پیرامون انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری
اعلامیه هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣۱ ارديبهشت ۱٣٨٨ -  ۲۱ می ۲۰۰۹


 
اعلامیه هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
پیرامون انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری
 
رویکرد به برنامه و مطالبه محوری
مبارزه برای طرد جریان راست افراطی و نماینده آن
 
انتخابات در جمهوری اسلامی غیردمکراتیک و مدیریت شده و تنها محل چالش جناح‏های حکومتی است. انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری هم از چنین خصوصیتی برخوردار است. با این تفاوت که در این انتخابات حتی از حضور کاندیدای گرایش معتدل اصلاح‏طلبان حکومتی هم جلوگیری شده است. محمد خاتمی به عنوان نماینده گرایش معتدل اصلاح طلبان حکومتی که برای انتخابات کاندید شده بود، مدتی پیش به خاطر تهدیدها و پیام‏های دریافتی کنار کشید. این امر را رمضان‏زاده سخنگوی وقت دولت محمد خاتمی بیان کرد. او گفت که ما پیام‌هائی دریافت کردیم که نباید خاتمی کاندیدا ‏شود.‏
بلوک حاکم احتمال می‏داد که کاندیدا شدن خاتمی ممکن است مدیریت انتخابات را از آن‏ها سلب کند. لذا محمد خاتمی را به ترور تهدید کرد و ولی فقیه به او پیام فرستاد که کاندیداتوری او نه به مصلحت نظام است و نه به سود خودش. در حالی که او بارها وفاداریش را نسبت به ولایت فقیه و نظام اعلام کرده بود. با کنار کشیدن خاتمی باز هم حلقه انتخابات تنگتر گشت.
با این وجود، رویکرد نیروهای تحول طلب به برنامه و مطالبه محوری در ماه‏های گذشته، فضای تازه‏ای را در روند انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری شکل داده است. به واقع انتخابات بستری شده است برای ارائه برنامه‏، طرح مطالبات جامعه مدنی و خواسته‏های مشخص گروه‏های مختلف اجتماعی. در ماه‏های اخیر هم بخشی از نیروهای اپوزیسیون در خارج از کشور برنامه انتخاباتی ارائه داده‏اند و هم تعدادی از جریان‏ها و فعالین سیاسی در داخل کشور. در این دوره هم جنبش‏های اجتماعی، احزاب و سازمان‏های سیاسی در طرح مطالبات و ارائه برنامه پیشقدم شده‏اند و هم کاندیداها. این امر نشانگر بالا رفتن سطح آگاهی در جامعه است. کاندیداها با این واقعیت در جامعه روبرو شده اند که بدون ارائه برنامه و تنها با طرح چند شعار نمی توانند مردم را به پای صندوق رای بکشانند.
در فرآیند انتخابات بین بخشی از نیروهای تحول‏طلب داخل و خارج از کشور رویکرد واحدی نسبت به انتخابات اتخاذ شده است. این نیروها با آگاهی از آزاد، دمکراتیک و سالم نبودن انتخابات، در شرایط کنونی انتخابات را   فرصتی می‏بینند برای برآمد سیاسی اپوزیسیون و طرح برنامه نیروی سوم.
در جمهوری اسلامی به دلایل مختلف از جمله فقدان حضور احزاب و سازمان‏های سیاسی مخالف، انتخابات نه بر اساس برنامه ارائه شده از جانب احزاب سیاسی، بلکه برپایه "شخصیت"ها برگزار می‏شود. این‏بار وجه برنامه و مطالبه محوری در انتخابات پررنگ شده است.
برجسته شدن برنامه و مطالبه محوری در شرایط کنونی با عملکرد جمهوری اسلامی در پیوند نزدیک است. عملکرد جمهوری اسلامی طی سه دهه گذشته و سیاست‏های فاجعه‏بار جریان راست افراطی در چهار سال گذشته، آنچنان مطالبات طبقات، جنبش‏ها و گروه‏های مختلف اجتماعی را وسعت و عمق بخشیده است که حتی کاندیداهای حکومتی هم نمی‏توانند از کنار آن‏ بگذرند. امروز بخش اندکی از آن مطالبات عظیم، از زبان برخی کاندیداها بیان می‏شود.
برجسته شدن برنامه و مطالبه محوری در شرایط کنونی با عملکرد جمهوری اسلامی در پیوند نزدیک است. عملکرد جمهوری اسلامی طی سه دهه گذشته و سیاست‏های فاجعه‏بار جریان راست افراطی در چهار سال گذشته که به تخریب سرمایه‏های مادی و معنوی کشور و گسترش فقر، بیکاری و تعمیق شکاف طبقاتی و سرکوب دگراندیشان و جنبش‏های اجتماعی منجر گردیده است، آنچنان مطالبات طبقات، جنبش‏ها و گروه‏های مختلف اجتماعی را وسعت و عمق بخشیده است که حتی کاندیداهای حکومتی هم نمی‏توانند از کنار آن‏ بگذرند. امروز بخش اندکی از آن مطالبات عظیم، از زبان برخی کاندیداها بیان می‏شود.
 
صفبندی در انتخابات
بعد از ماه‏ها ابهام سرانجام صحنه انتخابات ریاست جمهوری روشن گشته و صف‏بندی مشخصی شکل گرفته است. این بار صف‏بندی تا حدود زیادی بین جریان راست افراطی و دستگاه ولایت فقیه و نیروهای منتقد و مخالف آن پدید آمده است. در این انتخابات صفوف اصولگرایان شکاف برداشته و بخشی از آن‏ها در جانب راست افراطی و کاندیدای آن‏ها ـ احمدی نژاد ـ قرار گرفته‏اند و بخشی دیگر به حمایت از موسوی برخاسته‏اند. میر حسین موسوی هم نه به عنوان نماینده اصلاح‏طلبان حکومتی، بلکه به مثابه کسی که هم از اصلاحات دفاع می‏کند و هم ارزش‏های اصول‏گرایان را پاس می‏دارد، برآمد کرده است. او کوشیده است با سیمای فراجناحی وارد میدان انتخابات شود تا بتواند نیروهای منتقد و مخالف جریان راست افراطی را پوشش دهد.
این صف‏بندی متاثر از آرایش نیروهای سیاسی و اجتماعی است که با روی کار آمدن جریان راست افراطی به تدریج در جامعه شکل گرفته است. در این صف آرائی در یکسو راست افراطی و حامیان آن قرار دارد و در سوی دیگر طیف گسترده‏ای از نیروهای سیاسی و اجتماعی مخالف و منتقد. در شکل گیری نیروی مقابله با راست افراطی و دستگاه ولایت فقیه جریان های متفاوت اجتماعی و سیاسی با اهداف و انگیزه های مختلف عمل می کنند.  
تقابل با جریان راست افراطی ، طیف وسیعی از نیروهای تحول‏طلب که خواهان دگرگونی بنیادی در ساختار سیاسی کشور هستند تا نیروهائی که با سیاستهای بلوک حاکم مخالفند، را در برمیگیرد. بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی وابسته به طبقه متوسط و محروم جامعه، جنبش‏های اجتماعی، معلمان و پرستاران، فعالین حرکتهای قومی ـ ملی، فعالین فرهنگی و مطبوعاتی، نویسندگان و هنرمندان، سازمان‏های غیردولتی، بخشی از روحانیون و کانون‏های مذهبی، اصلاح طلبان حکومتی و کارفرمایان تولیدی در موضع تقابل با جریان راست افراطی قرار دارند.
از سوی دیگر با حدت یافتن بحران دولت ـ ملت، بحران کارائی و اقتصادی و تعمیق شکافهای اجتماعی و عملکرد جمهوری اسلامی و به طور مشخص سیاست‏ها و کارنامه سیاه جریان راست افراطی، نارضایتی بی‏سابقه‏ای در سطح جامعه و بین گروه‏های مختلف اجتماعی شکل گرفته است. تنها لایه نازکی از جامعه که از رانت حکومتی بهره می‏برد، از وضعیت موجود راضی است.
در انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی این نارضایتی در کاهش نرخ مشارکت در انتخابات و به ویژه در شهرهای بزرگ بروز کرد. برای نخستین بار میزان مشارکت در انتخابات در سطح کشور به زیر ۵۰ درصد و در شهرهای بزرگ به زیر ٣۰ درصد رسید. نارضایتی طبعا این بار هم در شکل دیگر بروز خواهد یافت. بر بستر نارضایتی گسترده از وضع موجود و ضرورت تغییر شرایط کنونی، همسوئی در بین بخش وسیعی از نیروهای سیاسی و اجتماعی در نفی جریان راست افراطی و کاندیدای آن شکل‏گرقته است.
اما جریان راست افراطی حاضر نیست که بازنده انتخابات باشد. راست افراطی با پشتیبانی سپاه پاسداران و حمایت دستگاه ولایت فقیه ا ز پلکان انتخابات بالا رفت و بر قوه مجریه چنگ انداخت. ولی نمی‏خواهد دیگر جناح‏های حکومتی از همان پلکان انتخابات بالا بیآیند. راست افراطی درآمد نفت، بودجه کشور، صدا و سیما، دستگاه‏های دولتی، سپاه و بسیج را به خدمت گرفته است که هم‏چنان از صندوق‏های رای پیروز بیرون بیآید. راست افراطی به سادگی سنگر قوه مجریه را ترک نخواهد کرد. این جریان برای حفظ سنگر قوه مجریه و موقعیت خود از تمام امکانات و حتی رای سازی بهره می‏گیرد.     
 
کاندیداها و پرسش‏ها
نیروهای اصلاح طلب و تحول خواه هریک با هدف متفاوت به دنبال عقب راندن جریان راست افراطی هستند. بیانیه‏های منتشره توسط جریان‏ها و فعالین سیاسی در طی ماه‏های گذشته و مواضع دو کاندیدای اصلاح‏طلبان حکومتی نشانگر این امر است. گرچه اصلاح‏طلبان معتدل و رادیکال در این انتخابات کاندیدا ندارند ولی از میرحسین موسوی و یا مهدی کروبی حمایت می‏کنند. اما نیروهای تحول‏طلب جامعه این بار هم فاقد کاندیدا هستند. جمهوری اسلامی عملا این نیرو را حذف کرده و امکان نمی‏دهد که نماینده آن‏ها در انتخابات حضور یابد و با دیگر کاندیداها به چالش برخیزد.
میر حسین موسوی و مهدی کروبی تا کنون نتوانسته‏اند نظر مساعد اکثر نیروهای تحول‏طلب جامعه را جلب کنند. موسوی در پی شکاف انداختن در بین اصول‏گرایان و جلب آرای بخشی از آن‏ها است و از طرح برنامه روشن در برخی عرصه‏های اجتماعی اجتناب می‏ورزد. مهدی کروبی با طرح تامین حقوق شهروندی، حقوق ملی ـ قومی، حمایت از قطع اعدام جوانان زیر ۱٨ سال، حذف نظارت استصوابی و ضرورت اصلاح قانون اساسی تلاش می‏کند که نظر مساعد نیروهای تحول‏طلب جامعه را جلب کند. اما او تا کنون به دلایل مختلف موفق نشده است. دلایل عدم توفیق کروبی در این زمینه را از جمله باید در این دید که او هنوز ابزارها، سازمان و نقشه راه اجرای برنامه هایش را اعلام نکرده است، او همچنان به روش انکار و سکوت نسبت به حضور و سهم لایه های مدرن در جامعه ادامه می دهد و موفق به توضیح قانع کننده رفتار سیاسی پیشین خود نسبت به دوران اصلاحات و مطالبات آن نشده است. مطالباتی بسیار مقدماتی تر از آن چه که امروز او مدعی تأمین آنها در صورت کسب مقام ریاست جمهوری است.
به علاوه جلب اعتماد نیروهای تحول‏طلب جامعه مستلزم آن است که به پرسش‏های جدی و اساسی که مطرح است، از جانب دو کاندیدای اصلاح‏طلب پاسخ داده شود. این پرسش‏ها در مقابل کاندیداهای اصلاح‏طلبان قرار دارد:
ـ نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه است. قدرت اصلی در دست ولی فقیه و نهادهای غیرانتخابی متمرکز شده است. در صورت مخالفت ولی فقیه و نهادهای غیرانتخابی با اجرای برنامه انتخاباتی شما ـ آنچه که در دوره خاتمی پیش آمد ـ شما چه برخوردی خواهید کرد؟ آیا تمکین خواهید کرد و یا با مراجعه به مردم به چالش با کانون قدرت برخواهید خاست؟ آیا حاضرید در صورت چالش با کانون قدرت به مردم متکی شوید؟
ـ برای تامین حقوق شهروندی که از جمله حقوق برابری زن و مرد را شامل می‏شود، برنامه مشخص شما چیست؟
ـ اصلاح و تغییر قانون اساسی یکی از چالش‏های جدی در جمهوری اسلامی است. ولی فقیه مخالف سرسخت اصلاح و تغییر قانون اساسی است. شما چگونه می‏خواهید این شعار را عملی کنید؟ اسباب و لوازم شما برای پیشبرد این شعار چیست؟
ـ مدت‏ها است که سپاه بر حوزه‏های مختلف اجتماعی از جمله سیاست و اقتصاد چنگ انداخته است. شما چرا سیاست سکوت در این مورد اختیار کرده‏اید؟ چرا فقط از عدم دخالت سپاه و بسیج در انتخابات سخن می‏گوئید؟ برنامه شما برای قطع دست سپاه از حوره‏های مختلف اجتماعی چیست؟
ـ در گفتارهای شما سخنی از حق فعالیت نیروهای اپوزیسیون و امکان حضور آن‏ها در صحنه سیاسی کشور دیده نمی‏شود. آیا شما هم همانند پیشنیان می‏خواهید آنها را نادیده بگیرد و به سرکوب آنها توسط نهادهای امنیتی صحه بگذارید؟ یا اینکه برنامه دیگری دارید؟ برنامه شما چیست؟
 
مواضع ما
در بیانیه هیئت سیاسی ـ اجرائی که مدتی پیش انتشار یافت، مواضع سازمان در رابطه با فرایند انتخابات بیان   گردید. اینک در تداوم آن بیانیه اعلام می‏کنیم:
* ما انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری را غیردمکراتیک می‏دانیم و هم چنان بر برگزاری انتخابات آزاد، دمکراتیک و سالم تاکید داریم.
* ما فاصله‏گیری از شخصیت محوری و رویکرد به برنامه و مطالبه محوری را روند مثبت تلقی کرده و برآنیم که باید سطح مطالبات را ارتقا بخشید تا کاندیداها موظف به طرح مطالبات در برنامه و شعارهایشان شوند.
* به نظر ما این انتخابات فرصتی است برای طرد جریان راست افراطی و نماینده آن و ضربه‏زدن به ولایت فقیه. در طی سال‏های گذشته سیاست ما همواره متوجه وارد آوردن ضربه به بلوک حاکم بوده است. ما از موضع اپوزیسیون این سیاست را همچنان در انتخابات پی خواهیم گرفت.  
* طرح برنامه و شعارها از جانب کروبی امری است مثبت و مورد استقبال نیروهای تحول طلب جامعه. اما او فاقد ابزارهای لازم برای پیشبرد برنامه و شعارهایش است. مادام که کروبی یا هر کاندیدای دیگری فاصله خود را با ولایت فقیه ترسیم نکرده، چگونگی پیشبرد برنامه‏اش را مشخص ننموده، با نیروهای آن برنامه به تعامل دست نزده و روشن نساخته است که چگونه می‏خواهد در چارچوب ساختار قدرت برنامه و شعارهایش را پیش ببرد، قادر نخواهد شد نظر مساعد اکثر نیروهای تحول‏طلب جامعه را جلب نماید.  
 
هیات سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
٣۱ اردیبهشت ۱٣٨٨ (۲۱ماه مه ۲۰۰۹)