"نه" به دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری!


• کمیته ی مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری را یک انتخابات ضددموکراتیک خوانده و خواهان بایکوت آن شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٣ خرداد ۱٣٨٨ -  ۲۴ می ۲۰۰۹


کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران بیانیه ای درباره دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اسلامی با عنوان «رویگردانی از حوزه‌های رای‌، به سود آزادی، به سود حاکمیت مردم و به زیان استبداد است!» منتشر کرده است:

دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، با کاندیداتوری چهار چهره شناخته شده رژیم، که از صافی شورای نگهبان گذشته‌اند، به روال معمول سی سال گذشته، برگزار خواهد شد. در جمهوری اسلامی انتخابات غیردمکراتیک است، بویژه انتخابات ریاست جمهوری چرا که بر اساس قانون اساسی تنها اولا مردها و سپس در میان آنها معتقدین به مذهب شیعه دوازده امامی و نیز مطیع ولی فقیه حق دارند کاندیدا شوند و همچنین باید به تائید شورای نگهبان نیز برسند. مردم نیز انتخاب آزادانه‌ای ندارند و تنها می‌توانند از بین منتخبین حکومت، به یک نفر رای دهند.
در عین حال، این انتخابات، پس از یک دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، در شرائطی برگزار میشود که بحران اقتصادی عملا عرصه را بر زندگی بسیاری از مردم تنگ کرده و بی‌پروائی دولت به چگونگی معیشت اکثریت جامعه و حیف و میل ثروت‌های ملی به پای تسلیحات نظامی، پروژه ماجراجویانه اتمی، انجام برنامه‌های نمایشی چون پرتاب موشک و بریز و بپاش در پروژه های به اصطلاح عمرانی و غیره، زندگی روزمره را با دشواری فراوان روبرو کرده و بخش بیشتری از مردم را به زیر خط فقر کشانده است و نارضایتی به شکل وسیعی در میان اقشار جامعه گسترده شده است
جنبش‌های اعتراضی در میان اقشار مختلف جامعه رشد یافته و تداوم این جنبش‌ها علیرغم سرکوب مداوم آنها توسط رژیم، یکی از ویژگی‌های بارز این دوره است و صدای اعتراض از هر گوشه به گوش می‌رسد. این اعتراضات بیش از پیش سازمان یافته و با طرح مطالبات مشخص و خطاب قرار دادن دولتمردان حکومت اسلامی همراه است. جنبش‌های زنان، کارگران، ملیت‌های تحت ستم، معلمان، دانشجویان و دیگر اقشار جامعه با طرح خواسته های خود و تاکید بر پیوند با یکدیگر سطح رشدیافته‌ای از مبارزه اجتماعی را نشان می‌دهند.
همزمان در عرصه سیاست خارجی نیز تحولاتی رخ داده و سیاست خارجی امریکا به دنبال پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، تغییر محسوسی کرده است. چنین به نظر میرسد که سیاست دولت فعلی امریکا، بر کاهش تشنج در بیرون از مرزهای این کشور، جهت سروسامان دادن به آشفتگی و خسارات ناشی از یکی از بزرگترین بحرانهای اقتصادی سرمایه‌داری در یک صد سال گذشته، قرار گرفته است. در این شرائط، دولت امریکا ترجیح می‌دهد تا با دولت ایران وارد مذاکره شده و با حصول توافقاتی پیرامون مسائل مورد مناقشه و بویژه حول پرونده اتمی، ولو موقت، برای کاهش تشنج در منطقه خاورمیانه، زمان کافی برای حل مسئله عراق و افغانستان و تجدید آرایش نیروهای خود در این منطقه را بدست آورد.

جناح حاکم به شدت از تغییر اوضاع، نارضایتی مردم و تحولات اجتماعی، که خطر خارج کردن سکان هدایت جامعه از دستانش را در پی داشته باشد، در هراس است، و تمام تلاش خود را برای کنترل انتخابات و جلوگیری از ورود عناصری نامطلوب، از نظر حکومت، به کار می‌گیرد. از این رو است که چهره امتحان پس داده‌ای چون خاتمی، کوتاه زمانی پس از اعلام کاندیداتوری‌، زیر فشار و تهدید جناح خامنه‌ای، انصراف داده و کاندیداتوری خود را پس می‌گیرد.
در چنین شرائطی که انتخابات بیش از هر زمان دیگری کنترل شده پیش می‌رود، تنور انتخابات در جامعه، آن گونه که مطلوب گردانندگان است، گرم نشده و فضای سردی بر آن حاکم است.
کاندیداهای رسمی، همگی چهره‌های شناخته شده قدیمی هستند و این اولین باری است که کفگیر جمهوری اسلامی برای یافتن کاندیدا و یک چهره جدید با قول و قرارهای انتخاباتی تازه، به کف دیگ خورده است و مهره‌های قدیمی از قبیل حسین موسوی و مهدی کروبی بار دیگر وارد گود شده‌اند. واقعیت این است که در طول سی سال گذشته مردم تمام چهره‌های جمهوری اسلامی را امتحان کرده‌اند، از خط امامی دو آتشه و طرفدار «عدل اسلامی» گرفته تا لیبرالیسم اسلامی «سردار سازندگی»، از خاتمی اصلاح طلب تا بازگشت به اصل «عدالت اسلامی» احمدی نژاد و هر دوره نسبت به دوره قبل اوضاع خرابتر و نابسامانی فزونی یافته است. مردم دراین سی‌سال همه سیاستمداران جمهوری اسلامی و انواع سیاست‌ها را آزموده‌اند و در نهایت نیز به تجربه دریافته‌اند که سکان حکومت در کشور ما، عمدتا نه در اختیار رئیس جمهور و مجلس و دیگر ارگانهای انتخابی، که تحت نظارت و کنترل عناصر و ارگان‌های غیرانتخابی است. بطور واقعی و مطابق قانون اساسی، قدرت اصلی در جمهوری اسلامی در خارج از حوزه ارگانهای انتخابی و دور از دسترس صندوق‌های رای قرار دارد. این خود یکی از زوایای مهم در نگاه به انتخابات در جمهوری اسلامی و جایگاه رئیس جمهور در آن است.
جمهوری اسلامی به رای مردم باور ندارد و تنها می‌کوشد تا با رای مردم به رژیم خود مشروعیت بخشد. برای حکومت اسلامی شرکت مردم و بخصوص میزان شرکت مردم مهم است و نه نتیجه انتخابات، چرا که نتیجه را خود از پیش و به صورت کنترل شده، هدایت می‌کند. کاندیداهایی که پس از عبور از صافی شورای نگهبان به صف اول مسابقه انتخابات می‌رسند، از «خودی»ها هستند و در نهایت هم نقش آنها غالبا در حد «تدارکاتچی» و مجری " حکم حکومتی" باقی خواهد ماند.
حضور در پای صندوق‌های رای جمهوری اسلامی، که کوچکترین روزنه‌ای برای امکان تاثیرگذاری باقی نگذاشته است، تنها به سود جناح حاکم است. قواعد بازی انتخابات در جمهوری اسلامی توسط خود جمهوری اسلامی تعیین شده و منطبق بر هیچ قاعده دمکراتیکی نیست. تلاش برای تغییر قواعد بازی و دمکراتیزه کردن آن، از مسیر شرکت در آن نمی‌گذرد. این کار تنها به معنی تائید خود بازی است. راه پایان دادن به استبداد و بی‌حقوقی مردم از مسیر پذیرش بی‌حقوقی نمی‌گذرد. پایان عمر یک حکومت مستبد زمانی به پی‌ریزی ساختمان یک جامعه آزاد کمک می‌کند که مردم برای اعاده حقوق خود مبارزه کنند. از این‌رو مبارزه برای حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و کسب آزادی‌ها و از جمله آزادی انتخابات، از مجرای مبارزه با نقض این حقوق توسط جمهوری اسلامی می‌گذرد. طی سی سال گذشته بخشهای مختلف جامعه ما، از زنان تا کارگران و کارمندان و زحمتکشان، از جوانان و دانشجویان تا جنبشهای ملی در کردستان و سایرنقاط، از روشنفکران و روزنامه نگاران تا نویسندگان و هنرمندان، از طرق گوناگون و با تحمل رنجها و مصائب فراوان و پرداخت هزینه‌های بسیار، در راه مقاومت و مبارزه برای حقوق ابتدائی و عادلانه‌شان از پای ننشسته است   
تردیدی نباید داشت که مبارزه مستقل مردم و رشد و پایگیری این جنبش‌های مردمی با تکیه بر خواسته‌های حق‌طلبانه شان، مهمترین عرصه مبارزه با رژیم است. عدم شرکت در بازی‌های سیاسی که تنها رژیم از آن بهره می‌برد و بایکوت انتخابات فرمایشی، راهی است که پایه‌های رژیم اسلامی را سست کرده و اجازه خواهد داد تا سرانجام آلترناتیوی در برابر حکومت قد برافرازد.

برای این که به تحریم انتخابات پاسخ مناسب داده شود، می بایست سیاست "نه" به دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری و مبارزه برای برگزاری یک انتخابات آزاد را به میان مردم برد. انتخابات آزاد یکی از خواستهای دمکراتیک مردم و یکی از الزامات برقراری دمکراسی است، اما رژیم حاکم بنا به ماهیت و عملکرد آن، نمی‌تواند به برگزاری انتخاباتی آزاد و نتایج آن گردن گزارد. در دوره‌های قبل برخی از شرکت کنندگان در انتخابات، با این استدلال که بالاخره بد بهتر از بدتر است، به پای صندوق رای می‌رفتند. این بار همان‌ها با شعار سد کردن راه احمدی نژاد، شرکت در انتخابات را توجیه می‌کنند. با توجه به ساختار حکومت اسلامی و قانون اساسی آن، رئیس جمهور در بهترین حالت می‌تواند یک تدارکاتچی خوب برای رژیم باشد. این ایده که با تغییر چهره‌ها در صندلی ریاست جمهوری، تحولی در جامعه رخ خواهد داد، توهمی بیش نیست. رای «مفید» و«مصلحتی» در جمهوری اسلامی فایده‌ای ندارد و تنها در خدمت پر کردن صندوق‌های رای و مشروعیت بخشیدن به حکومت است.
جامعه ما شایسته «بهترین»ها است و نه «بد»ها. سال‌ها است که «بد»ها و «بدتر»ها در این مملکت حکومت کرده‌اند و کارنامه همه آنان پیش چشم ما است. باید این دور باطل را شکست و به این بازی، که تنها سردمداران حکومت از آن نفع می‌برند، خاتمه داد. در این انتخابات نیز امکان انتخاب بین بد و بدتر وجود دارد، ولی سودی از آن حاصل مردم نخواهد شد.
باید تلاش کرد تا تحریم دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را همگانی کرد. مسئولیت حکم می‌کند که همه آنانی که سخن مشترکی دارند و بر این باورند که باید به دور باطل انتخاب بین بد و بدتر خاتمه داد، بایکوت انتخابات را یک صدا پر طنین کنند. جریانات سیاسی که سیاست نه به دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را دنبال می‌کنند، باید متحدا با اتخاذ سیاست و اقدام مشترک، نگذارند جمهوری اسلامی بیش از این رای مردم را در انظار جهانیان، خرج مشروعیت بخشیدن به نظام استبدادی خود کند و در داخل کشور از آن برای ارعاب و فریبکاری استفاده نماید.

کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران بر این باور است که شرکت مردم در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی، فقط و فقط به سود حاکمان مستبد و در خدمت بقا و دوام آنها قرار می‌گیرد. از این‌رو خلوت نگهداشتن حوزه‌های رای‌گیری و خالی گذاشتن صندوق‌های رای را به سود آزادی و به سود حاکمیت مردم و به زیان استبداد می‌داند. در این راستا، دست همه آزادیخواهان را برای افشای هرچه بیشتر انتخابات فرمایشی به گرمی می‌فشاریم و از هر ایده و پیشنهادی برای پرطنین کردن صدای "نه" به جمهوری اسلامی و " نه" به انتخابات فرمایشی‌ آن، استقبال می‌کنیم.
باید به وضوح به مردم گفت که شرایط برگزاری یک انتخابات آزاد و دمکراتیک در جمهوری اسلامی وجود ندارد و شرکت مردم در انتخابات و رای آنان، تاثیر تعیین‌کننده‌ای در شرایط جامعه و زندگی آنان نخواهد داشت. امروز امکانات برای رساندن صدای آزادیخواهان به مردم کم نیست. در صف مشترک، فریاد آزادیخواهان علیه انتخابات فرمایشی را پرطنین کنیم.

کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
۲خرداد ١٣٨٨ - ۲٣ مه ٢٠٠٩