من هم حقی دارم!


• رضا رخشان فعال حقوق بشر و مسئول روابط عمومی سندیکای کارگران هفت تپه با انتشار نامه ی سرگشاده ای خطاب به کاندیداهای مقام ریاست جمهوری گفته است آن ها نیز به حقوق کارگران توجه ندارند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱٨ خرداد ۱٣٨٨ -  ٨ ژوئن ۲۰۰۹


در حالیکه نزدیک به برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران می شویم وهمه منتظرند تا بینند ،رئیس جمهوری آینده ایران کیست، اهد فشار بر فشار بر فعالین کارگری و سندیکایی هستیم واین فشارها همچنان با شدت ادامه دارد.
احضار مجدد اعضای هیات مدیره سندیکای کارگران هفت تپه به دادگاه در روزهای اخیر گویای این حقیقت است که صدای حق طلبی کارگران ایران که در راستای بهبود وضعیت زندگی و فرار از تهیدستی، قابل تحمل نیست. گویا فریادهای کارگران و مطالبات به حق آنها برای عده ای، گوشخراش و بد صداست و بر این باور استوارند که کارگر حق سخن گفتن و اعتراض ندارد.
در شرایط کنونی کشورشنیدن ندای کارگران بسیار آزاردهنده جلوه می کند و بسیاری از فعالین جامعه کارگری هم اکنون در بازداشت و زندان بسر می برند.
ایجاد تشکل های آزاد کارگری از جرایم منتصب به اقدام علیه امنیت ملی معرفی می گردد و فعالین و موسسین این سندیکاها بایستی به زندان بروند تا عبرتی برای دیگران باشد.
در کشوری که قرار بود دست کارگر بوسیده شود و کار او را مقدس می شمردند اینک بواسطه اینکه کارگر می گوید حقی دارد و او را خواسته ایست و یا طفلک می خواهد زنده بماند، نفس بکشد و شرافت ومعیشت زندگی اش را حفظ کند، و زمانیکه به جنبش و انتقاد بر می خیزد، مبدل به موجودی
می شود که باید بر سر او زد واو را بر سر جایش نشاند. گویا در این کشور کارگرحقی ندارد.
حق زیستن، حق کمال، حق انسان بودن و تمامی موهبتهای عالم از او روی برگردانیده است. مگر من چه می خواهم. کجای حرف من ناصواب است. آقایان می خواهم زندگی کنم. من(کارگر) هم حقی دارم. دیگر از تنگ دستی خسته شدم. با درآمدی پایینتر ازخط فقر که آنرا هم نامنظم می پردازید که تازه آنهم شامل اصلاح الگوی مصرف می شود چگونه می توانم زندگی کنم.
در این سالیان اخیر بواسطه سیاست های غلط دولت در بخش اقتصاد، از جمله واردات بی رویه کالا باعث ورشکستگی و از کار افتادن کارخانه جات و لطمه خوردن تولید ملی شده اید.
بواسطه پایین بودن تعرفه گمرکی وهمچنین عدم حمایت دولت از تولید ملی، تولیدکننده ملی از نفس افتاده و سیل ورشکستگی کارخانه جات کشور در سال های اخیرمنجر به بیکاری و فقر روزافزون برای کارگران شده و با توجه به بالا بودن هزینه تولید، دیگر موسسات تولیدی هم درآستانه نابودی هستند. از آن جمله می توان به صنعت شکر و نساجی و کفش سازی اشاره کرد.
در چنین صورتی کارگر به حال خود رها می شود و زندگی اش تباه می شود.

در پایان خطاب به کاندیداهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری توصیه می کنم:
به جای پرداختن به مشکلات و مطالبات به حق کارگری از جمله: به رسمیت شناختن تشکلهای آزاد کارگری وسندیکاها و پذیرش حق اعتصاب به عنوان حق مسلم کارگردر راستای استیفای حقوق صنفی وهمچنین تغییر مواردی از قانون کار که برخلاف منافع کارگریست، اما درعمل می بینیم که با دادن شعارهای کلی و مبهم و پوپولیستی از مشکلات و معضلات جامعه کارگری طفره
می روند. گویاکه آقایان فراموش کرده اند که من هم حقی دارم.

رضا رخشان فعال حقوق بشر و مسئول روابط عمومی سندیکای کارگران هفت تپه