هدف وسیله را توجیه نمیکند
سرمقاله ی اعتماد ملی خطاب به حامیان میرحسین موسوی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۷ ارديبهشت ۱٣٨٨ -
۱۷ می ۲۰۰۹
محمد قوچانی در سرمقاله اعتمادملی امروز نوشت:
مشفقانه با یاران مهندس موسوی: «هدف وسیله راتوجیه نمیکند».
سردار محسن رشید سخنگوی کمیته ایثارگران ستاد مهندس میرحسین موسوی – که از فرماندهان پیرو خط امام در سپاه پاسداران در دهه ۶۰ بودهاند – در گفتوگو با یکی از پایگاههای خبری حامی مهندس از راهاندازی شاخه بسیج در ستاد ایشان خبر دادهاند. سردار رشید ضمن استقبال از بیانیه اخیر سپاه در تجویز فعالیت سیاسی بسیجیان غیرنظامی آن را حرکتی اصلاحطلبانه(؟!) خوانده و افزوده است: «قبل از صدور این بیانیه افراد بسیجی بودند که در ستاد ثبتنام میکردند اما با توجه به معترض شدن پایگاهشان فرم ثبتنام خود را پس میگرفتند حال با توجه به اینکه این موانع برداشته شده ما باید از این موقعیت استفاده کنیم».
از مصاحبه سردار چند نکته استفاده میشود:
نکته اول «قبل از بیانیه اخیر سپاه، ستاد مهندس موسوی از بسیجیان ثبتنام میکرده است». اقدامی که کاملا مغایر با اصل قانونی منع دخالت نظامیان و شبهنظامیان در سیاست و انتخابات بوده و با توجه به سوابق مهندس موسوی در رهبری جناح خط امام و موضع روشن امام در منع دخالت نظامیان و شبهنظامیان در سیاست تعجبانگیز است. یاران موسوی به یاد دارند که حساسیت جناح خط امام نسبت به این مساله چنان بود که نوه محترم ایشان حاج سیدحسن خمینی در سیامین سال پیروزی انقلاب اسلامی در مصاحبهای مهمترین خطر دهه چهارم جمهوری اسلامی را دخالت نظامی در عرصه سیاسی خواندند.
نکته دوم «پایگاههای بسیج با ثبتنام بسیجیان در ستاد مهندس موسوی مخالفت کردهاند» واکنشی که قابل تقدیر است به شرط آنکه پایگاههای بسیج با ثبتنام بسیجیان در همه ستادهای انتخاباتی (بهخصوص ستادهای محمود احمدینژاد) مخالفت کنند و این البته همان پاشنه آشیل داستان است که یاران موسوی متاسفانه به آن توجه نمیکنند: «گشودن باب ورود شبهنظامیان به سیاست و ستادهای انتخاباتی پایه گذاردن بدعتی است که در درجه اول دامان آنان را دربرخواهد گرفت چراکه هیچکس تضمین نمیدهد که بسیجیان تنها یک مدعو داشته باشند که میهمانیهای رنگین بر سر سفره سیاست بسیار است».
نکته سوم «حال که این موانع برداشته شده است ما باید از این موقعیت استفاده کنیم». توصیهای که در شأن بیان اخلاقی حامیان موسوی (که در دهههای گذشته همواره نماد اخلاق سیاسی شناخته شدهاند) نیست و نماد نوعی فرصتطلبی است که حال که همه حق دارد از این نهاد ملی و نظامی و شبهنظامی استفاده کنند چرا ما استفاده نکنیم. غافل از اینکه در این بازی اصلاحطلبان به نتیجهای جز «باخت – باخت» تن نمیدهند هم اصول فکری خود (جدایی سیاستورزی از نظامیگری) را رها میکنند هم با نفوذ جناح مقابل در شبهنظامیان نتیجه نهایی را از دست میدهند و سلاحی هم برای نقد فرآیندی که خود پذیرفتهاند نخواهند داشت چون خود را خلع سلاح کردهاند.
نکته چهارم «صدور بیانیه سپاه حرکتی اصلاحطلبانه بود» قضاوتی که به هیچوجه اصلاحطلبانه نیست چراکه اصلاحطلبی اصولی دارد که در راس آنها یکی هم تفکیک «سیاستورزی از نظامیگری» است. نهتنها از سال ۱٣۷۶ که حتی در دهه ۱٣۶۰ هم اصلاحطلبان و نیای خط امامی آنها از مخالفان نفوذ نظامیان در سیاسیون بودهاند و در واقع پذیرش این اصول از اصول اصلاحطلبی به شمار میرود.
نکته پنجم «در زمان مهندس موسوی بخش عمدهای از کارهای حکومتی از سوی انجمنهای اسلامی ادارات، دانشجویان دانشگاهها، کارگران و... انجام میشد اما بعد از جنگ بسیج نقش انجمنها را برعهده گرفت. هماکنون حرکت جدید سپاه حرکتی جهت احیای سازمانی شبیه انجمنهای اسلامی است و ما میتوانیم با جوانههایی که رشد میکند بازگشت به سابق را نظاره کنیم».
این بخش از سخنان سردار رشید مهمترین، استراتژیکترین و خطرناکترین بخش دیدگاههای ایشان است. احیای انجمنهای اسلامی دهه ۶۰ (که قرار است با تجربه بسیج در دهه ۷۰ و ٨۰ هم تلفیق شود) گامی به پس در حرکت اصلاحطلبی است. دقت کنید که مقصود تنها انجمنهای اسلامی دهه ۶۰ است و نه انجمنهای اسلامی دهههای ٣۰، ۴۰ و ۵۰ که در دوره ماقبل حکومت اسلامی با حضور چهرههایی مانند مرحوم مهندس بازرگان، مرحوم آیتالله طالقانی، شهید محمدعلی رجایی، استاد مرتضی مطهری و... نهادهای مدنی پاسدار دین در جامعه و در برابر دولتهای وقت بودند. در دهه ۶۰ انجمنهای اسلامی دانشجویان، مهندسین، پزشکان، کارگران و... به ادامه غیررسمی نهادهای حکومتی در جامعه تبدیل شدند که بعضا به علت بهرهبرداری از رانت قدرت و پیوند ایدئولوژیک با حاکمیت وقت تجربه مثبتی از خود بر جای نگذاشتند.
|