگیران وقعی نگذارند. برای مقابله با اقدامات ضددمکراتیک رژیم حاکم باید از فضای انتخاباتی بهره گرفت و مطالبات کارگران را در سطح وسیع مطرح کرد و بدین وسیله توجه جامعه و جریان‏ها و فعالین سیاسی را جلب نمود تا بتوان بر بستر شرایط موجود به همکاری با فعالین سایر جنبش‏های اجتماعی دست یازید. امروز همکاری و مبارزه‌ مشترک کارگران و مزدبگیران، زنان، دانشجویان و فعالین ملی ـ قومی از اهمیت زیادی برخوردار است. بدون اتحاد و همکاری این جنبش‏ها، پیروزی بر استبداد ممکن نمی‏گردد.
در پایان این بیانیه فدائیان حق ایران (اکثریت) بر این موارد تاکید کرده اند:
ـ همرا با شما خواهان آزادی فوری منصور اسالو، ابراهیم مددی و کلیه‌ زندانیان سیاسی و پایان دادن به‌ پیگرد فعالین اجتماعی و سیاسی هستیم.
ـ تاسف و تاثر خود را از مرگ ۱۸ کارگر معدن در شهر زرند که‌ بدلیل عدم رعایت ایمنی محل کار جان خود را باختند، اعلام می‏داریم.
ـ خواهان به رسمیت شناختن حق تشکل و اعتصاب و حق انعقاد قرار دادهای دسته‌ جمعی هستیم.
ـ خواهان افزایش دستمزد و مزایای کارگران، پرداخت حقوق ایام بیکاری به‌ بیکاران، توسعه‌ و دمکراتیزه‌ کردن سازمان تامین اجتماعی به‌ نحوی که‌ همه‌ کارگران و مزد بگیران را تحت پوشش قرار دهد، هستیم .
ـ از مطالبات معلمان و از اعتصاب آن‏ها ‏پشتیبانی می‏کنیم.


سازمان کارگران انقلابی ایرانی (راه کارگر)
زنده باد اول ماه مه، روز همبستگی جهانی کارگران

کمیته ی مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) در اعلامیه ی خود نوشته است: واقعیت این است که مبارزات کارگران کشور در سال گذشته، در برابر تهاجمات گوناگون کارفرمایان و دولت حامی سرمایه داری، مبارزه ای تدافعی اما با قدرت بوده است. رژیم جمهوری اسلامی که "مبارزه با امپریالیسم" را به چماقی برای سرکوب دموکراسی و بهانه ای برای امتیازگیری در سطح منطقه ای تبدیل کرده است، نسخه های نولیبرالی نهادهای اقتصادی مورد حمایت امپریالیسم را مو به مو به اجرا گذاشته که در ترکیب با سایر سیاست های فاجعه بار رژیم و فساد و دزدی نهادهای دولتی ،عوارض خانه خراب کنی برای کارگران و زحمتکشان به همراه داشته است و مقاومت کارگران در برابر عواقب این سیاست های نولیبرالی و خصوصی سازی ها را به صورت لجام گسیخته ای سرکوب کرده و از هیچ کمکی به کارفرمایان دریغ نورزیده است. در این راستا همه جناح های رژیم و حتی برخی از نیروهای اپوزیسیون که مدافع حاکمیت سرمایه داری و سیاست های نولیبرالی در کشور هستند، یار و هم دست رژیم بوده و علیه کارگران و برای در هم شکستن مقاومتشان نسخه پیچی می کنند.
راه کارگر در ادامه آورده است: کارگران و زحمتکشان که در نتیجه سیاست های نولیبرالی بسیاری از دستآوردهای خود را درخطر می دیدند و یا مجبور بودند تعرض لجام گسیخته حامیان سرمایه را در هم بشکنند، روی خواست های مشخصی متمرکز شده اند. مبارزه برای دریافت حقوق عقب افتاده، که میلیون ها نفر کارگر در سال گذشته حقوق ماهیانه شان را دریافت نکرده اند، برای افزایش دستمزدها، برای جلوگیری از موج اخراج ها، برای رسمی کردن قرارداد های موقت و قرارداد کارگران پیمانی که ٨٠ درصد کارگران ایران با این نوع قراردادها مشغول به کار هستند، برای برابری حقوق زنان با مردان در ازای کار یکسان، برای آزادی همکاران زندانی و دیگر زندانیان سیاسی، برای تعطیلی روز اول ماه مه و برای ایجاد تشکیلات مستقل کارگری، در بسیاری از واحد های تولیدی و خدماتی از جمله ی این خواست ها بوده است.
راه کارگر با اشاره به مبارزات کارگران و سرکوب این مبارزات توسط حکومت دستآورد مهم جنبش کارگری در سال گذشته را جا باز کردن ایده ی ضرورت ایجاد تشکل کارگری در میان کارگران و بخش پیشروان جنبش کارگری دانسته و نوشته است: پس از تشکیل سندیدکای شرکت واحد تهران و حومه، کارگران مبارز شرکت نیشکر هفت تپه شوش هم سندیکای خود را بوجود آوردند. آن ها به خوبی دریافته اند که بدون ایجاد تشکیلات مستقل کارگری، یعنی تشکیلاتی مستقل از دولت حافظ نظم سرمایه داری و بنابراین مستقل از نفوذ سرمایه داران، امکان حفظ دستاوردهای تاکنونی و گسترش این دستأوردها وجود نخواهد داشت.
این سازمان افزوده است: بر این واقعیت نیز باید انگشت گذاشت که مشکل کارگران کشور، مشکلی در سطح این یا آن واحد تولیدی و خدماتی نیست. این مشکل به کل اقتصاد کشور و سیاست حاکم بر عرصه های اقتصادی و مالی مربوط می شود. بنابراین کارگران برای درگیر شدن با وضعیت موجود، برای مقابله با تعرضات کارفرمایان و دولت، برای حفظ دستأوردهای تاکنونی و برای جلوگیری از خرابتر شدن وضعیت زندگی شان، راهی ندارند جز این که به سوی ایجاد اتحادیه های سراسری کارگری حرکت کنند.
راه کارگر به لزوم اتحاد جنبش های اجتماعی اشاره کرده و نوشته است: همبستگی کارگران با مبارزات زنان، خلق های تحت ستم، دانشجویان و جوانان و تمامی آن هایی که از یک زندگی انسانی دفاع می کنند، امری است که بر قدرت جنبش کارگری و دیگر جنبش ها خواهد افزود و چنین حمایت های دوجانبه و چند جانبه ای، تیغ تیز سرکوب را کند تر خواهد کرد.
حمایت های بی دریغ تشکل های کارگری کارگران دیگر کشورها، و مجامع بین المللی دفاع از حقوق کارگران، که در سال گذشته نمونه های باارزش و قابل ستایشی از آن در دفاع از کارگران شرکت واحد و یا کارگران نیشکر هفت تپه، و یا اعتراض به زندانی شدن پیشروان کارگری را شاهد بوده ایم، نیز بر قدرت جنبش کارگری کشور و امکانات آن خواهد افزود.
این سازمان ضمن حمایت و همبستگی با مبارزات کارگران کشور اعلامیه ی خود را چنین پایان داده است:
پیروزباد رزم پرشکوه کارگران در راه ایجاد تشکل مستقل و سراسری کارگری
گرامی باد اول ماه مه روز همبستگی کارگران همه کشورها
زنده باد آزادی
زنده باد سوسیالیسم


اول ماه مه، روز جهانی کارگر
اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران

کمیته ی مرکزی حزب توده ی ایران نیز به مناسبت اول ماه مه اعلامیه ی مشروحی منتشر کرده است. در این اعلامیه با اشاره به بحران جهانی چنین آمده است: امسال کارگران جهان در شرایطی به استقبال روز جهانی کارگر می روند که بحران اقتصادی همه جانبه ای تمامی کشورهای سرمایه داری جهان را فرا گرفته است. دو سال پس از آغاز روند بحران و فروپاشی سیستم مالی، پولی و اقتصادی در جهان سرمایه داری امروز مشخص است که بحران کنونی نه یک بحران مقطعی به دلیل عدم کارآیی مکانیزم های سرمایه داری یا قصور در به کارگیری آن ها، بلکه دقیقاٌ نمایش شکست اصلی ترین تجلیات سیستم سرمایه داری، و به ویژه مفاهیمی نظیر“ بازار آزاد“، قابلیت سرمایه داری به خود تنظیمی و اعمال سیاست های نولیبرالی است. بحران کنونی از سوی اقتصاد دانان مشهور جهان به مثابه یک بحران سیستمیک سرمایه داری و ناشی از اضافه تولید که از دو دهه پیش مشخصه سیستم بوده، معرفی شده است.
اعلامیه ی حزب توده آن گاه نتیجه گرفته است: کمتر از دو دهه از فروپاشی نظام سوسیالیستی در کشورهای اروپای شرقی و اتحاد شوروی، در ابتدای دهه ۱۹۹۰ میلادی، و در پاسخ به شعار ها و پیش گوئی های مداحان سرمایه داری در رابطه با به پایان رسیدن تاریخ و جاودانه بودن سیستم مبتنی بر بهره کشی، صحت پیش بینی های کلیدی مارکس و در رابطه با زوال قانون مند سیستم سرمایه داری مورد تائید قرار می گیرد. مردم صلح دوست جهان نگران این هستند که در شرایط تشدید بحران اقتصادی، همانند مقاطع مشخص در یک قرن گذشته کشورهای سرمایه داری با به راه انداختن جنگ و برخورد نظامی و از طریق فعال کردن انحصارهای تولید اسلحه سعی به غلبه بر نشانه های بحران بنمایند. خطر جنگ و درگیری در مقطع کنونی را بر رغم تغییرات مهم در دولت ایالات متحده را نمی باید دست کم گرفت. ضرورت توجه کلیدی به امر مبارزه برای صلح و سازماندهی موثر در این مسیر، بر این حقیقت متکی است. اجلاس اخیر ناتو در شصتمین سالگرد این پیمان تجاوزگر در استراسبورگ و تاکید مجدد کشورهای عمده سرمایه داری بر اهداف استراتژیک آن نمایشگر این حقیقت است که امپریالیسم با بهره جویی از هرگونه حربه ای سعی در ادامه موازنه کنونی نیرو ها در جهان خواهند داشت.
حزب توده ایران با اشاره به وضعیت جنبش کارگری ایران و مشکلاتی که حکومت جمهوری اسلامی در برابر آن ایجاد کرده است، خطاب به کارگران و زحمتکشان ایران می نویسد:
بیائید هم صدا با جنبش سندیکائی جهانی خواهان آزادی های سندیکایی و حق تشکل در اتحادیه های کارگری مستقل برای همه، خاتمه فوری کشتار و پیگرد فعالان سندیکایی، آزادی فوری زندانیان سیاسی بشویم. بیائید در جشن روز کارگر امسال پرچم آزادی فوری همه رهبران و فعالان سندیکائی کشور و همبستگی با مبارزه کارگران صنایع نیشکر هفت تپه را بر شانه ها حمل کنیم.
روز جهانی کارگر امسال را باید به کارزار سازماندهی برضد استثمار انسان بوسیله انسان تبدیل کرد. شعار کارگران جهان در اول ماه مه امسال اینست که ”هزینه بحران مالی کنونی را باید آنهایی بپردازند که به وجودش آورده اند، نه میلیون ها کارگر!“ باید برای توقف اخراج ها ضمن حمایت از حقوق بیکاران متحداٌ مبارزه کرد.
کارگران و زحمتکشان ایران بیائید دست در دست هم جبهه وسیع ضد دیکتاتوری را در مقابل صف واحد ارتجاع، استبداد و واپس گرایی بنا کنیم و راه را برای تحقق عدالت اجتماعی، آزادی و استقلال بگشائیم. تاریخ نزدیک به یک قرن مبارزه قهرمانانه طبقه کارگر میهن نویدبخش پیروزی خلق بر ضد ارتجاع و استبداد است.
شعارهای پایانی اعلامیه ی کمیته ی مرکزی حزب توده ی ایران، این هاست:
فرخنده باد روز اول ماه مه، روز جهانی کارگر!
درود بر خاطره تابناک شهدای جنبش کارگری ایران!
پیروزباد مبارزه خلق در راه طرد رژیم ولایت فقیه برای آزادی، صلح، استقلال و عدالت اجتماعی،


اول ماه مه و ضرورت گسترش سندیکالیزم
چپ دموکرات ایران

«چپ دموکرات ایران» در اعلامیه ای که به این مناسبت منتشر کرده، نوشته است: درک واقعیت سیاسی جامعه و ظهور سیاسی دولت مهرورز! که راست کیش ترین سیاستهای اقتصادی در همه سالهای تلقی دولت مستضعفان را به عرصه واقعیات جامعه عرضه کرده است، پیش از هر چیز در برابر خیل کارگران قرار می گیرد که به شکل نگران کننده ای هدف تحمیق سازی های رسمی و انحراف از مسیر واقعی حرکت قرار گرفته اند . انحرافی که بی تردید در پشت خود کژاندیشی ها و ناراستی مدعیان همین قشر گسترده ی کارگران را نیز می بیند.
چنین اوضاعی است که تقویت حرکت های کارگری در قالب سندیکالیزم، جهت تحقق بیشتر خواستهای صنفی ایشان را ضرورت بخشیده، درک تأثیر چنین رویکرد مثبتی به سندیکالیزم را به کنشگران حاشیه ای سیاست توصیه نموده است.
ما به عنوان نیروهای "چپ دموکرات"بر آنیم، آلوده کردن حرکتهای مستقل کارگری به مآل اندیشی سیاسی و حزبی ِ احزابی که کمترین نسبتی با واقعیت جاری اجتماعی دارند، تأثیری جز عقیم کردن همین خواستهای حداقلی اما موثر در پی نداشته، در راستای سیاست های رسمی اشاره شده قرار خواهد گرفت.
در ادامه ی این اعلامیه آمده است: ما ضمن باور به سندیکالیزم، آن را به معنای افتراق اهداف مبارزات کارگران بخشهای گوناگون جامعه ندانسته و ضمن فاصله گرفتن از مفهوم کلاسیک و سنتی طبقه کارگر و نزدیک شدن به باورهای عمومی تر و واقعی تر، قائل به مفهوم جدیدی از طبقه کارگر بوده و زحمتکشان بخشهای خدماتی چون آموزش، بهداشت و دیگر مشاغلی را که الزام اقتصادی آنان را وادار به فروش نیروی کارشان کرده و ضمن عدم مالکیت ابزار تولید، هیچ مدیریت و دخالتی در پروسه کاری خود ندارند را نیز بخش جدائی ناپذیر طبقه کارگر می دانیم . با این برداشت از طبقه کارگر است که این روز ( اول ماه مه) را می توان به عنوان روز انسجام تمامی لایه های زحمتکش در عرصه های گوناگون زیستِ اجتماعی تلقی کرد .


پیش به سوی تشکل‌های مستقل زنان کارگر
زنانی دیگر

تشکل «زنانی دیگر» که یک تشکل چپ گرا است، در اعلامیه ای که به مناسبت اول ماه مه انتشار داده، توجه خود را به طور عمده بر مشکلات زنان کارگر قرار داده و خواهان ایجاد تشکل های مستقل زنان کارگر شده است. در این اعلامیه آمده است: تعمیق و گسترش مبارزات کارگران بدون همکاری و حمایت از سایر جنبش‌های اجتماعی مترقی و در بر گرفتن مطالبات سایر اقشار کارگران از جمله زنان کارگر امکان‌پذیر نیست.
«زنانی دیگر» نوشته اند: زنان کارگر در همه‌ی جهان سرمایه تحت ستم بیشتری نسبت به همتاهای مردشان هستند. آن‌ها در بازار کار همواره ارزان‌ترین نیروی کار را تشکیل می‌دهند، در بحران‌ها اولین گروه‌هایی هستند که از کار بیکار می‌شوند و بنابراین بخش اعظم ارتش ذخیره کار را آن‌ها تشکیل می‌دهند، بیشتر کارهای خدماتی، پست، پاره وقت و قراردادهای موقت نصیب آنان می‌شود... و در اتحادیه‌ها و سندیکاهای مردمحور که همواره مطالبات آنان را نادیده گرفته و یا کم بها داده‌اند کمتر شرکت دارند.
این گروه سپس نوشته است: اما وضعیت خاص زنان کارگر در ایران تشکل‌یابی مستقل آنان ‌را به امری عاجل تبدیل کرده است. زندگی کردن به عنوان زن در حکومتی واپس‌گرا و مذهبی خود به تنهایی پیکاری عظیم می‌طلبد، تبعیض‌های قانونی، فرهنگی و اجتماعی نصیبی است که تمامی زنان در جمهوری اسلامی از حکومت اسلامی می‌برند. بنابراین حضور یک جنبش مستقل زنان برای مبارزه و مقابله با ویژگی‌های زن ستیزانه‌ی رژیم ضروری است. اما زنان حاضر در این جنبش مستقل به طبقات، گروه‌ها و ملیت‌های مختلف تعلق دارند. بنابراین خواست‌ها و مطالبات ویژه‌ی طبقه، گروه و ملیت خود را نیز دارند، به همین دلیل به رغم حضور یک جنبش مستقل زنان، به واسطه‌ی متفاوت‌بودن و گاه حتی متناقض بودن منافع طبقاتی، گروهی؛ قومی و ... زنان نیاز به تشکلات مستقل زنانه‌ی خود دارند که از یک جنبه نماینده‌ی منافع گروهی و طبقاتی آنان و از یک جنبه نماینده‌ی منافع و مطالبات جنسیتی باشد. زنان کارگر نیز به واسطه‌ی زن بودن لازم است که حضوری متشکل و مستقل در جنبش زنان داشته باشند. استقلال از سایر گرایشات موجود در جنبش زنان به واسطه‌ی منافع و مطالبات طبقاتی آنان است و استقلال آنان از جنبش کارگری به واسطه‌ی زن بودن آنان.
این گروه با تشریح ستم های چندجانبه ای که بر زنان کارگر در ایران می رود، نتایج حضور تشکل‌های مستقل زنان کارگر در جنبش زنان را چنین جمع بندی کرده است:
۱. حمایت و شرکت در مبارزاتی که مطالبات عام زنان همچون رفع تبعیض‌های جنسیتی در عرصه‌های مختلف اجتماع را مد نظر دارد. حضور زنان زحمتکش در این مبارزات مطالبات و خواست‌های این جنبش را رادیکالیزه خواهد کرد.
۲. از آن‌جا که تشکل‌یابی زنان براساس فرصت‌ها، امکانات، توانایی ها و مطالبات ملموس و واقعی‌اشان است اعتماد بنفس بیشتری کسب کرده و رغبت بیشتری به حضور در مبارزات اجتماعی خواهند داشت.
٣. از مسیر طرح مطالبات و خواست‌های واقعی خود می‌توانند به آگاهی طبقاتی و منافع کل طبقه آگاهی یابند و این آگاهی واقعی‌تر است.
۴. آشنایی با پدیده‌ی مردسالاری و تبعات آن، استفاده و بهره‌وری از نظریات پیشروی موجود در جنبش زنان در مورد نظام‌های سرکوب‌گر ونقش آن‌ها در رابطه با دیگری و جنس دوم قلمداد کردن زنان و در یک کلام به چالش کشیده شدن فرهنگ‌های واپس‌گرای القایی از جانب نظام‌ سرکوب‌گر و مردسالار موجود.
۵. ....
همچنیین نتایج حضور تشکل‌های مستقل زنان کارگر در جنبش کارگری چنین ارزیابی شده است:
۱. حضور فعال و تاثیر گذار زنان در مبارزات صنفی- جنسیتی مثل طرح و پی‌گیری مطالباتی در جهت بهبود سطح زندگی زنان کارگر، برابری دستمزدهای آنان با مردان، مبارزه با اخراج‌ها و بیکاری زنان که همواره ابعادی وسیع‌تر از مردان دارد، مبارزه با قراردادهای موقت و قطعه کاری، مبارزه با آزارهای جنسی و تبعیضات جنسی در محل کار که به هرحال بخشی از مطالبات و کارزارهای صنفی و دموکراتیک طبقه کارگر است.
۲. حضور فعال و تاثیر گذار زنان در مبارزات طبقاتی- جنسیتی که به معنی نفی مالکیت خصوصی، نفی سلطه و نفی مردسالاری است که عناصر اساسی مبارزات طبقاتی هستند.
٣. جلب حمایت و همکاری سایر جنبش‌های اجتماعی به ویژه سایر گرایش‌های مترقی در جنبش زنان درجهت مبارزات صنفی- طبقاتی – جنسیتی زنان کارگر
۴. طرح مسائل، مشکلات و مطالبات زنان کارگر در مبارزات و مطالبات کارگری و تصحیح نگرش یک بعدی و مرد محور مبارزات و مطالبات کارگری
۵. یافتن راهکارهایی رادیکال برای معضلاتی چون کارخانگی، فحشاء، خانواده و... که عمدتا مسائل و مشکلاتی زنانه تصور می‌شوند.


جشن اول ماه مه روز رزم کارگران آذربایجانی است!
هیئت اجرائیه ی جنبش فدرال دمکرات آذربایجان

هیات اجرائیه جنبش فدرال دموکرات آذربایجان در اعلامیه ی خود یکی از مهم ترین خواسته های خود را آزادی منصور اسالو و ابراهیم مددی دو تن از رهبران سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه قرار داده است.
در این اطلاعیه آمده است: در تاریخ مبارزات کارگری ایران کارگران آذربایجانی همیشه پیشرو بوده اند. اینها در اوایل قرن گذشته حین کار در معادن نفت باکو اولین سندیکاها، اتحادیه های کارگری و احزاب سیاسی ایران را پایه گذاری کردند. در صفوف این سازمانهای سیاسی و صنفی سیاستمدارانی همچون رهبر بزرگ ملت آذربایجان سید حعفر پیشه وری، محمد بی ریا، سلام اله جاوید و داداش تقی زاده تربیت شدند. با شروع به کار شاعر بزرگ محمد بی ریا به عنوان وزیر آموزش و پرورش حکومت ملی آذربایجان، اولین بار در تاریخ آذربایجان نماینده ی کارگران در دولتی که برای بهبودی وضعیت زحمتکشان تشکیل شده بود، شرکت کرد.
امروز با گذشت سی سال از انقلاب بهمن که کارگران ایران برای زندگی بهتری برای برپائی آن جان فشانی کرده بودند، وضعیت کارگران و رنجبران ایرانی روز به روز بدتر می شود. بیکاری، گرانی و اجاره نشینی باقی مانده ی رمق کارگران را از آنها گرفته و رویای ایجاد زندگی انسانی را برای آنها به باد می دهد.
این تشکل در ادامه ی اعلامیه ی خود به وضع کارگران و زحمتکشان در آذربایجان گرداخته و نوشته است: امروزه در آذربایجان وضعیت رنجبران طاقت فرسا تر است. ادامه سیاست آسیمیلاسیون، ستم ملی و تبعیض اقتصادی که عمر آن به دهه ها می رسد، شهرها و روستاهای آذربایجان را در فقر و فاقه فرو برده است. با شروع بحران اقتصادی بیکاری شدت پیدا کرده و کارگاهها و کارخانه هائی که زندگی هزاران خانواده آذربایجانی وابسته به تولیدات آنها می باشد، چرخهایشان از کار باز می ماند. انبارهای کارخانجات معظم ماشین سازی و تراکتورسازی به علت کمبود سفارش از اجناس به فروش نرفته انباشته می شود. هزینه ی بالای زندگی و کرایه نشینی زندگی را برای اقشار کم درآمد به مرز غیر ممکن می رساند. رنجبران آذربایجانی هر روز با گوشت و پوست خود سیاستهای مرکزمدارانه ی تهران نشینان و مدیران پروازی تحمیل شده از مرکز را حس می کنند. زبان آنها هنوز هم غیر رسمی است. دولت به عنوان بزرگترین سرمایه دار کشور از سرمایه گذاری کلان در آذربایجان خودداری می کند. ادامه ی مهاجرت متخصصان از آذربایجان مانع دیگری بر انبوه موانع رشد اقتصادی این منطقه می افزاید. علیرغم ترافیک غیرقابل تحمل شهر تبریز و با وجود وعده های سر خرمن از بازگشائی متروی این شهر خبری نیست. سرکوب پلیسی در شهرهای آذربایجان از همه جای کشور بیشتر و خشن تر است.
این تشکل سپس افزوده است: با در نظر گرفتن همه ی اینها فعالین ملی آذربایجان مسئولیت بزرگی را به گردن دارند. آنها باید در مبارزه ی روزمره ی خود خواسته های کارگران و زحمکشان آذربایجانی را در نظر گرفته و مبارزه ی ملی بر حق خلق آذربایجان را با مبارزه ی کارگران و زحمتکشان آذربایجانی و همچنین مبارزه ی زنان مظلوم آذربایجانی که غیر از ستم طبقاتی و ملی مجبور به تحمل ستم جنسی نیز هستند، تلفیق بدهند. مبارزین ملی آذربایجان باید بدانند که بدون توجه به خواسته های زحمتکشان و زنان آذربایجان، امکان جلب اکثریت مردم آذربایجان به مبارزه علیه ستم ملی و برای تعیین حق سرنوشت وجود ندارد.
جنبش فدرال دمکرات آذربایجان اعلامیه ی خود را با این سطور تمام کرده است: پیش به سوی برپائی سندیکاها و اتحادیه های زحمتکشات ترک در کارگاهها، کارخانه ها و تمامی محیط های کار!
آذربایجانیها باید در تمامی کارخانه های موجود در آذربایجان، محلات شهرها، مدرسه ها و دانشگاهها، تشکلهای مستقل خود را ایجاد بکنند!
بدون تشکیلات نمی توان کاری پیش برد. مسیر نجات ملت ترک و خلق آذربایجان در ایران از راه ایجاد تشکلهای مختلف می گذرد.


اول ماه مه روز جهانی کارگر بر زحمتکشان ایران گرامی باد
نهضت مقاومت ملی ایران

نهضت مقاومت ملی ایران زندانی کردن اعضای هئیت مدیره اتحادیه آزاد کارگران، بازداشت اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، زندانی نمودن اعضای سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، محاکمه و بازداشت کارگران و اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، و منع فعالیت کانون های صنفی و شورای همآهنگی معلمان را نشانه هایی از تلاش حکومت برای نقض حکومت کارگران خوانده و افزوده است:
جکومت ولایت فقیه با دست زدن به چنین اعمالی قصد دارد که از شکل گرفتن تشکل های کارگری ممانعت بعمل آورده، و از تشکیل سندیکاهای مقتدر و مستقلی کار گری که قادر به بکرسی نشاندن خواسته های بحق کار گران باشد جلو گیری نماید.
تلاش حاکمین در جمهوری اسلامی در این را ه اما تا کنون به نتیجه دلخواه آنان نرسیده است. وگر چه رهبران سندیکای های کار گری همچون منصور اسانلو، ابراهیم مددی، و سایر فعالان کارگری به حبس های طولانی و محرومیت از حقوق های پایه ای هر انسانی محروم کردیده اند ، ولیتا کنون زره ای از خواستهای خود یعنی تلاش برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری و دفاع از منافع حقه کار گران کوتاه نیآمده اند .
نهضت مقاومت ملی ایران تاکید کرده است در مراسمی که بدعوت "کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه" بمناسبت بزرگداشت روز جهانی کارگر برگذار می شود خود را همراه و در کنار کاگران ایران دانسته و از خواسته های
اعلام شده آنان بشرح زیر پشتیبانی مینماید:
"۱- تأ مین امنیت شغلی برای همه کارگران و لغو قراردادهای موقت و سفید امضا و برچیده شدن فرم های جدید قرارداد کار.
۲- حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار، خط مرگ تدریجی است! حداقل دستمزد کارگران باید توسط نمایندگان واقعی و تشکل های مستقل کارگری تعیین گردد.
۳- برپایی تشکل مستقل کارگری، اعتصاب و اعتراض و تجمع حق مسلم ماست!
۴ - دستمزدهای معوقه باید بدون عذرو بهانه پرداخت گردد!
۵- اخراج و بیکارسازی کارگران باید متوقف گردد!
۶ - حقوق زنان و مردان درتمامی شئون اقتصادی – اجتماعی باید برابرباشد.
۷- بازنشستگان باید ازیک زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی برخوردارشوند.
۸ -کارگران با معلمان (کارگران فکری)، پرستاران وسایراقشارزحمت کش جامعه متحدند و ازمبارزات آنان پشتیبانی می کنند.
۹ - ازاعتراضات و خواسته های کارگران فصلی و ساختمانی قاطعانه پشتیبانی می کنیم.
۱۰-کارکودکان غیرانسانی و استثمارگرانه است. ما با فعالین لغو کارکودک هم سنگرهستیم.
۱۱- منصوراسانلو، ابراهیم مددی و دیگرکارگران زندانی باید بدون قید و شرط آزاد گردند و تعقیب های قضایی علیه دیگرکارگران باید فوراً پایان پذیرد.
۱۲- ما خود را متحد با جنبش های اجتماعی دیگرمانند دانشجویان و زنان می دانیم.
۱۳- ما ازکارگران مهاجرمانند کارگران افغانی، به عنوان بخشی ازهم طبقه ای های خود، قاطعانه پشتیبانی می کنیم.
۱۴- ضمن تشکرازحمایت های جهانی ازکارگران ایران، ما کارگران ایران، خود را متحد با دیگرکارگران جهان می دانیم.
۱۵- اول ماه مه، باید تعطیل رسمی گردد و هرگونه ممنوعیت و محدودیت برگزاری مراسم این روزملغی گردد. "

پیام آقای ابولحسن بنی صدر
به کارگران ایران به مناسبت روز کارگر

آقای بنی صدر در پیامی ضمن اشاره به بحران جهانی اقتصاد به ده عامل به عنوان «محور اقتصاد شدن مصرف» اشاره کرده و نوشته است:
۱ – تورم مزمن و مداوم گشته و همواره بر میزان آن افزوده شده است. و تورم، یکی از شیوه های استثمار زحمتکشان و رانت خواری اقلیت حاکم و سود جو است.
۲ – فرار سرمایه ها و استعدادها از کشور، یک امر واقع مستمر است. وقتی صدور نفت خام و وارد کردن بنزین و دیگر فرآورده های نفتی را نیز بر آن فرار بیفزائید، متوجه می شوید در ایران، هر زمان بیشتر از زمان پیش، زمینه کار از بین می رود.
٣ – همواره بر میزان بیکاران افزوده می شود. هرگاه بخواهیم بر مبنای ضوابط یک اقتصاد سالم، وضعیت را بسنجیم، از میزان بسیار بالای بیکاری که بدون تردید بیشتر از ۵۰ درصد جمعیت در سن کار می شود، وحشت می کنیم. از حال و روز شما و جملگی مردم ایران و بیشتر از وضعیت شما، از حال و روز نسل فردا، وحشت می کنیم.
۴ – زیر عنوان «خصوصی سازی»، کارخانه هائی که حاصل کار مردم زحمت کش ایران هستند، به مافیاهای نظامی – مالی واگذار می شوند و آنها کارخانه ها را اغلب تعطیل و یا وسیله رانت خواری می کنند. بگذریم از شرکتهای دولتی که دولت از وجودشان خبر نیز ندارد و وسیله خوردها و بردها هستند.
۵ – در بودجه دولت و در اعتبارات که نظام بانکی می دهد، سهم سرمایه گذاری های تولیدی، سال به سال، کم و کمتر شده است.
۶ – دست اندازی مافیاهای نظامی - مالی، در پوشش سپاه، بر اقتصاد کشور و هدف شدن رساندن سود به حداکثر، اقتصاد ایران را به بلائی گرفتار کرده است که سرطان اقتصاد است و اینک دارد زندگی از این اقتصاد می گیرد.
۷ – شدت تورم و نیز سودجوئی مهار نکردنی مافیاها، دولت دست نشانده آنها را مجبور کرده است دروازه ها را بر روی واردات بگشاید. نیاز این دولت ایران به قدرتهای خارجی چون روسیه و چین و حتی شیخ نشین های خلیج فارس، مزید بر علت گشته دروازه های وطن ما را بر روی واردات گشوده است. حاصل آن تعطیل شدن واحدهای تولیدی و بیکاری شما کارگران ایران است.
٨ - دولت استبدادی وابسته بخاطر نیاز شدیدش، نمی تواند عامل گسترش قاچاق نباشد. قاچاق که رژیم میزان آن را یک دهم واردات برآورد می کند، نه تنها مزاحم دیگری برای تولید داخلی است، بلکه عامل فراوانی نابسامانی ها و آسیبهای اجتماعی – که اعتیاد یکی از آنها است – می شود.
    وقتی بر قاچاق، مبادلات مرزی و نیز واردکردنها از طریق «بازارهای آزاد» توسط قدرت بدستان را بیفزائیم، از عاملی مهم از عوامل ویرانی اقتصاد و انحطاط جامعه ایرانی، نیک آگاه می شویم.
۹ - بورس بازیها سرطان دیگری است که اقتصاد ایران را بی جان می کند. بودجه دولت حاصل از درآمد نفت و انواع قرضه ها و نقدینه که دائم بر حجم آن افزوده می شود، عامل اصلی رانت خواری، از جمله بورس بازی است. نتیجه اینست که میزان سود در فعالیتهای تولیدی، در مقایسه با میزان سود در سوداگری بسیار کمتر و مجال فعالیت تولیدی زمان به زمان کمتر شده است.
۱۰ - نابرابریها که دائم پر شمارتر و بزرگ تر می شوند و سبب گسترش فقر و تنگ شدن عرصه تولید، حتی در بخش کشاورزی، می شوند. این نابرابریها، در همان حال، که در ایران امروز، طاقت شکن شده اند، باز کردن دروازه ها را بر روی واردات ناگزیر تر می کنند.
آقای بنی صدر افزوده است: این ۱۰ بلای بزرگ و بلاهای دیگر که در مناسبت های دیگر، تشریحشان کرده ام، به شما می گویند عوامل مصرف محور گرداندن اقتصاد و از میان بردن زمینه های تولید کدامها هستند.
    در برابر این وضعیت بس خطرناک، شما کارگران و نسل جوان ایران مسئولیت اول را دارید. جنبشهای اعتراضی پراکنده را می باید به جنبشهای اعتراضی پیوسته و سراسر کشوری بدل کنید. اینک که استبداد وابسته این سان تیشه به ریشه حیات ملی می زند، تأخیر در به حرکت آمدن روا نیست. استبدادیان چپاولگر می باید، شما را در برابر خود، ایستاده بر حقوق خود، بمثابه کارگران و بر حقوق ملی، بمثابه شهروندان زحمتکش ایران، استوار و نستوه بیابند.