نامه به آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : مئهران باهارلی

عنوان : موضع سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در قبال برخی شهرها و مناطق آزربایجان
موضع سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در قبال برخی شهرها و مناطق آزربایجان


توسعه طلبی ارضی کردستانی در پوشش دفاع از حقوق بشر

سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان گزارشی تحت نام "خبرهائی از کردستان" صادر کرده است.

http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۸۹۲۴

روح و دیدگاه حاکم بر این گزارش مانند بسیاری از گزارشات قبلی این سازمان، نوعی قومیتگرائی بدوی و زیاده خواهی کردی و توسعه طلبی ارضی کردستانی در پوشش دفاع از حقوق بشر است. این روح و دیدگاه بسیار ناسالم و فوق العاده مضر، در ضدیت کامل با روح و فلسفه دفاع از حقوق بشری ایرانیان کرد و تبلیغ همزیستی مسالمت آمیز ملل ایرانی قرار دارد. گزارشات سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، که علی القاعده می باید مربوط به کردستان و کردها باشند، نوعا و همواره شامل مواردی مربوط به ترکان و شهرها و مراکز جمعیتی ترک نشین و تاریخی آزربایجانی غیر کردستانی از جمله سالماس (سلماس)، خوی، سولدوز (نقده)، بیجار، اورمو (اورمیه)، ماکی (ماکو)، قوشاچای (میاندوآب)، مراغه، قوروا (قروه)، سایین قالا (شاهین دژ)، تیکان تپه (تکاب) و .... نیز می باشد. ظاهرا سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان با گنجاندن اخبار شهرهای ترک نشین و مناطق تاریخی سرزمین آزربایجان در گزارشات منتشره خود، سعی در القاء توهم نخست "کردستانی" و سپس "کردنشین بودن" این شهرها و مناطق ترک و آزربایجانی دارد. در این گزارشات و اخبار، به عنوان قاعده ای عمومی، جمعیت اصلی و صاحبان تاریخی آن یعنی ترکان به عنوان اقلیت حاشیه ای و "مهمان آزری" در این مناطق گویا "اصلا کردنشین" و گویا "همیشه کردستانی" نشان داده می شوند.

ناگفته پیداست که این همه، بیش از پرداختن صادقانه به مسائل حقوق بشری کردان و اخبار کردستان، تبلیغ و جا انداختن ایده "کردستان بزرگ" و تثبیت اراضی و مرزهای این کشور خیالی و سرزمین مجازی در میان فارسی زبانان و تشکیلات حقوق بشری و نهادهای سیاسی بین المللی است. اکنون آشکار شده است که "کردستان"، به نحوی که سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان آنرا ادراک و تعریف می کند با کردستان بزرگ افراطیون کرد، گروه استالینیستی-تروریستی پ.ک.ک. و بازوی ایرانی آن پژاک عینیتی تمام دارد و ملهم از آن است. این سرزمین تخیلی، بخش وسیعی از مناطق زیست ملل همسایه در خارج کردستان و بدور از حیطه زیست تاریخی کردان، از جمله بسیاری از شهرهای دهها و صدها هزار نفری ترک نشین در جمهوری آزربایجان، عراق، ترکیه و سوریه را نیز شامل می شود. جالب توجه آن که بسیاری از شهرها و مراکز جمعیتی ترک نشین گنجانده شده در این کردستان بزرگ یا اصلا دارای جمعیت کرد نیستند و یا صرفا چند ده و یا چند صد نفر کرد در آنها ساکنند. در ایران نیز این کردستان تخیلی، مناطق بسیار وسیعی از سرزمینهای ترک نشین و آزربایجانی و همچنین بخشهائی از مناطق زیست تاریخی ملل لک، لر، فارس و عرب را در برمیگیرد.

به نظر می رسد توهمی کاملا جدی در بسیاری از سازمانها و سیاسیون کرد در ایران و منطقه ایجاد شده است که هر مرکز جمعیتی، حتی با یکی دو درصد نفوس کرد، حتی اگر این نفوس کرد در سالها و ماههای اخیر به این مناطق مهاجرت کرده باشند، متعلق به "کردستان بزرگ" است و می باید در نقشه های چنانچه خود می نامند "آخرین مستعمره جهان" گنجانده شود. این منطق به جز صدور دعوتیه برای جنگهای قومی و برادرکشی، خونریزی و مصیبت چیز دیگری نیست. کاربرد این منطق غریب، آزربایجانیان را نیز مجاز و محق میسازد که اکثر مناطق عراق و قفقاز حتی روسیه و همچنین سراسر ایران را از جمله خود شهرستانهای سنندج و مهاباد و کرمانشاه را جزء آزربایجان بزرگ دانسته و داخل در نقشه های خود کنند! و یا به بلوچهای مهاجر و اسکان داده شده در ترکمنستان جنوبی این حق را می دهد که ترکمنستان را بلوچستان بنامند و داخل در نقشه های بلوچستان بزرگ سازند.

و این در حالی است که سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان که با اصرار مناطق ترک نشین استان آزربایجان غربی را جزء کردستان قلمداد می کند، هنگام درج اخبار مربوط به مناطق ترک نشین و آزربایجانی قرار داده شده در استانهای کردستان و کرمانشاهان توسط دولتین پهلوی و جمهوری اسلامی مانند بخش اعظم شهرستانهای سنقر، بیجار و قروه و .... صما و بکما ساکت بوده و کوچکترین لزومی به اشاره به ترک نشین و آزربایجانی بودن این مناطق و یا دفاع از حقوق بشری و ملی ترکان ساکن در آنها نمی بیند.

سناریوی تکراری

آنچه سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان و دیگر نیروهای سیاسی کرد مشغول به انجام آنند، ادامه و مشابه همان سناریوئی است که قبلا از طرف مقامات و نیروهای کرد عراقی و ارمنی در مقابل چشم جهانیان و در مناطق ترک نشین عراق و قفقاز اجرا شده است. این سناریو نخست با تبلیغات و جنگ روانی بسیار گسترده برای آماده ساختن افکار و ایجاد زمینه ذهنی برای الحاق سرزمینهای ترک نشین و آزربایجانی آغاز می شود، در نشریات و کتابها و نقشه ها اسامی تاریخی و جغرافیائی ترکی آنها به ارمنی و کردی تغییر می یابند، برای آنها تاریخی نو نوشته می شود، این سرزمینها در نقشه ها در داخل محدوده کردستان بزرگ و ارمنستان بزرگ نشان داده می شوند، سپس به روشهای گوناگون از جمله فراری دادن ترکان بومی و اسکان کردان و ارمنیان تازه وارد به جای آنها، ترکیب ائتنیک و ملی اهالی روستاها و شهرهای ترک نشین و آزربایجانی مذکور به نفع کردها و ارمنیها دگرگون می گردد، و در نهایت در شرایط مناسب و با حمایت نیروهای خارجی (روس و یا آمریکائی) این سرزمینها اشغال و پس از چندی ضمیمه خاک کردستان و یا ارمنستان می شود. با این شیوه است که ایروان شهری آزربایجانی که در آغاز قرن بیستم بیش از دو سوم جمعیت آنرا ترکان آزربایجانی تشکیل می دادند امروز به پایتخت ارمنستان تبدیل گردیده است.

بواقع سوء استفاده از واقعیت سرکوب حقوق ملی خلق کرد در خاورمیانه، تعدی و دست درازی به سرزمین ملل همسایه، پشت کردن به دوستی و مودت با آنان از سوی گروههای کردی منطقه، علاوه بر تسلیم شدن به موج قومیتگرائی زیاده خواه کردستانی، با وضعیت و فعل و انفعالات اخیر جهانی و منطقه ای بویژه آنچه در عراق می گذرد و اعتماد به نفس حاصله از این وقایع در میان نیروهای کرد از نزدیک در ارتباط است. هنوز صدای طالبانی رئیس اتحادیه میهنی کردستان که چند سال پیش اعلام میکرد کرکوک شهری "کردستانی" نیست و ما قصد الحاق آن را به کردستان نداریم در گوش ترکهای آزربایجان و عراق طنین انداز است. این شهر نه تنها اکنون "کردستانی" اعلام شده، بلکه با اسکان دهها هزار کرد تازه وارد در حال تبدیل گردیدن به شهری "کردی" است. مقامات کرد و رهبران نیروهای سیاسی کردی اکنون با حذف ترکیه از معادلات سیاسی عراق در نتیجه سیاستهای فوق العاده نادرست این کشور در قبال تحولات عراق و تمایل آمریکا به شکرگذاری و دادن پاداش به کردان که متفق آنها در ساقط کردن رژیم صدام و اشغال عراق بودند، مطمئن از شمسیه حمایتی سیاسی و نظامی اشغالگران و دریافت چک سفید از سوی آنان، آشکارا و بدون ملاحظه شروع به این ادعا نموده اند که کرکوک، قلب کردستان و پایتخت آن، حتی قدس کردستان است. پیشتر از آن، جهانیان شاهد اعلام "اربیل"، شهری که تا این اواخر مسکن حدود ۳۰۰ هزار تورکمان بود، به عنوان پایتخت رسمی اقلیم کردستان شده بودند.

با این همه بعید است که هیچ کدام از شهرهای آزربایجان از ماکو تا سنقر– با پیش چشم داشتن تجربه کرکوک و .... ترک که در اثر توسعه طلبی کردان عراق، همکاری آنها با مداخله اشغالگران و دول امپریالیستی، غفلت ترکان این کشور و سیاستهای نادرست دولت ترکیه و به زور و حیله در حال مصادره و بلعیده شدن از سوی قومیتگرائی توسعه طلب کردی و الحاق به کردستان بزرگ اند - به عاقبت آنها دچار شوند.

همسوئی قومیتگرائی کرد با دیدگاههای پان ایرانیستی و سیاستهای رسمی دولت جمهوری اسلامی

نکته منفی موجود دیگر در دیدگاهها و گزارشات سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان که به شدت به دوستی و مودت تاریخی و لازم دو ملت ترک و کرد آسیب می رساند همسوئی این سازمان با دیدگاههای پان ایرانیستی و سیاستهای رسمی دولت جمهوری اسلامی در کاربرد ترمینولوژی دولتی و سعی برای تغییر اسامی شهرها و نیز نام خود ملت ترک است. سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در حالیکه به عنوان نمونه در گزارش اخیر خود برای نامیدن شهر "دیاربکر" در ترکیه، در اعتراض به حق به سیاستهای نادرست دولت ترکیه در تغییر اسامی تاریخی مناطق کردنشین از اسم تاریخی "آمد" (عمید) استفاده می کند، از کاربرد نامهای ترکی تاریخی و اصلی شهرهای ترک نشین آزربایجان مانند "سولدوز"، "قوشاچای"، "سایین قالا" و... خودداری کرده و به جای آن نامهای تحمیلی دولتی-فارسی "نقده"، "میاندوآب"، "شاهین دژ" را بکار می برد. این سازمان در مورد شهرهای سابقا ترک نشین اما در حال حاضر کردنشین آزربایجان نیز مانند "ساوجبلاق"، "خانا"، و ... همین سیاست را تعقیب کرده و به جای کاربرد نامهای تاریخی و اصلی ترکی این مناطق، از آنها با نامهای جدید دولتی-فارسی "مهاباد"، "پیرانشهر" و ... یاد میکند.

پیروی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان از سیاستهای نژادپرستانه و پان ایرانیستی دولتهای ایران در تغییر نامهای تاریخی ترکی، محدود به نامهای ترکی شهرهای استانهای آزربایجان غربی و کردستان نبوده، به تغییر نام ملت "ترک" نیز سرایت کرده است. آنچنانکه سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان بی مهابا یکی از اساسی ترین اصول حقوق بشری– که عبارت است از احترام به حق نامیده شدن و تقید به نامیدن هر قوم و ملت و گروه ملی با نام تاریخی و ملی خود– را زیر پا گذارده و با اصرار از ملت "ترک" ساکن در ایران با نام جعلی و راسیستی-دولتی "آذری" یاد می کند. حمایت کردان ایرانی از سیاست ضد انسانی "آذری" نامیدن ترکان ایران توسط جمهوری اسلامی – در حالیکه خود از سیاست "ترک کوهی" نامیده شدن کردان ترکیه پس از جنگ جهانی دوم در آن کشور ناخشنودند- رفتاری تاسف آمیز و فوق العاده سوال برانگیز است.

به جای داشتن نگاه به سرزمین خود طمع به خاک دیگری داشتن و کوشش برای الحاق اراضی ترک نشین و آزربایجانی به کردستان بزرگ، حتی اگر صرفا در نقشه ها و گزارشات و اخبار بوده باشد؛ و تغییر نام ملت ترک و اسامی ترکی شهرهای آزربایجان در همسوئی با مراکز دولتی و غیر دولتی پان ایرانیست، خطاهای خانمانسوزی هستند که مقامات ایرانی کرد و نیز گروههای سیاسی کردستانی می بایست به نام حقیقت، مصلحت گرائی و دوستی دو ملت ترک و کرد از ارتکاب به آنها به شدت پرهیز کنند. اما پیروی از همچو سیاستهائی از سوی شخصیتها و انجمنهای حقوق بشری کردی و کردستانی، وهیم تر از یک خطائی سیاسی است. این، ملعبه نمودن مبارزه شریف حقوق بشری، آلوده ساختن آن به قومیت گرائی بدوی و خیانت به دوستی ملل ترک و کرد است.

آنچه ترکان و کردان ایران محتاج آنند روشنگری و آگاهی یافتن بر حقوق ملت خود و ملت همسایه، دعوت به همزیستی و مدارا و ایجاد جو اعتماد متقابل و مخالفت با توسعه طلبی ارضی و دوری از زیاده خواهی قومی توسط روشنفکران و فعالین سیاسی طرفین است و این متاسفانه همه در تناقض آشکار با آنچه سازمان حقوق بشر کردستان و دیگر گروههای قومیتگرای کرد و حتی بسیاری از مقامات کرد جمهوری اسلامی در حال انجام آنند می باشد. آنچه که این دستجات و شخصیتهای کرد در حال انجام آنند عبارت است از قومیتگرائی ارزان، یک جانبه نگری، خولیاهای توسعه طلبانه و نقشه کشیهای بی پایه.
۱۲۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : ایران ایرانی‌

عنوان : !!!!!!!!!!!!!!!
چشممان روشن

علنا درخواست تجزیه میکنند و فکر تشکیل کردستان بزرگ هستند.آن پان ترک هم از آنها احترام به حقوق ترک را !!!!!!!!!!!!! میطلبد.تجزیه طلبان کرد و پان ترک‌ها بدانند ایران کشور همیشه پارسی‌ بوده و خواهد ماند. ایران هرگز نخواهد مرد.
۱۲۰۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : مئهران باهارلی

عنوان : زاهدان کین جلوه در محراب و منبر می کنند....
در نامه انجمن دفاع از حقوق بشر کردستان جمله ای بدین شکل موجود است:

"مردم کردستان ایران امروز در استان های ایلام، کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی و بخش هایی از استان های همدان و لرستان در غرب کشور، استان خراسان شمالی و بخش هایی از شمال خراسان رضوی در شرق ایران زندگی می کنند"-پایان نقل قول

در این جمله اشتباهات چندی وجود دارد:

۱- مردمی که در مناطق یاد شده زندگی می کنند، "مردم کردستان" نیستند، "مردم کرد" هستند.

۲- گفته شده که کردها در بخشهائی از استانهای همدان و لرستان ساکن اند، در عین حال انام ستانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان، و آزربایجان غربی جدا از آن دو استان آورده شده است. این به این معنی است که به نظر تدوین کنندگان این نامه، استانهای آزربایجان غربی، ایلام، کردستان و کرمانشاهان تماما کرد نشین اند. این فرض و ادعا تماما نادرست و بی پایه است:

الف- تنها بخشهائی در جنوب استان آزربایجان غربی تماما کردنشین است. شهرستانهای مرکزی و شمالی استان یا تماما و یا دارای اکثریت مطلق نفوس ترک می باشد.

ب- استان ایلام محل زندگی پنج ملت لر، کرد، عرب، لک و گوران است.

ج-استان کرمانشاه دارای نفوس غیر کرد قابل ملاحظه ای است. به عنوان نمونه شهر سنقر و پیرامون آن ترک نشین بوده و بخش اعظم شهرستان سنقر نیز داخل در آزربایجان ائتنیک قرار دارد. علاوه بر آن در این استان، گروههائی از ملل گوران، فارس و لر نیز ساکن اند. اساسا مرکز استان یعنی شهر کرمانشاه امروز شهری فارس زبان است.

د- استان کردستان، عمدتا محل سکنی دو ملت کرد در بخشهائی غربی-جنوبی آن و ترک در بخشهای شرقی-شمالی آن است. مشخصا دو شهرستان بیجار و قروه در این استان دارای اکثریت مطلق جمعیت ترکند و بخش اعظم این شهرستانها جزئی از آزربایجان اتنیک می باشد.

۳-در این نامه به بافت مختلط جمعیتی استانهای کردستان و کرمانشاه و ... اشاره نمی شود. در حالیکه از حقوق کردان ساکن در استانهای همدان و لرستان یاد می شود کوچکترین اشاره ای به لزوم حمایت از ترکهای ساکن در استانهای کردستان و کرمانشاه و حقوق آنها نمی گردد.

۴- سیاست انکار وجود ملت ترک در دو استان مذکور و نفی حقوق ملی ترکان و بخشهای آزربایجانی واقع در دو استان کردستان و کرمانشاه توسط فعالین سیاسی کرد، عینا مانند و کپی سیاست انکار وجود و نفی حقوق ملل غیرفارس ساکن در ایران توسط جمهوری اسلامی فارسگرا است.

۵- سیاست کردستان شمردن اراضی ترک نشین و آزربایجانی واقع در استانهای آزربایجان غربی، کردستان. کرمانشاه و همدان توسط فعالین سیاسی کرد، چیزی به جز افزون طلبی و توسعه طلبی نیست. ما عواقب همچو سیاستهائی را که از سوی صربستان در یوگوسلاوی سابق دنبال می شد همه با عبرت ملاحظه کرده ایم.

۶- سیاسیون کرد می باید دست از توسعه طلبی ارضی بر علیه ملت همسایه ترک و سرزمینهای آزربایجانی تقسیم شده توسط تقسیمات اداری کنونی بین استانهای آزربایجان غربی، همدان، کردستان و کرمانشاه دست برداشته و همزمان با مطالبه حقوق ملی کردان ساکن در ایران و خواست پذیرفته شدن رسمی هویت کردها در ایران، خود نیز هویت و وجود ترکان و بخشهای آزربایجانی واقع شده در استانهای کردستان و کرمانشاه را به رسمیت بشناسند و بدانها احترام بگذارند.
۱۲۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨٨