گزینه ای به آری و/ نه
مگر کدام یک / به صف ریشه های تو می رسند!
محمود معتقدی
•
رفیق عصرهای عاشقی ام
چیزی بگو!
جهان از پس شانه های تو
می جوشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
٨ خرداد ۱٣٨٨ -
۲۹ می ۲۰۰۹
کسی هنوز
از وطن پلک های تو می نوشد
می رود و/ می آمد
شبیه زنی از کوچه های تو و/
مگر هزاره ای به جمهوری تلخ اش
می رود و/ می آمد
مثل واژه های تو و/
آشوب فصلی به ناتمام
سوگوارتر/ عبور پای پرنده ایست
از میراث درخت و / پاییزی در آینه برگش
انگار/ کسی هنوز
از وطن پلک های تو می نوشد
مثل ظهرهای ابری تهران
یا جنگلی/ که از جنس کودکی های تو
بر می گشت
درختان کوچک این سال
در باغ های تو / چه می کنند!
چشم های تو و/
غربت متنی / به دست های ممنوع ات
از خاکستر خاطره و/ دویدن بارانت
دلم / دلواپس هزار تیغه
به دریاست
رفیق عصرهای عا شقی ام
چیزی بگو!
جهان از پس شانه های تو
می جوشد
خرداد دیگری و/
گزینه ای به آری و/ نه
مگر
کدام یک / به صف ریشه های تو
می رسند!
محمود معتقدی
خرد ا د ٨٨
|