صلح در ادبیات مدرن


زهره تنکابنی


• می توان چنین جمع بندی کرد که تا زمانی که آزمندان و خشونت طلبان در جهان و در تک تک کشورها مانع از دستیا بی مردم به زندگی آبرومندانه وآزادی های فردی و اجتماعی می شوند، صلحی در کار نخواهد بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٣۰ ارديبهشت ۱٣٨٨ -  ۲۰ می ۲۰۰۹


انسان همواره در جستجوی صلح به عنوان ضرورتی جهت رشد و تعالی زندگی خویش بوده است. در سده های گذشته این آرزو در زمینه مبارزه با جنگ فیزیکی و به صورت های مختلف نشان داده می شد. از جمله در ادبیات ما ایرانیان سیاوش با سرپیچی از حکم پدر و با ازدواج با دختر افراسیاب؛ دشمن دیرین ایران نشان داد که می توان همه انسان ها را دوست داشت و از جنگ دوری کرد. در ادبیات ایران موارد زیادی از این دست می توان یافت چون:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
که شاعر بنام مان حافظ در آن به درستی جنگ ها را بیهوده و بهانه برای زور گویی جنگ طلبان دانسته است.

زنده یاد مهاتما گاندی تعریف مدرنی از صلح ارائه می دهد:هرجا که ستم گری ستم کند وستم دیده نتواند در برابرش بایستد در آنجا صلحی وجود ندارد.
در واقع در دنیای مدرن انسان رهیده از ستم و آزاد در تعیین سرنوشت خویش است که می تواند فکر کند، حقوق اجتماعی خویش را بشناسد و برای نیل به آن بکوشد. حال هر آن چیزی که مانع تفکر آزاد انسان شود در واقع صلح را به خطر خواهد انداخت. تحریم از طرف یک کشور در برابر کشور دیگر که عواقب آن را مردم کشور تحت تحریم می پردازند، نقض حقوق اولیه انسان ها شامل آزادی بیان، آزادی قلم ، آزادی انتخاب طرز زندگی، آزادی اجتماعات ، آزادی احزاب و بالا تر از همه داشتن رفاه حداقلی برای رستن از دغدغه معاش همه همه دال بر وجود صلح در تعریف مدرن است.
برای مردمی که دچار فقر دائم هستند، جائی برای فکر کردن به سرنوشتشان نیست و هم از این رو حاکمان مستبد را پروائی از شکم های گرسنه نیست. وگرچه آنان روزی بساط قلدران را بر خواهند انداخت. فقر عامل اصلی هر نوع مفسده اجتماعی اعم ازجهل، خشونت، قاچاق، فحشا، دزدی، آدمکشی و سقوط ارزشهای اخلاقی می باشد.هم از این رو بود که در سال ۱۹٨۷ گروه های بزرگی از اندیشمندان جهان برای بزرگداشت قربانیان فقر، خشونت و گرسنگی در پاریس گرد آمده و اعلام کردند که "فقر تهدیدی برای حقوق بشر است" ، "هرجا مردان و زنانی مجبورند که در فقر زندگی کنند، حقوق بشر نقض شده است. "وآخرین جمله قطعنامه شان "اتحاد و همبستگی برای تضمین رعایت رعایت این حقوق وظیفه سنگینی بر دوش است. "هم اکنون در مقر سازمان ملل در یک متن یاد بود آورده شده است آنان با تکیه بر اصول ۶، ۱۰،۱۱،۲٣،۲۲،و۲۵ منشور حقوق بشرمیثاقی بین المللی مبنی بر حق بهره مندی از عدالت، حق مشارکت در امور سیاسی، حق هویت شخصی و به رسمیت شناخته شدن در برابر قانون، حق مشارکت در زندگی اجتماعی و فرهنگی، حق داشتن کار مناسب، برخورداری از استاندارد مناسب زندگی، حق داشتن مسکن و خوراک مناسب، برخورداری از سلامت و بهداشت و آموزش میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را ارائه دادند.
در نهایت می توان چنین جمع بندی کرد که تا زمانی که آزمندان و خشونت طلبان در جهان و در تک تک کشورها مانع از دستیا بی مردم به زندگی آبرومندانه وآزادی های فردی و اجتماعی می شوند، صلحی در کار نخواهد بود.

مادر صلح: زهره تنکابنی