تهران در آتش و خون
فریاد مرگ بر دیکتاتور، پاسخ ملت به دیکتاتور


• تظاهرات مردم آزادی خواه تهران با خشونت ماموران امنیتی، پلیس و لباس شخصی ها به خون کشیده شد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٣۰ خرداد ۱٣٨٨ -  ۲۰ ژوئن ۲۰۰۹


">www.persianq.com
[برای دیدن آخرین گزارش ها از تظاهرات این جا را کلیک کنید]


">www.youtube.com
[فیلمی از درگیری های امروز در تهران]


">www.youtube.com
[استفاده از هلی کوپتر علیه تظاهرات مردم]


">www.youtube.com
[تظاهرات روز شنبه: مرگ بر دیکتاتور]


">www.youtube.com
[تظاهرات روز شنبه: جنگ و گریز مردم با پلیس]



آخرین گزارش ها از تهران حاکی از آن است که گروهی در تظاهرات امروز خیابانی در تهران کشته و عده ی بیشتری مجروح شده اند.
به گزارش مجموعه ی فعالان حقوق بشر و دموکراسی در ایران، تداوم اعتراضات مردمی به نتایج دوره دهم ریاست جمهوری در ایران که با تهدید مسئولین کشوری و نیروهای نظامی به استفاده بیشتر از خشونت شکل جدیدی یافته است امشب در تهران و چند شهر دیگر ایران ادامه یافت.
بنابر گزارشات دریافتی سه شهروند (یک دختر و دو پسر) در شهر تهران با هویت نامشخص بر اثر تیراندازی و همچنین خشونت نیروهای شبه نظامی جان خود را از دست داده اند، از سه فرد جانباخته پیکر یکی از آنان توسط نیروهای شبه نظامی به محل نامعلومی منتقل شده است.
همچنین گزارش شده است علاوه بر صدها بازداشت شده، دهها شهروند دیگر در ساعات گذشته توسط سلاحهای سرد شبه نظامیان و همچنین اصابت تیر به خصوص به نقاط پایین بدن زخمی شده اند. یکی از موانع گزارشگری گسترش این شائبه که نیروهای امنیتی در بیمارستان زخمی ها را بازداشت میکنند و عدم مراجعه بسیاری از شهروندان به مراجع درمانی است.

تعداد کشته شدگان به پنج نفر رسید
با تائید گزارش جان باختن دو شهروند دیگر تهرانی، شمار جان باختگان خشونت نیروهای نظامی در روز جاری به پنج تن افزایش یافت.
بنا بر گزارش های جدیدتر، یک شهروند (مرد - حدود 30 ساله) با هویت نامشخص، در تقاطع نواب - آذربایجان ساعت 20 به ضرب گلوله مستقیم به سر، و یکی دیگر از شهروندان معترض در تاریخ 30 خرداد (مرد - حدود 27 ساله) هویت نامشخص، اصابت تیر به ناحیه سینه در تقاطع خیابان آذربایجان حدود ساعت 21 شب جان خود را از دست داده و به این ترتیب تا به حال کشته شدن 5 نفر در تظاهرات امروز تهران تایید شده است. مطابق گزارش فوق نیروهای شبه نظامی پس از قتل این شهروندان پیکر آن ها را با خود به نقطه نامعلومی منتقل نموده اند.
همچنین گزارش شده است افزایش مصدومان و زخمیان حوادث اخیر به حدی زیاد است که حتی اتاق کمک های اولیه ایستگاههای مختلف مترو نیز مملو از مجروحان است. لازم به ذکر است درگیریها در ایران ادامه دارد و افزایش شمار کشته و زخمی شدگان محتمل است.

گزارش از تهران
صدای اله اکبر و مرگ بر دیکتاتور که الان دارد به گوشم می رسد از شدت دردم کم می کند. امروز واقعن رهپیمایی وحشتناکی بود، اولش خوب بود من و چند نفر از دوستانم که در تحصن استادان دانشگاه تهران بودیم ساعت 3 از دانشگاه تهران راه افتادیم به سمت میدان انقلاب. پیاده رو مملو از جمعیت بود و در خیابان هم نیروهای پلیس مدل های مختلف. کم کم که به سمت آزادی می رفتیم از پیاده رو بدون هیچ گونه شعاری. یکدسته پلیس مشکی پوش حمله کردند و مردم مقاومت کردند. 2 نفر را می خواستند دستگیر کنند که مردم نجاتشان دادند و پلیس ها را هول دادند و بعد ما به خیابان اصلی رفتیم تعداد زیادتر شد و ما شعار نیروی انتظامی حمایت حمایت سر دادیم که دستور حمله دادند وبه ما حمله کردند من چون صف اول نبودم سری های اول باتوم و شلاق های چرمی که حتمن دیده اید می خوردند و ریختند زمین و من و بقیه که صف سوم بودیم ماندیم زیر دست و پا خیلی وحشتناک بود. فقط یادم میاید مرا بلند کردند و فقط من لنگان لنگان می دویدم که باتوم نخورم و بعد از مدتی دیدم نمی توانم راه بروم و پایم به شدت درد می کند و ورم وجشتناکی کرده که نشستم کنار خیابان. پلیس ها و مردم دورم جمع شدند و می گفتند حرکت کن و من نمی توانستم تا اینکه یکی مرا سوار آمبولانس کرد. خوشبختانه دو نفر آشنا را دیدم که آمدند و مرا از آمبولانس پیاده کردند که این آمبولانس ها مورد اعتماد نیستند و معلوم نیست مجروحین را کجا می برند. یکی از دوستان ماشینی گرفت و مرا به اورزانس بیمارستان امام خمینی بردند. وقتی وارد شدیم همانطور که من را روی برانکارد می گذاشتند یکی از پرستار ها آمد و گفت اگر مخارجش برات مهم نیست اسم و مشخصاتت را اشتباهی بگو والا می آیند دنبالت و دستگیرت می کنند. قیامتی بود بیمارستان پر از مجروح و پر از مامور بود. یکی که چاقو خورده بود و حالش خیلی بد بود مامور اطلاعات ازش می پرسید کسانی که همراهت بودند را نام ببر. بیرحم ها حال آدم را بهم می زدند از من سوال کردند دوستم گفت زمین خورده و پایش به جدول خورده و دست از سر ما برداشتند خلاصه از پای من عکس برداری کردند و مسئول رادیولوزی گفت استخوانش نشکسته و بافت های ماهییچه ای صدمه دیده در واقع له شده و من و دوستم که نگاه کردیم دیدیم سالن پراز مامور است و برای دستگیری آمده اند. با هزار بدبختی خودمان را به بیرون از بیمارستان رساندیم و مرا به خانه رساندند دست و پای چپ و صورتم صدمه خورده و ورم زیادی کرده یکی از دوستان اورتوپد قرار است آخر شب بیاید و عکس را ببیند و دستورات لازم را بدهد. خیلی مهم نیست ولی این بیرحمی ها و این شقاوت ها خیلی اذیتم می کند.
زنده باد ویلچر ما. با ویلچر هم خواهیم آمد.

گزارش از تهران
من همین الان خودم را به اولین خانه ای که در مسیرم بود رسانده ام. الان ساعت نزدیک نه شب است و هنوز همه خیابان های تهران شلوغ است. گارد ضدشورش و بسیج همه شهر را پوشانده است. نمی دانید امروز نیروهای گارد با مردم چه کردند. جمعیتی چند هزار نفره حرکت خود را از میدان انقلاب به سوی آزادی آغاز کردند. جلوی ما تا چشم کار می کرد جمعیت بود اما ناگهان گاردها از هر نقطه که می شد به میان جمعیت حمله کرذند. باتوم ها را بی رحمانه بر سر وروی زنان و دختران و مردان می زدند. در یک لحطه تعداد زیادی از زنان و مردان سر و رویشان پر از خون شد و همه چیز خیلی بی رحمانه بود. آنچنان حمله ای به مردم کردند که توصیفش برایم غیرممکن است. هرکس که عکس موسوی رادر دست داشت و یا پارچه سبز داشت بازداشت می شد. در این حمله های بی رحمانه حتی راه فرار مردم را هم به کوچه های فرعی می بستند. در یورشی که در مقابل دانشکده دامپزشکی به مردم شد صدها نفر از مردم را بر زمین انداختند و دقایقی بعد که مردم توانستند فرار کنند کف خیابان آزادی حد فاصل انقلاب تا نصرت پوشیده از کفش مردم بود که از پایشان خارج شده بود. مردم پا برهنه به این سو و آن سو می دویدند و در همین حالت همچنان باتوم های برقی به سویشان حواله می شد. صدها بار به سوی مردم گاز اشک آور شلیک کردند و اسپری فلفل توی صورت مردم می زدند.
من به همراه تعدای از دوستانم رفته بودم که در حمله های وحشیانه خواهرم، دوستانم و همسرم را گم کرده ام. الان باید هرجور شده سعی کنم خبری ازشون بگیرم. موبایل ها قطع است

گزارش از اصفهان
اصفهان امروز عین پادگان بود تمام شهر را مامورها و گاردی ها گرفته بودند. من در عجب بودم این همه آدم اینا از کجا آوردند. قرار بود تجمع توی چهارباغ برگزار بشه اما وسط چهارباغ یه جمع شکل گرفت. ریختن مردم را زدند و اصلاً اجازه ندادند مردم در گروه های هر چند کوچک هم کنار هم جمع بشند. اما الآن هم خیابانها خیلی شلوغه و مردم با ماشینها خیابانها را بستند و بوق می زنند هم امشب عجیب توی محله ما تعداد الله اکبر گوها زیاد شده و افراد زیادی روی پشت بامها با چنان فریادی الله اکبر می گویند که صدا تا مسافت زیادی پخش میشه.
از شیراز هم من خبر دارم که مردم جمع شدند اما درگیری اونجا خیلی شدید بوده