"خبر مرگ والده ی خانم" بر اساس نمایشنامه ای از ژرژ فِدو، تجربه ای دیگر از سوسن فرخ نیا . اجرا در چند شهر آلمان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨٨ -  ۶ می ۲۰۰۹


گزارش از سهراب احمدی
خبر مرگ والده‍ی خانم
بر اساس نمایشنامه ای از ژرژ فِدو، تجربه ای دیگر از سوسن فرخ نیا را شاهدیم.
سوسن فرخ نیا بازیگری توانمند و کارگردانی آگاه با بیش از چهل سال پیشینه‍ی حرفه ای در تئاترایران                                                                          
و اروپا ، ل یسانس تئاترازدانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران . فوق لیسانس تکنیک و زیبایی شناسی از دانشگاه پاریس
و . دیپلم هنرهای نمایشی از مدرسه بین المللی میم ژاک لوکوک، پاریس .
او یکی از پایه گذاران تئاتر کودکان در کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان بهمراه دان لافون است .
نمایش " خبر مرگ والده خانم " به کارگردانی سوسن فرخ نیا، و بازیگری   منوچهر نامور آزاد، حمید دانشور و سهیلا
قدس طینت در دوم مای در هامبورگ به روی صحنه آمد . با هم نگاهی به این اجرا می کنیم .
مسعود و فریده ( سوسن فرخ نیا / منوچهر نامور آزاد) زوجی که بخاطر داشتن آزادی و زندگی بهتر در اروپا زندگی
می کنند. مسعود نقاش است و بر این گمان است که حقش پایمال شده است و در جامعه اروپایی هنرش نادیده گرفته شده
است وی در حال حاضر بازیگر نقش ناپلئون در تاتری در لندن است. مشکلات پیدا نکردن جایگاه خویش در جامعه
میزبان بر روی مسعود بی تاثیر نبوده و او برای فرار از واقعیات و فراموش کردن آنها لااقل برای ساعاتی به الواتیهای
شبانه رو برده و هر شب به بهانه ای دیر به خانه می آید.
فریده یک زن معمولی و وفادار به همسرش است او هم که ناراضی از زندگی خصوصی و رابطه با همسرش است دلش
را به دوستی با می می ( سهیلا قدس طینت) خوش کرده است و بدون او آب هم نمی خورد. می می تنها کسی است که
به فریده اعتماد به نفس می دهد و هوای او را دارد و مدام او را تشویق به گذراندن دوره های خودشناسی، زیبایی، و
غیره می کند.
بعد از اولین شب نمایش زندگی ناپلئون که به روی صحنه رفت   مسعود با دوستانش به عرق خوری می رود وقتی به
خانه می آید متوجه می شود که کلید را جا گذاشته و مجبور به زدن زنگ خانه و بیدار کردن فریده می شود و داستان از
همین جا آغاز می شود. طنز تلخ و شیرین رابطه زن و شوهری بعد از بیست و اندی سال زندگی مشترک!
نادیده گرفتن زن از طرف همسرش و توقعات او ، مقایسه زنی پنجاه ساله با مدلهای بیست ساله!
جر و بحث شبانه بین این دو و بیان واقعیات تلخی که فریده بیان می کند و گذاشتن چهره واقعی زندگی در مقابل
چشمان مسعود و بقولی او را از خواب بیدار کردن و از توهمات خارج کردن. اینکه خرج زندگی و و بازپرداخت بدهیها
با حرف و خیال میسر نیست و   اینکه او هنوز هم می تواند برای مردان جذاب باشد، حرفهایی که رگ غیرت مسعود
را به جوش آورده و تحمل شنیدنش را از فریده ندارد بخصوص وقتی که می می هم آنها را تایید کند.
امید مسعود به مرگ مادرزن پولدار و حل مشکلات مادی برای لحظه ای تصویر می شود و در همان نیمه شب وقتی
که آقایی که همسایه مادرزن آقای رامشگران است (حمید دانشور)   به اشتباه زنگ خانه آنها را می زند و خبر مرگ
مادرزن را می دهد و ..................
نمایشی کمدی که به روابط بین ایرانیان و زوجها در غربت می پردازد و در زمانی کوتاه بازیگران خیلی خوب آنها را
می شکافند و با تماشاگران مرور می کنند.
  دیدن این نمایشنامه را به علاقه مندان توصیه می کنم. در دو ماه آینده این نمایش در شهرهای مختلف در آلمان و
فرانسه و بلژیک به روی صحنه می آید.       
این نمایش در تاریخ دوم و سوم مای در هامبورگ   و برلین به روی صحنه آمد و در تاریخ:
۱۰ مای در زیگن
۱۶ مای در کاسل
۲۴ در فرانکفورت
٣۰ مای در شهر کلن
می توانید به دیدن این نمایش بروید.
برای اطلاعات بشتر با شماره ۰۰۴۹(۰)۱۷٨۶٨۶۵٨۶٣     تماس حاصل نمایید.
 
 
‏ ‏