تحریم انتخابات گاهی کارساز است
محمد برزنجه
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۰ خرداد ۱٣٨٨ -
۱۰ ژوئن ۲۰۰۹
یکی از مسخره ترین استدلال هایی که بعضی از اصلاح طلبان می آورند این است که اگر بخشی از مردم ونیروهای سیاسی انتخابات گذشته را تحریم نمیکردند، احمدی نژاد انتخاب نمیشد. البته انها تنها نیستند عده ای از اپوزیسیون نیز که با تحلیل نیروهای درون حکومت همیشه در انتخابات شرکت میکنند با تکرار همان دلایل، نیروهایی را که تحریم کرده اند به خاطر شرایط موجود سرزنش میکند. این کار شبیه این است که مدیران جنرال موتورز امریکا اعلام کنند که به خاطر اینکه مردم اتومبیل های انها را خریداری نکرده اند، این کمپانی ورشکست شده است. این نوع برخورد با مردم توهین به انهاست. همچنانکه مشارکت در انتخابات حق مردم است، عدم شرکت نیز بخشی از همان حق است. این وظیفه نیروهای سیاسی است که مردم را به پای صندوق رای بکشانند.
مشکل این است که اصلاح طلبان حاضر نیستند قبول کنند که سیاست های انها در آن مقطع شکست خورده و عدم مشارکت مردم نیز به خاطر همین امر بوده است. در چند ماه اخیر که کارزار انتخابات ریاست جمهوری در ایران کمی فعال شده است و بخشی از مردم و نیروهای سیاسی که در گذشته تحریم کرده بودند، این بار برای مقابله با ولی فقیه و مقابله با ویرانگری احمدی نژاد با اکراه ممکن است در انتخابات شرکت کنند. همان دسته از اصلاح طلبان و اپوزیسیون مستقیم وغیرمستقیم میخواهند به تحریمان بگویند که انها اشتباه کرده اند. البته انها بیشتر برای اثبات سیاست های شکست خورده خود و حمایت بد از بدتر و بدترین اینها را تکرار میکنند. انها توجه نمی کنند که بخشی از مردم چه مشارکت کردنشان در انتخابات خاتمی، چه تحریم دوره های بعد و چه مشارکت مجدد، نه با خاطر حب اصلاح طلبان، بلکه از بغض و کینه به ولایت فقیه و دخالت های "سلطانی" او و یا مقابله با نابودی کشور توسط احمدی نژاد است. انها حتی برای به چالش کشیدن اصلاح طلبان در انتخابات قبلی سکوت یا تحریم کردند. تجربه این انتخابات نشان میدهد که سیاست تحریمی انها حداقل در تغییر برنامه اصلاح طلبان کارساز بوده است. شخصیتی مانند کروبی که در گذشته از محافظه کارترین اصلاح طلبان بود و مدام از تندروی بعضی از اصلاح طلبان شکایت داشت، امروز با مشورت با همان اصلاح طلبان تندرو و ارائه برنامه هایی به مراتب رادیکالتر از جریانات اصلی اصلاح طلب گوی سبقت را ربوده است. صدور بیانیه های: حقوق شهروندی، زنان، اقلیت های قومی و مذهبی وحتی شعار تغییر قانون اساسی، همه نشانه این است که برای جلب رای تحریمان لازم است که به خواسته های آنان توجه بیشتری شود. البته مواضع تاریخی کروبی در گذشته - بویژه در رابطه با قبول حکم حکومتی- ممکن است به اسانی نتواند اعتماد تمامی این بخش را جلب کند. موسوی نیز به ارزش و میزان رای این بخش به خوبی اگاه است وبا ارائه برنامه هایی حقوق شهروندی به مراتب ضعف تر از کروبی ولی با شعار بازگشت به قانون گرایی، علم گرایی و عقلانیت، تلاش میکند که بخشی از تحریمان را با صندوق رای اشتی دهد.
البته باید در نظر داشت که کسانیکه انتخابات را تحریم میکنند به دو بخش تقسیم میشوند و هرکدام از زاویه ای به تحریم نگاه میکنند. بخشی معتقد به این هستند که انتخابات در ایران آزاد نیست و تا وقتی که شرایط انتخابات آزاد مهیا نشود، باید انتخابات را تحریم کرد. این گروه همیشه انتخابات جمهوری اسلامی را تحریم کرده و تا وقتیکه حکومت جمهوری اسلامی سرنگون نشده حاضر به مشارکت در انتخابات نخواهد شد. تحریم برای این گروه یک امر استراتژیک است و پیشاپیش رای به تحریم میدهند. اما گروه دیگری به شکل تاکتیکی و بستگی به شرایط در انتخابات شرکت یا انرا تحریم میکنند. آنها اگر احساس کنند که رایشان ارزشمند است و میتواند تاثیرگذار باشد، در پای صندوق های رای حاضر میشوند، در غیر اینصورت ممکن است سکوت یا تحریم کنند. انتخاب اصلاح طلبان در انتخابات گذشته و شکست انها نتیجه حضور وعدم حضور این بخش از رای دهندگان بود. البته در همه انتخابات در دنیا بخشی از مردم همیشه به حزب یا گروه خاصی رای میدهند و بخشی هیچگاه به انها رای نمیدهند. چرخش در انتخابات بستگی به نیروهای بینابینی دارد که مابین احزاب رایشان را رد و بدل میکنند. با این تفاوت که در ایران بدلیل اینکه مردم انتخاب زیادی ندارند و باید بین اقتدارگراها و اصلاح طلبان یکی را انتخاب کنند، این گزینه وجود ندارد. در نتیجه با حضور یا عدم حضور در انتخابات مانور میدهند. در کشورهای دموکراتیک نیز همیشه عده ای هستند که هیچگاه در انتخابات شرکت نمیکنند و این یک امر معمول است، اما تفاوت این است که در ایران عده ای زیادی هستند که تمایل به شرکت در انتخابات و تاثیرگذاری برمدیریت کشور را دارند، اما بخاطر عدم وجود احزاب مستقلی که جوابگوی خواسته های آنها باشد، لذا چاره ای جز شرکت مشروط و یا تحریم ندارند.
در این انتخابات برای اولین باراهمیت و وزن نیروی سوم که انتخابات گذشته را تحریم کرده بود، به خوبی مشهود است. ارائه برنامه های انتخاباتی بعضی از نیروهای سکولار و مستقل، تغییر کارزار انتخاباتی از فرد محور به "برنامه" و "مطالبه محور" از دستاورد های این دوره از انتخابات بود. قسمی از این کار نتیجه فعالیت بخشی از نیروهایی بود که در انتخابات گذشته سکوت ویا تحریم کرده بودند. تغییر رفتار و گفتار اصلاح طلبان و مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم انها با تحریم کنندگان نشان میدهد که این نیرو در معادلات سیاسی کشوراهمیت بسزایی دارد و تحریم های تاکتیکی انها حداقل بر اصلاح طلبان موثر واقع شده است.
هر چند انتخابات در ایران آزاد نیست و نیروهای سکولار از حق شهروندی خود، یعنی حق انتخاب شدن محروم هستند، اما توانایی و تاثیری گذاری نیروهای سکولار در این انتخابات باعث اعتماد به نفس بیشتر انها خواهد شد. شرکت تاکتیکی این نیرو در این انتخابات ممکن است فقط برای مقابله با احمدی نژاد و ولایت فقیه باشد، اما درسالهای آینده وانتخابات آتی شاهد حضور مستقل این نیرو در کارزار انتخاباتی و به چالش کشیدن کل نظام برای تامین حقوق شهروندی همه احاد مردم خواهیم بود.
|