کروبی هم به تجزیه طلبی متهم شد!
بیانیه ی اعتراضی گروهی از فعّالان اجتماعی و فرهنگی در اعتراض به «ایجاد اختلاف میان اقوام ایرانی»
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱٨ خرداد ۱٣٨٨ -
٨ ژوئن ۲۰۰۹
به نام خداوند جان و خرد
ایرانیان در گذر هزارهها در کنار هم به گونهای مسالمتآمیز زیستهاند و دارای تاریخ، سنن، باورها و سرگذشتی یکسان و مشترک هستند. همین تاریخ و سرگذشت مشترک از شمار مهمترین ویژگیهای ملت ایران است. تاریخ ملّت ایران، همواره نمایانگر پیوستگی اقوام ایرانی برای پاسداری از مرزهای فرهنگی- سیاسی ایرانزمین است. با وجود زمینههای بسیار برای همبستگی ایرانیان و وجوه مشترک انکارناپذیر در میان همهی اقوام ایرانی، در این روزها با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، شاهد هستیم مباحثِ نسنجیده و بیپایهای از سوی آقای مهدی کروبی و برخی مشاورانش مطرح شده است که با اندکی تأمل در محتوای آنها میتوان دریافت که پشت این دعاوی، انگیزهای جز کسب رأی بیشتر وجود ندارد. این کاندیدا به جای تأکید بر وجوه مشترک میان تمامی اقوام ایرانی، در پی ایجاد تنشهای قومیتی و زبانی است.
آقای کروبی که در صورت انتخاب به مقام ریاستجمهوری، میبایست پاسدار یکپارچگی ملی و سرزمینی ایران و پشتیبان هویت ملی ایرانیان باشد، اکنون نسنجیده و نابخردانه و تحت تأثیر القائات افراد و جریانات مشکوک و ایرانستیز، با هویتسازیهای کاذب و انحرافی برای اقوام ایرانی همراه شده است. جأی تاسف دارد که ایشان به جای آنکه به مسائل و کاستیهای اساسی جامعهی ایران بپردازد، اقدام به جایگزینی این مسائل با مسألهی انحرافی و ارتجاعی «قومگرایی» میکند. ایشان با کمرنگ کردن کلیهی تبعیضهای ایدئولوژیک و مذهبی و جنسیتی مشهود در جامعهی امروز ایران، با یک فرافکنی آشکار به سوی مسألهی یادشده، تلاش دارد با دامن زدن به مسائل قومی و زبانی در برخی مناطق، آرایی بیشتر کسب کرده و در عین حال کمترین مسوولیت را برای خود در راستای تلاش در جهتِ احقاق حقوق دموکراتیک و مسائل عمدهی ملت ایران ایجاد کند. به نظر میرسد ایشان و حلقهی مشاورانشان، از تبعات سهمگین و ویرانگر طرح مباحثِ کارشناسینشده و رسمیت دادن به خواستهای سازماندهیشدهی شماری مغرض، برای یکپارچگی ملی و سرزمینی ایران، غافل هستند.
در این راستا، چندی پیش آقای مهدی کروبی با انتشار بیانیهای موسوم به «بیانیهی حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی» با رسمیت بخشیدن به گفتمان ارتجاعی و انحرافی قومگرایی، در این مسیر مخرّب گام برداشته است. در بیانیهی آقای کروبی به شکلی نابخردانه و غیرمسوولانه، شهروندان ایرانی و حقوق و مطالبات آنان، بر اساس مولفههای فروملی «قومیت» و «زبان» تقسیمبندی شدهاند. این در حالی است که ویژگیهای قومی و زبانی هیچ جایگاه عینی و مشخصی در مطالبات راستین و عینی ملت ایران، نداشته و ندارد.
آقای کروبی در این بیانیه بارها این ادعا را مطرح کرده که وابستگیهای قومی و زبانی در بهرهمندی از فرصتهای استخدامی و تحرّک اجتماعی مانع ایجاد میکند. این در حالی است که هر ناظر بیطرف میتواند گواهی دهد که نظرتنگیهایی که مانعِ رشد و شکوفایی همهی استعدادهای این سرزمین میشود، دارای ماهیت ایدئولوژیک، مذهبی، جنسیتی و اقتصادی است. برای نمونه یک کُرد سنیمذهب از همان میزان تبعیض رنج میبرد که یک پارسیزبان سنیمذهبِ اهل خراسان یا هرمزگان، و یا یک کرد یا آذربایجانی شیعهمذهبِ معتقد و ملتزم به گفتمان حاکم، از همان مواهب و فرصتهایی بهرهمند است که همسانان پارسیزبانش. آقای کروبی در این بیانیه بارها تأکید کرده است که سهمِ اقوام ایرانی را در مدیریت کلان کشور افزایش خواهد داد. به این ترتیب ایشان این نگرانی را به وجود میآورند که قصد آن را دارند که سِمَتها و مناصب کلان کشور را همچون کشور لبنان نه بر اساس شایستگیها، که بر اساس شاخصهای نادرست تقسیم کنند (چنانکه میدانیم، دستاورد این ساختار، خونینترین جنگ داخلی خاورمیانه بوده است). جالب است که بیانیهی پرطمطراق آقای کروبی علیرغم عنوان و ادعاهایش، احقاق حقوق پایمالشدهی سنیمذهبان ایران و اقلیتهای مذهبی «غیرمسلمان» را به کلیگویی برگزار میکند و میکوشد با غوغاسازی برای آنچه احقاق حقوق اقلیتهای قومی عنوان میکند، حقوق اقلیتهای مذهبی را مسکوت گذارد.
همچنین آقای کروبی بارها به شیوهای ناشیانه و غیرعلمی، مدّعی وجود قومیتی موهوم و جعلی با نام «فارس» در ایران شده است که طرح این ادعا ناشی از سطح نازل اطلاعات مردمشناسانه، تاریخی و جغرافیایی ایشان و مشاورانشان دربارهی کشوری است که قصد ادارهی امور آن را دارند. اما از همه مشکلسازتر، طرح موضوع غیرکارشناسانه و عوامفریبانهی «حکمرانی محلی» و «پارلمانهای منطقهای» در این بیانیه است بیآنکه به بافت تاریخی و فرهنگی کشور ایران توجه شود. طرح این موضوع در جامعهای که بافت قومی و زبانی آن، هر نوع فدرالیسم و محلیگرایی را رنگوبویی ارتجاعی و قومیتی میبخشد، بسیار خاماندیشانه و غیرمسوولانه است.
در این میان آقای عباس عبدی، از مشاوران آقای کروبی، گوی سبقت در اتخاذ مواضع مخرّب و غیرمسوولانه را از دیگران ربوده است. ایشان در مصاحبهای، ضمن ایجاد تقابلی غیرواقعی و خطرناک میان اقوام و گروههای زبانی ایرانی - و بیتوجه به نقشِ تاریخی و وحدتبخشِ زبان ملّی و میانجی فارسی و خزانهی معرفتی آن - با شدّت هر چه تمامتر، میکوشد مولفههای قومیتی و غیریتسازانهی فروملی و ایرانستیزانه را به عرصهی انتخابات ریاستجمهوری وارد نماید. در مصاحبهی یادشده، آقای عبدی به گونهای کاملاً غیرمستند، مدّعی توزیع قومیتی درآمدهای نفتی در ایران میشود که ایشان، خود و دوستانشان را مأمور برچیدنِ آن میبیند! وی در همین راستا با طرح دعاوی بیپایه و ارایهی مستندات واژگونه، در صدد توجیه راهکارهای شعاری و تفرقهافکنانهی «قومیتی کردن سیاست» در ایران برمیآید! وی به تأسّی از شیخ اصلاحات – و یا شاید در مقام تئوریسینِ ایشان - مدعی وجود قومیتی جعلی و موهوم به نام «فارس» در ایران میشود و بر این اساس اقدام به تقسیمبندی روسای جمهور و کاندیداهای احراز این مقام میکند و معتقد است رئیسجمهور ایران باید فردی غیرفارس[!؟] باشد. پیامدهای هولناک چنین مفهومسازیهای نسنجیده و بیپایهای که دستاورد آن چیزی جز فروکاستن ملت ایران به اجزای قومی و قبیلهای نیست، بر همهی کارشناسان آگاه و بیغرض، محرز است. این رویکرد در راستای سیاستهای کلان دشمنان ایران است. علاوه بر اینها باید رسوخ بسیاری از عناصر قومگرا و تجزیهطلب به ستادهای آقای کروبی را از دیگر موارد نگرانکننده برشمرد.
این رویکرد ستاد آقای کروبی بیش از هرچیز نشانگر فقدان آگاهی کافی علمی در مورد «هویت ملی ایران» است که برای نامزدِ احراز ریاستجمهوری کشور و تیم مشاورانش جای تأسف فراوان دارد. آقای کروبی و مشاورانشان فاقد آگاهی لازم از جایگاه مفاهیمی چون «قومیت» و «ملیت» در جامعهی ایرانی هستند. شوربختانه ستاد آقای کروبی به آرای صاحبنظران برجستهی ایرانی و خارجی در این موردِ حسّاس، بیتوجه است. برای نمونه آنتونی اسمیت، نظریهپرداز برجستهی ناسیونالیسم، معتقد است که «پدیدهی ملّت» در ایران در عین وجود اقوام گوناگون تکامل یافته است. اما گروهی که در ستاد آقای کروبی مشغول به فعالیتاند، از اساس با کوشش برای تجزیهی قومیتی این ملت، نشان دادهاند که هنوز «ملت شدن ایرانیان» را باور ندارند.
تاکنون، هوشمندی اقوام ایرانی سبب شده است که این رویکردهای تفرقهافکنانه در موسم انتخابات، هیچگاه نتیجهبخش نباشد. اقوام ایرانی که همواره آگاهی ملی و میهنی خود را در مقاطع سرنوشتساز تاریخی به اثبات رساندهاند، خود بیش از همگان بر ابزاری و انحرافی بودن این سیاستها واقفاند و به آن بیاعتنایی میکنند. شکستِ انتخاباتی اینگونه سیاستهای غیرمسوولانه و کارشناسینشده در دورهی پیشین - که از سوی دو کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری مطرح شده بود - خود گواه و نشانهای معنادار از این سطح بالای آگاهی ملی اقوام ایرانی است. در تاریخ معاصر این سرزمین، پیشتر نیز برخی از جریانهای چپ برای دستیابی به قدرت، اقدام به بهرهبرداری از تفاوتهای قومی و زبانی در برخی از مناطق کشور کردند و در پایان هم چیزی جز روسیاهی به دست نیاوردند. این بار نیز عدهای فرصتطلب برای به دست آوردن قدرت میخواهند بر همین بستر کشور را به سوی تنشهای قومی و زبانی رهسپار سازند. بیتردید این عمل غیرمسوولانه و نادرست به عنوان نقطهی سیاهی در کارنامهی آقای کروبی و یارانشان در تاریخ این سرزمین، به نامشان ثبت خواهد شد.
امید میرود که از این پس، کاندیداهای ریاستجمهوری با در رأس قرار دادن منافع ملی، از تغییر جهت دادن خواستهای قومیتهای ایرانی از ابعاد حقوقی و انسانی خود در چارچوب منافع ملّی و یکپارچگی سرزمینی ایران، به وادی خواستهای ضدّ ملی و ناسازگار با «موازین حقوق بشر» پرهیز کرده و به جای آن، در دستیابی منافع ملّی و تأمین آزادیها و حقوق شهروندی ملت ایران بکوشند.
ما امضاکنندگان این بیانیه ضمن اعتراض شدید به شعارها و عملکردهای آقای کروبی و برخی مشاورانش در زمینهی اقوام ایرانی، خواستار آن هستیم که آقای کروبی رویکرد خود را نسبت به مسألهی یادشده به گونهای جدّی «تغییر» داده و منافع ملی را در رأس برنامههای انتخاباتی خویش قرار دهد؛ مبادا چنین رفتارهای نابخردانهای به سوءاستفادهگرانی دیگر، فرصتی برای مخدوش کردن حرکت اصیل اصلاحطلبی دهد.
امضاکنندگان بیانیه:
محمدحسین آجرلو (دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران)
لیلا آریانپور (کارشناس ارشد پژوهش جامعهشناسی)
بهنام آریانفرید (فعال فرهنگی و اجتماعی)
نیلوفر احمدپور (دانشآموختهی علوم آزمایشگاهی از دانشگاه تهران و فعال فرهنگی)
پیمان اسدزاده (دانشجوی الهیات دانشگاه تهران)
هومن اسکندری (پژوهشگر و فعال اجتماعی)
رشید اسماعیلی (فعال اجتماعی و دانشجوی ستارهدار کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه علامه طباطبایی)
علیرضا افشاری (روزنامهنگار)
مسعود اکبری (دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق دانشگاه تهران)
مهدی الیاسی (روزنامهنگار)
احمد امامی (فعال اجتماعی)
حبیبالله امامی آرندی (دانشجوی حقوق دانشگاه تهران)
بهرام ایرانپور (دانشجوی فقه و حقوق عمومی دانشگاه مذاهب اسلامی تهران)
مهدی بختی (کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی و فعال فرهنگی)
تیرداد بنکدار (دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران)
محمدعلی بهمنیقاجار (کارشناس ارشد حقوق بشر از دانشگاه تهران)
کاوه بیات (پژوهشگر تاریخ ایران)
دکتر تورج پارسی (استاد بازنشستهی دانشگاه جندیشاهپور اهواز)
امین پرتو (دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران)
آرش پهلوان (دانشجوی حقوق دانشگاه تهران)
دکتر شاهین پهنادایان (استاد تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی)
مهندس منوچهر پیشوا (فعال فرهنگی)
حمیدرضا پیغمبری (کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان)
امین تریان (دانشآموختهی تاریخ دانشگاه بیرجند)
استاد مرتضی ثاقبفر (جامعهشناس و مترجم)
امیر ثناجو (دانشجوی دانشگاه هنر اسلامی تبریز)
محمدصادق جوکار (دانشجوی دکترای روابط بینالملل دانشگاه تهران)
پیمان حریقی (مهندس برق و فعال فرهنگی)
رامین حصارکی (دانشجوی حقوق دانشگاه تهران)
محمدحسن حیدری (دانشجوی حقوق دانشگاه تهران)
مهدی خاکیفیروز (روزنامهنگار)
عارف درویش (دانشجوی خبرنگاری)
علیرضا درویش (فعال فرهنگی)
آرش رحمانی (فعال اجتماعی)
کاوه رحیمزاده (دانشجوی فنی دانشگاه تبریز)
مسعود رضایی (فعال فرهنگی)
اشکان رضوی (فعال اجتماعی)
آرش رئیسینژاد (دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران)
شاهین زینعلی (دانشجوی دانشکده علوم اقتصادی و دبیر ائتلاف دانشجویان آزادیخواه ملی)
مجتبی سپهری (کارشناس ارشد روابط بینالملل از دانشگاه تهران)
دلیر سعیدزاده (دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات خاورمیانه دانشگاه تهران)
مهرداد سیدعسکری (روزنامهنگار)
سالار سیفالدینی (دانشجوی حقوق دانشگاه آزاد اسلامی تبریز)
مهدی شمسایی (فعال فرهنگی)
مجید شمس (کارشناس رایانه)
مهرداد شیروانیان (دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران)
علی صالحی فارسانی (دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران)
مسعود صفاریان (دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه تهران)
مجتبی طباطبایی (دانشجوی حقوق دانشگاه تهران)
مجتبی عالیخانی (فعال فرهنگی)
دکتر رضا عزیزینژاد (فعال اجتماعی در آلمان)
بهزاد عطارزاده (فعال فرهنگی)
عقاب علیاحمدی (روزنامهنگار)
دکتر علی علیبابایی (دکترای تاریخ ایران باستان از دانشگاه تهران)
عامر غلامی (دانشجوی مطالعات منطقهای دانشگاه تهران)
دکتر هوتن فرقانی (دانشآموختهی پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان)
پرهام فرهنگ (دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق دانشگاه تهران)
دکتر البرز فلاح (پزشک و فعال فرهنگی)
مصطفی قاسمیحامد (دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق دانشگاه شهید بهشتی)
محسن قاسمیشاد (فعال فرهنگی)
محمد قائممقامی (کارشناس ارشد فیزیک از دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی)
سوگل قائمی (کارشناس شیمی کاربردی و فعال فرهنگی)
امین قلعهای (روزنامه نگار)
حامد کاظمزاده (کارشناس ارشد مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز)
نادر کاکاوند (دانشجو و فعال فرهنگی در کانادا)
کامران کلهر (دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران)
کورش کوهکن (مهندس کشاورزی و فعال فرهنگی)
مسعود لقمان (دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و فعال فرهنگی)
پگاه مجدالدین (دانشآموختهی علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی)
میلاد مطیع (دانشجوی مهندسی رایانه دانشگاه آزاد اسلامی تبریز)
رضا محمدی (پژوهشگر امور حمل و نقل)
فرهاد نژادرفیع (دانشجوی حقوق دانشگاه تهران)
فرشاد نظری (دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز)
محمد نظریپور (دانشجوی ادیان و عرفان دانشگاه تهران)
بیژن نوروزی (دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات آسیای میانه و قفقاز دانشگاه تهران)
علیرضا هادیان (مهندس مکانیک ماشینهای کشاورزی و فعال فرهنگی)
ناصر همرنگ (خبرنگار)
احسان هوشمند (جامعهشناس و پژوهشگر)
|