کارنامه ی کیهان سیاه است
پاسخ مهدی کروبی به «پرده دری» های حسین شریعتمداری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۲ ارديبهشت ۱٣٨٨ -
۲ می ۲۰۰۹
مهدی کروبی در نامه یی شدیداللحن به حسین شریعتمداری پاسخ گفت. کیهان در شماره ی روز شنبه ی خود نسبت به نامه ی مهدی کروبی سکوت کرده است.
در روز سه شنبه ٨ اردیبهشت ماه روزنامه اعتماد ملی، سخنان مهدی کروبی در انتقاد از کودکان زیر ۱٨ سال را با تیتر «اعدام کودکان را متوقف کنید» در صفحه اول خود منعکس کرد. این تیتر انتقاد شدید روزنامه کیهان را برانگیخت و در روز چهارشنبه در یادداشت صفحه ۲ و بخش گفت وشنود با عبارات تندی به مهدی کروبی حمله شد. نامه زیر که دیشب منتشر شده و در اختیار رسانه ها قرار گرفت پاسخ مهدی کروبی به روزنامه کیهان و شخص حسین شریعتمداری است.
به گزارش سحام نیوز، روزنامه کیهان روز چهارشنبه هفته گذشته با انتشار مطلبی نسبت به دفاع مهدی کروبی از حقوق کودکان زیر ۱٨ سال انتقاد کرده بود. مهدی کروبی با نگارش نامه یی به مدیر مسوول روزنامه کیهان به آن انتقادات پاسخ داد. در این نامه با اشاره به آیه شریفه و قل اعوذبک من همزات الشیاطین (مومنون، ۹۷ ) خطاب به آقای حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه کیهان آمده است؛ طبق عادت مالوف و سنت مسبوق آن جریده، در روزنامه روز چهارشنبه نهم اردیبهشت ماه ۱٣٨٨ با نگارش دو متن مستقل اما مرتبط، یکی به زبان لودگی و دیگری به زبان امنیتی این بار علیه اینجانب مهدی کروبی به تهمت و هتک حرمت روی آورده اید و دوستان و یاران مرا هم بی نصیب نساخته اید، بلکه در پرده دری، درهای تازه گشوده اید و همگان را نه در مقام روزنامه نویس که در جایگاه یک مقام امنیتی به وابستگی به رژیم صهیونیستی متهم کرده اید. وا اسفا که در جمهوری اسلامی، این نظام برآمده از خون شهدا، قلم به دست کسی افتاده که در جایگاه نمایندگی رهبری در معظم ترین موسسه مطبوعاتی حکومتی نه تنها از مشی رهبری پیروی نمی کند بلکه با سوءاستفاده از موقعیت شغلی خویش و جایگاهی که در مقام بهره مندی از اموال عمومی دارد، بنگاه دروغ پراکنی راه انداخته و پس از عمری در پوستین خلق افتادن و نقش پراودای ایرانی را بازی کردن و هتک حرمت مراجع عظام تقلید و روشنفکران برجسته دینی و مدیران خادم ملت اکنون به سراغ فردی آمده که هرگز داعی دفاع از خویش نداشته و همواره کوشش کرده آبروی ریخته شده افراد و حق ناحق شده اشخاص را با وساطت و میانجیگری و میانداری و میانه روی و ریش سفیدی به آنان بازگرداند و همواره با این روش از جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی و راه امام پاسداری کرده است. اکنون اما نوبت به خود من رسیده است که از عنایات و کنایات کیهان بی بهره نمانم و بدانم که این بنگاه دروغ پراکنی از تحریف مواضع مهدی کروبی ناامید شده به توهین روی آورده است. بارها از تحریف کیهان در عبارات و کلمات منسوب به خویش گذشت کردم چراکه تیغ کیهان در دریدن اعتماد مردم به اصلاح طلبان را کندتر از آن دیدم که نیازی به در افتادن با کیهان باشد اما اکنون که حد گذرانده اید و از آن بدتر افزون بر من، یارانم را نیز متهم ساخته اید چاره یی جز آن ندیدم که با شخص شما یک بار برای همیشه سخن بگویم و حجت تمام کنم تا بدانید که این بار نه با سعیدی سیرجانی که با مهدی کروبی سخن می گویید که کارنامه نیم قرن مبارزه سیاسی او و پدرش و خانواده اش در راه انقلاب و نظام روشن است. البته می دانم که در این دیار از سعیدی سیرجانی تا دوست حضرتعالی سعید امامی همه از هر نوع بشر در معرض نیش قلم و قربانی بهتان شما هستند. سخن گفتن از خویش در فرهنگ عرفانی و اخلاقی ایرانیان مذموم است اما اسوه ما امام علی(ع) است که در زمانه نامردانی می زیست که العیاذبالله اسلام و ایمان و نماز او را زیر سوال بردند و آن امام شرمسار از عصری شد که در آن او را با معاویه بن ابی سفیان قیاس می کردند. پس به فریاد درآمد و از سابقه خود در اسلام و یاری پیامبر اسلام و جنگاوری در جبهه حق گفت. امروز هم همان روز است که افرادی چون شما با بی انصافی تمام سوابق فرزندان ایران و یاران امام را زیر سوال می برید و کسی را یارای هماوردی با شما نیست که اگر هست چون شمشیر علی در نیام و چون زبان آن حضرت در کام است. من اما زبان در کام نمی گیرم و از یاد نمی برم جفایی که شما در حق مراجع محترم تقلید و روشنفکران مسلمان و حتی دگر اندیشان کرده اید. کیست که سابقه و رابطه مرا با برخی از فقها و مجتهدین نداند و از این واقعیت غافل باشد که در مرز بندی با آن بزرگان و ترجیح امام عزیز بر آن علما از سابقون بودم؛ اما آیا این مجوزی است که بر هتک حرمت ایشان از سوی کیهان سکوت کنم؟
کیست که فاصله مرا (به خصوص در سال های آغاز تاسیس جمهوری اسلامی) با برخی از روشنفکران ملی و مذهبی نداند و به یاد نیاورد که در ترجیح خط امام بر خط ها و جناح های دیگر لحظه یی تردید نداشتم اما آیا این دلیلی است که بر هتک حیثیت بزرگانی چون مرحوم مهندس بازرگان - که در تدین او شکی نبود - چشم ببندم؟ آیا مکتب همان امام و میراث همان اسلام نباید سبب شود این همه ظلم و جفا را نادیده نگیریم وقتی که مدیران کیهان همسو با تهیه کنندگان برنامه هایی چون هویت به نویسندگان و روشنفکران این سرزمین چون مرحوم دکتر عبدالحسین زرین کوب و مرحوم دکتر عباس زریاب خویی توهین می کردند؟ آیا امروز همان کلام امیر مومنان نباید سرلوحه ما باشد که اگر مسلمانی از خبر تعرض به زنی یهودی بمیرد، بر او حرجی نیست؟
آقای شریعتمداری؛ شما بر مبنای کدام دانش فقهی و حوزوی متعرض محتوای اعلامیه من درباره ضرورت اصلاح قانون مجازات افراد زیر ۱٨ سال می شوید؟
شما در کدام مدرسه و مکتب و دانشکده درس فقه و حقوق و علم دین آموخته اید؟ مساله اعدام افراد زیر ۱٨ سال مساله یی فقهی و حقوقی است که فقها و حقوقدانان باید درباره آن نظر دهند و البته هر نظری در این باره می تواند مورد نقد علمی هم قرار گیرد نه اینکه مایه لودگی و فحاشی به نام طنزپردازی شود. در فقه اسلامی هیچ تردیدی در اصل قصاص نفس در مورد قتل عمد وجود ندارد مگر آنکه صاحبان حق از آن بگذرند. اما بر مبنای همین فقه، کودکان از مجازات اعدام مستثنی هستند. تنها بحث و اختلاف نظر درباره افراد کم سن و سال که در اصطلاح فقهی و حقوقی غیرمکلفین، غیر بالغین یا «صبی» و کودک نامیده می شوند اختلاف از نظر میزان سن آنهاست.
این مطلب مورد اتفاق همه فقهای اسلام است که «صبی» یعنی کودک در صورت ارتکاب قتل عمد محکوم به قصاص نفس و اعدام نمی شود، بلکه «عاقله» یعنی خویشاوند و خاندان وی دیه مقتول را می پردازند. لیکن چون اخبار و احادیث مربوط به این موضوع هم تعدادشان اندک و هم مضمون شان متفاوت است موجب اختلاف نظر در مفهوم و مصداق کودک و صبی گردیده است که منظور از صبی و کودک کیست. برخی فقها با استناد به برخی از احادیث گفته اند منظور از آن افراد زیر ۱۵ سال است. برخی روایات به میزان رشد جسمی فرد مورد نظر اشاره و تاکید نموده اند و نه به مقدار سن او و حتی قید وجب راجع به قد وی ذکر شده است. در برخی فتواها به نشانه ها و علائمی از رشد جسمی و جنسی فرد مورد نظر اشاره شده است. نظر دیگر این است که بلوغ و کمال فرد تابع شرایط اقلیمی و آب و هوایی است و سن بلوغ افراد در مناطق حاره و بارده متفاوت است و مصداق صبی و کودک علی الاغلب افراد زیر ۱٨ سال است و نه ۱۵ سال. براساس این واقعیت است که قوه قضائیه کشور ما تحت ریاست فقیهی مطلق و مجتهدی کامل نیز بخشنامه هایی را مبنی بر منع اعدام افراد زیر ۱٨ به قضات فرستاده و اخیراً پیش نویس لایحه یی را در این باره جهت تصویب تقدیم مجلس آماده نموده است و من هم به عنوان یک روحانی نظرم این است که در شرایط اقلیمی ما کودکان در سنین بالاتر از ۱۵ سال به بلوغ و رشد همه جانبه می رسند و مساله آغاز به انجام به اعمال عبادت با مسائل کیفری فرق دارد و لازم است که قانونی در این باره تصویب و از اعدام افراد زیر ۱٨ سال جلوگیری شود. آیا به نظر شما کیهان نشینان این دیدگاه امثال بنده و قوه قضائیه ارتباطی به صهیونیسم دارد و آیا شما طرفدار اعدام افراد زیر ۱٨ سال هستید و معتقدید اگر کسی مانند شما فکر نکند از عوامل صهیونیسم است؟، آیا صهیونیست ها از اینکه در ایران افراد زیر ۱٨ سال را اعدام کنند و بتوانند علیه جمهوری اسلامی تبلیغ کنند راضی ترند یا اینکه یک روحانی علاقه مند به نظام و یار امام خواستار لغو این مجازات ها شود؟ مگر خداوند متعال در قرآن مجید نفرموده است اگر فردی را به نا حق بکشند مانند این است که همه انسان ها را کشته اند و اگر کسی را از مرگ نا حق نجات دهند مثل این است که همه انسان ها را نجات داده اند. ما کی می خواهیم به این آیات رحمت الهی عمل نموده و از خشونت دوری کنیم؟ شما چرا و چگونه به خودتان اجازه می دهید به افراد مومن و مسلمان برچسب نا مسلمانی و صهیونیسم بزنید، مگر شما چه کاره اید و چه جایگاهی دارید؟
در گذشته بسیاری از مسائل بوده که واجب یا حرام بوده ولی با تحقیقات جدید و فتوای علما غیرواجب یا حلال شده است. مثل احکام بئر و کشیدن آب آلوده به نجاست چاه و نیز مانند ماهی های خاویاری که تا انقلاب حرام نبود بعد از انقلاب با فتوای امام و برخی دیگر از مراجع حلیت آن اعلام شد و نیز مانند مساله مهم حق رای زنان که قبل از انقلاب یکی از محورهای اعتراض علما بود ولی بعد از انقلاب، زنان هم حق رای دادن و هم حق نامزد شدن در انتخابات را پیدا کردند. پس ماهیت متکامل فقه و پویایی آن هرگز با این بضاعت علمی شما نمی تواند مورد تردید باشد و در واقع دلیل بر آشفتگی شما از این اعلامیه نیست. آنچه علت پرده دری شماست ترس از انتخابات آینده است که شما در فرآیند این انتخابات کیهان را به ارگان نامزدی خاص بدل کرده اید و به نام انتشار اخبار دولت به تریبون رئیس دولت تبدیل شده اید و آرزوی تمدید این دوره را در سر می پرورانید و برخلاف مشی رهبری، روزنامه یی که از اموال عمومی است را به ارگان فردی تبدیل کرده اید و با مشاهده اقبال مردمی در صف مقابل آشفته خاطر می شوید و چنین بی تابانه عنان از کف می دهید و دشنام می دهید. شگفتا که در رژیم شاه اعضای سابق حزب توده، رستاخیزی و ساواکی می شدند و به شکنجه و آزار مبارزان انقلابی و زندانیان سیاسی می پرداختند و پس از انقلاب اسلامی برخی افراد که سابقه وابستگی به گروه های ضدانقلاب را داشتند لباس مطبوعاتی می پوشند و با تلون و نفوذ در برخی مطبوعات (که به بیت المال متکی هستند) به یاران امام و انقلاب توهین می کنند. روزی دگراندیشان و روشنفکران، دگر روز چهره های ملی و مذهبی، گاهی بزرگان اقوام و مذاهب و مکاتب مسلمان و جایی حتی بیت امام خمینی و نوه محترم وی را هتک حرمت می کنند. به این ترتیب گویی کیهان به پایگاه ترویج خشونت و تفرقه و فرقه گرایی تبدیل شده است.
شما با این شیوه، ریشه در کدام راه دارید؟ آیا راه امام و رهبری و اسلام رحمانی فرسنگ ها از بیراهه شما دور نیست؟ آیا از آن زنان مومن هایی که با نگارش اخبار کذب و مقالات دروغ در کیهان حریم شان را شکسته اید و در برخی پرونده های شبه قضایی برای ایشان پاپوش دوخته اید، حلالیت طلبیده اید؟ آیا روی دیدار با ارواح طیبه علما و فقهایی که به آنها توهین کرده اید را دارید؟
انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ٨٨ آزمون ملی ایرانیان است. هر کس که بتواند خدمتگزار ملت باشد از حق ثبت نام در این انتخابات برخوردار است و تاکنون نیز چهار نفر بیشتر اعلام آمادگی نکرده اند. قانون هم وظیفه همه نهادها را روشن کرده است. روزنامه کیهان به عنوان بخشی از بیت المال باید طبق قانون تابع سنتی باشد که اموال عمومی تابع آنند و آن بی طرفی است. چرا کیهان هر روز علیه دو نامزد انتخابات ۲۲ خرداد - که هر دو یار امام بوده اند - پرده دری می کند و برای نامزد سوم سینه درانی؟ روزنامه کیهان به چه حقی هر روز علیه مهندس میرحسین موسوی و اینجانب مقاله و خبر می نویسد و جعل می کند و تهدید می کند که مراجع صلاحیت دار به حسابم می رسند؟ مگر شما وکیل مدافع آن مراجع یا مامور مخفی آنها هستید که این گونه از عالم غیب خبر می دهید؟
آقای شریعتمداری؛ درست است که در انتخابات سال ۱٣٨۴ حق خود را پایمال یافتم اما این شب انتخابات از آن شب ها نیست که هنوز نیمه شب فرا نرسیده و صفحه روزنامه کیهان به ساعت ۱۰ شب نرسیده و صندوق رای جمع نشده و شمرده نشده باشد و شما در تیتر اول روز بعد خبر از رتبه بندی نامزدها بدهید و نفر اول و دوم و سوم را تعیین کنید و سودای سونامی احمدی نژاد سر دهید. در این چهارساله که روزنامه اعتماد ملی را منتشر کرده ام دقیقاً می دانم که صفحه اول روزنامه چه زمان بسته می شود و اخبار غیبی چگونه به مدیرمسوول می رسد.
مرا به بی سوادی متهم کرده اید. نمی دانم شما در کدام مدرسه و دانشکده و حوزه درس خوانده اید. اما از شما با آن آرشیو غنی اطلاعاتی و امنیتی در موسسه کیهان (که در آن ابعاد زندگی همه افراد مورد نظرتان مضبوط است) بعید است که ندانید و نتوانید پوشه مربوط به اینجانب را بیابید تا بفهمید که مهدی کروبی دانش آموخته دانشگاه تهران پیش از انقلاب اسلامی بوده و افتخار کسب اجازات علمی و اجتهادی متعدد از مراجع معظم تقلید و استادان کهنسال حوزه علمیه قم و تهران را در کارنامه خود دارد. مگر آنکه بگویید این مدارک را هم دیده اید و برای آن استادان نیز احترامی قائل نیستید و این البته خود عذر بدتر از گناه است که به مقام امامت امت و رهبری انقلاب اسلامی امام خمینی اهانت می کنید که به فرد به زعم شما بی سوادی چون من این همه احکام متعدد داده اند. یاران مرا نفوذی نام نهاده اید. در میان یاران من به جز افراد خدوم بسیاری از یاران و نزدیکان امام عزیز حاضرند. نمی دانم شما در عمر خویش اصلاً امام را از نزدیک دیده اید یا نه؟
برنامه شما تلاش برای اختلاف افکندن میان من و یارانم است تا با اتهامات واهی از قبیل اتصاف به صهیونیسم از پیگیری حقوق شهروندان و اصلاح قواعد حکمرانی منصرف شویم. اما بدانید این اهداف نه انتخاباتی که ذاتی من در زندگی است و شهادت می دهم که هیچ حرفی را نمی زنم مگر آنکه به آن از عمق جان باور داشته باشم و هیچ تصمیمی را نمی گیرم مگر آنکه مشورت کرده باشم. پس بدانید که هم می خوانم و هم می نویسم به خصوص روزنامه کیهان را که در دوره حضرتعالی کارنامه یی سیاه در توهین به نخبگان را از خود بر جای نهاده است.
آقای شریعتمداری؛ در پایان به شما تذکر می دهم و نصیحت می کنم که به خود آیید و حد نگه دارید و اجازه دهید ملت از حق انتخاب خود بدون تلقین و تخریب بهره ببرند.
|