پیام ابوالحسن بنی صدر به مردم ایران
ایرانیان در برابر اعلان جنگ یک رژیم در حال مرگ



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲ تير ۱٣٨٨ -  ۲٣ ژوئن ۲۰۰۹


هموطنان!
    هر روز بر شمار کشته ها و زخمی ها و دستگیر شدگان گرفتار شکنجه افزوده می شود. همدرد شمایم. شجاعت و استواری شما را می بینم و از خداوند پیوسته می خواهم که شما را بر بنای جامعه ای آزاد و باز توانا گرداند.   
    آقای خامنه ای در خطبه های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱٣٨٨، دروغهای پرتناقض گفت و بدانها، بر شما روشن کرد که در رژیم او و در سر زورمدار او، از اسلام هیچ نمانده است. اندیشه راهنمای او و رژیمش از فکرخالی و از زور پرگشته است: چون می خواست انتخابات قلابی را رأی اعتماد ۴۰ میلیونی به «نظام» جلوه دهد، نامزدها را، متعلق به نظام خواند و چون نوبت تهدید شد، آنها را تهدید کرد که هرگاه تسلیم تقلب بزرگ نشوند،عقوبتی سخت می یابند. چون خواست انتخابات رسوا را آزاد جلوه دهد، حضور مردم را در خیابانها، تا روز ۲۲ خرداد ستود و چون بر آن شد که تهدید کند، حضور همین مردم از ۲٣ خرداد بدین سو را، جرم گرداند و دروغی رسوا گفت و جسارتی بزرگ به مردم ایران کرد و گفت: آقای اوباما گفته است مدتها بود که منتظر ریختن مردم ایران به خیابانها بودیم. او اعتراض کنندگان به تقلب در انتخابات را مسئولان خشونت قوای سرکوبگر خود گرداند!
      گفت از «شورای نگهبان» خواسته است به شکایت اعتراض کنندگان رسیدگی کند، انتخابات را بی عیب و نقص خواند، به سخن دیگر، پیشاپیش رسیدگی را بیهوده گرداند. بگاه ادعا، ۴۰ میلیون رأی را دلیل مشروعیت و محبوبیت «نظام» خواند و، در جا، حق اعتراض همین مردم به تقلب بزرگ را انکار و آنها را به سرکوب تهدید کرد.
      زورمداری سبب بریدن از واقعیت می شود: آقای خمینی که می دانست جمهور مردم مخالف کودتای او و دستیاران او در خرداد ۶۰ هستند، از این رو، در مخالفت با پیشنهاد مراجعه به آرای عمومی این جانب، گفت:" ٣۵ میلیون بگویند بله، من می گویم نه"، اما جانشین او، آقای خامنه ای، چنان از واقعیت بریده است، که مخالفت جمهور مردم با رژیم ولایت مطلقه فقیه و شخص خود را موافقت گمان می برد. آیا تا آنجا از واقعیت بریده است که نمی داند غیر از اقلیت کوچکی که در این رژیم به نامزد دلخواه او رأی داده ا ند، بقیت مردم، با او و رژیم او مخالفند؟! زندانی دنیای مجازی خود ساخته گشته و می گوید: فصل الخطاب قانون است. اما افزون بر این که او فوق قانون است و قانون حاکم، قانون زور است، همین قانون را نیز رعایت نکرده است: رأی مردم بنام نامزد آقای خامنه ای خوانده شد و از سوی آنها که در انتخابات شرکت نکرده اند و یا امکان رأی دادن نیافته اند، بنام آقای احمدی نژاد رأی در صندوقها ریخته شد. در همان حال که می گوید: «حرف آخر را رأی دهندگان» در پای صندوق رأی می زنند، اعتراض شما مردم را به تقلب، ممنوع می کند.

ایرانیان!
    بدین سان، آقای خامنه ای، در مقام نمایندگی از مافیاهای نظامی – مالی، به شما اعلان جنگ داده است. در همان حال که به نامزدهای معترض، امر به سکوت و سر فرودآوردن داد، آنها را تهدید نیز کرد. یعنی در این رژیم، هرگونه اصلاح نا سازگار با استبداد مطلقه نا ممکن است، بنا بر این،
۱- ادامه جنبش همگانی، نه تنها دفاع از حیات ملی در استقلال و آزادی است و بخاطر بازیافت ولایت جمهور مردم است، بلکه روشی است که از میزان خشونت در کشور می کاهد و اجازه سوء استفاده از یک رژیم نامشروع و ناتوان را به قدرتهای خارجی نمی دهد.
۲ – همچنان می باید خشونت زدائی روش شرکت کنندگان در جنبش همگانی باشد. برای به خشونت نگرائیدن و خشونت قوای سرکوبگررا خنثی کردن، ابتکارهای جدیدی را یافته و بکار برید چرا که جنبش همگانی در خورترین فرصت برای یافتن و بکار بردن ابتکارهای شما مردم است. این ابتکارها از آنهایی انتظار می رود که نقش نیروی محرکه جنبش همگانی را برعهده دارند.
٣ - جمهور مردم می باید هشیار باشند که جنبش همگانی آنها بکار تخاصم در درون رژیم بر سر قدرت نرود. اینک که «صاحب ولایت مطلقه» صاف و صریح، اعتراض به تقلب بزرگ را مخالفت با «نظام» می خواند، دیگر چرا می باید مردم ایران سرکوب سبعانه را تحمل کنند و نگویند خواهان استقرار ولایت و حاکمیت جمهور مردم هستند؟ وقتی نظام در شخص خامنه ای ناچیز شده است، چرا مردم ایران نگویند: ولایت مطلقه فقیه را نمی خواهند؟ شعار شفاف روز ٣۱ خرداد مردم پاسخ روشن به این پرسش نیست؟ بر مردم است که با گامهای استوار بسوی هدف ، که استقرار ولایت جمهور مردم است، پیش بروند. از راه فایده تکرار، تکرار می کنم هدفی را باید جست که حقی همگانی باشد. بهوش باشید که هر هدفی که حق همگانی نباشد، موجب تفرقه و از کار افتادن نیروی محرکه جنبش و توقف آن می شود.
۴ - رژیمی که در مرکز آن چنین تخاصمی وجود دارد و مرام خود را، از حق، از راست گفتاری و راست کرداری تهی کرده است، خود خویشتن را محکوم به زوال کرده است. ایران در خطر می افتد اگر شما مردم آن را از راه جنبش همگانی به نظامی مردم سالار بدل نسازید. بنا بر این، ابتکار عمل می باید در دست شما مردم بماند و نباید بگذارید این و آن، به این و آن دست آویز، ابتکار عمل را از دست شما بدر برند.

ایرانیان!
    توانائی از شماست و ناتوانی از استبدادیان، خشونت زدائی ازشما و خشونت گستری از استبدادیان، استقلال رأی و عمل ازشما، و وابستگی و واکنش ازاستبدادیان است. صبر و استقامت، پیروزی را در دسترس شما قرارمی دهد. بر خشونت استبدادیان شکیبا باشید وگرنه، بسا زمانی دراز، گرفتار خشونت استبدادیان می مانید. توانائی های خود را در ادامه دادن به جنبش همگانی بکار برید و پیروزی زود رس را از آن خود کنید.

معتمد شما
ابوالحسن بنی صدر
٣۱ خرداد ۱٣٨٨