عنوان : ملت ایران در سال ۵۷ اشتباه بسیار بسیار بزرگی را مرتکب شد
در اینزوزها که مدیریت کج دار و مریض آقایان کروبی و موسوی خیزش مردم را رو به انفعال میبرد، جا دارد تا همگی به این طرز مدیریت با چشم باز نگاه کنیم، هر عملی را کورکورانه قبول نکنیم و از آقایان بپرسیم که آیا این حضرات از عواقب ایجاد این سر درگمی ها در میان مردم مطلع هستند یا نه؟
کیست که طی این چند روز اخیر بارها و بارها تردید و دو دلی و آشفتگی برنامه را در در اطلاعیه های آقایان ندیده باشد. آقای کروبی تا امروز چند بار گفته اند که فلان روز به فلان جا بیایید و بعد منصرف شده اند؟ و یا آقای موسوی، علیرغم اینکه قول دادند که در کنار ملت باشند و حرف از شهادت و... زدند، به چه دلیل تنها یکبار آنهم بدون برنامه در جمع مردم ظاهر شدند و با بی برنامگی تمام و با بلندگوی دستی که برای صحبت در یک دبستان هم مناسب نیست، سعی بر سخنرانی برای جمعیت ملیونی کردند؟ این بیبرنامگی و آشفتگی توهین بزرگی به ملت ایران است و ملت ایران بیش از این ها لیاقت دارد! لذا زمان آن رسیده که مردم از این آقایان بپرسند که آین آشفتگی و سوء مدیریت و سوء برنامه ریزی در چیست و تاوانش را که پس خواهد داد؟ زمان آن رسیده که این آقایان، در صورت ندیدن قابلیت کافی در خود، لاقل شرافتمندانه این مسئله را با مردم در میان بگذارند و خود را کنار بکشند
یکی از سوالاتی که در این روزها برای همه پیش آمده این است که آقای موسوی که از قانون اساسی باخبر هستند و شرایط امروز را هم میبینند، اصولا به چه دلیل از ظالمان حاکم که حکومتشان هم هیچ مشروعیتی ندارد اجازه تجمع و اعتراض را گدایی میکنند؟

ملت ایران در سال ۵۷ اشتباه بسیار بسیار بزرگی را مرتکب شد که بدون طرح هیچگونه سوال و درخواست جواب از کسانی که رهبریت را بدست گرفته بودند، عنان اختیار خود را کورکورانه به دست آنها داد. امری که نتایج نکبتبارش تا به امروز گریبان آن مردم و فرزندانشان را رها نمیکند! زمان آن رسیده که ما تجربیات خودمان را استفاده کنیم، در غیر اینصورت تجربیات هیچ کدام مان به پشیزی نمی ارزد



با امید سربلندی برای ایران و ایرانی
شهرام فریدونی
۱۴۱٨٨ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨٨       

عنوان : این درد را درمانی نیست مگر ................
جناب ناصر مستشار شما به مسایل مکانیکی نگاه می کنید ، مبارزه شرایط گوناگونی دارد و این گاه ربطی به فلان و یا به همان شخص و گروه ندارد ، چنانکه الله اکبر دیگر فقط معنی الله اکبر نیست. مبارزه کردن و خود را با میزان آن تنظیم کردن کاریست ظریف و کار هر کس نیست. به عنوان مثال همراه مردم خیابان های تهران بودن حتماً به معنی همراه دایمی موسوی بودن نیست. این ظرایف را دو دسته نمی توانند درک کنند ، یک دسته آنانی هستند که نمی خواهند درک کنند و در نتیجه بحث با آن ها میخ در سنگ فرو کردن است. دسته ی دیگر توان درک لحظات ویژه ی تاریخی را ندارند. البته دسته ی سومی نیز این میان در جست و خیز هستند که عموماً در کنار آن دو دسته ی اول قرار دارند و آن ها مأمورین جلوگیری از اتحاد مردم هستند ، و متأسفانه دو دسته ی اول عموماً ناخود آگاه در کنار این گروه قرار می گیرند. کسی که نتواند حماسه و شورش ملیونی چنین لحظه ی حساسی را درک نماید بیشک بدون اینکه خود بداند در خام خانه ی سیاست ورجه وُرجه می کند و بد بختانه این گروه اغلب هم فکر می کند که در اعماق میدان زندگی قرار دارد ، و به دلیل همین عقب افتادگی و خامی شدیداً طلبکار است و این درد را درمانی نیست مگر خوردن سیلی روزگار و به تجربه دریافتن.
۱۴۱۷۷ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨٨       

عنوان : جنبش کارگری
به عنوان یک کارگر صنعتی ، توصیه من این است که کارگران باید تمام انرژی خود را صرف تأمین حقوق سندیکائی خود کنند اگر طبقه کار گر بتواند حقوق سندیکائی خود را بگیرد ، دموکراسی را هم برای مردم تأمین کرده است . در هیچ کشوری ، حقوق کامل سندیکائی نمی تواند با استبداد و دیکتاتوری همزیستی داشته باشد.
۱۴۱۶۷ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨٨       

عنوان : دعواهای مردم با حکومت اسلامی
دعواهای خانوادگی پایوران نظام ، هیچ ربطی به مردم و اپوزیسیون ندارد!
آیا شکست اصلاح طلبان مساوی با ناکامی مردم است؟آیا سازشکاری اصلاح طلبان با استبداد ولایت فقیه به معنای کنار آمدن مردم با دیکتاتوری است؟آیا جنبش کنونی مردم ایران ـ آنچنان به رهبری اصلاح طلبان وابسته است که بدون رهبری آنها منزوی و خانه نشین خواهند شد؟ آیا مردم ایران بدون اصلاح طلبان نیز به مبارزات خویش برای رسیدن به آزادی ادامه خواهند داد؟
با بیانیه ۳ تیرماه موسوی خطاب به ایرانیان خارج از کشور
،اینگونه می توان از همه در گیری های انتخاباتی ۲۲ خرداد ـ دریافت که همه دعواهائی که تاکنون بین آنها صورت گرفته ـ تنها نزاع خانوادگی پایوران نظام بوده است وهیچ ربطی به مردم و اپوزیسیون نداشته و ندارد ، بلکه همه نزاع های آنها تنها برای کسب قدرت در جمهوری اسلامی و بدست آوردن کلید رهبری کشور بسیار حساس ،ایران بوده است.
«(اینجانب ضمن تشکر مجدد از اعتراضات مسالمت آمیز شما هموطنان خارج از کشور که انعکاس وسیعی در جهان داشت از شما میخواهم که با استفاده از کلیه راهکارهای قانونی و وفاداری به نظام مقدس جمهوری اسلامی، صدای اعتراض خود را در تقلب گسترده انتخابات به گوش مسئولین کشور برسانید. من کاملاً بر این نکته واقفم که خواسته مشروع و برحق شما هیچ ارتباطی با فعالیت گروههایی که معتقد به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیستند، ندارد. بر شماست که صفوف خود را از آنان جدا کرده و اجازه سوء استفاده از موقعیت کنونی را به آنان ندهید.ا
میرحسین موسوی
۱۳۸۸/۴/۳)«
"در سال ۵۷ هنگامی که انقلاب کاملا اوج گرفته بود و به قدرت رسیدن خمینی برای روحانیون تضمین گردید وازآن تظاهرات میلیونی بعنوان رفرندوم تغییر نظام شاهنشاهی به حکومت اسلامی نام بردند ، پس از برگزاری تظاهرات میلیونی تاسوعا و عاشورای همان سال ،خمینی در اعلامیه ائی بسیار موذیانه و فرصت طلبانه رسما اعلام کرد که ما هرگز با کمونیستها ائتلاف نمی کنیم چرا که کمونیستها از پشت خنجر می زنند"خمینی پس ازآن بطور آشکار صف خود را ابتدا از کمونیستها جدا کرد و بعدها نیز از دیگران جدا نمود.اینک میرحسین موسوی نیز به تقلید از پیشوای خود یعنی خمینی ـ صف خود را از دیگران کرده است.این در حالیست که تاکنون همه تظاهرات ایرانیان خارج کشوررا علیه کودتای انتخاباتی ۲۳ خرداد به وسیله مخالفان جمهوری اسلامی ارگانیزه و هدایت شده است.همه تلاش های مخالفان جمهوری اسلامی علیه کودتای ۲۳ خرداد در خارج کشور برای خوشایند میرحسین موسوی نبوده است و در هیچ یک از تظاهراتی که تاکنون بر گزار گردیده است ،شعار و تصویری از میرحسین موسوی دیده نشده است!مخالفان حکومت اسلامی تنها برای همراهی بامردم ایران که علیه کودتای فاشیست های مذهبی به میدان آمده اند به حمایت از آنها برخاسته اند.
خمینی قبل از تظاهرات میلیونی تاسوعا و عاشورای هیچ اطلاعیه ائی علیه کمونیستها صادر نکرده بود اما خمینی همینکه متوجه شد که اکثریت مردم ایران پشت او علیه شاه ایستاده اند و دیگر نیازی به یاری کمونیستها ندارد از حمایت نیروهای غیر خودی خداحافظی کرد و علیه آنها موضع گرفت. اینک نیز میرحسین موسوی ، تاکتیک خمینی در سال ۵۷ را به خدمت گرفته است و علیه غیر خودی ها اعلامیه صادر کرده است.میرحسین موسوی قبل از انتخابات ۲۲ خرداد ، حتی از همه مخالفان جمهوری اسلامی تقاضا کرده بود تا برای نجات کشور در انتخابات شرکت نمایند اما اینک که او نیز مانند خمینی مشاهده می نماید که مردم پشت او ایستاده اند،آماده شده است تا علیه مخالفان جمهوری اسلامی از پشت خنجر بکشد! میر حسن موسوی با بیانیه ۳ تیرماه موسوی خطاب به ایرانیان خارج از کشور نشان داد که حاضر است پس از بدست گرفتن قدرت ریاست جمهوری در حکومت اسلامی ـ علیه همه آزدایخواهان مبارزه خواهد کرد.مردم ایران چه در انقلاب سال ۵۷ و همه ادوار مبارزاتی خود تا کنون به اثبات رسانده اند که آنها تنها برای آزادی و حاکمیت ملی ورفاه و سعادت همه ایرانیان تلاش ورزیده و خون داده اند وبرای رسیدن به آن مدینه فاضله در جنبش های گوناگون شرکت کرده و از رهبران مختلف حمایت کرده اند . اما اینک اشخاصی مانند میرحسین موسوی به غلط می اندیشند که مردم عاشق چشم و ابروی آنها هستند؟ دعواهای خانوادگی سران جمهوری اسلامی از مدتها قبل شروع شده بود و من درمقاله آیا کودتای مخملی به وقوع خواهد پیوست! نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آبان ۱۳۸۷ نیز بخشی از دعواهای جناحی درون حکومت اسلامی را به شکل زیر پیش بینی نموده بودم:
(اخیرا رئیس انجمن پژوهش های اجتماعی ایران، آقای دکتر حسین لاجوردی تاکیدی زیادی داشتند که کودتائی در نظام جمهوری اسلامی در حال شکل گیری است که تحولی بنیادی در ساختار و جایگاه شخصیت های کلیدی جمهوری اسلامی به وقوع خواهد پیوست. بنظر نگارنده این سطور این پیش بینی امروز به واقعیت تبدیل شد. نشانه های این کودتای خزنده و مخملی را می توان از مرگ آیت الله توسلی رئیس دفتر آیت الله خمینی که در جلسه پر شوری در دفاع از شخصیت های اولیه انقلاب اسلامی، ایشان جانشان را ازدست دادند ـ آشکارا می توان ردیابی کرد! سپس سخنرانی حجت الا اسلام محتشمی پورکه شدیدا به جناح" مصباحیه" حملات آشکاری نمود و آنها را به سرقت نهضت انقلاب اسلامی متهم نمود.پس از آن حجت الا اسلام دعا گو نیز ادعا نمودند که جناح" مصباحیه" در حال تدارک کنار گذاشتن بخش وسیعی از جامعه روحانیتی است که از دیر باز همیشه در کنار رهبر انقلاب اسلامی یعنی آیت الله خمینی در حال فدارکاری و جانفشانی بودند! علی لاریجانی پس از تصاحب ریاست مجلس هشتم شورای اسلامی در رفتاری کاملا قدرت طلبانه ،رسیدگی به مسئله اتمی را به مجلس شورای اسلامی اختصاص داده بود که هیچگاه مورد تائید رهبر قرار نگرفت.نامبرده استدلال می کرد ، از آنجائیکه خمینی حل مسئله گروگان گیری را در سال های اول انقلاب به عهده مجلس شورای اسلامی گذاشت ، اینک نیز مسئله رسیدگی به مواضع اتمی جمهوری اسلامی در حیطه و نظارت وتصمیم گیری مجلس شورای اسلامی است!اما این روزها دیدیم که مجلس شورای اسلامی چگونه با قاضی سعید مرتضوی بعنوان قاضی االقضات ولی فقیه به مخالفت برخاسته بود ،پس بنابراین ـ مجلس نمی توانست دنباله رو واقعی ولی فقیه باشد! در این میان هاشمی رفسنجانی نیز بعنوان رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجلس شورای مصلحت نظام در باره پروژه اتمی نظام اسلامی دست به اظهار نظر هائی می زند که هیچگاه جدی گرفته نشد.البته فراموش نگردد که شخص حسین موسویان مسئول مسائل اتمی نظام جمهوری اسلامی در دوره ائی بعنوان جاسوس و متهم اما همواره مورد پشتیبانی هاشمی رفسنجانی قرار گرفته شده بود! در کنار همه اینها که از مدت ها پیش جناح دکتر حجت الا اسلام حسن روحانی ومحمد خاتمی به کلی کنار گذاشته شده بودند.اخیرا دکتر ولایتی بعنوان مشاور بین المللی رهبر نیز تلاش نمود تا در مورد پرونده اتمی نظام اسلامی از خود فعالیتی نشان بدهد که خیلی زود معلوم شد که توپخانه ایشان نیز باروت ندارد!پس از اینکه جناح مصباحیه همه مدعیان حل و فصل پرونده اتمی جمهوری اسلامی را خانه نشین نمود اما پروند ه اتمی جمهوری اسلامی همچنان بدون متولی باقی مانده بود و نمایند گان کشورهای ۵ +۱ بالا خره نمی دانستند با چه کسانی از جانب جمهوری اسلامی باید مذاکره نمایند وکدام شخصیت وارگان در نظام اسلامی تصمیم گیرنده نهائی مسائل اتمی است! احمدی نژاد در روز های گذشته در یک تعارف شاه عبد العظیمی رهبر را مسئول وتصمیم گیرنده نهائی مسائل اتمی معرفی نمودند اما امروز ولی فقیه سید علی خامنه ائی ، شخص احمدی نژاد را مسئول رسیدگی پرونده اتمی جمهوری اسلامی اعلام نمودند!( رهبر جمهوری اسلامی در سخنانی ضمن انتقاد شدید از آمریکا، از خطوط قرمز در مذاکرات هسته ای سخن گفته و رئیس جمهور را مسئول پیشبرد سیاست هسته ای ایران معرفی کرده است)" سایت آفتاب"
خط احمدی نژاد در مورد مسائل اتمی جمهوری اسلامی مساوی است با فرهنگ منحط قلدری ولج بازی که از دیرباز آنرا تعقیب می کرده است!خط فکری احمدی نژاد از شیوه مذاکره از نقطه قوت و اقتدار وعزت نظام اسلامی نشئت می گیرد که چیزی نیست به جز تحمیل اراده جمهوری اسلامی در زمینه کسب سلاح اتمی به جهان آزاد!
اگر در جهان فعلی ما تا کنون با انقلابات مخملی سر وکار داشته ایم، اینک با یک کودتای مخملی رو برو شده ایم! از این به بعد در جمهوری اسلامی هیچکس حق اظهار نظر و گفتگو در باره پروژه اتمی رانخواهد داشت و تنها احمدی نژاد با پشتیبانی سپاه پاسداران تصمیم گیرنده نهائی مسائل اتمی جمهوری اسلامی خواهند بود!خامنه ائی امروز در یک کرنش تاریخی در برابر جناح مصباحیه و سپاه و احمدی نژاد همه سرنوشت ایران را در اختیار آنها قرار داد! احمدی نژاد از امروز گوری برای ملت ایران حفر خواهد کرد که به مراتب عمیق تر از قبری است که صدام حسین برای ملت عراق کنده است!)
خمینی بعد از بقدرت رسیدن در سال ۵۷ همواره بر ضد کمونیستها و نیروهای غیر خودی اقدام و عمل کرد ، اما بخشی از کمونیستها همیشه تلاش می کردند تا با او همراهی نمایند وازهمه گفته ها ونوشته ها و اعمال او چشم پوشی کردند تا شاید مهر اورا دست آورند.اینک نیز همان اشتباه گذشته در حال رخ دادن است و بخش وسیعی از کمونیستها حاضر شده اند تا همه معایب و اعمال ضد دمکراتیک میرحسین موسوی را نادیده بگیرند و تنها علیه احمدی نژاد با او متحد گردند.

در پایان باید تذکرد داد که ! تضاد ها و اختلافات پایوران جمهوری اسلامی ، هرگز دعواهای مردم و اپوزیسیون سیاسی آگاه نخواهد شد.
۱۴۱۶٣ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨٨